مواضع فریدون جیرانی در دو قسمت اخیر برنامه تلویزیونی "هفت" اعتراض تعدادی از رسانهها را به دنبال داشتهاست. این رسانهها با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به رئیس سازمان صداوسیما متولیان و "اعضا اتاق فکر" این برنامه تلویزیونی را به مناظره دعوت کردهاند.
متن کامل این نامهسرگشاده به شرح زیر است:
ریاست محترم سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران
جناب آقای مهندس ضرغامی
همانطور که حتما مستحضر هستید، دو سال پیش با پیگیری جناب آقای جیرانی و البته چراغ سبز جنابعالی، برنامه سینمایی "هفت" به عنوان مهمترین تریبون سینمایی کشور آغاز به کار کرد. برنامهای که آغاز به کار آن با استقبال اهالی هنر و رسانه توام شد و تقریباً تمام طیفهای فکری آن را اقدام و تدبیری صحیح در جهت پرداخت به موضوع فوقالعاده استراتژیک و حیاتی "جایگاه سینما در نظام جمهوری اسلامی" ارزیابی کردند.
اما امروز با گذشت دو سال از آغاز به کار این برنامه، آنچه که ما از حکومتیترین تریبون سینمایی نظام میشنویم، همان گفتمان آشنای سی و چند سالهای است که در ضد حکومتیترین رسانهها هم با این صراحت گقته نمیشود. میپرسید کدام گفتمان؟ همان گفتمان آشنای "وااسفا از سینمای حکومتی" عدهای دست تا آرنج در جیب حکومت. همان گفتمان دروغین شبه روشنفکران این دیار که "سینما را چه به سیاست؟" آن هم در سینمایی که پر شده از خرده شعارهای جریانات سیاسی "من مخالفم پس هستم". همان ادبیات "تهران فقط ونک دارد، چون برج دارد!" آقای جیرانی که با افتخار این استدلال به غایت مضحک را به نام خود ثبت میکند.
آقای ضرغامی! نشنیدید که در برنامه هفت، گفتمان "اسکار پرستی" و "حمام آفتاب گرفتن زیر نخل طلا" کنداکتور تلویزیون حکومتی را پر کردهاست؟ ندیدید که برخورد آقای جیرانی در مواجه با کارگردانان انقلابی چقدر با مواجهه ایشان با همفکرانش همچون سیروس الوند و داریوش مهرجویی متفاوت است؟
ادبیات "سیب و سلما نفروخت، پس متدینین کجایند؟" را چطور؟ راستی چرا آقای مجری، "قلادههای طلا" و پرفروش شدن آن را نشان پررنگ بودن یک دیدگاه و طبقه در جامعه نمیگیرد؟ نکند آن هم از نظر ایشان تنها یک فیلم جاسوسی و قهرمان محور است؟ اصلاً مجری یک برنامهی سینمایی مگر میتواند در باب اکثریت یا اقلیت بودن برخی طبقات اجتماعی و تضعیف عامل مذهب و سنت در جامعه نظر صائبی داشته باشد؟ آیا در این زمینهها کارشناسان خبرهای وجود ندارد؟
راستی چطور به گوشتان نمیرسانند که در همین برنامه "هفت" و در ویژه برنامه سینمای دفاع مقدس، سوال سرتاپا غلط "چرا سینمای دفاع مقدس دیگر مخاطب ندارد؟" سر داده میشود و جالب آنکه وقتی "اخراجیها"، "عقابها" و "کانیمانگا" را برایشان مثال میزنی، میگویند این پرفروشها که دفاع مقدس نبودند! فیلمهایی بودند با مایههای انتقادی و قهرمان پروری! اصلاً چرا مجری برنامه "هفت" این همه در باب ناکام بودن سینمای دفاع مقدس اصرار دارد؟
آقای ضرغامی!
هنگامی که آقای جیرانی در برنامه اخیر "هفت" (مورخ8/2/91)، جنبش نود و نه درصدی را ساخته و پرداخته رسانههای داخلی عنوان کرد و آن را به سخره گرفت، چه احساسی داشتید؟ مگر نه اینکه چنین گزارهای به معنای دروغگو بودن و دروغساز بودن رسانه ملی است؟ راستی این رسم کدامین رسانهایست که خود خویشتن را به دروغگویی متهم میکند؟ نکند این هم از دیگر معجزات مدیریت شما در اداره رسانه ملی است؟
آقای ضرغامی! چگونه است که دو هفته پس از حضور آقای دکتر کوشکی در برنامه "هفت"(مورخ 25/1/91) و بازگویی بخشی از انتقادات طیف ارزشی به این سینما، آقای جیرانی در غیاب او، جواب ایشان را میدهد؟ مگر نه اینکه آقای جیرانی در همان جلسه مناظره بین دکتر کوشکی و علی معلم حضور داشته و میتوانسته پاسخگوی انتقادات ایشان باشد؟ نکند گزندگی برخی از این انتقادات، آن قدر بر آقای جیرانی و همفکرانشان در اتاق فکر ناشناخته این برنامه سخت آمده و موجب هراس شده است که با گذشت دو هفته، همچنان تلاش میکنند تا از اثرات آن بکاهند.
راستی! به نظر شما پاسخ دادن به انتقادات یک فرد و یک جریان در غیاب او، اخلاقی است؟ چگونه است که وقتی یک نفر از جریان ارزشی در برنامه "هفت" حضور پیدا میکند، مجری برنامه بیطرفیاش را فراموش کرده و با بیپرواترین لحن به انتقاد از او میپردازد؟ آیا مشی آقای جیرانی در قبال دیگران نیز به همین شکل است؟
آقای ضرغامی! حقیقت آن است که جریان ارزشی منتقد به سینما در پاسخ اظهارات آقای جیرانی حرفهای زیادی برای گفتن دارد. این جریان برای گفتمان "آرمان شما با واقعیت جامعه متفاوت است" جواب دارد. برای سوال "سینمای ایران چرا مخاطب ندارد؟" پاسخگوست. برای نظریه غلط "مشکل این سینما ممیزی است" مثالهای نقض زیادی در آستین دارد... اما مسئله اینجاست که آیا مجالی عادلانه برای پاسخگویی ما در برنامه "هفت" در حضور نماینده جریانهای دیگر فراهم میشود؟
آقای ضرغامی! آنچه که ما در برنامه "هفت" دو هفته پیش دیدیم، نمونهای امیدوارکننده از یک دیالوگ بین دو جریان با عقاید مختلف بود که قطعاً میتوانست به این سینما کمک کند؛ گرچه عملاً مناظرهای بین دو نفر در برابر یک نفر بود و مجری برنامه همه کار میکرد الا مجریگری یک مناظره که قاعدتاً اولین اصل آن بیطرفی است؛ چنانکه آقای جیرانی در همان ابتدای برنامه، دکتر کوشکی و همفکران ایشان را به "ژدانوف" در حکومت استالین تشبیه کرد. اما با همه این احوالات، ما به همین حداقل هم راضی بودیم. لکن، برنامه هفته گذشته نمونهای از بیظرفیتی جریان روشنفکری در قبال انتقادات جریان ارزشی و مصداق بارز یک بیاخلاقی رسانهای بود.
آقای ضرغامی!
از آنجا که فرجام این بحث در باب سینمای ایران را همچنان ناتمام میدانیم و انتظار داریم در قبال بیاخلاقی صورت گرفته، وقتی برای پاسخگویی نمایندگان جریان ارزشی منتقد به سینما برای پاسخگویی به شبهات ایجاد شده و تنویر افکار عمومی فراهم شود، از دست اندرکاران برنامه "هفت"، آقای جیرانی و همفکرانشان دعوت به مناظره میکنیم تا در فضایی عادلانه، نمایندگان این دو جریان نظرات خود را در باب اوضاع سینما برای مردم شرح داده و وجدانهای آگاه خود در این موضوع قضاوت کنند.
به همین منظور آقایان "مجید شاه حسینی" و "وحید جلیلی" به عنوان نمایندگان جریان ارزشی منتقد به سینما، برای مناظره با نماینده جریانات دیگر در یک ویژه برنامه مستقل پیشنهاد میشوند. امید است که رسانه ملی با عملکرد صحیح خویش ثابت کند که علاقهمند به تبیین شایسته اوضاع و مشکلات سینمای ایران و نیز جامه عمل پوشاندن به مطالبه مقام معظم رهبری در باب کرسیهای آزاداندیشی است و در این باره، حاضر به جانبداری از یک جریان خاص نیست.
بدیهی است که رد پیشنهاد مناظره، افکار عمومی را به نتایجی قابل پیشبینی در قبال میزان صداقت دست اندرکاران برنامه "هفت" و مسئولین سیمای جمهوری اسلامی خواهد رساند.
والسلام.
امضاکنندگان این نامه عبارتند از سایتها و خبرگزاریهای:
نسیمآنلاین/ رجانیوز/ مشرقنیوز/ تریبون مستضعفین/ شبکه خبر دانشجو/ آوینی فیلم/ خبرنامه دانشجویان/ 598/ برهان/ مطالبه/ جوانآنلاین
و همچنین؛
ماهنامه سینما رسانه/ ماهنامه راه/ ماهنامه زمانه/ روزنامه جوان/ هفتهنامه یالثارات/ هفتهنامه 9دی/ مرکز راهبردی جبهه فکری انقلاب/ دبیرخانه جایزه سینمایی انقلاب اسلامی/ دبیرخانه دائمی جشنواره مردمی فیلم عمار/ گروه فرهنگ و ادب پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.