صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۰۲۱۰۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۰ - ۲۸ دی ۱۳۹۰


دکتر علی مطهری درباره سوءتفاهمات اخیر پیرامون انتشار مقاله‌ای از سردار حسین علایی در روزنامه اطلاعات با اشاره به سوابق سردار علایی و همچنین لزوم ایجاد فضا برای گفت‌وگو تاکید کرد.

متن کامل این مطلب به شرح زیر است:

«حسین علایی»، جزو اولین نامهایی بود که پس از ورود من به دانشکده فنی دانشگاه تبریز در سال 1355 با آن آشنا شدم. مانند من در رشته مهندسی مکانیک تحصیل می‌کرد اما دو سال بالاتر از من بود. از همان ابتدا دیانت و اراده قوی و صلابت و خوش فکری را در او احساس می‌کردم. دانشجویان مسلمان انقلابی دانشکده به دو گروه تقسیم می‌شدند، گروه طرفدار مجاهدین خلق و برخی روشنفکران مسلمان و گروه طرفدار روحانیت که به «شیخ ها» مشهور بودند و حسین علایی در گروه دوم بود.

در آن زمان تشخیص انحراف گروه‌هایی مانند مجاهدین خلق و جنبش مسلمانان مبارز برای دانشجویان و تشخیص حقانیت استاد مطهری کار آسانی نبود و تنها دانشجویانی که از نظر فکری عمیق بودند و عقلشان بر احساساتشان غلبه داشت دارای این ویژگی بودند و حسین علایی، یکی از آنها و شاید شاخص ترین آنها بود. در جریان تظاهرات و شورش دانشجویان دانشگاه تبریز به مناسبت چهلمین روز شهادت شهدای یزد در 18 اردیبهشت 1357 که منجر به شهادت سه تن از دانشجویان شد، حسین علایی نقش اساسی داشت.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز وی در پست‌های سیاسی و نظامی که بر عهده داشته، به گواهی دوستان و همرزمانش بسیار خوش درخشیده است و در این خصوص، رشته سخن را باید به دست آنها داد.

حال، سردار حسین علایی به مناسبت قیام 19 دی 1356 مردم قم که خودش در متن آن قیام بوده مقاله‌ای در روزنامه اطلاعات نوشته است که ممکن است از آن اینطور برداشت شده باشد که برخورد ما با معترضان انتخابات سال 88 اشکالاتی داشته و به طور کلی باید مخالفان و معترضان یک نظام حکومتی را به رسمیت شناخت و در درجه اول برخورد اقناعی با آنها داشت.

این مقاله باعث شد که او متهم به همراهی با فتنه گران و ضدیت با ولایت فقیه و بی بصیرتی و پیاده شدن از قطار انقلاب شود و حتی عده ای گرد خانه او جمع شوند و شعارهایی علیه وی بر روی در و دیوار خانه اش بنویسند و اشیایی را نیز به داخل خانه اش پرتاب نمایند و مشکلاتی برای اهل بیت او ایجاد کنند؛ رفتاری که قبلا نیز با برخی شخصیتهای دیگر کشور حتی مراجع تقلید توسط این تیپ افراد ـ که حفظ انقلاب و نظام اسلامی را در این نوع کارهای غیر اخلاقی و غیر شرعی می‌بینند و از طرف مراجع قانونی مسئول نیز هیچ گاه مورد سئوال و مجازات قرار نمی‌گیرند ـ انجام شده است.

حال این پرسش مطرح می‌شود که قطع نظر از درستی یا نادرستی مطالب آقای علایی در آن مقاله، آیا در کشور ما اگر کسی مثلا معتقد باشد که مدیریت بحران سال 88 و نوع برخورد با معترضان، کارآمد و مناسب نبوده است، حق دارد اظهار نظر کند؟ یا چون نظام ما پسوند «اسلامی» دارد، همه کارهایی که در آن انجام می‌شود درست بوده و خواهد بود و در نتیجه هیچ گاه اصلاح امور صورت نمی‌گیرد و اساسا اصلاح امور درباره این نظام معنی ندارد؟

اگر پاسخ مثبت است، یعنی هر شهروندی حق دارد چنین اظهارنظری بکند، پس این اعتراض‌ها و آتش گرفتن‌ها برای چیست؟ فرضا بی بی سی فارسی و صدای آمریکا خوشحال شده اند، در مقابل اثر اصلاحی این اظهار نظر که انحرافی را از نظام جمهوری اسلامی دفع می‌کند و باعث دوام آن می‌شود، به حساب نمی‌آید.

و اگر پاسخ منفی است و کسی حق چنین اظهارنظری را ندارد، پس تکلیف آزادی بیان چه می‌شود؟ به علاوه تکلیف اظهار نظر رهبر گرانقدر انقلاب در انتقاد از نوع برخورد با معترضان در کوی دانشگاه و بازداشتگاه کهریزک چه می‌شود؟

بهتر است دوستان معترض به آقای علایی ـ که در حسن نیت و علاقه آنها به انقلاب اسلامی تردیدی نیست ـ عمیق‌تر بیندیشند و تعصب منفی را که موجب کوردلی است از خود بزدایند و بدانند که راه حفظ نظام جمهوری اسلامی احترام به آزادی تفکر و بیان است.

در نامه اعتراضی که توسط دوازده تن از فرماندهان محترم سپاه خطاب به سردار علایی نوشته شده، نوع برخورد امام خمینی (ره) با منافقین و جبهه ملی که امام (ره) اجازه تجمع به آنها نمی‌داد، دلیل بر صحت نحوه برخورد با معترضان انتخابات گذشته دانسته شده است، در حالی که اولا امام (ره) زمانی به منافقین اجازه تجمع نمی‌دادند که آنها اعلام قیام مسلحانه کرده بودند، والا قبل از آن مسعود رجوی در دانشگاه تهران برای آنها سخنرانی می‌کرد و روزنامه «مجاهد» نیز با آزادی کامل در سطح شهرها توزیع می‌شد و ثانیا به جبهه ملی از آن جهت اجازه تجمع داده نشد که آنها به دلیل مخالفت با لایحه قصاص، از نظر فقهی محکوم به ارتداد بودند.

ارسال نظرات
ناشناس
۱۴:۰۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۹
آقای مطهری نظرات شما در این خصوص مورد قبول و سازنده است، لیکن در قسمت آخر مقاله رعایت انصاف و تقوای سیاسی را نفرمودید، چرا که زمانی منع راهپیمایی برای فتنه گران صادر شد که دست به تخریب اموال، حمله مسلحانه به پایگاه ها و ادارات دولتی و صلب آسایش شهروندان زدند. و آیا در چنین شرایطی اگر جنابعالی در راس امور این ممکت بودید، اجازه فعالیت و حمله آشکار معاندین و مخالفین به امنیت ممکت را می دادید؟ پس رعایت تقوا را بکنید و در بحث شفاف و روان باشید و مغالطه نکنید.
ناشناس
۲۰:۳۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۸
بقول مرحوم پروفسور حسابی، جهان سوم جائی است که اگر کسی خواست کشورش آباد بشه، خونه اش خراب میشه . به اینها اگر روبدهی همین کار را باسردار علایی می کنند .
ناشناس
۱۵:۳۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۸
اصلا"‌ كي گفته شما با بصيرت هستيد و ما بي بصيرت كي گفته شما درست ميگيد والله كه هر كسي قيافه شما رو مي بينه دوست داره از بيخ بي بصيرت بشه
ناشناس
۱۴:۴۲ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۸
لطفا آدرس خونه آقای مطهری رو اگه میشد چاپ کنید با داخل خونش کاری نداریم فقط جلوی در خونش کار داریم
ناشناس
۱۴:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۸
آقای مطهری عزیز
هروقت نظرات متین منصفانه که برگرفته از تفکر سالم و بی آلایش تون می خونم به وجد میام. آرزومه روزی مثل شما عمیق فکر کنم.
خدا امثال شما و دکتر افروغ رو واسه انقلاب حفظ کنه. اگه اصلاح گری هاتون نباشه فقط خدا می دونه جماعت متحجر و بی بند بار چی به سر این نظام میارن.
با تقدیم علاقه ی قلبی
ناشناس
۱۴:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۸
آقای مطهری عزیز
هروقت نظرات متین منصفانه که برگرفته از تفکر سالم و بی آلایش تون می خونم به وجد میام. آرزومه روزی مثل شما عمیق فکر کنم.
خدا امثال شما و دکتر افروغ رو واسه انقلاب حفظ کنه. اگه اصلاح گری هاتون نباشه فقط خدا می دونه جماعت متحجر و بی بند بار چی به سر این نظام میارن.
با تقدیم علاقه ی قلبی
ناشناس
۱۳:۰۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۸
آزادي بيان! هه ! صدامو داري! هه
ناشناس
۱۲:۳۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۸
جان برادر!! يكي از راه هاي قانوني كه در قانون اساسي نيز برآن صحه گذاشته شده استفاده از امكان راهپيمايي خياباني البته با مجوز وزارت كشور است، كه به اين شكل هم وزارت كشور اجازه حضور مخالفان نتيجه اتخابات را نداد، حال شما بفرماييد در اين صورت مخالفان كه مشي مسلحانه هم نداشته و مخالف دستورات صريح اسلامي هم نبودند و از سايت ها و روزنامه ها (بدليل فيلتر و بسته بودن) بي بهره بودند چكار بايد ميكردند.....
ناشناس
۱۲:۲۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۸
.r حقا كه خوب صلاحيتت رو رد كردن !! از بس بي بصيرتي كه علايي فريب خورده رو بهش حق میدي !!
ناشناس
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۸
لعنت بر هر دوتا ي بي بصيرت!!!
ناشناس
۱۲:۰۷ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۸
فرا رو برات متاسفم چرا بخشي از نظر منو سانسور كردي متاسفم براي طرز فكرتون...
ناشناس
۱۲:۰۲ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۸
واقعا بسيار دردناك هست كه هموطن هاي خود را با پسوند فتنه گر خطاب مي كنند. اميدوارم روزي برسد تعقل جاي تعصب را بگيرد اين بابصيرتان با استفاده ابزاري از دين بزرگترين صدمه را به اسلام مي زنند. پس كلام در جامعه ما آزادي نزديك به مطلق است ؟
ناشناس
۱۱:۵۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۸
باز خدا پدر آقاي مطهري رو بيامرزه كه يه جوري از اين بنده خدا دفاع كرد.اميدوارم آزادي بيان و تحمل انتقاد در اين مملكت نهادينه شود...
ناشناس
۱۱:۴۱ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۸
اون دوستي كه افاضات فرمودند:"اخه مگه راه حل قانوني رو گرفته بودند كه فتنه به پا كردند"
........ يا واقعاً نفهميدي آقاي مطهري چي گفته يا اينكه خودتو زدي به........!!!!!!!!
مطلب ايشون راجع به آزادي بيانه نه درستي يا نادرستي فتنه.
ناشناس
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۸
اولا هرکی گفته آزادی بیان داریم واقعا شوته . ثانیا تعصب منفی خیلی وقته که تبدیل به کوردلی و قساوت و شقاوت شده . آخه حرف منطقی باید فرض منطقی داشته باشه
ناشناس
۱۰:۵۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۸
با سلام
من با آقای مطهری موافقم ولی متاسفانه آزادی بیان و حقوق بشر تا زمانی خوبه که از اقایون دفاع کنه و به نفع اونا صحبت بشه.
ناشناس
۱۰:۴۷ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۸
چه جالب، چطور معترضان به نتایج انتخابات باید راه قانونی اعتراض رو پیگیری می‌کردند اما اونایی که جلوی خونه معترضین داد و هوار می‌کنند و از همه عواقب اون مصون هستند نیازی به مراجعه به مراجع قانونی ندارند!؟ یا اولی‌الابصار
خود همین رفتار شماها نشون می‌ده که چقدر حق با امثال سردار علایی و آقای مطهری است.
ناشناس
۱۰:۲۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۸
آقاي مطهري عزيز ضمن ارادي كه به پدر شهيدوخودتان دارم خدائيش شماهم خيلي اونطرفي سور خوردي .خيرالامور اوسطها .اخه مگه راه حل قانوني رو گرفته بودند كه فتنه به پا كردند