در حالیکه آمریکا و انگلیس به دنبال به راه انداختن یک حمله احمقانه به خاورمیانه هستند، باید به واقعیتی غیرقابل انکار اشاره کرد و آن اینکه چنین جنگی به فاجعه ای عمیق ختم خواهد شد.
آمریکایی های انگلیسی تندرو هنوز هم به عادت دیرینه عمل می کنند. تیمی که همواره برای مردم شوک و ترس به ارمغان آورده و «عملیات عدالت بی پایان»- از دستاوردهای بوش که به معنای بی پایان بودن جنگ علیه تروریسم است و به همین دلیل استفاده از هر ابزاری برای اجرای عدالت و جنگ علیه آن آزاد است- را به راه انداخته و بار دیگر به دنبال پیروزی در جنگی احمقانه در خاورمیانه است.
این بار هدف ایران است؛ بهانه این جنگ ادعای برخورداری حتمی ایران از تسلیحات هسته ای است. با این حال برخی مسائل همچنان مشابه می مانند؛ این جنگ احتمالی کشتار فجیعی را به دنبال خواهد داشت که به فاجعه ای عمیق ختم خواهد شد. نگاهی کوتاه به «جنگ ضد ترور» از سوی آمریکایی های انگلیسی در خاورمیانه ما را به سال 2001 می برد: افغانستان با هدف «از میان بردن تروریسم» اشغال شد اما پس از کشته شدن هزاران نفر، تروریسم به پاکستان و ورای آن گسترش یافت و کابل به فاسدترین دولت روی زمین تبدیل شد.
عراق مورد حمله قرار گرفت تا صدام از سلاح هایی خلع شود که نداشت. نیروهای آمریکا در نهایت این کشور را ترک کردند و تنها دستاوردشان از این جنگ مرگ و آوارگی میلیون ها نفر و همچنین کشوری بود که غرق در مشکلات و ناکارآمدی های فرقه ای شد.
لیبی، همان جنگی بود که به هیچ وجه خوب پیش نرفت و تنها دست به بمباران برای «حفاظت از غیرنظامیان» زد و نتیجه اش مرگ 30 هزار نفر و زندانی شدن هزاران تن از افرادی بود که بر اساس گزارشات امروز در دستان رژیم دست نشانده ناتو شکنجه می شوند.
به همین دلیل است که عبارت «آنها آنقدرها هم دیوانه نیستند» نمی تواند پاسخی غیرمنطقی به گمانه زنی ها در مورد به راه افتادن جنگی دیگر در خاورمیانه باشد. اما بار دیگر این داستان از سر گرفته شده است.
ادعای بی اساس جیمز کلاپر، مدیر اطلاعات ملی آمریکا در مورد اینکه ایران در حال آماده شدن برای حمله به خاک آمریکا است –بدون اینکه حتی هشدار 45 دقیقه ای در این زمینه داشته باشد- نشانه ای است در میان بسیاری از نشانه های دیگر مبنی بر اینکه بار دیگر ائتلاف تبلیغات رسانه ای آشنایی به راه افتاده تا باز هم درگیری و جنگی براساس نقطه نظرات اشتباه شکل گیرد.
اگر ایران به واقع خواستار دستیابی به سلاح هسته ای باشد، حمله به این کشور، ایران را از دستیابی به این تسلیحات بازنخواهد داشت. جنگ تنها باعث می شود احتمال تمایل ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای افزایش بیابد و در این صورت ایران مطمئناً در دستیابی به سلاح هسته ای موفق خواهد شد.
در این مسیر هزاران نفر کشته می شوند، درگیری ها به سراسر منطقه سرایت می کند، تولیدات نفت متوقف می شود و ایران در داخل قدرت بیشتری خواهد گرفت. مورد اصلی برای حمله به ایران با این عامل تشجیع می شود که واشنگتن و متحدانش گمان می کنند حق سلطه بر خاورمیانه را به هر قیمتی و در هر شرایطی دارند.
این استدلال از سوی متیو کرونیگ که تا شش ماه پیش مشاور ویژه پنتاگون در امور ایران بود، مطرح شد. وی در مقاله ای در فارن افرز با نام «زمان حمله به ایران» نوشت: «ایرانی که مجهز به سلاح هسته ای باشد فوراً آزادی عمل آمریکا در خاورمیانه را محدود می کند... ایران می تواند با جنگ هسته ای هرگونه ابتکار عمل نظامی و سیاسی آمریکا در خاورمیانه را تهدید کند، و این امر واشنگتن را مجبور می کند پیش از هر اقدامی در منطقه دو بار بیاندیشد.»
انگلیس و آمریکا دسته ای از جنگ ها را در خاورمیانه به راه انداخته اند و هدف شان چیزی جز حفظ کنترل شان بر منطقه نیست؛ منطقه ای که این دو قدرت غربی به خود جرات می دهند اجازه استقلال را به مردمش ندهند.
اما آیا می توان جلوی این حمله را گرفت؟ اگر بتوان انگلیس را از این ماجرا جدا کرد، به جریان دور کردن اتفاقات از مسیر جنگ کمک می شود. پنج ناو جنگی انگلیسی در کنار ناو آمریکایی در خلیج فارس قرار دارند و می توان اطمینان داشت که دیگو گارسیا پایگاه حملات احتمالی خواهد بود.
ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه انگلیس تاکنون حمایت دولتی قاطعانه ای را از سیاست آمریکا ابراز نکرده است. جک استرا از جمله افرادی بود که از بحث در این مورد استقبال کرد؛ کسی که تنها سهمش از دیپلماسی، اشاعه مفهوم بدیع «وتوی بی دلیل سازمان ملل» در زمان حمله به عراق بود و تاکید داشت که انگلیس بدون اجازه صریح سازمان ملل در این برهه از زمان نباید اقدامی صورت دهد.
میلیون ها تن از مردم انگلیس به صورت کاملاً صلح آمیز و دموکراتیک با جنگ عراق مخالفت کردند اما تونی بلر به راحتی از کنار همه مخالفت ها گذشت. وی جنگ خود را به راه انداخت اما تحرکات سیاسی، شهرت و شغل خود را در نتیجه این جنگ از دست دهد.
کمپین های ضد جنگ باید از جنبش اشغال و اتحاد انگلیس بیاموزند و اجماع دو حزبی پارلمان در مورد جنگ که در سال 2003 تصویب شد را لغو کنند. آغاز این اقدامات می تواند تظاهرات سراسری شنبه، بیست و دوم بهمن ماه علیه حمله به ایران باشد.
کجا رو زدن؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!