فرمانده نیروی قدس سپاه در جمع مدافعان حرم تاکید کرد: دفاع شما فقط از حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) نیست؛ دفاع از حریم گسترده ای است، دفاع از حریم اسلام است و دفاع از حریم اهلبیت و انسانیت است.
به گزارش مهر، این روزها در حالی تحولات در عرصه میدانی سوریه به نفع ارتش و دولت این کشور رقم می خورد، که با افزایش حضور مستشاران ایرانی شهرهای مختلف کشورمان شاهد تشییع شهدای مدافع حرمی است که برای حراست از حریم اهل بیت(ع) و حفاظت از امنیت ملی و جلوگیری از کشیده شدن ناامنی به داخل ایران، عازم سرزمین شام شده اند.
در همین حال هفته گذشته سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در جمع تعدادی از مدافعان حرم با اشاره به اهمیت حضور این نیروها در سوریه و عراق، خاطراتی نیز از شهید مصطفی صدرزاده که روز تاسوعا در سوریه به شهادت رسید، بیان می کند.
متن کامل این سخنرانی به شرح زیر است:هرکسی در این جمع حضور پیدا کند برای او یک افتخار است و دلیلش هم این است که شما یک ویژگی های برجسته ای دارید و آن اینکه اولا برای خدا هجرت کرده اید. نفس مهاجر فی سبیل الله یک کار ارزشمند است که انسانی اگر در این مسیر حتی در راه هم بمیرد، شهید است. هر کسی برای خدا مهاجرتی انجام بدهد، از آنجایی که این مهاجرت برای خداست ولو اینکه در میدان جنگ هم شهید نشود، شهید است.
نکته دوم اینکه شما مجاهد هستید و برای جهاد آمده اید. این یک اجر بالایی دارد و کسی نمی تواند آن را قیمت گذاری کند و اجر ویژه ای دارد. خداوند فرموده است: که جهاد یک دریچه خاص برای اولیای خدا است. متعدد در احادیث و روایات هم این مضامین را داریم. آنقدر فضیلت و نتیجه مهمی دارد که امیرالمومنین (ع) در جنگ احد وقتی از جنگ با آن همه زخمی که برداشت برگشت، گریه کرد. با آنکه ایشان معصوم بود اما آن چیزی که باعث خشنودی امیرالمومنین (ع) شد، مژده شهادت بود که پیامبر به ایشان دادند. لذا آخرین جمله امیرالمومنین(ع) پس از ضربه ای که بر فرق شان وارد شد «فزت و رب الکعبه»؛ یعنی به خدای کعبه رستگار شدم بود. خب این راه و صحنه ای است که شما در آن قدم گذاشته اید. هدف برای شما معلوم است. خیلی مهم است که انسان وقتی می خواهد کاری انجام دهد و در آن کار زیباترین حاصل دنیای خود را می خواهد بگذارد، باید ارزش داشته باشد.
اگر ارزش نداشته باشد امکان ندارد بالاترین داشته خود را بگذارد. انسان برای چیزی که بالاتر است، بالاترین را می گذارد. بنابراین از آنجایی که موضوع خیلی مهم باید باشد، شما قبول کرده اید که به اینجا بیایید و جانبازی کنید. شما با سر، دست، پا و همه وجودتان جانبازی می کنید. چطور وقتی برخی از برادران شما مجروح شده اند، هنوز ترک نمی کنند و عشق دارند که بیایند.
زمان جنگ حسین بادپا هم رزم من بود و خیلی دوستش داشتم. الان هم وی مفقود الاثر است. وی همشهری من بود، برای اینکه بیاید اینجا خانمش را واسطه کرد و این خیلی مهم است که زن انسان به جهت واسطه شدن برای مجاهدت شوهرش بیاید و التماس کند و بگوید که تو قبول کن که شوهر من به جبهه بیاید و شهید شود. این خیلی حرف مهمی است. نشان می دهد که هدف خیلی با ارزش است. حسین بادپا بار اول زنش واسطه شد. بار دوم آمد. من خیلی دوستش داشتم. برای بار چهارم نمی گذاشتم بیاید مجددا خانمش را واسطه کرد و گفت تو پیش فلانی آبرو داری و برو واسطه شو تا بگذارد من بروم. در ایام فاطمیه سال قبل که بعد به اینجا آمد و شهید شد.
من آن زمان در دیرالعدس دیدم یک صدای خیلی برجسته ای می آید، سید ابراهیم صدرزاده خیلی صدای مردانه ای داشت مثل داش مشتی های تهرانی، من او را نمی شناختم وقتی از پشت بی سیم حرف می زد گفتم او کیست که از تهران آمده و در تیپ فاطمیون جای گرفته است. حسین گفت: سید ابراهیم!
وقتی از دیرالعدس برمی گشتیم، از حسین سئوال کردم این سید ابراهیم کیست که با این صدای بلند و مردونه صحبت می کرد؟! سید را نشان داد گفت: این!
یک جوان رشید باریک که خیلی تودل برو بود و آدم لذت می برد که نگاهش کند، من واقعا عاشقش بودم. پرسیدم چطور به اینجا آمده است. این جوان چون ما راه نمی دادیم بیاید، رفت مشهد و در قالب فاطمیون و به اسم افغانی ثبت نام کرده و به اینجا آمده بود؛ زرنگ به این می گویند. زرنگ به من و امثال من نمی گویند. زرنگ فردی نیست که به دنبال مال جمع کردن و گول زدن مردم است. زرنگ و با ذکاوت شخصی است که فرصت ها را به این شکل بدست می آورد. زرنگ یعنی کسی که فرصت ها را به نحو احسن استفاده می کند. چرا وی این کار را کرد، چون خیلی قیمت دارد. خدا کسی را که در راهش جهاد می کند، دوست دارد. فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَی الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا
اگر کسی را خدا دوست داشته باشد، محبت، عشق و عاطفه اش را در دل ها آکنده می کند. امثال سید ابراهیم در خیابان های تهران بسیارند، اما آن چیزی که سید ابراهیم را بسیار عزیز کرد، این مساله بود. انسان می میرد، چه بخواهد چه نخواهد شاه باشد می میرد، امپراتور باشد، می میرد. عالم باشد، می میرد. یک مرگ اجباری است و ۹۹ درصد از مردم به این شکل می میرند و تنها یک درصد توفیق این را دارند که مرگ اختیاری را انتخاب کنند.
مرگ اجباری نیتجه اش چیست. انسان به نقطه ای می رسد که نمی تواند یک مگس را از خود دور کند. حالت احتضار را دیده اید. امام سجاد (ع) می فرماید: «خدایا به من رحم کن از آن وقتی که همه این اداها (بی حرکتی پس از مرگ) از من ساقط شود»، با مرگ همه عمل ها از ما ساقط و قطع می شود.
شما آمده اید در راهی قرار گرفته اید و راه اختیاری ای را برای خدا و دفاع از حریم ها انتخاب کرده اید. دفاع فقط از حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) نیست؛ دفاع از حریم گسترده ای است، دفاع از حریم اسلام است و دفاع از حریم اهل بیت و انسانیت است. یقین بدانید شما برای این انتخاب شده اید. چه این را حفظ کنید چه نکنید.
اما برادران «جاهدوا فی الله حق جهاده» در راه خدا جهاد می کنید، حقش را می گیرید. حقش صفات مجاهدان را داشتن است. صفات مجاهد را امیرالمومنین (ع) در دوره غربت خود در کوفه و عراق ذکر می کرد، این صفات خیلی مهم است و شما با خیلی از آنها شباهت دارید، ایشان می فرمود: «کجایند کسانی که دعوت به اسلام می شدند، سریعاً قبول کرده و حرکت می کردند، قرآن را می خواندند و در پی حاکم کردن قرآن بودند، مثل یک شتری که به سمت بچه خود می رود به سمت جهاد حرکت می کردند، می رفتند درد همه جاهایی که اسلام نیاز می کرد و طلب می کرد». امیرالمومنین(ع) در سخنان خود خیلی از «شتر» استفاده می کردند و این حیوان در بین حیوانات نسبت به فرزند پرعاطفه ترین است.
امام علی فرمودند: « نه زنده بودن ها خوشحالشان می کند و نه از دست دادن ها»، چون برای خدا آمده اید و هر چه او خواست درست است.
ما در عملیات بدر در زمان جنگ موفق نشدیم. خیلی ناراحت بودیم و شهید هم خیلی داده بودیم. روز بعد عملیات همه ما در جزیره مجنون جمع شدیم. همه ناراحت بودند و آن روز امام (ره) پیامی داده بود که این پیام خیلی عجیب بود. این پیام منتشر نشد اما بخشی از آن در ذهن من باقی ماند. این برای شما خیلی مهم است. ما نباید به پیروزی ها و شکست ها نگاه کنیم. امام (ره) فرموده بودند که «به من گزارشی دادند و ما نباید به پیروزی ها و شکست ها نگاه کنیم، بلکه باید به تکلیف مان نگاه کنیم».
مقام معظم رهبری یک جمله مهمی دارد و آن این است« که کلمه اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم به این معناست که اگر فهم شما در یاری کردن دین خدا یک درصد است، باید شما ۱۰۰ درصد عمل کنید. اگر شما آن یک درصد را ۱۰۰ درصد عمل کردید، خدا هم ۹۹ درصد را به شما پیروزی خواهد داد. اگر شما به آن یک درصد سهم خود عمل نکردید، چه توقعی دارید که خدا حمایت کند» شما حرکت کن و خدا برکت می دهد. شما باید به آن چیزی که بر دوشت است در مورد جهاد عمل کنی و همه راه ها را بروی و در حد توان خود، ظرفیت ها را ایجاد کنی و بقیه را به عهده خدا بگذاری. جاهدوا فی الله حق جهاده یک معنایش این است که تو حقت را در موضوع جهاد حتما عمل کنی، حتما همه راه ها را بروی و بقیه را بر عهده خدا بگذاری.
به همین دلیل امیرالمومنین (ع) فرمود: «مجاهد حقیقی کسی است که نه از زنده بودن خود خیلی خوشحال است و نه برای از دست دادن دوستانش ناراحت است». چون برای خداست. صفات اخلاقی مجاهد خیلی مهم است. مجاهد یک ظواهری در ابعاد مختلف دارد. پایه اول این صفات نماز است. برادر عزیز شما نباید نافله شب را ترک کنید و این یک صفایی دارد. در جهادی که می کنید ظلم نکنید نه باید مظلوم باشید که پا بر ما بمالند و نه ظالم باشید. لذا وقتی برای جهاد حرکت می کنید باید خیلی دقت کنید.
مجاهد متشرع ترین شخص است و در اخلاق و رفتار و ظاهر و باطن تشرع دارد. این مساله بسیار اساسی و مهم است. شما و ما باید خودمان را وقف اسلام کنیم و بگوییم خدایا در این عمری که به ما دادی، آن را وقف تو می کنم. حضرت مریم (س) عمر خود را وقف کرد و خدا این عظمت را به او داد. حضرت امیرالمومنین(ع) فرمودند: «تن خود را به خدا عاریه بدهید». بگو مال خداست، آنرا قرض بده نه اینکه تدبیر نکنید، تدبیر کنید اما این نباید فکر غلط را به تو تلقین کند.
انشاءالله خداوند با حرکات شما، با دست شما، با اراده شما نصرت خود را برای مسلمین و مستضعفین محرومی که در مناطق مختلف محاصره هستند، انتظار دارند ما و شما برای نجات شان عمل بکنیم، به ارمغان بیاورد و همه ما این افتخار را داشته باشیم که در نجات آنها، نام ما در پیشگاه خداوند ثبت شود. انشالله خداوند سلامتتان بدارد. الحمدلله فرماندهان با تدبیر و خیلی خوبی دارید. من می بینم در میدان کار می کنند و مثل پدر برای شما هستند. عزیزان روحانی و دیگرانی که هستند همه با هم محبت رفتار کنید. هم شما وظایف فرزندی را خوب انجام دهید و هم آنها وظایف پدری را. فکر کنید چطور در مقابل دشمن با حکمت و دقت و تدبیر عمل کنید.
امیدوارم همیشه شما را همینطور خندان ببینم. صحنه جنگ همیشه این گونه نیست بعضی ها شجاع ترند و بعضی ها خائف تر و باید همدیگر را کمک کنند. انشاءالله خدا شما را موفق کند.
از سرم باک ندارم که حسین مذهبی ام
اینقدر فیلم جنایات خودت را مفرست
جگری داری بیا خود به نبردم بفرست
جان ناقابل ما هدیه به ارباب حسین
یک ندا گر بدهد،سرشود اسباب حسین
دست بسته به خدا سینه سپر می آییم
پلک بر هم زند عباس گر می آییم
تیر و پوتین و پلاک و چفیه برداریم
قصد نابودی این دشمن دین راداریم
گر کند سیدعلی امر ز جان می آییم
پشت سردار سلیمانی مان می آییم
شیعه نعشش به خدا گیرد و رج رج بکند
هر که بر مرقد زینب نگهی کج بکند