bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۹۸۲۱۴

مظلومی: سوبله چوبله نه، ژنرال دربی هستم

تاریخ انتشار: ۱۳:۴۲ - ۲۰ آذر ۱۳۹۰


سرمربی تیم استقلال گفت: امیدوارم پرسپولیس مربی درجه یک خارجی بیاورد اما مطمئن باشید در این شرایط هم دربی را می‌برم. 

پیروزی استقلال در 4 دربی با پرویز مظلومی افتخاری است که شاید تا چند سال دیگر هیچ مربی سرخابی نتواند به این رکورد دست پیدا کند. 

گفت‌وگوی تفصیلی فارس با سرمربی استقلال را در زیر می‌خوانید: 
قبل از اینکه سؤالی پرسیده شود، خودتان بحث را شروع کنید.
قبل از هر چیز دوست دارم بگویم که این پیروزی را تقدیم به روح سردار تهرانی مقدم می‌کنم. در شلوغی روز دربی نتوانستم به این شهید ادای دین کنم. جای او در دربی خالی بود. با او رفاقت چندین ساله داشتم. شهید تهرانی مقدم قبل از هر دربی به من زنگ می‌زد و می‌گفت اگر در دربی ببازی، دیگر با من صحبت نکن. او با همین علاقه و تعصب با من صحبت می‌کرد. 

در این مدتی که در استقلال بودید چه چیزهایی دستگیرتان شده است؟
استقلال تیم بزرگی است و نگاه‌های زیادی روی آن است. هم نگاه رسانه‌ای و هم اجتماعی. از موقعی که به استقلال آمدم شرایط را متفاوت‌تر دیدم. البته من سال‌های سال در استقلال بازی کردم و حتی چندین سال کمک مربی بودم اما احساسی که اکنون دارم متفاوت از آن سال‌هاست. تمایلات اکنون بیشتر از قبل است. برای من جالب است که رسالت سنگینی را بر عهده گرفتم. در اجتماع برخوردها نسبت به گذشته فرق کرده است.

در چند سال گذشته با وجودی که سال‌ها در استقلال بودم خیلی از هواداران استقلال که شامل قشر نوجوان و جوان می‌شود، من را نمی‌شناختند اما بعد که به عنوان سرمربی استقلال به این تیم آمدم، همین بخش عظیم هواداران اکنون به من تعصب دارند. این رفتارها به من انگیزه می‌دهد.

و در این مدت چه چیزی شما را ناراحت کرده است؟
وقتی وارد این کار شدم احساس کردم کار سختی پیش رو دارم. البته اکنون خیلی کمتر شده اما اوایل خیلی اذیت شدم. توقعات خیلی بالا بود. همیشه حواشی زیادی کنار تیم استقلال است. بعضی‌ها که دوست نداشتند من به اینجا بیایم، توسط برخی رسانه‌ها خط می‌دادند تا من را مقابل استقلال کوچک کنند. ظاهرا آنها از سابقه من خبر نداشتند و یا خود را به بی‌خبری زده بودند.

من 13 سال در استقلال بازی کردم و 12 سال کمک مربی بودم. اندوخته‌های زیادی داشتم و جام‌های مختلف داخلی و بین‌المللی را کسب کردم. بنابراین با یک اندوخته‌ای به این تیم آمدم اما با این حال بعضی‌ها سعی کردند من را کوچک جلوه دهند و اینکه استقلال بزرگتر از من است اما خدا کمک کرد تا بتوانیم از این شرایط نجات پیدا کنیم و این بار سنگین از دوشم برداشته شود.

سال گذشته شرایط سخت‌تر بود. همچنین یک مقدار بازی امسال ما با شاهین بوشهر که آندو تیموریان را تعویض کردم، اذیت شدم. من به دلیل مصدومیت تیموریان مجبور شدم این بازیکن را تعویض کنم اما هواداران به این تعویض من اعتراض کردند و شعار دادند و خیلی ناراحت شدم. چون فکر کردم مردم خیلی زود همه چیز را فراموش می‌کنند و به خود اجازه می‌دهند در کار مربی که با تیم زندگی می‌کند، دخالت کنند و این طور قدرنشناسی می‌کنند. آنها علیه من شعار ندادند اما همان تشویق‌ها حالت اعتراض داشت. آنها نمی‌دانستند که تیموریان مصدوم است. من آن شب خیلی ناراحت شدم. هر مربی دوست دارد از بهترین مهره‌های خود استفاده کند. 

این مسئله برایتان عجیب نبود؟
برایم عجیب بود و ناراحت شدم چرا که ما هم در صدر جدول بودیم و هم دربی رفت را برده بودیم. دلیل ناراحتی من همین بود. اگر ما دو سه باخت پشت سر هم آورده بودیم، این هواداران با ما چه می‌کردند. یعنی اینقدر انتظار از استقلال بالا رفته که به خاطر یک تعویض این طور به مربی خود معترض شدند.

در همان لحظات یاد استیلی نیفتادید؟
من بیشتر برای خودم ناراحت شدم اما خدا کمک کرد این مسابقه را بردیم و گرنه اگر در آن دقایق آخر گل پیروزی را نمی‌زدیم معلوم نبود چه اتفاقی می‌افتاد. از هواداران انتظار دارم چون اکنون استقلال روزهای خوبی را می‌گذراند. آنها اگر خود را مقابل هوادار تیم رقیب بگذارند، چه می‌کنند.

یکی از بازیکنان حرف خوبی زد و می‌گفت برای هواداران برد در دربی عادی شده است. البته ما هواداران خود را دوست داریم. بعضی از هواداران هم هستند که همیشه معترضند. این عده در سمت راست جایگاه می‌نشینند و هر موقع که از آنجا رد می‌شویم انواع و اقسام متلک‌ها را به ما می‌گویند. هر کسی هم که سرمربی باشد، آنها شعار خود را می‌دهند. فکر می‌کنم آنها یا خیلی متعصب هستند و یا خط می‌گیرند. این افراد به هر تعویضی ایراد می گیرند و یا حرف‌هایی می‌زنند که در شان استقلال نیست. 

استقلال نسبت به سال گذشته چه تغییری کرده است؟ تفکرات فنی شما بر چه اساسی است که بازیکنانی مثل کوشکی، شکوری و طالب‌لو جدا شدند و عده جدیدی به تیم ملحق شدند.
سال گذشته فرصت نداشتیم تا خواسته‌های من اجرا شود. اکثر بازیکنان به تیم‌های دیگری رفته بودند و ناچار شدیم با یک سری بازیکنان که شاید در تفکرات من جایی نداشتند، کار را ادامه دهیم اما امسال این فرصت را پیدا کردیم بر اساس تفکراتمان تیم را ببندیم. گفتیم اگر امسال می‌خواهیم استقلال قوی داشته باشیم باید تغییرات اساسی داشته باشیم.

برای بازی با النصر در عربستان بودیم. نصرالله عبداللهی هم در این مسابقه همراه ما بود. او؛ من، فتح‌الله‌زاده و پورحیدری را صدا کرد و گفت اگر می‌خواهید در آسیا بزرگی کنید، دنبال بازیکن بزرگ بروید. بازیکنانی بیاورید که بتوانند برایتان بازی درآورند. فتح‌الله‌زاده از همان جا به من قول داد برای فصل بعد یک تیم خوب ببندیم و خوشبختانه روی حرفش هم ایستاد و گفت هر لیستی که داشته باشی، طبق آن عمل می‌کنم.

بازیکنانی هم که از این تیم رفته‌اند همگی خوب بودند و حتی بعضی از آنها سال‌ها برای استقلال زحمت کشیده بودند اما اگر ما که مهدی رحمتی را آوردیم، گلرهایی مثل وحید طالب‌لو و محمد محمدی حاضر می‌شدند ذخیره رحمتی بنشینند؟ چون من گلر اول خود را انتخاب کرده بودم.

در خط دفاع دنبال بازیکنانی بودیم که کاملا مدنظر ما بودند و باشگاه تمام سعی و تلاش خود را به کار گرفت تا آنها را جذب کند اما در لحظات آخر آنها را از دست دادیم مثل سیدجلال و طالبی. به همین دلیل بود که ما مدافعان خود را زودتر رد کرده بودیم چون نمی‌خواستیم این بازیکنان خوب ذخیره باشند. من خصومتی با کسی نداشتم و دوست داشتم آنها زودتر تکلیف خود را روشن کنند. آنها شایستگی خود را نشان داده بودند. این طور نبود که من از قبل با کسی صحبت کرده باشم. 

فکر نمی‌کنید با رد کردن مدافعان خود ریسک کردید؟
من چنین اعتقادی ندارم. آنها باید تکلیف خود را روشن می‌کردند. از آن دست مربیانی نیستم که تا دقیقه 90 بازیکن را حفظ کنم و بعد بگویم نمی‌خواهم. این یک ظلم است و بی‌معرفتی است.

همان اول گفتم آنها را نمی‌خواهم تا به نفع‌شان باشد و تیم جدیدشان را پیدا کنند. اگر هدفی غیر از این داشتم می‌توانستم آنها را تا دقیقه 90 حفظ کنم. اتفاقا آخرین لحظه که مشخص شد سیدجلال حسینی را نمی‌شود جذب کنیم به دنبال هادی شکوری بودیم و حتی با او صحبت کردیم اما او پول خوبی از شاهین گرفته بود و ما باید این پول را به باشگاه شاهین می‌دادیم و سپس یک پولی هم به خود شکوری می‌دادیم.
می‌خواهم بگویم آنقدر شکوری بازیکن لایقی بود که می‌خواستیم او را بازگردانیم. 

شما به عنوان سرمربی استقلال بهترین نتیجه را مقابل پرسپولیس گرفته‌اید. پس از چند سال استقلال توانست در 4 دربی به پیروزی برسد؟
قبلا با پورحیدری سه بار پشت سر هم پرسپولیس را برده بودیم. در این سه بار من دستیار پورحیدری بودم اما 4 بار سابقه نداشته است. پورحیدری روی نیمکت نعمتی است. ما امسال رکوردهای زیادی را شکستیم. مثلا در جام حذفی تاکنون پرسپولیس را نبرده بودیم. در اصفهان چندین سال بود که به پیروزی نرسیده بودیم. به طور کل امسال برای ما خوشایند بوده است.

قبل از دربی پرسپولیسی‌ها به زمان بازی معترض بودند. برای شما هم این اعتراض وجود داشت؟
زمان بازی چه فرقی دارد؟ ما هم نگران برخی از مهره‌هایمان بودیم. مثلا می‌دانستیم در مورد خسرو حیدری نمی‌توانیم ریسک و از او استفاده کنیم. جاسم کرار هم که محروم بود. دو سه تا از بازیکنان هم مثل مجیدی، جباری و حنیف با آمپول به این مسابقه رسیدند. جباری تا قبل از مسابقه دچار کشیدگی بود و حتی دکترهای تیم به جباری اجازه بازی نمی‌دادند چون ممکن بود کشیدگی او به پارگی برسد.

با توجه به شرایط مسابقه و شرایطی که برای جباری وجود داشت، با او صحبت کردم و قضیه را برای او شکافتم که به چه دلیل می‌خواهم از او استفاده کنم. اگر شرایط برای بازی کردن او مهیا نمی‌شد حرف و حدیث‌های زیادی پیش می‌آمد.

پس از صحبت‌های من خودش هم استقبال کرد که بازی کند. در نتیجه ما هم چنین بازیکنانی داشتیم. حتی حنیف عمران‌زاده هم یک روز قبل از مسابقه کشیدگی پیدا کرد و من بابت او خیلی نگران شدم. او یکی از مدافعان آماده استقلال است.

همه این نگرانی‌ها به خاطر پیروزی مقابل پرسپولیس بود؟
تمام لیگ یک طرف، بازی با پرسپولیس یک طرف. روی بازیکن هم فشار است اما فشاری که مربی تحمل می‌کند بسیار طاقت‌فرساست. شب بازی آنقدر که فکر می‌کنم چه کار کنم، شاید 4 ساعت بیشتر نخوابم و بعد از بازی هم همین حالت را دارم و شاید بگویم بعد از دربی به خاطر همان فشار بازی 4 ساعت بیشتر نخوابیدم.

کنار خط فشار بیشتری به مربی وارد می‌شود. بازیکن فشاری که تحمل می‌کند را در جریان مسابقه خالی می‌کند اما مربی کنار خط استرس زیادی را تحمل می‌کند و تمام این فشار روی بدن مربی می‌ماند و تبدیل به اسید لاکتیک می‌شود.

در هر صورت چون همه توقع دارند و از یک هفته قبل تماس‌ها شروع می‌شود و همه توقع بردن دارند .برای رقیب هم همین طور است. همه این صحبت‌ها فشارها را بیشتر می‌کند. ما این هفته با نفت آبادان بازی داریم ولی یکی از این تماس‌ها گرفته نمی‌شود.
دلیل اینکه روی مربی فشار است، به خاطر این است که باید جوابگو باشد. مثلا روز جمعه که پرسپولیس باخت کسی به بازیکنان کاری نداشت اما استیلی هدف بود. در ایران این طوری است. کسی دیگر نمی‌گوید که دفاع یا گلر اشتباه کرده است. همه باخت و شکست گردن سرمربی است. 

شما گفتید دربی یک طرف، همه بازی‌های لیگ طرف دیگر. با این حساب فکر نمی‌کنید پرسپولیس بابت به سازمان لیگ حق داشت که اعتراض کند چرا که ابتدا برنامه لیگ اعلام شده بود و بازی با راه‌آهن با دربی فرق می‌کند. شاید اگر برنامه لیگ پیش می‌رفت و پرسپولیس به راه‌ آهن می‌باخت چنین اتفاقاتی رخ نمی‌داد؟
فتح‌الله‌زاده همان موقع اعلام موضع کرد و گفت حاضریم بازی عقب بیفتد. چون ما هم شرایط خوبی نداشتیم. البته این را بگویم که پرسپولیس مقابل ما تیم خیلی خوبی بود و درست است که روی نیمکت دستشان خالی بود اما منصوری و آقازمانی را روی نیمکت داشتند. پرسپولیس همان تیمی بود که مقابل تراکتورسازی بازی کرد.

تاریخ دقیق دربی را یک فرد خاص، فدراسیون و یا سازمان لیگ نمی‌تواند بگوید و نهادهای دیگر هم نظر خود را بگویند و آن را تائید کنند. چون این یک بازی بزرگ است و باید تدارک خوبی برای برگزاری آن صورت گیرد. خوشبختانه روز جمعه تدارک خوبی برای این بازی در نظر گرفته شده بود و حتی مراسم سینه‌زنی هم در ورزشگاه انجام شد.

ما سال گذشته هم در دور رفت خیلی خوب بودیم و یک بازی عالی انجام دادیم و حتی 4-5 گل نزدیم. پس این حرف‌های پرسپولیسی‌ها بهانه است. قبل از همین بازی روز جمعه مدیر عامل محترم پرسپولیس که خیلی هم انسان مخلص و سالمی است، همه نوع کری برای ما خواند. در برنامه ورزش و مردم صحبت از پاداش پژو و هر نوع پاداشی انجام داد و می‌گفت اینقدر با انگیزه هستیم که استقلال را شکست می‌دهیم اما اکنون که باخته‌اند چیز دیگری می‌گویند. اینها حرف‌های بعد از بازی است که زیاد ارزش ندارد. اتفاقا برای این بازی برای اولین بار برای پرسپولیس کری نخواندیم. اگر یادتان باشد سال گذشته بعد از دربی اول گفتم دربی برگشت را هم می‌برم. اما برای این بازی کری نخواندم.

چرا این بار نخواستید کری بخوانید؟
چون من دنبال کری خواندن نبودم اما پرسپولیس واقعا ما را اذیت کرد. البته اشتباهات تاکتیکی داشتند و ما از آنها بهره‌برداری کردیم.

شما مربی هستید و همه شرایط را درک می‌کنید؟ خودتان را جای استیلی گذاشتید؟ چرا که با باخت مقابل استقلال، استیلی مجبور به کناره‌گیری شد؟
من دوست ندارم باعث شوم همکارم جدا شود. خیلی وقت‌ها هم چنین اتفاقاتی برای من پیش آمده است. در صبا که بودم با وجودی که این تیم را به لیگ برتر آورده بودم، پس از 10-11 هفته مدیران نتوانستند شرایط را تحمل کنند و من برکنار شدم. البته اسم آن را استعفای محترمانه گذاشتیم.

یک سال هم در مس کرمان بودم و در حالی که خواب آسیا را نمی‌دیدند این تیم را آسیایی کردم ولی سال بعد از آن به قدری من را اذیت کردند که نیم فصل نصف قراردادم را دادم و از آنجا فرار کردم.

با وجودی که مردم کرمان را خیلی دوست و به آنها ارادت دارم اما در آنجا خیلی اذیت شدم. بعضی دوستان توسط برخی از رسانه‌ها کاری کردند من را متهم به جادوگری و اذیتم کردند و هنوز هم چنین مطالبی برایم می‌نویسند. حتی امسال از یکی از سایت‌ها شکایت کردم اما آن را پس گرفتم. این مسائل تهمت و خرافات است. اگر قرار باشد این چیزها در فوتبال باشد چرا تیم‌ها هزینه کنند و بازیکن بگیرند.

به هر حال خواستم بگویم در کرمان خیلی اذیت شدم. البته سختی که استیلی کشید فرق می‌کند. چون من آنجا با یک استان سر و کار داشتم ولی پرسپولیس تیمی است که در کل ایران طرفدار دارد و فشارها در دو تیم استقلال و پرسپولیس خیلی بیشتر است.

استیلی را خیلی دوست دارم و برای او به خاطر ادب و اخلاقش احترام قائلم. در کار فنی هم هر جا بوده موفق بوده است. به نظر من بد موقع و بدجور به پرسپولیس آمد. پرسپولیسی‌ها تعصب او را هنگامی که بازیکن بود، فراموش نمی‌کنند. اتفاقا شب پس از دربی مشغول دیدن بازی پرسپولیس و الهلال بودم و می‌دیدم که حمید استیلی با چه تعصبی بازی می‌کند. او برای تیم ملی همان گل تاریخی را زد. ما دوستش داریم و دوست نداشتم چنین اتفاقی برایش بیفتد و اکنون هر جا که می‌رود برایش آرزوی موفقیت می‌کنم. کاش استیلی زودتر از این و قبل از دربی می‌رفت. چون می‌دانم برای یک مربی چقدر سخت است که از اول فصل شعار بشنود. او از همان اولین بازی مقابل ملوان این شعارها را شنید در صورتی که هنوز کاری نکرده بود. مسلم است این شعارها فشار و استرس می‌آورد و آرامشش را از دست می‌دهد. 

اگر شما جای استیلی بودید، زودتر می‌رفتید؟
من اگر بودم زودتر می‌رفتم چون تحمل ندارم. من حتی برای سلامت استیلی احساس خطر کردم. چون فوتبال تمام می‌شود و می‌رود.

به هر حال پرسپولیس دنبال تغییر مربی است که حداقل در دربی‌ها نتیجه بگیرد.
فرقی نمی‌کند. امیدوارم پرسپولیس یک مربی خارجی جدید بیاورد تا بدانند که دایی و استیلی مقصر نبودند. با مربی درجه یک خارجی هم پرسپولیس را می‌برم.

بعد از دربی اولین تماسی که برای تبریک داشتید، از طرف چه کسی بود؟
پس از اینکه از ورزشگاه بیرون آمدم همسرم به من زنگ زد. پس از آن هم خواهرم و خواهرزاده‌ام از آنجا که هر گاه بازی دارم کنار ضریح امام رضا (ع) هستند، به من زنگ زدند و تبریک گفتند. همین دعاهاست که گره گشای کار ماست. 

دربی گذشته یادتان است، پس از پیروزی در منزل چه اتفاقی افتاد؟
بله یادم است. برایم جشن تولد گرفتند و خیلی خاطره‌انگیز شد اما برای این دربی دیگر جشنی در کار نبود. شاید برای همه عادی شده است. در گذشته اگر افراد دیگری می‌بردند شاید 7 شبانه‌روز برایش جشن می‌گرفتند اما من هیچ وقت از کسی توقع ندارم. الان هم می‌گویم من همیشه این طور زندگی کرده‌ام. به بازیکنانم می‌گفتم قبل از بازی به من می‌گفتند من ارباب دربی هستم اما من ارباب دربی نیستم و این خود بازیکنان هستند که تلاش می‌کنند. 

هواداران استقلال بعد از این پیروزی چه لقبی به شما دادند. می‌گویند پرویز سوبله و چوبله؟
لقب سوبله چوبله به من نمی‌دهند چون این لقب را بعد از اینکه یک باخت آوردم، برایم درست کردند. هواداران استقلال برایم sms می‌زنند که من ژنرال دربی‌ها هستم.
من هم فکر می‌کنم لقب سوبله چوبله چون بعد از باخت به من داده شده خوب نیست و همان ژنرال دربی بهتر است. 

به بحث جباری برسیم. او مصاحبه‌ای علیه شما انجام داد اما شما او را بخشیدید و پس از دربی هم فتح‌الله‌زاده گفت که خوب بود می‌باختیم و جباری را نداشتیم.
نباید مسئله جباری را زیاد بزرگ کرد.

فکر نمی‌کنید با این حرف‌ها به بازیکن سالاری‌ کمک می‌کنید؟ جباری علیه امیرقلعه‌نویی، واعظ آشتیانی و شما چندین بار صحبت کرده است...
چرا همان موقع‌ها نمی‌گفتید بازیکن سالاری؟ چرا همه چیز را به گردن می‌اندازید؟ 

اما شما جباری را بخشیدید و بازی دادید؟
جباری یک سری خصوصیات اخلاقی دارد که بیرونی‌ها از آن اطلاع ندارند. فقط آنها که با او زندگی می‌کنند این اخلاق را می‌شناسند. این ایرادها را فقط از من مربی نمی‌گیرد. گاهی حرف‌هایش هم به حق است. مثل امکاناتی که در فوتبال ایران موجود نیست و دیدید که به خاطر همین عدم اعتماد سهمیه ما کاهش پیدا کرد. جباری آدم بخصوصی است و من روی او شناخت دارم. اگر فرد دیگری بود چنین گذشتی نمی‌کردم.
در تیمی مثل استقلال فقط نباید خودمان را نگاه کنیم. این تیم برای همه ایران است و همه از ما توقع دارند مسئله بعدی اینکه یک بحث ملی در کار بود. جباری در اوج فوتبال خود قرار دارد. 

فکر نمی‌کنید چنین بخشش‌هایی مجوزی باشد برای سایر بازیکنان و یا اینکه جباری با علم به این موضوع بار دیگر این‌چنین مصاحبه کند؟
نه چنین چیزی نمی‌شود. من هر کسی را نمی‌بخشم. جباری خودش هم متوجه اشتباهش شد و سعی کرد آن را جبران کند. شاید ضرب‌المثل "عدو شود سبب خیر" در مورد جباری مصداق پیدا کرد و این کار خیری بود که انجام دادیم. قلبا دوست ندارم کسی از دستم آزرده شود. حتی اگر اتفاقی هم رخ دهد و کسی علیه من صحبت کند او را به خدا واگذار می‌کنم.

دیدید که بعضی از بازیکنانی که از جمع ما جدا شدند، بدترین حرف‌ها را علیه من زدند اما من همه را به خدا واگذار کردم. همیشه در زندگی‌ام همین طور بوده‌ام و خیلی وقت‌ها هم جوابش را گرفته‌ام.

در مورد جباری هم بازیکنان تیم با من صحبت کردند و حتی در مورد جاسم کرار هم با من صحبت شد. جاسم کرار چون از قبل چند پرونده در کمیته انضباطی داشت، مسئله‌اش با جباری فرق می‌کرد. 

اما جباری سال گذشته هم چنین رفتاری را انجام داده بود؟
سال گذشته ما حدود 2 ماه از جباری استفاده نکردیم و این طور نبود که بلافاصله او را ببخشیم. 

محرومیت جاسم کرار چقدر به صحبت‌های جباری و قسمی که او گفته بود مبنی بر اینکه اگر جاسم کرار در استقلال بازی کند، یک دقیقه برای این تیم بازی نمی‌کند، ارتباط داشت؟
اصلا ربطی به صحبت‌های او ندارد چون جباری به عنوان بازیکن نمی‌تواند برای ما تعیین تکلیف کند. این مربی است که می‌تواند بگوید چه کسی باشد و چه کسی نباشد. جباری یک سری صحبت‌ها را از روی ناراحتی زده بود و بابت آنها عذرخواهی هم کرد.

در مورد جاسم کرار چه تصمیمی گرفته‌اید؟
قرار است امروز و فردا او به باشگاه بیاید و در موردش تصمیم‌گیری شود. 

او را می‌خواهید؟
جاسم کرار از یک تیم خارجی پیشنهاد دارد اما او را به هیچ تیم داخلی نمی‌دهیم و اگر با تیم خارجی به توافق نرسد، بازیکن استقلال است و باید برای او تصمیم‌گیری کنیم. این من هستم که باید در این باره نظرم را بدهم.

اگر دربی نبود، باز هم جباری را یک جلسه محروم می‌کردید؟
صد در صد یک جلسه محروم می‌شد. گذشت در مورد جباری ربطی به دربی نداشت. سال گذشته هم برای دربی برگشت خیلی‌ها به من فشار آوردند که از جباری استفاده کنم و تازه سال گذشته این قدر هم بد صحبت نکرده بود اما او را بازی ندادم.

اما در بازی امسال مقابل فجر سپاسی در حالی که در تمرینات غیبت غیرموجه داشت، او را بازی دادید؟
برای بازی با فجر هم بحث غیرفنی بود. روز بازی خودش به من زنگ زد و گفت می‌خواهد به تیم کمک کند و زمانی هم که از او استفاده کردیم استقلال از حریف پیش بود و نیازی به جباری نداشتیم.

برای دربی هم او واقعا جبران کرد و من فکر نمی‌کردم جباری این طور بازی کند و حتی 110-115 دقیقه با همه توانش کار کرد. فکر نمی‌کردم با آن کشیدگی و سرماخوردگی که داشت چنین بازی انجام دهد.

این تصور وجود دارد که شما و فتح‌الله‌زاده برای رسیدن به قهرمانی به هر کاری که لازم است، دست می‌زنید مثل نادیده گرفتن مسائلی نظیر مصاحبه جباری...
این طور نیست. در تمام دنیا به همین روش است که اگر بازیکنی خطایی انجام داد او را اخراج نمی‌کنند. بازیکن سرمایه باشگاه و برای او هزینه شده است. نهایت بازیکن را تنبیه می‌کنند. متاسفانه در ایران اگر بازیکنی کار خلافی انجام دهد فوری می‌گویند که باید اخراج شود. چرا باید با یک جوان چنین برخوردی کنیم. اشتباه را نباید با اشتباه جبران کنیم. اشتباه را می‌شود با گذشت جبران کرد. البته مهم این است که شخص هم متوجه شود این گذشت برای چه صورت گرفته است. 

با این تفاسیر اگر شما در پرسپولیس بودید، شیث رضایی و نصرتی را می‌بخشیدید؟
به هر حال این دو یک اشتباهی کردند اما نباید آنها را دار زد. آیا نصرتی در فوتبال ما بازیکن بی‌اخلاقی بوده است؟ ‌آیا باید او را دار بزنیم؟ یا فرصت دوباره‌ای به چنین بازیکنی بدهیم؟ گاهی بخشش‌ها باعث می‌شود فرد خیلی بهتر از گذشته شود. باید این فرصت را به آنها بدهیم. من اتفاقا محمد نصرتی را دوست دارم. چون او بازیکن بااخلاقی بوده است. حالا در جریان بازی احساساتی شده و یک حرکتی انجام داده است. من معتقدم نباید چنین مسئله‌ای در رسانه تصویری بازتاب پیدا می‌کرد. شاید کسی که این مسابقه را دیده بود، اصلا متوجه چنین قضیه‌ای نشده باشد. چرا ما باید کاری کنیم که سوژه آن طرف آبی‌ها شویم و فکر کنند در فوتبال ما همیشه چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد.

ما باید خود را جای طرف بگذاریم. یک لحظه احساسات بر او غلبه کرده و ممکن است برای هر کسی پیش بیاید. شیث رضایی هم در این مورد اشتباه کرده اما چون او در گذشته هم اشتباهاتی داشته، موضع‌گیری‌ها علیه او بیشتر شده است.

بگذریم. خیلی‌ها می‌گویند با توجه به شرایطی که استقلال دارد این تیم می‌تواند امسال قهرمان شود و عده‌ای معتقدند پرویز مظلومی اگر می‌خواهد همیشه یک آلترناتیو بماند و اسطوره باشد، باید بعد از قهرمانی استقلال از این تیم برود. نظر شما چیست؟
من هیچ وقت دوست ندارم آلترناتیو کسی باشم همانطور که دوست ندارم کسی آلترناتیو من باشد. در هر صورت مظلومی یک خط پایانی در استقلال دارد و آن خط پایان را خودم تعیین می‌کنم و در موردش تصمیم می‌گیرم و فکر نمی‌کنم زیاد طولانی باشد.

یعنی می‌خواهید با به دست آوردن یک قهرمانی بروید؟
من می‌خواهم دینی که به این تیم دارم را ادا کنم و بروم که بخشی از این دین را تا حدودی انجام دادم. یک قهرمانی کم دارم وتا پایان فصل امسال طبق مفاد قراردادم در این تیم هستم. دوست دارم در اوج از استقلال بروم.

این دینی که می‌گویید می‌خواهید ادا کنید،‌ چیست؟
دین دربی‌ها بوده که انجامش دادم. البته یک دربی دیگر امسال مانده است. 

یعنی برای پیروزی در دربی‌ها برای خود سقف در نظر گرفته‌اید؟
سقف خاصی نگذاشته بودم. اگر می‌خواستم سقف در نظر بگیرم باید از همان ابتدا می‌گفتم می‌خواهم قرارداد سه ساله با استقلال ببندم اما از همان اول گفتم دوساله قرارداد می‌بندم چون گفتم در این دو سال می‌توانم به اهدافم برسم که همان هدفم بردن در دربی‌ها و قهرمانی در لیگ برتر است.

پس قهرمانی در آسیا چه می‌شود؟
ما امسال به قرعه بدی خوردیم. فکر می‌کردیم به طور مستقیم در لیگ قهرمانان آسیا حضور داریم. تیم خیلی خوبی هم داریم. استقلال مدعی است و اگر از پلی‌آف به سلامت رد شود، همچنان مدعی خواهد بود. البته در پلی آف مقابل ذوب آهن کار سختی داریم. این مسابقه فرصت دوباره‌ای ندارد و یک فرصت یک باره است که باید کار را یکسره کنیم.

در صورت قهرمان نشدن با استقلال در آسیا آیا باز هم فکر می‌کنید دین‌تان را به استقلال ادا کرده‌اید؟
فکر می‌کنم با بردن در دربی‌ها این دین را ادا کرده باشم. فکر می‌کنم پیروزی در دربی‌ها برای هواداران ما مهمتر از قهرمانی است. 

رمز بردن شما در دربی‌ها چیست؟
برد در دربی رمزی ندارد، ما تجربه‌اش را داریم. سالیان سال در این تیم بازی کردم و مقابل 120هزار تماشاگر گلزنی کردم. 12-13 سال کنار پورحیدری دربی‌های مختلفی را گذراندم. ما بلدیم چه طور بازیکنان خود را برای این مسابقه آماده و چه طور آنها را تحریک کنیم.

بحثی وجود دارد در این خصوص که عده‌ای معتقدند این موفقیت‌ها متعلق به مظلومی است و عده‌ای هم معتقدند این بازیکنان هستند که موفقیت‌ها را برای استقلال کسب می‌کنند؟
امکان ندارد یک لشکر زبده و خیلی وارد بدون فرمانده به نتیجه برسد کما اینکه خیلی از تیم‌ها پرستاره بودند اما نتوانستند به نتیجه‌ای برسند. 

فکر نمی‌کنید استقلال با این مهره‌ها باید حریص‌تر بازی کند؟
این مهره‌ها مدیریت می‌خواهد و مدیریت هم خیلی سخت است و ما در حال مدیریت در استقلال هستیم.

از کسی هم مشاوره می‌گیرید؟
بله. من کتاب‌های مختلفی می‌ خوانم مخصوصا کتاب‌های روانشناسی ورزشی. من عادت ندارم به تنهایی تصمیم‌گیری کنم حتی با جوان‌ترین اعضای کادر فنی مثل آتیلا حجازی مشورت می‌گیرم. از سایر دوستان مثل فریبا، تراب‌پور و مولایی نیز نظر می‌خواهم. 

پاداش دربی را چه زمانی می‌دهید؟
(با خنده) اگر بقیه پاداش‌ها را گرفته باشیم این را هم می‌گیریم.

اما باشگاه استقلال به تازگی پاداش‌ها را پرداخت کرد؟
پس از 10 پیروزی نفری 5 میلیون به بازیکنان داده‌اند. 

به نظر می‌رسد از شرایط مالی ناراضی هستید؟
باید این را بگویم که فتح‌الله‌زاده تمام زحمت خود را می‌کشد. چک دارم که برای دو ماه قبل است و مربوط به فصل گذشته می‌شود. وقتی نزد فتح‌الله‌زاده می‌روم و چهره شرمنده او را می‌بینم خودم خجالت می‌کشم و حرفی نمی‌زنم. من برای امسال هنوز یک ریال هم نگرفته‌ام.

بازیکنانی هستند که از چند سال پیش طلبکارند اما جالب است که برای آنها مالیات سه برابر قراردادشان زده می‌شود. آنهایی که برای ما مالیات می‌برند اول تحقیق کنند ببینند آیا اصلا ما پولی گرفته‌ایم. مگر مالیات بر درآمد نیست چه طور امکان دارد وقتی هنوز پولمان را نگرفته‌ایم باید مالیاتش را پرداخت کنیم. این چه عدالتی است که باید برای پول نگرفته، مالیات پرداخت شود. چه کسی باید به این مسائل رسیدگی کند؟

مدام بازیکنان را با دکتر و مهندسان مقایسه می‌کنند و می‌گویند بازیکنان درآمدهای چند صد میلیونی دارند اما یک بازیکن فوتبال نهایت 10 الی 15 سال بتواند در اوج باشد و بتواند برای خود درآمدزایی کند. چنین فوتبالیست‌هایی در فوتبال ما انگشت‌شمارند که بتوانند این همه سال در اوج باشند. سایر افراد پول معمولی می‌گیرند. شما کاش ببینید در روز چقدر متقاضی کمک در تمرینات و باشگاه حاضر می‌شوند. انواع و اقسام نامه‌ها برای مربیان و بازیکنان می‌آید. باید ببینید این بازیکنان چقدر به این طرف و آن طرف کمک مالی می‌کنند.

این مسئله مالیاتی باید حل شود. فرهاد مجیدی چند سال پیش با استقلال قرارداد 190 میلیون تومانی امضا کرده و حتی این قرارداد در فدراسیون فوتبال و هیئت فوتبال به ثبت رسیده اما اداره مالیات دو برابر این مبلغ قرارداد برای مجیدی مالیات بریده و قبول ندارد که قرارداد مجیدی 190 میلیون تومان بوده است و می‌گویند 450 میلیون گرفته است.

می‌خواهم به اداره مالیات بگویم انصاف‌تان کجا رفته است. مگر ما قانون نداریم و فوری هم می‌گویند ممنوع‌الخروج می‌کنیم. مجیدی به خاطر همین مسئله یک هفته‌ای می‌شد درگیر این ماجرا بود و تمرکز لازم را در تمرین نداشت.

اکنون در تیم من بازیکنانی هستند که موعد چک‌هایشان نزدیک است و می‌دانم اگر پاس نشود به آنها به مشکل می‌خورم. نگه داشتن این بازیکنان بزرگ به همین راحتی نیست. این مسائل خیلی مهم است.

فتح‌الله‌زاده زحمت خود را می‌کشد. از هیئت مدیره محترم خواهش می‌کنم به فتح‌الله‌زاده کمک کند. 

استیلی پیش از دربی گفت دلیل اینکه پرسپولیس مشکل مالی ندارد به خاطر شایستگی رویانیان است...
استیلی لطفش را به ما نشان داد ولی من معتقدم قضیه این طور نیست. او معتقد بود پرسپولیس در خرج کردن مدیریت کرده و ما این مدیریت را نداشته‌ایم. در صورتی که این طور نیست. واقعا باید پرسید که چه طور به پرسپولیس این پول‌ها تزریق می‌شود. شاید آنها اسپانسرهای قوی دارند و بیشتر به آنها پول می‌دهند. من نمی‌خواهم بیشتر از این وارد این جریان‌ها شوم. 

رویانیان گفته بود استقلال غیر از دو میلیاردی که از وزارت ورزش گرفته، 800 میلیون تومان بیشتر از پرسپولیس به استقلال داده شده است؟
من در جریان 300 میلیون تومان هستم که 150میلیون آن را باید به رینالدو می‌دادیم. اگر این پول به رینالدو داده نمی‌شد، فیفا حکم کسر امتیاز استقلال را صادر کرده بود. این در شرایطی است که رینالدو پیش از این از سوی باشگاه 60 میلیون تومان جریمه شده بود اما این جریمه به گزارش فیفا نرسیده بود. پس از اینکه حکم او به باشگاه استقلال آمد و برای فیفا توضیح دادیم او 60 میلیون تومان جریمه شده فیفا دیگر قبول نکرد. چون در موعد مقرر این مسئله به اطلاع فیفا نرسیده بود.

این ارثی است که از مدیران به مدیر دیگری می‌رسد. نمی‌خواهم بگویم مقصر مدیر قبلی بوده است. زمانی که فتح‌الله‌زاده به باشگاه استقلال آمد این باشگاه 3 میلیارد و خرده‌ای بدهی داشت. سازمان تربیت بدنی وقت طی توافقی که با فتح‌الله‌زاده داشت تعهد کرده بود این بدهی را پرداخت کند. سپس 5 میلیارد تومان هم به استقلال کمک کند و خود باشگاه نیز 5 میلیارد درآمدزایی داشته باشد. فتح‌الله‌زاده 5 میلیارد درآمدزایی را انجام داد اما سازمان تربیت بدنی به طور کامل به تعهداتش عمل نکرد و ما هنوز از سال قبل طلبکار هستیم. اگر طلب ما پرداخت شود، خیلی از مشکلات مالی م حل می‌شود. ما امسال هنوز پولی بابت این فصل از وزارت ورزش نگرفته‌ایم و هر چه پول داده شده مربوط به سال گذشته است.

چرا فتح‌الله‌زاده امسال درآمدزایی نمی‌کند؟
امسال هم درآمدزایی کرده و از خودش کلی پول داده است. از راه همین تبلیغات درآمدزایی می‌کند ولی بابت همین امر حرف و حدیث‌های زیادی می‌شنویم. مثلا برای همین بازی دربی که یک عینک آفتابی را پشت پیراهن استقلال تبلیغ کردیم، کلی ایراد گرفتند. نمی‌دانم چرا فقط از ما ایراد می‌گیرند. در حالی که نام این عینک دور تا دور ورزشگاه آزادی وجود داشت.

دلایل خاصی دارد که نمی‌خواهید در خصوص مباحث مالی پرسپولیس ورود کنید؟
این مسائل به من مربوط نیست و تا همین جا گفتم پول دست هر مدیری باشد می‌تواند مدیریت کند. من می‌گویم هم ما و هم پرسپولیس زیر نظر وزارت ورزش هستیم و همانقدر که به هر تیمی پول می‌دهند به آن تیم هم باید همان مقدار پول بدهند. 

چه طور است که ما مشکلات داریم اما پرسپولیس ندارد. یعنی می‌گویند رویانیان در این یکی دو ماهی که آمده این همه درآمدزایی داشته است؟ اگر این‌طور بوده باید او را طلا گرفت چون کار خیلی بزرگی کرده است.

بچه‌های استقلال بدون آن پاداش‌های آنچنانی در دربی می برند. اگر قرار بود پاداش‌های کلان بگیرند معلوم نبود چه اتفاقی می‌افتاد. ما حتی دربی جام ولایت هم می‌توانستیم ببریم اما یک پنالتی برای ما نگرفتند. 

شما معتقد به خوش شانسی هستید؟
شانس هم جزیی از زندگی است. البته ما امسال خیلی بدشانسی آوردیم وگرنه می‌توانستیم با 15 امتیاز اختلاف در صدر باشیم اما سال گذشته در بعضی از بازی‌ها خیلی شانس آوردیم. مثلا در بازی با شاهین بوشهر و در یکی از دربی‌ها شانس همراهمان بود اما امسال همه بازی‌ها را با قدرت بازی کردیم.

بعضی مربیان اعتقاد به شانس ندارند و می‌گویند باید از فرصت‌ها استفاده کنیم. هر کسی یک طرز تفکر دارد. موقعی که بازیکن توپ را از دو قدمی وارد دروازه نمی‌کند بدشانسی نیست، بی‌تمرکزی و بی‌دقتی است.

مثلا در دربی که گفته می‌شود روی خلاقیت بازیکن گل به ثمر رسیده، بارها در تمرینات تاکید به این تاکتیک داشتیم و به بچه‌ها گفته بودیم که از چه طریق می‌توانیم به پرسپولیس گل بزنیم. 

فکر می‌کردید با این نتیجه در دربی به پیروزی برسید؟
فکر نمی‌کردم با این نتیجه به پیروزی برسیم چون جام حذفی بازی احتیاط است و این دربی همیشه نزدیک به هم بوده است. البته در جریان مسابقه احساس ترس هم کردم. پرسپولیس بازی را خوب شروع کرد و در 7-8دقیقه اول ما تحت فشار بودیم. 

در جریان مسابقه چه زمانی احساس کردید برنده بازی هستید؟
یک واقعیتی وجود دارد و این است که من همیشه روزی که قرار است ببریم، حس عجیبی دارم و آن روز خیلی خوش بین بودم. از قبل از مسابقه احساس پیروزی داشتم و آرامش عجیبی همراهم بود. مثلا بازی‌هایی که می‌بازیم از قبل از آن استرس عجیبی دارم. روز دربی به منصور پورحیدری گفتم این بازی را می‌بریم اما او گفت بازی سختی است اما به او گفتم آرامش دارم. این مسئله را خود دوستانم هم می‌دانند و از روحیاتم متوجه می‌شوند.

شاید در طول هفته بازیکنان با من صحبت می‌کنند تا ببینند آیا اطمینانی برای بردن وجود دارد یا نه. من از نوع تمریناتی که در طول هفته انجام می‌شود دستگیرم می شود که می‌بریم یا نه.

قبول دارید پرسپولیس به لحاظ بدنی کم آورد؟
مادر طول 90 دقیقه هم می‌توانستیم گلزنی کنیم. موقعی که شریفات را به بازی آوردم، دو موقعیت خوب را از دست داد. 

بلافاصله او را کنار خط خواندید. چه به او گفتید؟
به او گفتم دو موقعیت خراب کردی اما اشکالی ندارد. تو امروز برای من گل می‌زنی و همین کار را هم کرد. 

بعد از گلزنی مجیدی به او بازوبند کاپیتانی را داد...
این مسئله رفاقت و صمیمیت را در تیم ما نشان می‌دهد و نشان می‌دهد بازیکن بزرگی مثل مجیدی به بازیکن جوان‌تری مثل شریفات چه انگیزه‌ای می‌دهد. دیروز درتمرینات شریفات با اشک از مجیدی تشکر کرد. این کارها در یک تیم قشنگ است. من حتی در تمرین بعد از دربی از بازیکنان ذخیره‌ام تشکر کردم چون آنها قلب‌شان با بازیکنان است و به هنگام گل زدن با تمام وجود خوشحالی می‌کنند. این چیزهایی است که در تیم ما به وجود آمده است. در فوتبال رفاقت، صمیمیت و صداقت یک اصل است و باید برای موفقیت این سه فاکتور را داشته باشیم. 

مقابل پرسپولیس یک تیم یکدل بودیم. به بچه‌ها گفتم برد در دربی برایم مهم نبود. بردیم، نوش جانتان اما آنجه مهم بود همین صمیمیت و یکدلی‌تان بود. این چیزها برایم می‌ماند. 

قول قهرمانی می‌دهید؟
از اول هم قول قهرمانی نداده بودم، فقط گفتم تمام تلاشم را می‌کنم که یک قهرمانی را بیاورم و یک یادگاری از خود به جای بگذارم.