کد خبر: ۲۷۰۹۶۷

پیام امام خمینی پس از شهادت استاد مطهری

آثار قلم و زبان او بى ‏استثنا آموزنده و روانبخش است و مواعظ و نصایح او که از قلبى سرشار از ایمان و عقیدت نشأت مى‏ گرفت، براى عارف و عامى سودمند و فرحزا است.

تاریخ انتشار: ۱۷:۴۱ - ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵
آثار قلم و زبان او بى ‏استثنا آموزنده و روانبخش است و مواعظ و نصایح او که از قلبى سرشار از ایمان و عقیدت نشأت مى‏ گرفت، براى عارف و عامى سودمند و فرحزا است.

استاد شهید آیت‌الله مطهری در 13 بهمن 1298 هجری شمسی در فریمان در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان گشود. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نمود و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال ورزید. در سال 1316 علی‌رغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم شد. در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی در فقه و اصول و حضرت امام خمینی به مدت 12 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول و مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبائی در فلسفه: الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر بهره گرفت.

ایشان در سال 1331 به تهران مهاجرت کرد و  به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانیهای تحقیقی پرداخت. در سال 1334 اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل شد.

استاد مطهری در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز کرد. اما به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانی منتقل  و به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی شد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد می‌شود. شهید مطهری مجددا در سال 1348 به خاطر صدور اعلامیه‌ای با امضای ایشان و حضرت علامه طباطبایی و آِیت الله حاج سید ابوالفضل مجتهد زنجانی مبنی بر جمع اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی و اعلام آن طی یک سخنرانی در حسینیه ارشاد دستگیر شد و مدت کوتاهی در انفرادی بسر برد.

ایشان، از سال 1349 تا 1351 برنامه‌های تبلیغی مسجدالجواد را زیر نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلی بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهری دستگیر و مدتی در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهید سخنرانیهای خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک و غیره ایراد می‌کرد. بعد از مدتی مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال 1353 ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیت تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.

مهمترین خدمات استاد مطهری در طول حیات پر برکتش ارائه ایدئولوژی اصیل اسلامی از طریق درس و سخنرانی و تألیف کتاب است. این امر خصوصاً در سالهای 1351 تا 1357 به خاطر افزایش تبلیغات گروههای چپ و پدید آمدن گروههای مسلمان چپ زده و ظهور پدیده التقاط به اوج خود می‌رسد اما در سال 1355 به دنبال یک درگیری با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات! زودتر از موعد مقرر بازنشسته می‌شود. همچنین در این سالها استاد شهید با همکاری تنی چند از شخصیتهای روحانی، «جامعه روحانیت مبارز تهران» را بنیان می‌گذارد بدان امید که روحانیت شهرستانها نیز به تدریج چنین سازمانی پیدا کند.

گرچه ارتباط استاد مطهری با امام خمینی پس از تبعید ایشان از ایران به وسیله نامه و غیره استمرار داشت، ولی در سال 1355 موفق گردید مسافرتی به نجف اشرف نموده و ضمن دیدار با امام خمینی درباره مسائل مهم نهضت و حوزه‌های علمیه با ایشان مشورت نماید.

پس از شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی و آغاز دوره جدید نهضت اسلامی، استاد مطهری به طور تمام وقت درخدمت نهضت قرار می‌گیرد و در تمام مراحل آن نقشی اساسی ایفا نمود. در دوران اقامت حضرت امام در پاریس، سفری به آن دیار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ایشان گفتگو می‌کند و در همین سفر امام خمینی ایشان را مسؤول تشکیل شورای انقلاب اسلامی می‌نماید.

شهید مطهری هنگام بازگشت امام خمینی(س) به ایران مسؤولیت کمیته استقبال از امام را شخصاً به عهده داشت و تا پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن همواره در کنار رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی و مشاوری دلسوز و مورد اعتماد برای ایشان بود، تا اینکه در ساعت بیست و دو و بیست دقیقه سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال 1358 در تاریکی شب در حالی که از یکی از جلسات فکری سیاسی بیرون آمده بود یا گلوله گروه نادان و جنایتکار فرقان که به مغزش اصابت نمود به شهادت رسید و امام و امت اسلام را در حالی که امیدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمی عظیم فرو برد.

اندیشه‌های متفکر شهید استاد مرتضی مطهری همواره به عنوان اسلام‌شناسی آگاه، عالمی زمان شناس، دانشمندی دردآشنا و فیلسوفی توانا مورد علاقه فرهیختگان و جوانان فکور بوده و می‌باشد.

استاد شخصیتی بود که پاسخ‌گویی به شبهات زمانه و مقابله با انحرافات فکری و عقیدتی را وجهة همّت خویش ساخت تا بدانجا که در قبال این مجاهدت عظیم علمی جان خویش را فدای آرمان خود ساخت.                

به دنبال شهادت ایشان، حضرت امام با صدور پیامی به ملت ایران، شهادت وی را تسلیت گفته و شهید مطهری را پاره تن خویش خواند. متن پیام حضرت امام چنین است:      

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

انا للَّه و انا إلیه راجعون‏

این جانب به اسلام و اولیاى عظیم الشأن آن و به ملت اسلام و خصوص ملت مبارز ایران ضایعه أسف‏انگیز شهید بزرگوار و متفکر و فیلسوف و فقیه عالیمقام مرحوم آقاى حاج شیخ مرتضى مطهرى- قدس سره- را تسلیت و تبریک عرض مى‏ کنم. تسلیت در شهادت شخصیتى که عمر شریف و ارزنده خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف کرد و با کجروی ها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد، تسلیت در شهادت مردى که در اسلام‏شناسى و فنون مختلفه اسلام و قرآن کریم کم نظیر بود. من فرزند بسیار عزیزى را از دست دادم و در سوگ او نشستم که از شخصیت هایى بود که حاصل عمرم محسوب مى‏شد.

در اسلام عزیز با شهادت این فرزند برومند و عالِم جاودان ثُلمه‏اى وارد شد که هیچ چیز جایگزین آن نیست. و تبریک در داشتن این شخصیت هاى فداکار که در زندگى و پس از آن با جلوه خود نورافشانى کرده و مى‏کنند. من در تربیت چنین فرزندانى که با شعاع فروزان خود مردگان را حیات مى ‏بخشند و به ظلمت ها نور مى ‏افشانند، به اسلام بزرگ، مربى انسانها و به امت اسلامى تبریک مى ‏گویم. من گرچه فرزند عزیزى را که پاره تنم بود از دست دادم لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکارى در اسلام وجود داشت و دارد. مطهرى که در طهارت روح و قوّت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بود، رفت و به ملأ اعلى‏ پیوست، لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامى و علمى و فلسفى‏اش نمى‏رود.

تروریست ها نمى‏توانند شخصیت انسانى مردان اسلام را ترور کنند. آنان بدانند که به خواست خداى توانا ملت ما با رفتن اشخاص بزرگ در مبارزه علیه فساد و استبداد و استعمار مصم متر مى‏شوند. ملت ما راه خود را یافته و در قطع ریشه‏ هاى گندیده رژیم سابق و طرفداران منحوس آن از پاى نمى‏ نشیند. اسلام عزیز با فداکارى و فدایى دادن عزیزان رشد نمود. برنامه اسلام از عصر وحى تا کنون بر شهادت توأم با شهامت بوده. قتال در راه خدا و راه مستضعفین در رأس برنامه‏هاى اسلام است. مَا لَکُم لا تُقاتِلونَ فِى سَبیلِ اللَّهِ وَ المُستَضعَفینَ مِنَ الرّجالِ وَ النّساءِ وَ الولدانِ.»

اینان که شکست و مرگ خود را لمس نموده و با این رفتار غیر انسانى مى‏خواهند انتقام بگیرند یا به خیال خام خود مجاهدین در اسلام را بترسانند، بد گمان کرده ‏اند. از هر موى شهیدى از ما و از هر قطره خونى که به زمین مى‏ریزد، انسان هاى مصمم و مبارزى به وجود مى ‏آید. شما مگر تمام افراد ملت شجاع را ترور کنید و الّا ترور فرد هر چه بزرگ باشد، براى اعاده چپاولگرى سودى ندارد. ملتى که با اعتماد به خداى بزرگ و براى احیاى اسلام بپاخاسته با این تلاش هاى مذبوحانه عقبگرد نمى ‏کند. ما براى فداکارى حاضر و براى شهادت در راه خدا مهیا هستیم.

این جانب روز پنجشنبه سیزده اردیبهشت 58 را براى بزرگداشت شخصیتى فداکار و مجاهد در راه اسلام و ملت، عزاى عمومى اعلام مى ‏کنم و خودم در مدرسه فیضیه روز پنجشنبه و جمعه به سوگ مى‏نشینم. از خداوند متعال براى آن فرزند عزیز اسلام رحمت و غفران و براى اسلام عزیز عظمت و عزت مسألت مى نمایم. سلام بر شهداى راه حق و آزادى.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏