دوشنبه نهم بهمن بود كه مصاحبه با عماد افروغ، فعال سياسي و استاد دانشگاه در روزنامه شرق با عنوان «مكتب ايراني فرصتطلبي است» چاپ شد.
در آن مصاحبه افروغ با انتقاد از مكتب ايراني گفته بود «تمام ايرانشناسان معروف معتقدند كه عنصر مقوم ايراني دينداري اوست. شما قبل از اسلام هويت مزدايي را داريد، بعد هم اسلام را داريد با يك ويژگيهاي خاص. اصولا اكثر جنبشهايي كه در تاريخ ايران اتفاق افتاده، جنبشهاي مذهبي و اسلامي بوده است. به تعبير ريچارد فراي از قرن دهم به اين طرف جنبشها، همه جنبش مذهبي بودند؛ حتي جنبشي هم كه جنبه ايراني دارد و بهعنوان نهضت شعوبيه از آن ياد ميشود، به محض اينكه منحرف ميشود و بوي ايرانيگري مفرط از آن به مشام ميرسد، مردم و عالمان ديني عليه آنها قيام ميكنند. ايران در ظرف جغرافياي ايراني نميگنجد و تعريف نميشود. ظرفش جهاني است... .»
پس از انتشار اين مصاحبه بود كه اين بخش از سخنان وي مورد انتقاد برخي افراد قرار گرفت و خسرو معتضد، تاريخشناس ايران طي تماسي كه با روزنامه گرفت از گفتههاي افروغ انتقاد كرد و گفت كه حاضر است هر زماني با وي مناظره كند.
او در گفتوگويي كه با شرق انجام داد، گفت «كه» مكتب ايراني در ذات همه ايرانيها وجود دارد و علت مخالفت با اين مساله سياسي است تا اينكه بخواهد نگراني از لطمه زدن به اسلام وجود داشته باشد.» معتضد با دفاع از مشايي درباره بيان اصطلاح مكتب ايراني گفت كه كاش وي بيشتر به اين مساله اهميت ميداد و بايد ايرانيها را بيشتر به ايران علاقهمند كرد.
گويا شما به سخناني كه آقاي عماد افروغ در گفتوگويي كه در تاريخ نهم بهمن با روزنامه شرق داشتند و در آن انتقاداتي را به مكتب ايراني وارد كرده بودند، نقدهايي داريد؟ ميتوانيد در اينباره كمي توضيح دهيد؟بنده در سالهاي گذشته يكبار به آقاي عماد افروغ راي دادهام و صحبتهاي ايشان با «شرق» را ميپسندم و وارد قسمتهاي سياسي اظهارنظراتشان نميشوم اما بخش آخر صحبتهاي ايشان هم خلاف واقع است و هم نشان ميدهد كه ايشان اطلاعات تاريخي ندارند. ظاهرا الان مد شده است كه همه، ايران را زير سوال ببرند. ايران الان مدافعي ندارد و كسي ديواري كوتاهتر از ايران پيدا نميكند.
الان هم مثل دوران حزب توده شده است كه اگر كسي نامي از ايران ميبرد، ميگفتند امل و نوكر رضاخان و سيدضيا. ايشان در صحبتهايشان اعلام كردهاند كه ايران بدون دين چيزي نيست. كسي منكر اين نيست كه دين در ايران اهميت زيادي دارد اما ايران به تصديق كارشناسان بزرگ تاريخ (اگر جاسوس و عامل بيگانه نخوانيمشان) مقل گريشمن، ماري، هرتسفلد و ديگران كشوري است كه مردم آن از ابتدا خداپرست بودهاند. مثلا نميتوان گفت هخامنشيان خداپرست نبودهاند. در بخشنامههاي اردشير بابكان هم مردم به خداپرستي تشويق شدهاند.
اينكه ايشان ميگويند ايران چيزي ندارد به هيچوجه قابل قبول نيست. ايران گاهواره تمدن است. در ايران همواره سعهصدر بوده است، زماني كه والرين به ايران حمله كرد، دولت ايران زماني كه او و يارانش را اسير كرد آنها را به ساختن سد و شهرسازي گمارد، كاري كه مدرنترين كشورها هم نميكنند.
به باور شما بحث مكتب ايراني از چه زماني آغاز شده است؟كلمه مكتب ايراني جعلي است چرا كه ايران در درون هر ايراني نهادينه است و چيزي با اين عنوان وجود ندارد. ايشان گفته است به علت افراطيگري عليه مكتب شعوبيه قيام ميشود در حالي كه مكتب شعوبيه (جنبش ايرانيگري) در واكنش به اعراب و خلفاي راشدين به وجود آمد كه ميگفتند ايراني پست و عجم است چون عربي نميداند.
بنابراين اين توهيني بود كه به ايرانيها شد و واكنش آن ايجاد شعوبيه بود و ايرانيها با خلوص مسلمان شدند. در طول زمان در ايران اتفاقات ناخوشايندي رخ داده مثلا، زماني حمام قدغن بوده تحصيل سواد براي طبقه پايين ممنوع بوده اما با همه اين احوال، اينها دليل نميشود به خاطر وجود اين مسايل بگوييم ايران بد است. ايرانخواهي را نبايد سرزنش كرد. مكتب ايراني در خون همه هست و هركس از ايران استفاده ميكند نسبت به ايران علاقهمند است. چرا وطنپرستي را ميگويند بد است؟
يعني شما معتقديد كساني كه از مكتب ايراني سخن ميگويند، كار درستي انجام ميدهند؟بله. به نظرم كساني كه با آن مخالفند با مقامات دولتي مشكل دارند. من در همين جا از آقاي عماد افروغ و حتي از يامينپور هم براي مناظره دعوت ميكنم آخر ايشان برگشته گفته ناسيوناليسم منسوخ است. اينها به نظرم با مليت مشكل دارند و حرفهايشان مسالهساز است.
اما به اعتقاد مخالفان عنوان مكتب ايراني، اين مكتب مخالف اسلام و با اسلاميت در تعارض است؟اصلا هم چنين چيزي نيست. اينها مقدمات شكستن حاكميت ما، استقلال و يكپارچگي ملت است. متاسفانه مقامات دولتي كه آن را مطرح كردن، ادامهاش ندادند مگر چه اشكالي دارد اين عنوان؟ من حاضرم بگويم كه ما چه مكتبي را دنبال ميكردهايم. مكتب اثنيعشري جوشيده از ايران و وفاداري ايراني به رسول خداست. چرا سلمان فارسي (روزبه يا بامدادان يا مهبد درخشان مرسلان) مورد عنايت حضرت محمد (ص) بوده است؟ چرا اصرار دارند مدام بر سر ايران بكوبند؟ شما كتاب خدمات متقابل ايران و اسلام شهيد مطهري را بخوانيد علیه ايران هرچه بگوييد، مقدمات تجزيه ايران فراهم ميشود شما چه چيزي از تاريخ ايران و زبان پارسي ميدانيد؟
به اين ترتيب شما ميگوييد دليل مخالفت با مكتب ايراني در خطر قرار گرفتن اسلاميت نيست بلكه دلايل سياسي دارد؟بله، اين دليل مخالفت سياسي است. مگر ما ايرانيها زماني با عثمانيها نجنگيديم؟ آنها هم كه مسلمان بودند. آقاي يامينپور گفته ما براي اسلام جنگيديم، نه ايران. ميخواهم از ايشان بپرسم شما كه به دنيا نيامده بوديد، زمان جنگ، وقتي هم هشت سالتان شد جنگ تمام شد، چه ميدانيد از تاريخ. شما كه جبهه نرفتيد چطور منت ميگذاريد بر سر مردم؟ آن مسيحيها و كليميها كه رفتند در جبهههاي جنگ و كشته شدند براي ايران رفتند يا اسلام؟
پس با اين وصف موافق اظهارات آقاي مشايي درباره «مكتب ايراني» هستيد؟بله. ايشان بد حرفي نزده است و متاسفانه بايد ادامه ميدادند. نه ايشان بد حرفي زده، نه رييسجمهور كه گفتههاي ايشان را تاييد كرده است.
ولي بسياري ميگويند طرح اين مساله به نوعي سوءاستفاده از آن بوده است؟چه فرصتطلبي و سوءاستفادهاي، من ايرانيام نميتوانم آن را پنهان كنم. هركس كه ايراني است تحت تاثير ايران است. كسي سوءاستفاده نكرده است، خب وقتي خارج از ايران ميروند، همه از ايران تعريف ميكنند، چه جاي تعجب دارد.
اما خيلي از روحانيون هم مخالف مطرح شدن اين بحث هستند؟ملاك ما آدمها نيستند. زماني همه، حرفهاي بنيصدر را هم قبول داشتند. من تابع سياستمداران و غيره نيستم، نگاه من به تاريخ و اسناد است. نظر سياستمدار نميتواند نظر تاريخ باشد. ما مكتب ايراني نداريم براي اينكه ايران در ذات همه هست.
پس با كساني كه مخالف طرح اين نكته هستند، مخالفيد؟بله، كساني كه مخالف مكتب ايراني هستند در اشتباهند. رمز پيوستن ايرانيها بههم مليت و مذهب آنهاست. من به همان اندازه از بهاييها بدم ميآيد كه از تودهايها، چرا كه خاستگاه آنها بيرون از ايران است اما مكتب ايراني ريشه در درون دارد. كساني كه مكتب ايراني را ميكوبند، آن را خود ساختهاند. ما نميتوانيم از ايران منفك شويم. شما تيمور لنگ مسلمان را كه به ايران حمله كرد، ميتوانيد به صرف اسلام و مسلمان بودن دوست داشته باشيد؟ شما هرچقدر به ايران فحش دهيد، دشمنان خوشحال ميشوند. الان ما در برابر خطرهاي زيادي هستيم.
و در پايان چه ميخواهيد خطاب به آقاي افروغ بگوييد؟آقاي افروغ مردي متهور، شجاع و خوشصحبت هستند اما در اين مورد مقداري بيشتر بايد مطالعه كنند و مساله ايران و ايراني و دفاع از ايران در برابر ديگر كشورها را مورد توجه قرار دهند. ما بايد هميشه در برابر خطراتي كه ايران را تهديد ميكند، آماده باشيم. در ايران تنها مساله دين مطرح نبوده است بلكه مساله نفت، ژئوپليتيك، گاز و معادن هم هست. من به مخالفان مكتب ايراني توصيه ميكنم مردم ايران را بيشتر به وطنشان علاقهمند كنند، اينچنين حرفهايي بيشتر باعث مهاجرت و فرار مردم ميشود.
" این وطن دوستیست که شهرها را اباد میکند "
یا در جای دیگه میفرمایند
" وطن دوستی جزئی از ایمان است "
اقای افروغ واقای یامین پور یه نگاهیم به نهج البلاغه بندازند بعد فتوا صادر کنند