bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۱۰۵۲۱

اشتباهات تاریخی مصباح در مجادله با هاشمی

در هفته‌های گذشته مباحث بسیاری در مورد منازعه اخیر آیت‌الله‌هاشمی و آقای‌مصباح‌یزدی درباره نقل یک‌ رویداد از تاریخ مبارزه ایران منتشر شد. درباره این ماجرا و اینکه در این دعوای تاریخی حق با هاشمی است یا مصباح چند نکته را برای درج در تاریخ بیان می‌کنم شاید برای علاقه‌مندان حقایق مفید باشد.

تاریخ انتشار: ۰۷:۴۷ - ۲۴ مهر ۱۳۹۳
غلامعلی رجایی در روزنامه شرق نوشت:
در هفته‌های گذشته مباحث بسیاری در مورد منازعه اخیر آیت‌الله‌هاشمی و آقای‌مصباح‌یزدی درباره نقل یک‌ رویداد از تاریخ مبارزه ایران منتشر شد. درباره این ماجرا و اینکه در این دعوای تاریخی حق با هاشمی است یا مصباح چند نکته را برای درج در تاریخ بیان می‌کنم شاید برای علاقه‌مندان حقایق مفید باشد.

به‌تازگی در جلسه درس دانشجویان مقطع ارشد نیز گفتم این منازعه بین هاشمی و مصباح، خود بهترین دلیل بر این است که وقایع تاریخی را آنگونه که بوده نمی‌شود بازگفت مگر به مدد بعضی شواهد و قراین و این هنر یک‌مورخ و تاریخدان است که در میان روایت‌های مختلف از یک‌حادثه و واقعه، نزدیک‌ترین آن را به واقعیت، تایید و روایت کرده و به آن استناد و رای خود را صادر کند.

 واردشدن به این مساله اختلافی و بررسی این قطعه از تاریخ مبارزه، به‌دلیل ارتباط نزدیک کاری و غالبا دیدگاهی من با آقای هاشمی، کار را برای من و مخاطب قدری مشکل می‌کند. چه‌بسا به دلیل همین ارتباط کاری، مخاطب ممکن است تصور کند یک‌طرفه وارد بحث شده و از هاشمی جانبداری کرده‌ام؛ اما در این نوشته، بنابر جانبداری ندارم.

اما اصل ماجرا
از یکسو پایگاه اطلاع‌رسانی آقای‌هاشمی به‌تازگی گزارشی از دیدار بیت شهیدقدوسی با ایشان منتشر‌کرده و در پرده، بدون‌ نام‌بردن از آقای مصباح‌یزدی از روحانی کم‌فروشی سخن گفته شده که در سال۴۸ و در اوج غربت امام(ره) به اتفاق آیت‌الله‌خامنه‌ای، در منزل شهیدقدوسی با او صحبت کرده و از وی خواسته‌اند از انقلابیون و مبارزان حمایت کند، اما وی با توجیه اینکه حاضر نیست با منافقان و مارکسیست‌ها در مبارزه همراهی داشته باشد ضمن حرام‌دانستن مبارزه، اعلام داشته می‌خواهد به کار علمی و فرهنگی بپردازد.

از سوی دیگر، پایگاه اطلاع‌رسانی آقای مصباح‌یزدی در عکس‌العملی نسبت به این مساله، موضع گرفت و نوشت: «پیش از پیروزی انقلاب، مقام‌معظم‌رهبری و آقای هاشمی‌رفسنجانی توسط آقای‌قدوسی وقتی تعیین کردند که برای صبحانه به منزل ما تشریف می‌آورند. در آن جلسه صبحانه غیر از این دوبزرگوار، شخص دیگری نبود.

آقای هاشمی عنان سخن را به دست گرفتند و از اینجا شروع کردند که: ما سال‌ها با هم همکاری‌های فرهنگی و سیاسی داشتیم، اما مدتی است که تو کنار کشیدی با ما نیستی. امروز ما یک جبهه ضدامپریالیسم تشکیل دادیم و همه کسانی که با امپریالیسم و استعمار مخالفند باید برای پیروزی در این جبهه مشارکت کنند... .

بنده به ایشان عرض کردم: آقای هاشمی، من طلبه هستم که دغدغه‌ام اسلام است. اگر این یک حرکت اسلامی است و بناست کاری برای اسلام شود، بنده هم هستم. حال، بنده در این جبهه ضد امپریالیسم باید چه کار کنم؟ ایشان گفتند مساله شریعتی، شهیدجاوید و... را باید کنار گذاشت. حتی ما با مارکسیست‌ها باید اتحاد داشته باشیم! ما باید با تمام گروه‌هایی که ضدامپریالیسم هستند از مارکسیست‌ها، مجاهدین، طرفداران شریعتی تا طرفداران صالحی نجف‌آبادی و دیگران اتحاد داشته باشیم و مخالفت را کنار بگذاریم و فقط با امپریالیسم مبارزه کنیم!

گفتم: مطرح‌کردن صالحی که دیگر معنا ندارد، ولی از من چه می‌خواهید و پیشنهادتان چیست؟ گفتند: بیا و با مجاهدین همکاری کن! گفتم: من آنها را نمی‌شناسم. چیزهایی درباره آنها شنیده‌ام، اما تا آنها را نشناسم همکاری نمی‌کنم... . من تا کسی را نشناسم که برای اسلام کار می‌کند با او همکاری نمی‌کنم. از اول تا آخر این گفت‌وگو مقام‌معظم‌رهبری هم نشسته بودند و هیچ نمی‌گفتند و فقط صحبت‌های آقای‌هاشمی بود و جواب‌های بنده. پس از این گفت‌وگو آقای‌هاشمی با ناراحتی منزل ما را ترک کردند و رفتند و...»

 در بررسی و تحلیل محتوایی این روایت تاریخی چند نکته به‌نظر می‌رسد:
 اول
 آقای‌مصباح با اینکه سایت هاشمی از او نامی در حاشیه ملاقات هاشمی با بیت آیت‌الله شهیدقدوسی نبرد، با جوابیه‌ای که داد عملا تایید کرد مخاطب این گفته خود او بوده است. از قضا در آن جلسه که آقای هاشمی با بیت و اعضای بنیاد شهیدقدوسی صحبت می‌کرد من هم حضور داشتم و شاهد بودم وی به صراحت از آقای‌مصباح نام برد. علت بیان این قطعه تاریخی توسط آقای‌هاشمی این بود که همسر شهید قدوسی- که دختر فیلسوف و عارف نامی و مفسر بزرگ قرآن مرحوم علامه‌طباطبایی است- حضور داشت و آقای‌هاشمی با توجه به حضور این بانوی مکرمه در این ملاقات بود که به نقش شهیدقدوسی و ارتباط وی با مبارزان در دوران مبارزه اشارتی داشت.

با توجه به شناختی که از آقای هاشمی و فراست ایشان در طرح بعضی ناگفته‌های تاریخی سراغ دارم، ایشان در مقطع کنونی که ساکتین دوران مبارزه مدعی همه‌چیز شده و از انقلابیون انقلابی‌تر شده‌اند و مصلحت ملک و ملت را تعیین می‌کنند! و در مواقع انتخابات چنان حرف می‌زنند که گویا در زیر آسمان فقط ایشان هستند که تعیین اصلح می‌کنند! بسیار حساب‌شده و آگاهانه این مساله را مطرح کرده است. به‌نظر می‌رسد این ناگفته هاشمی در جهت طرد ساکتین دوران مبارزه‌ای است که امروزه از مدعیان اصلی نظام برخاسته از آن مبارزه تحریم شده توسط آنان! شده‌اند.

نکته جالب اینکه در این ملاقات، جناب آقای محمدحسین قدوسی، فرزند شهیدقدوسی در معرفی اعضای بنیاد شهیدقدوسی و باشگاه اندیشه، مرا هم به‌عنوان یکی از اعضای این باشگاه معرفی کرد که با خنده معنی‌دار آقای هاشمی و من روبه‌رو شد!

 دوم
آقای‌مصباح با این جوابیه، عملا ادعای هاشمی مبنی بر اینکه وی از سال44 مبارزه با شاه را حرام دانسته، نه‌تنها نفی نکرده بلکه شاید برای اولین‌بار بر آن مهر تایید زد و عجب و صدعجب از اینکه سیدحمید روحانی اخیرا در اظهاری شگفت با رد ادعای هاشمی درمورد حرام‌دانستن مبارزه با شاه توسط آقای مصباح- که خود وی هم این را تایید کرده - این ادعا را از سوی هاشمی صحیح ندانسته و آقای مصباح را به صرف چند امضا در پای اعلامیه‌های چندصد امضایی! از فعالان دوره مبارزه دانسته است!

انصافا از این جهت صداقت آقای مصباح نسبت به دیگران ستودنی است. ایشان می‌توانست با توجه به سکوت مصلحتی، این ادعای هاشمی را نفی کند یا اصلا درباره آن حرفی نزند.

همین‌جا باید برای درج در تاریخ، این شهادت تاریخی را بدهم که آقای‌هاشمی چندروز پیش به اینجانب دونکته را گفتند: یکی اینکه تاریخ ملاقات ایشان و آقای‌خامنه‌ای با آقای‌مصباح در سال44 بوده نه در سال46 یا 48 و حاشیه‌نویس سایتشان، سال این ملاقات را درست متوجه نشده و دیگر اینکه گفتند ما اصلا این سفر را به پیشنهاد آقای‌خامنه‌ای به قم رفتیم.

 سوم
آقای‌مصباح در این جوابیه به دونکته اشاره می‌کند: یکی اینکه هاشمی می‌خواست وی را به حمایت از مارکسیست‌ها! و مجاهدین ترغیب کند که وی چون ماهیت مجاهدین را نمی‌شناخته است در حمایت از آنها شبهه داشته است. سخن آقای‌مصباح اگرچه قابل‌تامل است اما از این جهت که در این سال‌ها آنها اساسا تاسیس نشده و در سال49 لو رفتند و خبری از اسلام‌ التقاطی و انشعاب در میان اعضای سازمان مجاهدین‌خلق مطرح نیست توقف در تایید آنان نوعی بهانه برای دوری از مبارزه جلوه می‌کند.

 چهارم
 آقای‌مصباح در این جوابیه در اشتباهی باورنکردنی بحث کتاب شهیدجاوید را هم به میان می‌کشد. متاسفانه درخوشبینانه‌ترین تحلیل باید گفت وی دراین‌باره دچار فراموشی و نسیان شده است. چون در فاصله سال‌های 44 یا46 یا 48 هنوز این کتاب توسط مرحوم آیت‌الله‌صالحی‌نجف‌آبادی تالیف نشده بود. جالب اینکه چاپ اول این کتاب در سال 49 است و بحث اختلاف حوزویان بر سر بعضی مباحث این کتاب مربوط به سال‌های50 و51 است! یعنی چندسال پس از آن ملاقات آقایان هاشمی وخامنه‌ای با وی. حالا این ملاقات چه در منزل شهیدقدوسی باشد (بنا به‌نقل هاشمی) و چه در منزل آقای‌مصباح (بنا به‌نقل مصباح).

 پنجم
آقای‌مصباح دلیل حرام‌بودن مبارزه را نداشتن حجت شرعی برای خود در جهت کمک به سازمان مجاهدین‌خلق به‌دلیل اینکه ماهیت‌شان را نمی‌شناسد، اعلام می‌کند.

ایشان آیا نمی‌داند که سازمان مجاهدین‌خلق در این سال‌ها اساسا یک‌گروه مخفی درحال مطالعه و آموزش‌های ایدئولوژیک و کسب تجربه از سازمان‌های مسلح است که هنوز برای خود اسمی تعیین نکرده بود؟

آیا نمی‌داند در این سال‌ها مطلقا بحث‌ التقاط در این دوره برای سازمان مطرح نیست؟

آیا نمی‌داند بنیانگذاران این سازمان که در20بهمن سال1350 اولین بیانیه بدون آرم خود را منتشر می‌کنند جوانانی نه منحرف، که متدین بودند و با بعضی از متدینین مانند مرحوم‌مهندس‌بازرگان و روحانیون انقلابی از جمله مرحوم آیت‌الله مجاهد سیدمحمود طالقانی ارتباط داشتند؟

جهت اطلاع خوانندگان علاقه‌مند به چندنکته درباره این سازمان اشاره می‌کنم:

- شروع کار سازمان در حد نفرات اولیه و یارگیری از سال‌های 44 تا 45 است. همه اعضا دانشجو و بسیار مذهبی هستند. در خاطرات کسانی که در این سال‌ها با آنها مرتبط بوده‌اند نمونه‌های بسیار زیبایی از تشرع و تدین مرحوم‌محمد حنیف‌نژاد و... از بنیانگذاران سازمان دیده می‌شود.

 در فاصله سال‌های44 تا 46 اعضای اولیه این گروه به‌دنبال بررسی‌های اولیه و کسب تجربه و افزایش آگاهی‌های ایدئولوژیک خود هستند. در این سال‌ها نه از عملیات خبری است نه سازمانی مطرح است و نه احتمال انحرافی در عقیده آنان مطرح می‌شود.  اعضای گروه در فاصله سال‌های48 تا 49 به‌دنبال کسب تجربه از سازمان‌های مسلح منطقه‌ای به خارج از کشور- فلسطین- منتقل می‌شوند تا آموزش‌های چریکی لازم را فرابگیرند.

 این گروه در سال50 اولین عملیات خود را انجام می‌دهد.

در شهریور سال53 سازمان با محوریت تقی شهرام و بهرام آرام به این نتیجه می‌رسد که از اسلام به مارکسیسم تغییر ایدئولوژی دهند و در اردیبهشت سال54 با قتل فجیع مرحوم‌مجید شریف‌واقفی از اعضای اصلی این گروه که دربرابر انحرافشان ایستادگی کرد و نسبت به این تغییر ایدئولوژی معترض بود، عملا اعلام تغییر موضع می‌دهد.

 در این سال‌ها در اسناد و منابع منتشرشده ساواک به‌عنوان یک‌منبع مهم اطلاعاتی رژیم، از این سازمان هیچ نامی برده نشده است.  در فاصله سال‌های ادعایی آقایان مصباح و هاشمی- 44 تا 48 بلکه تا 49 و 50- این گروه نه‌تنها از خود هیچ علامتی آشکار نکرده بلکه حتی در عملیات ربودن هواپیمای مسافربری از مسیر دوبی به بندرعباس در سال1349 که به عراق برده شد و اولین عملیات او است نیز با چراغ خاموش حرکت کرده و مسوولیت این کار را برعهده نمی‌گیرد.

 پرویز ثابتی، مرد شماره ‌دو ساواک در مصاحبه‌ای در 26دی سال50 که گزارشی از اقدامات موفق‌آمیز ساواک در ضربه به گروه‌ها در تلویزیون ملی ایران داده، ضمن اشاره به ضربه به گروهی که در 18آبان سال1349 هواپیما را ربوده و به عراق برده‌اند، اعلام می‌کند این گروه بخشی از اعضای نهضت آزادی ایران هستند که رهبران آنها طالقانی و بازرگان، دستگیر و در زندان به سر می‌برند.

جالب اینکه هنوز در این سال‌ها امام(ره) درباره این گروه تازه‌تاسیس هیچ‌نظر منفی یا مثبت ندارند اما آقای‌مصباح فراتر از همه رهبران مبارزه و از جمله امام (ره) درباره این گروه انقلابی اعلام شبهه می‌کند و با اصل مبارزه خداحافظی می‌کند!

ششم
پرسش اصلی این است در این زمان اگر آقای‌مصباح مجاهدین را به‌درستی نمی‌شناسد و در اسلامیت حرکتشان تردید می‌کند و به اسلامی‌بودن مسیرشان اعتمادی ندارد چرا اصل مبارزه را نفی می‌کند؟

گیریم گروهی که در سال50 برخود نام سازمان مجاهدین‌خلق نهاد، در سال‌های موردنظر- 44 تا 48 - منحرف بوده‌اند - که نبوده‌اند - مگر تمام جریان مبارزه در این گروه خلاصه و منحصر می‌شده است؟

آقای‌مصباح آیا نمی‌داند که در این زمان امام از تبعید ترکیه به تبعید عراق منتقل شده است و کانون و محور مبارزه فقط و فقط هموست.

هفتم
درباره حضور آقای‌خامنه‌ای، آقای‌مصباح ادعا کرده در آن جلسه آقای خامنه‌ای هیچ حرفی در ترغیب وی به حمایت یا عدم‌حمایت از مبارزه که آقای‌هاشمی به وی می‌زده، نزده و در طول جلسه چندساعته این‌سه با همدیگر کاملا ساکت بوده است. با شناختی که از شخصیت مبارزاتی آیت‌الله خامنه‌ای در این زمان داریم پذیرش این حرف تقریبا غیرممکن است.

 هشتم
آقای‌مصباح بهتر بود در جوابیه‌ به ذکر مواردی می‌پرداخت که در این سال‌های خاموشی وی عملا از حمایتش از مبارزه حکایت دارد. به این کار ندارم که ایشان حتی مانند افراد عادی که به عتبات می‌رفتند حتی برای یک‌بار هم که شده به نجف نرفت یا لااقل در مورد کسب تکلیف درباره اصل مبارزه یا کمک به مجاهدین به امام نامه‌ای ننوشت- اگر به نجف رفته یا به امام نامه نوشته لااقل من بی‌اطلاعم- شاید هم براین مبناست که در تمام 22جلد صحیفه، امام‌(ره) در میان آن همه احکامی که برای بعضی از روحانیون صادر کرد حتی یک حکم برای آقای‌مصباح ننوشت.

بحث ساکتین دوران مبارزه و انقلاب ، بحثی نیست که با یک، دومقاله به انتها برسد. امید که درباره این گروه و معرفی سایر چهره‌های آن، که بعضی درگذشته‌اند در جهت روشنگری جامعه و نسل جوان بیش از پیش مطالبی نوشته شود.

بهمن
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
باید گفت که اقا مصباح نضرشان را در رابطه با حسینیان در حوزه قبل از انقلاب که مورد اعتراض مرحوم حائری بوده را شفاف کنند.بعد از خداوند متعال طلب عفو کرده در مورد خوابهای حضرت و بازی با باورهای مردم بعد در گوشه ای بنشینند تا ملک الموت سراغشان بیاید...
عضو هیات علمی دانشگاه
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
استدلال های دکتر رجایی، متکی بر مبانی روشی درست و اقناع کننده ای است.
جناب آقای مصباح هم می کوشد در نفی آقای هاشمی ، موقعیتی دست و پا کند و جایی باز کند.
ولی هاشمی سند را قبلا بنام کرده، کار آقای مصباح بیهوده است. ققنوس هاشمی بازگشته
شاه غلام
United Arab Emirates
۱۴:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
این آخری صحیفه امام را خوب آمدی دم امام امت گرم
دانشجو
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
من ساعت 10 نظر دادم گویا نظرات توسط حامی آقای مصباح درج میشود!!
فقط و فقط و فقط گفتم طرفداران آقای مصباح صحت این حرفها رو از آیت الله مطالبه کنند
این کجاش غیر قابل انتشاره فراروووو؟؟؟؟
آشنا
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
شماها خودتان را زیاد اذیت نکنید!!!!!
انتشار یافته: ۶۵
نقی
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
من که هر چی مطالعه کردم ندیدم آقای مصباح برای این انقلاب یک قدمی برداشته باشه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
جوابيه بسيار خوبي بود
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
"منازعه اخیر آیت‌الله‌هاشمی و آقای‌مصباح‌یزدی"
آقای مصباح یزدی، آیت الله نیست؟!!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
زنده باشی!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
اكثريت متنو نخونده ميگن حرف هاشمي درسته!
چرا نوشته اين مقاله را حقيقت ميدونيد!!
جوابيه ايت الله مصباح هم بخونين
سعید
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
ایت الله لقب نیست که من و تو به هر کس خواستیم بدهیم به هر کس نخواستیم ندیم.ما باید یاد بگیریم اگر چیزی را نمی دانیم یا بپرسیم یا سکوت کنیم.
مصطفی
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
عجب!!!!
با تشکیلاتی که ایشان الان دارند و اظهار نظرهایی که میکنند من فکر میکردم در حد شهید رجایی فعال بودند
بازهم عجب
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
اظهارات آقای هاشمی صحیح است
مهدی
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
اقای هاشمی عزیزه ولی نویسنده مریضه.از این مریض ها دور آقای هاشمی زیادند.خدا عاقبتشو بخیر کنه یعنی همه ما هارا عاقبت بخیر کند .آمیییییییییییییییییین
افکار عمومی
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
لصفا کارنامه آقای مصباح قبل از انقلاب و نیز تا سال 68 توسط مورخین و رجال سیاسی منتشر شود تا مردم قضاوت کنند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
احسنت مقاله بسيار جالبي بود.
qodoosi
United Arab Emirates
۰۸:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
قرنهاست که فلاسفه اسلامی - ایرانی در کنار زندگی روزمره خود کاری به موضوعات اجتماعی دوران خود نداشته اند. بیخود نیست که مرحوم شهید شریعتی آن جمله خارج از نزاکت را در خصوص آنان بیان داشته اند. حال دوستان چه اصراری داشته و دارند که این فیلسوف عصر ما در آن زمان بی تفاوت به جامعه خود بوده و اکنون صلاح را در فعالیت تشخیص داده اند. اتفاقا این از برکات جامعه ماست که ایشان بنا را بر فعالیت نهاده و جلوی انحرافات دگر اندیشان را می خواهند بگیرند و آنان را هدایت کنند.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
متن خيلي زياد بود نخوندمش .
ناشناس
United Arab Emirates
۰۹:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
هموطن عزیز برای شناخت افراد و برداشت صحیح باید مطلب‌های طولانی را خواند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
ولي كاش مي‌خوندي خيلي روون و خوب و منطقيه كشش لازم رو داره 3 سطرش براي يه استارت كافيه
مسعود
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
خوب اگه نخوندی، چه لزومی داره نظر بدی!!!
عجب آآآ!!!
ناشناس
United States of America
۰۹:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
اﺣﺴﻨﺖ
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
احسنت احسنت گفتن که به درد نمیخوره.آینده گذشته را توجیه می کند.
مردم
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
درود بر هاشمی رفسنجانی
روشنفکر سیاستمدار
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
احسنت یا شیخ
شیخ به معنی بزرگ است
ای استاد تاریخ
از علم بگو و ااز تاریخ بگو تا حقیقت گم نشود
ناشناس
Germany
۰۹:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
سیاهی همیشه بر روی کسانی می ماند که تحریف کارند و نان به نرخ روز خور!!! همین قدر بگویم که امثال هاشمی رفسنجانی در این قحطی الرجال واقعی این دوره زمانی ایران، عنیمتی است.
dana20
United States of America
۰۹:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
نکات جالب و آموزنده ای بود که چگونه کسانی که انقلاب کردند و از پیشگامان مبارزه بودند، کشته شدند، یا به حاشیه رانده شدند و بعضا حبس و خانه نشینی و تهمت و ... شنیدند و کشیدند و در نهایت به دیار باقی شتافتند؛ و اکنون به گونه ای شگرف افراد همه چیز خواه با ادعای سابقه مبارزه و انقلابی بودن به حکومت رسیده اند.
در مورد مصباح که حرف نزدن بهتر است، چون کاره ای نبوده در این انقلاب که قلم فرسایی کنیم در موردش.
در مورد هاشمی هم که این تغییر رویه کنونی او باعث بخشودگی گناهش در اواخر عمر امام نمیشه، همان تغییر بزرگی که در سرنوشت کشور ایجاد کرد (به اتفاق جناب ری شهری و یکی دیگه...)
جناب فرارو، چاپ کن لطفا؛ ما از قلب امریکای جنایتکار! همچنان مخاطب شما هستیم.
با تشکر
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
السابقون السابقون اولیک هم المقربون .........سلام بر هاشمی ومحمد خاتمی و روحانی
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
بسیار عالی و مستدل بود.
علی
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
مقاله خیلی جالب و قابل قبول و مستندی است . باتشکر از سایت فرارو بخاطر انعکاس آن .
محبی
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
آفرین به نویسنده عالم و آگاه این مقاله که با استدلال و منطقی عظیم و با استنادات قوی حقانیت آقای هاشمی را اثبات کردند.
ناشناس
Finland
۰۹:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
احسنت عالی بود
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
بسیار عالی بود آقای رجایی. ممنون از روشنگری جنابعالی
سینا
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
اقای رجایی اطلاعات خوبی در اختیار ما قرار دادند. امید است که اینکار تداوم داشته باشد
مجتبي
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
عالي و محترمانه
ناشناس
United States of America
۱۰:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
احسنت. فقط کاش یکبار برای همیشه تمامی خاطرات آن سالها گفته میشد تا بعضی ها که الان از امام خمینی (ره) انقلابی تر شدن و ادعای میراث داری گفتمان انقلاب رو دارند وضعیتشون مشخص میشد.
ناشناس
Taiwan (Province of China)
۱۰:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
اينكه مي گويند انقلاب فرزاندان خود را مي خورد درست است هميشه در اكثر انقلابات فرصت طلبها حاكميت را بدست مي گيرند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
اقاجان، الحمد ا... اقای خامنه ای شاهد اصلی زنده است؛ چرا واقعیت را از زبان ایشان بیان نمی کنید؟
به قول فیلسوفی معروف "چرا تعداد دندانهای اسب را از روایات تاریخی استنباط می کنید، بروید و دندان اسبی را بشمارید و مجادله را تمام کنید."
هر کدام از شما راست بگویید برای نسل جدید مهم نیست، مهم وضع موجود کشور است.
بهنام
Germany
۱۰:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
اصل اینکه چه کسی داره داستان رو وارونه جلوه میده شاید اهمیت انچانی در مقابل اینکه از چه جایگاهی این بحث داره واروونه جلوه داده میشه نداشته باشه ...بلاخره این عزیزان یکیشون دارن واقعیت داستان را میگن.... و یکیشون تحریف! حالا کدومشون مهم نیست، مهم اینه که این بزرگواران در جایگاه بزرگان و زعمای ایران و مذهب تشیع هستند و صدور همچین انحرافی از این جایگاه بسی جای نگرانی و تاسف دارد ...آقای مصباح که میگویند غم اسلام داشتم آیا نمیدانند که این داستان چه ضربه به وجهه تشیع و اسلام خواهد زد؟ و همینطور آقای هاشمی...
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
این کلمه خیلی باحال بود ساکتین مبارزه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
ایشون اگر مورد نظر امام بود... بعد از شهادت مرحوم محلاتی که نماینده امام درسپاه بود برای قائم مقام ایشان که آقای عراقی بود حکم نمایندگی می زد... چرا نزد؟ چون گفته بود ایشان داماد اقای مصباح هستند و نمی خواهم تفکرات ایشون وارد سپاه بشود... البته الان که خود به خود وارد شده متاسفانه...
محمد حسين پور
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
مردمى كه در جريان انقلاب بودند هنوز چند ميليون زنده هستند ولى مسله جالب اقاى حميد روحاني است كه انسان را بياد تاريخ نويسان دربارى مياندازد چون بسيارى از موارد قلب تاريخ توسط همين تاريخ نويسان بدست ما رسيده ولى ناشى گرى اقاى حميد روحانى با وجود چند مليون زنده جاى تامل دارد وچه توجيهى دارد ؟حداقل تاريخ رو اگر ميخواست بنويسد واميستاد تا چند دهه ديگر براحتى مثل بسيارى از موارد تاريخى ميتوانست به ميل خود تاريخ رو قلب كنند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
فوق العاده بود
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
خداوكيل چه قبل از انقلاب وچه بعداز آن تا مدتها اسمي از آقاي مصباح نشنيديم ولي الان مبارزان واقعي وپيشكسوت راتخطئه ميكند.خداوند اورا هدايت كند.
دانشجو
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
از طرفداران آقای مصباح میخواهم که درستی یا نادرستی این حرفها را با دلیل و مدرک از وی مطالبه کنند و یکبار هم که شده آیه ی ( افلا یتفکرون ) را نصب العین خود قرار دهند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
چقدر جانبدارانه نبود! ... هیچگاه از جوابیه آقای مصباح حرام بودن اصل مبارزه استنباط نمی شود دکتر جانبندار!
ناشناس
Germany
۱۱:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
مصباح کجای انقلاب بوده؟
ناشناس
Germany
۱۱:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
حالا میشه فهمید چقدر به آقای هاشمی گران میاد که این افراد خودشونو صاحب انقلاب معرفی کنند!!!
حامی جبهه پایداری
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
حرف های اقای سید حمید روحانی با دقت! مطالعه شود...
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
سندیت حرفهای حمید روحانی و تقوای وی در ساواکی خواندن امام موسی صدر و شریعتی واضح و مبرهن است
حامی جبهه پایداری
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
صحبت های آقای سید حمید روحانی با دقت! مطالعه شود...
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=204081
ناشناس
United Arab Emirates
۱۲:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
یک ضرب المثل دزفولی مبگه:
حرفتو بنداز زمین، صاحبش برش میداره
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
می توان بند9 هم به آن اضافه کرد
9- در این دیدار مقام رهبری با آقای هاشمی در این ملاقات بوده است هر عاقلی می داند حضور ایشان در آن جلسه تائیدی بر مطالب گفته شده اقای هاشمی است و گرنه اگر مقام معظم رهبری با مطالب گفته شده بی نفاوت و یا مخالف باشد چه لزومی به حضور خود در آن جلسه می دیده اند.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
بسیار بسیار متین و محکم و منطقی و مستدل
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
مرحوم امام (ره) در تمامی دوران خودشان حتی اسمی از آقای مصباح که تازگی تیورسین ولایت شده است نبرده اند و ایشان را جزء اطرافیان مورد اعتماد خود نگذاشتند.
من با نزدیک به 60 سال سن تقریبا تمامی دوره انقلاب و پس از آن ذا بیاد دارم ایشامن اگر اتفاقی در این کشور خای نکرده بیفتد یکباره تغییر خواهد کرد شهدای ماخون ندادند که فرصت طلبان حاکم شوند ایشان بروند از همان دولت پاکشان حمایت کنند و دست از سر این مردم بردارند
محمدرضا
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
عالی بود، بعضی ها باید بداند امروزه کتمان حقیقت یا تغییر آن خیلی سخت تر از گذشته شده
يوسف
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
بسيار عالي ومستدل وبا رعايت ادب افرين
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
آیت‌الله‌هاشمی و آقای‌مصباح‌یزدی
لا اله الا الله
هاشمی از کی ایت الله شده؟؟؟
امان از نگاه سیاسی!!!!!!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
از موقعی که مصباح آیت الله شد
عبدالله
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
شما همیت الان اگر شخصیت مصباح رارا بررسی کنید یک مرد بالای هشتاد سال باید راه بیفتد وکاندیدای ریاست جمهور بیاروببر کند؟!!واقعا در شان یک پیر مرد هست ؟! دوم الان با وجود این همه انحراف اخلاقی در جامعه وظیف ایشان تعین رئیس جمهور است حالا اسلام در خطر نیست پس پیداست تمام اینها حرف است !!!!!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
نقض اظهارات یک‌ساله رئیس دولت توسط سخنگوی دولت؛نوبخت: طی یک سال اخیر تحریم‌ها افزایش‌یافته استباگذشت بیش از 10 ماه از امضای توافق ژنو، درحالی‌که تاکنون مقامات دولتی از شکسته شدن ساختمان تحریم‌ها با اجرای این توافق سخن می‌گفتند، سرانجام یک مقام دولتی به این حقیقت اعتراف کرد که طی یک سال گذشته تحریم‌ها نه‌تنها کاهش نیافته بلکه افزایش هم یافته است.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
بفرض که حق با جنابعالی، چه ربطی به این مقاله داشت!؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
من زياد علاقه اي به هاشمي ندارم ولي بايد پذيرفت كه سخنان ايشان مستند و باور پذير تر است .
ياس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
سوابق مبارزه قبل ازانقلاب آقاي مصباح يزدي كجاثبت شده است؟
سه سو
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
دست مریزاد
(دست خوش به-زبان کردی)