مسیر خانه تا حوزه رأیگیری را میپیماید، ساعتها در صف میایستد، برگه رأی میگیرد و در نهایت یا جای نام کاندیدا را خالی میگذارد و به صندوق میاندازد یا نامی غیر از نام کاندیداهای اعلام شده مینویسد! برخی از آرایشان عکس هم میگیرند و احتمالاً برای خوشمزگی و نشان دادن ذوق و قریحهشان در شبکههای اجتماعی هم تصویر برگه رأیشان را به اشتراک میگذارند.
به گزارش روزنامه «ابتکار»، از بین اینها، یکی نوشته همسرم و دورش را با قلب تزئین کرده و یکی نوشته پدرم. دیگری نام فرهاد مجیدی بازیکن سابق تیم استقلال تهران را نوشته و دیگری برانکو ایوانکوویچ سرمربی پرسپولیس را. این یکی نام خواننده موردعلاقهاش را مینویسد و آن یکی شخصیتهای تاریخی را مینویسد. در این میان هستند چهرههایی مثل محمود احمدینژاد و حمیدرضا بقایی، کاندیداهای رد صلاحیت شده انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم که نام یکدیگر را در برگه رأی مینویسند و لبخندزنان آن را به دوربین هم نشان میدهند و در صندوق رأی میاندازند.
در هر انتخاباتی که در تاریخ سیاسی جمهوریاسلامی برگزار شده است، به صورت جدی به آرای سفید و باطله پرداخته نشده است. این مسئله از جایی نشات میگیرد که شاید شهروندان و افکار عمومی به این نتیجه رسیدهاند که آنها را نمیتوان در اعداد شهروندان مسئولیتپذیر آورد. اما این مسئله یا اتفاق در هر حالتی به عنوان یک پدیده محسوب میشود؛ امری که کارشناسان و جامعهشناسان از آن به عنوان یک اعتراض به سبکی متفاوت نیز یاد میکنند.
در باور عمومی نیز این تفکر وجود دارد که نبودن مهر انتخابات در شناسنامه، باعث سلب برخی موقعیتها از فرد خواهد شد و این فرد در قبول نداشتن هیچ یک از کاندیداها، نامی را مینویسد که نوشته باشد! البته هستند کسانی که نام کاندیدای موردنظرشان را تنها به منظور شوخی و خنده و اشتراک تصویر نمکریزیشان در شبکههای اجتماعی نوشتهاند.
پدیده آرای باطله در قانون
موضوعی که این روزها در خصوص نتیجه انتخابات ریاستجمهوری در رسانهها و اذهان عمومی رد و بدل میشود مربوط به آرای باطله است. سئوالی که در ذهنها به وجود آمده این است که این آرای باطله چگونه مشخص و در نتیجه انتخابات چه تاثیری دارد. ماده ۱۹ قانون انتخابات صراحتاً به این موضوع پرداخته است: آرای ناخوانا، آرائی که حاوی اسامی غیر از نامزدهای تأیید شده باشد و آرائی که سفید به صندوق ریخته میشود.
در کنار موارد ذکر شده ذیل همان ماده ۱۹ میتوان به مواردی دیگری چون صندوق فاقد لاک و مهر انتخاباتی، آرای زائد بر تعداد تعرفه، نرسیدن به سن قانونی، آرائی که با شناسنامه افراد فوت شده یا غیر ایرانی داده شده باشد، آرائی که با تقلب و تزویر (در تعرفهها، آرای، صورت جلسات، شمارش) به دست آمده باشد، آرائی که با شناسنامه غیر یا جعلی اخذ شده باشد، آرای تکراری و ...
موارد فوق البته تبصرههایی نیز دارد؛ در تبصره ۱ کل آرای مندرج در صورتجلسهای که صندوق اخذ رای آن فاقد اوراق رای یا برگههای تعرفه باشد، باطل و جزو آرای ماخوذه محسوب نخواهد شد، در تبصره ۲ آراء زائد مذکور در جزء (۲) بند «ب» به قید قرعه از کل برگههای رای کسر میشود و در تبصره ۳ آراء باطل ماخوذه در حد نصاب انتخاب نماینده موضوع ماده (۸) این قانون محاسبه نمیشود.
موضوعی که در این بین وجود دارد آن است که بند ۲ بخش الف ماده ۱۹ صراحتاً اشاره کرده است که: «آرائی که کلاً حاوی اسامی غیر از نامزدهای تایید شده باشد» جزو آرای باطله محسوب میشود؛ یعنی اگر کسی در برگ تعرفهای که باید دو کاندیدا را انتخاب کند نام دو نفر خارج از لیست را بنویسد آن رای باطل محسوب میگردد ولی اگر نام یکی را خارج از لیست و نام دیگری را صحیح و از داخل لیست بنویسد آن رای باطله محسوب نخواهد شد و برای کاندیدایی که نامش در لیست وجود دارد صحیح است و باید محاسبه شود.
نکته دیگری که وجود دارد محاسبه آرای باطله در حد نصاب ۲۵ درصد ورود در مرحله اول انتخابات است که بر اساس تبصره ۳ ماده ۱۹ آرای باطله در حد نصاب محاسبه نمیشود؛ یعنی آرای باطله از کل آرای ماخوذه کسر و سپس حد نصاب ۲۵ درصد محاسبه خواهد شد.
آراء باطله در جمع مشارکت تعیینکننده است
آرای باطله اگرچه در بسیاری موارد میتوان نگاه متکثری به آن داشت، اما در مواردی میتوان نگاه رسمی به آن داشت. آنگونه که سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرده میتوان نوعی نگاه رسمی و قانونگرایانه نیز برای بررسی قانونی آن لحاظ کرد.
عباسعلی کدخدایی در تبیین نگاه قانونگرایانه به آرای باطله میگوید: آرای سفید و ناخوانا باطل محسوب میشوند و برای هیچ نامزدی لحاظ نمیشوند، ولی جزو آرایی است که در جمع مشارکت محسوب میشود و تعیینکننده است. کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در حاشیه حضورش در ستاد مرکزی نظارت بر دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری درباره سرنوشت آرای سفید و نیز با بیان اینکه قانون انتخابات در بحث آراء یک تفکیک سهگانه دارد - آرای صحیح، آرای باطله ماخوذه و آرای باطله غیرمأخوذه - گفت: آرای صحیح آرایی هستند که در صندوق میرود و شمارش میشود، آرای باطله ماخوذه نیز آرایی مانند آرای سفید است، شما مشارکت کردهاید ولی رای سفید است، این رای برای هیچ نامزدی محسوب نمیشود ولی جزو آرایی است که در جمع مشارکت محسوب میشود و تعیینکننده است، آرای باطله غیرماخوذه آرایی است که هم خود رای باطل است و هم جزو آن آرای مشارکت محسوب نمیشود، مانند آرایی که از طریق خرید و فروش، آرای تکراری و امثالهم ایجاد میشود.
برخی از افراد اعتقادی به مسئله انتخابات ریاستجمهوری ندارند
ناصر ایمانی فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به این سوال خبرنگار «ابتکار» که افرادی که رای آنها جزو ارای باطله محسوب میشود چگونه بافت فکری دارند، گفت: نکته اول اینکه باید بررسی کنیم که آراء باطله در دورههای قبل چقدر بوده است ـ یعنی چند درصد مشارکتکنندگان بوده است ـ و مقایسه کنیم که آیا آرای باطله نسبت به مشارکتکنندگان این دوره از انتخابات بیشتر بوده است یا چند برابر یا کمتر بوده است.
اگر آرای باطله نسبت به دورههای گذشته به لحاظ درصدی ـ نه تعداد آراء ـ بیشتر شده است، باید به صورتی جدی و تاملبرانگیز به آن پرداخته شود. اگر با درصد اندکی کمتر یا بیشتر از دورههای قبل بوده است، در این صورت دلیلی که میتوان برای آن آورد، همان دلیلی است که در دورههای گذشته نیز بوده است. یعنی اتفاق خاصی در این دوره نیفتاده است. بنابراین اولین نکته مقایسه است؛ در دورههای قبل و همینطور این دوره پدیده آراء باطله از کجا به وجود میآید و ماهیت یا علتالعلل آن چیست؟ در انتخابات دوره دوازدهم که متاسفانه صفهای طولانی داشتیم و مردم از جهت رنج زیادی متحمل شدند و باید مورد توجه مسئولان اجرایی انتخابات قرار گیرد که چرا شهروندان باید ساعتها پشت صف قرار بگیرند و تدابیری برای برگزاری آسان اتخاذ نشود.
ایمانی در تحلیل لایههای مختلف آراء باطله گفت: کسانی هستند که تنها قصد دارند که شناسنامه آنها مهر بخورد. به این معنا که احساس میکنند که اگر شناسنامه آنها مهر نخورد به لحاظ قانونی مشکلی پیش میآید. برخی دیگر کسانی هستند که تمایل ندارند به کاندیداهای ریاستجمهوری رای دهند و قصد دارند تنها به نامزدهای شورای شهر رای دهند. در واقع تنها به گرفتن برگه یا تعرفه رای بسنده میکنند.
برخی از آراء باطله کسانی هستند که نتوانستهاند فردی را پیدا کنند که در راستای تمایلات و مطالبات آنها باشد، اما در هر حالت تصمیم گرفتهاند که رای بدهند. در واقع احساس مسئولیت به اصل مشارکت میکنند، اما نسبت به این موضوع که فردی را پیدا کنند که طبق خواستههای متعدد آنها باشد، یا عاجز هستند و یا طبق آگاهی نامزدهای مورد نظر را نمیپذیرند. بنابراین تنها در بالا رفتن مشارکت سهیم هستند اما فرد خاصی را پیدا نکردهاند. البته کسانی هستند که نه تقیدی به مشارکت دارند و نه اعتقادی به اینکه چه کسی رئیسجمهور میشود.
آراء باطله میتواند اعتراض به وضعیت موجود باشد
مصطفی عبدی جامعهشناس در گفتوگو با «ابتکار» علت وجود آرای باطله را در دو مورد بررسی کرد و گفت: دلیل نخست را میتوان در اعتراض و دلیل دوم را از سر بیتفاوتی دانست. در واقع برخی از آنها بنا به دلایلی خودشان را ملزم میدانند که در انتخابات مشارکت کنند و تنها شناسنامه آنها مهر بخورد. مورد دیگر این است که این قشر در انتخابات شرکت میکنند اما در اعتراض به گزینههای موجود، افراد یا اسامی دیگری را در برگه رای مینویسند. برای مثال آقای بقایی نام احمدینژاد را مینویسد.
این عملکرد او به گونهای اعتراض به وضعیت موجود و قبول نداشتن کاندیداهای نهایی است. در واقع این افراد با باطل کردن رای خود اعتراض خود را نشان میدهند. عدهای هستند که کاملا بیتفاوت به انتخابات هستند. در واقع این بیتفاوتی میتواند متوجه کلیت ساختار نیز باشد. برخی نیز عقدههای درونی خود را در برگههای رای بیرون میریزند.
ذائقه تبدیل یک امر جدی به یک امر شوخی
رحیم محمدی در تحلیل لایههای مختلف افرادی که آراء آنها آراء باطله محسوب میشود به « ابتکار» گفت: نخست اینکه مشارکت انتخاباتی صورتی از مشارکت سیاسی است و در واقع شاخصی برای ملتسالاری یا دموکراسی نیز محسوب میشود. بنابراین مشارکت انتخاباتی در ماهیت خودش یک رفتار شهروندی آمیخته به زندگی روزمره است که در واقع رای دهندگان در زندگی روزمره در حین تبلیغات انتخاباتی در پدیده انتخابات زندگی میکنند.
این جامعهشناس در چیستی شخصیت افرادی که آرا آنها باطله لحاظ میشود، گفت: نمیتوان این نوع افراد را معلومالحال نامید؛ این افراد هم جزو شهروندان محسوب میشوند اما در محاسبات خود در انتخابات به نتیجهای نرسیدهاند. در ضمن نباید آراء باطله را باطل حساب کنیم بلکه آنها آراء معناداری هستند. اگرچه براساس روشهای حقوقی نمیتواند جزو آراء دیگر شهروندان محسوب شود، اما رای معناداری هستند. یک بخش از آرای باطله اعتراضی هستند. بخش دوم آرایی هستند که تنها میخواهند شناسنامه آنها مهر بخورد و از مزیت مشارکت انتخاباتی در زندگی روزمره میتوانند استفاده کنند. بخش دیگر آرائی است که در اثر فشارهای اجتماعی (دوستان، خانواده و نزدیکان) است.
وی ادامه داد: یک نوع از این افراد گروهی از شهروندان هستند که با کار جدی طنازی میکنند و یا با کار جدی شوخی و مزاح میکنند. ایرانیان در طول تاریخ ذائقهای دارند مبنی بر اینکه یک امر جدی را به یک امر شوخی تبدیل کنند.