صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۰۳۴۵۷
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۳ - ۱۲ بهمن ۱۳۹۰

فرارو- دلار نقش تعیین کننده ای در سیاست آمریکا دارد و این نقش از زمانیکه دیوان عالی مجوز مشارکت نامحدود افراد و شرکت های مستقل در مبارزات انتخاباتی را صادر کرد بیشتر هم شده است.

به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از گاردین، مناظرات انتخاباتی جمهوری خواهان جای افراد ضعیف النفس نیست. هفته گذشته در فلوریدا بود که ریک سنتوروم در مورد خطر رشد اسلام گرایی افراطی در مرکز و جنوب آمریکا هشدار داد. نیوت گینگریچ از احداث نخستین پایگاه دائمی در ماه تا سال 2020 خبر داد و بار دیگر تاکید کرد که ملت فلسطین در اواخر دهه هفتاد میلادی تاسیس شد. میت رامنی هم معتقد است اگر شرایط را برای افراد فاقد مدارک به اندازه کافی سخت کنیم آنها خودشان خود را اخراج می کنند.

با نگاهی به شرایط کلی حزب جمهوری خواه، چنین اظهاراتی توجه بسیار اندکی را به خود معطوف می کند. پایه های این حزب که بر اظهارات مربوط به محل تولد اوباما، و مخالفت و موافقت با تغییرات جوی، روی سطح نظریه های پیچ و تاب دار خود شناور است و هرزگاهی یکی از این مسائل را مورد بحث و روی آتن تلویزیونی قرار می دهد.

بنابراین گمان اینکه چنین مناظراتی مسئول تغییر روند رقابت های اولیه هستند، اگر واقعاً این طور بود نگرانی هایی را به دنبال داشت. باید گفت تصور معتبر بودن چنین مباحثی و شکل گرفتن چنین مناظراتی در هر نقطه از جهان غرب بسیار دشوار است. این بحث ها به دور از استثناگرایی که مختص آمریکا است، بیشتر شبیه به استقبال افتضاحی از کلیشه هایی است که اکثر افراد خارج از آمریکا سیاست های آمریکا را بر اساس آنها باور دارند.

مجله آلمانی اشپیگل هفته گذشته متذکر شد: «کسانی که این رقابت ها را به صورت روزانه دنبال می کنند چشم انداز پوچ بودن آنها را از یاد برده اند. همه کاندیدها اسرائیل را دوست دارند، همه آنها به رونالد ریگان عشق می ورزند، همگی به همسران خود علاقه دارند و هر یک دلایلی را عنوان می کنند.»

خبر خوب این است که در مناظرات اخیر به مسئله مهم و محوری پرداخته نشده و خبر بد این است که عامل تعیین کننده در این مناظرات چیزی نبوده جز پول؛ حجم بالایی از پول که عاملی وسوسه انگیز محسوب می شود. البته این امر چندان جدید نیست اما از سال 2010 که رای دیوان عالی مجوز مشارکت نامحدود شرکت ها و اتحادیه های کارگری در مبارزات انتخاباتی را صادر کرد، نقش پررنگ پول با وضوح بیشتری به چشم می خورد، ضمن اینکه شرکت ها و افرادی که در مبارزات مشارکت دارند می توانند پنهان بمانند. سازمان هایی که از این قانون جدید سود می جویند «سوپر پک» خوانده می شوند؛ دسته ای از سازمان های سیاسی که کمک های نامحدود افراد، شرکت ها، اتحادیه و دیگر گروه ها را برای اهداف سیاسی جلب می کنند.

حتی در این دوره از مبارزات انتخاباتی هم پتانسیل این سازمان ها در ایجاد چارچوب رقابت ها کاملاً واضح است. در سال 2008 افراد، احزاب و دیگر گروه ها به طور کلی 168 میلیون و 800 هزار دلار را به طور مستقل صرف انتخابات ریاست جمهوری کردند. امسال نیز تنها سوپرپک های وابسته به جمهوری خواهان با گذشت کمتر از یک ماه از زمان رای گیری ها، از صرف هزینه مستقلانه نزدیک به 40 میلیون دلار خبر می دهند. هزینه صرف شده در انتخابت سال 2008 نسبت به سال 2004 دوبرابر افزایش یافت و حال تحلیل گران معتقدند پولی که طی سال جاری تنها صرف تبلیغات تلویزیونی می شود در مقایسه با چهار سال پیش تقریباً 80 درصد افزایش خواهد داشت.

حضور و نقش پول در سیاست آمریکا امری واضح بود که چندان مورد بحث و بررسی قرار نمی گرفت و می توان گفت با وجود آگاهی از وجود جو حاکم، همه سعی می کردند آن را نادیده بگیرند. حال دیوان عالی کشور راه را برای سازمان های فعال در این زمینه باز کرده، موانع را برداشته و از مردم می خواهد که چشم ها و گوش های خود را ببندند.

تنها محدودیت جدی که در اینباره وجود دارد، قانون عدم ارتباط و همکاری مستقیم میان کاندیدا و سوپرپک است. چند هفته پیش، یکی از تبلیغاتی که سوپرپک با بودجه خود برای حمایت از گینگریچ تولید کرده بود، به دلیل بی دقتی ها و اشتباهاتش مورد انتقاد قرار گرفت. گینگریچ در مبازرات انتخاباتی خود در اورلاندو به حامیان خود گفت: «مخاطب من این سوپرپک است- من نمی توانم با آنها تماس بگیرم و به طور مستقیم با آنها ارتباط داشته باشم اما می توانم به عنوان یک شهروند بگویم که با شما حرف می زنم- از آنها می خواهم که تمام اشتباهات موجود را تصحیح کنند یا تمام فیلم را کنار بگذارند.»

رامنی هم دست کمی از گینگریچ ندارد. رئیس سابق کمپین جمع آوری کمک رامنی برای یکی از سوپرپک های اصلی حامی وی کار می کند که با کمک مالی یک میلیون دلاری از سوی یک شریک سابقاً تجاری راه اندازی شده است. قانونی کردن عدم همکاری با سوپرپک ها تنها در حد حرف باقی مانده و به نوشته تیموتی اگان در نیویورک تایمز «همه همکاری می کنند.»

پول به تنهایی تضمین کننده پیروزی نیست؛ سنتوروم حدود 74 سنت برای هر رای دهنده در آیوا خرج کرد و نتیجه مطلوبی کسب نکرد؛ پری نیز حدود 358 دلار برای هر رای دهنده صرف کرد و در رای گیری ها چهارم شد. عواملی چون عملکرد نامزدها در مناظرات، مواضع سیاسی، پیشینه زندگی شخصی و سیاست های خرد نیز نقش دارند اما این واقعیت که پول تنها عامل تعیین کننده نیست نمی تواند به معنای کلیدی نبودن نقش آن باشد. دو ماه پیش روند افزایشی حمایت از گینگریچ در آیوا متوقف شد، چراکه سوپرپک رامنی میلیونها دلار را صرف تبلیغات انتخاباتی علیه وی کرده بود. پیشتازی رامنی در کارولینای جنوبی نیز در پی تزریق چندین میلیون دلار از سوی سوپرپک گینگریچ خنثی شد.

نزدیک به دو سوم آمریکایی ها معتقدند دولت باید کمک های فردی به احزاب را محدود کند. تاثیر پول تا این حد باعث فاسد شدن کامل فرهنگ سیاسی می شود و تاکیدی بر عمق بدبینی، بیگانگی و بی اعتمادی آمریکایی ها به سیاست مداران شان است.

با وجود 250 میلیونر در کنگره آمریکا، روند تمایل به الیگارشی در سیاست آمریکا کاملاً واضح است. میانگین ارزش خالص دارایی آنها 891 هزار و 506 دلار است که این رقم 9 برابر بیشتر از یک خانوار معمولی آمریکایی است. نزدیک به 11 درصد این افراد در میان قشر ثروتمند یک درصدی جامعه قرار دارند که شامل 34 جمهوری خواه و 23 دموکرات می شود. و این رقم مربوط به زمانی است که رامنی را حساب نکرده باشید؛ فردی که دارایی شخصی اش دو برابر مجموع دارایی های هشت رئیس جمهور قبلی آمریکا است. تمام این آمارها در بهترین شرایط هم مشکل ساز هستند اما در دوره ای که جامعه آمریکا با افزایش نابرابری ها مواجه است این امر بسیار قبیح و زشت است.

پرداختن به این موضوع، سخن گفتن از حس حسادت به طبقه ای خاص نیست؛ اینکه از ثروتمندان متنفر باشیم چون آنها ثروتمند هستند، بلکه بحث بر سر طبقه ای است که به منافع شان چسبیده اند و از مزایای امتیاز داشتن بر بقیه مردم استفاده می کنند. مشکل شخصی نیست بلکه سیستماتیک است. در شرایط جاری، این امر بدان معنا است که یک گروه از مردم ثروتمند در حوزه تجارت تصمیم می گیرند که کدام افراد ثروتمند در کنگره به مردم فقیر بگویند که به دلیل سخت بودن شرایط از چه چیزهایی محروم هستند. و اگر این حاکمیت واژگون نشود، تقریباً هیچ کاری در این زمینه نمی توان کرد.
ارسال نظرات