فرارو- سجاد زند؛ پیش داوریِ غالب این است که اغلب علوم، برخی فنون و تعدادی از مشاغل مردانهاند. این پیشداوری مختص جامعه ایران نیست. در همه جا وجود دارد. ریاضیات یکی از این حوزهها است. حوزه ای که اغلب محل جولان مردان بوده است. زنان به هر دلیلی که شاید یکی از آنها گرفتار شدن در همان پیشداوری غالب است، کمتر در این حوزه خودی نشان داده اند.
به گزارش فرارو، اما یک زن ایرانی این پیشداوری را با چالشی جدی مواجه کرد. مریم میرزاخانی ریاضیدان ایرانی سالهاست که این ذهنیت غالب را زیر سوال برده است، اما تازه مورد توجه قرار گرفته است. او تابستان 93 موفق شد برنده مدال فیلدز، معتبرترین جایزه ریاضیات در جهان شود. جایزهای که در این حوزه با نوبل مقایسه می شود.
مدال فیلدز از سال 1936 میلادی به محققان جوان زیر 40 سال که اکتشافات و نوآوریهای برجستهای در علم ریاضی دارند، اهدا میشود.
«چیرهدست در گستره قابل توجهی از تکنیکها و حوزههای متفاوت ریاضی، او تجسم ترکیبی کمیاب است از توانایی تکنیکی، بلندپروازی جسورانه، بینش وسیع و کنجکاوی ژرف.»
این توصیف رسمی کمیته "فیلدز" از میرزاخانی است. کمیته ای که یکی از اعضای آن، فرانسس کروان می گوید: «امیدوار است تعلق این مدال به مریم میرزاخانی الهامبخش دیگران شود و دختران و زنان بیشتری با باور به تواناییهای خودشان به ریاضی، که گاه حوزهای مردانه قلمداد شده است، جذب شوند.»
میرزاخانی اولین زن در تاریخ "فیلدز" است که توانسته این جایزه را به دست آورد. به این ترتیب او یک پیشگام محسوب می شود.
این موفقیت میرزاخانی خیلی سریع و در همه جا دیده شد. در ایران طبعیتا فقط مجامع علمی نبودند که به آن توجه کردند. موفقیت این ریاضیدان برای بسیاری از ایرانیان افتخاری ملی محسوب شد. شبکه های اجتماعی مملو از تصویر و اخبار مربوط به او بود. گزارش های متعددی از سوی رسانه درباره موفقیت او منتشر شد.
حسن روحانی، رییس جمهور با انتشار پیامی رسمی این موفقیت را به او تبریک گفت. وزیر علوم، رییس سازمان انرژی اتمی، رییس فرهنگستان علوم نیز از جمله افرادی بودند که این موفقیت را تبریک گفتند.
جامعه علمی ایران در سخت ترین شرایط خود با این خبر مسرت بخش روبه رو شده بود. شرایطی که پس از آن بدتر هم شد. وزیر علوم توسط مجلس استیضاح شد و چند ماهی آموزش عالی ایران با حاشیه های دست به گریبان بود.
با این حال موفقیت مریم میرزاخانی "مرز نمی شناخت" مدال او برای مردم ایران افتخاری بود و برای نظام آموزش عالی ایران تسکین. رضا فرجی دانا وزیر وقت علوم در پیام تبریک خود نوشت: «در جهان بدون مرز علم، درخشش هر ایرانی افتخار بزرگی برای ایران و برای ذخیره دانش بشری محسوب میشود.»
حسن روحانی هم نوشت: «آری باید که شایستگان بر صدر نشینند و قدر ببینند.همه ایرانیان در هر کجای جهان سرمایههای ملی این مرز و بوم هستند.»
با این حال خیلی طول نکشید که موفقیت میرزاخانی در رسانه ها به حاشیه رفت و رسوایی یک استاد مشهور فلسفه دانشگاه تهران در سرقت علمی جای آن را گرفت.
با این حال او قطعا یکی از چهرهای سال 93 بود.
مریم میرزاخانی متولد اردیبهشت سال 56 در تهران است. در سالهای ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ (سال سوم و چهارم دبیرستان) از دبیرستان فرزانگان تهران موفق به کسب مدال طلای المپیاد ریاضی کشوری شد و بعد از آن در سال ۱۹۹۴ در المپیاد جهانی ریاضی هنگ کنگ مدال طلای جهانی گرفت. سال بعد یعنی ۱۹۹۵ در المپیاد جهانی ریاضی، رتبهٔ اول طلای جهانی را به دست آورد.
او در دانشگاه صنعتی شریف تحصیلات عالی خود را آغاز کرد.
در اسفندماه ۱۳۷۶ اتوبوس حامل دانشجویان ریاضی شرکتکننده در بیست و دومین دورهٔ مسابقات ریاضی دانشجویی، که از اهواز راهی تهران بود به دره سقوط کرد و طی آن شش تن از دانشجوی نخبهٔ ریاضی دانشگاه صنعتی شریف جان باختند. مریم میرزاخانی در آن اتوبوس حضور داشت و از جمله دانشجویان بازمانده از سانحه بود.
زهرا گویا استاد دانشگاه شهید بهشتی در این باره می گوید: «مشیت خدا این بود که «مریم» بماند تا به سربلندی زنان ایران و جهان و باطل کردن سِحرِ مرتبه دوم بودن زنان در جامعه ریاضی نسبت به مردان، کمک کند.»
او پس از پایان تحصیلاتش در دانشگاه صنعتی شریف به آمریکا رفت و دکترای خود را در دانشگاه هاروارد گرفت.
مریم میرزاخانی در ٣١ سالگی و در دانشگاه استنفورد به عالیترین جایگاه دانشگاهی و مقام استادی رسید. او پیش از تدریس در دانشگاه استنفورد، مدتی نیز در دانشگاه پرینستون درس میداد.
میرزاخانی در کودکی علاقمند به رمان و خواندن داستان های تخیلی بود. سرگذشت زنانی همچون ماری کوری و هلن کلر در او اثر گذاشت.
او هم چون بسیاری دیگر از دانش آموزان در سال اول دبیرستان در درس ریاضیات ناامید کننده ظاهر شده بود اما در سال دوم دبیرستان با تغییر معلم خود به سطحی درخشان در این درس رسید.
او خود را زنی خوشناس می داند چراکه در سال اول دوره راهنمایی جنگ ایران و عراق به پایان رسید. او می گوید: «اگر 10 سال زودتر به دنیا آمده بودم نمیتوانستم فرصتهای عالی زمان خود را داشته باشم.»
او دبیرستان محل تحصیلش را در موفقیتش موثر می داند و می گوید: «مدرسه من به خیابانی نزدیک بود که پر از کتابفروشی بود. همچنین مدیر مدرسه من بسیار بااراده بود و میخواست برای ما همه فرصتهایی تحصیلی که در مدارس پسرانه وجود داشت، آماده کند.»
کتاب "شور زندگی"، زندگینامه ونسان ون گوگ نقاش هلندی در او تاثیر گذاشت. شورزندگی نوشته ایروینگ استون است. "شور زندگی" حاوی روایتی تلخ از زندگی سخت ون گوگ است.
او علاقمند به فیلم "داگویل" است. داگویل ساخته لارس فون تریه فیلمسازی دانمارکی است که در سال 2003 ساخته شد و توانست در جشنواره کن نخل طلا را دریافت کند. نیکول کیدمن در این فیلم نقش آفرینی می کند.
از نکات برجسته این فیلم، فیلمبرداری سه ساعته در استودیو و طراحی صحنه منحصربهفرد آن است، به صورتی که هیچ کدام از خانهها در یا دیوار ندارند.
میرزاخانی در کنار زندگی حرفه ای خود در ریاضیات زندگی خصوصی منحصر به فردی هم دارد. طی کردن مدارج عالی دانش باعث نشد او در زندگی خصوصی اش منفعل باشد.
زهراگویا درباره اش می گوید: «مریم» به گفته دوستانش، همیشه انسانی چندبعدی بوده است: «اهل شعر، داستان، ورزش، مسافرت و مادری!»
میرزاخانی با جان وندارک، از پژوهشگران آیبیام ازدواج کرد و از او دارای یک فرزند به نام آناهیتا است. وندارک متخصص علوم کامپیوتر و اهل چک است.
وندارک در مورد همسرش میگوید: «همسرم همیشه بر روی کاغذهای بزرگ در حال خط خطی کردن بوده و همیشه اتاق کارش بسیار شلوغ و بهم ریخته است.»
پروفسور میرزاخانی دراین باره توضیح می دهد: «خط خطی کردن به من در تمرکز بهتر کمک میکند و نمیتوانید همه افکار را در مور یک مسئله سخت بنویسید اما فرآیند خط خطی کردن میتواند به متمرکز ماندن کمک کند. اگرچه آناهیتا، دختر سه ساله من با دیدن آنها میگوید که مامان دوباره نقاشی کشید! به نظر او من یک نقاش هستم!»
او در گفت و گویی دیگر درباره اینکه چگونه بین کار و بچه داری توازن برقرار کرده است می گوید: «خیلی سخت است. البته شدنی است و ارزش انجام دادنش را دارد. خواه ناخواه میزان کار را کم میکند. یعنی اگر کسی فکر کند که هم میتوانم یک خانواده خیلی خوب و با ارتباط قوی داشته باشم، هم کارم به همان سرعت قبل پیش برود این طور نیست، باید به هر حال هزینه بکند. البته برای پدر هم سخت است و این کمی بستگی دارد که پدر و مادر چقدر تقسیم کار بکنند، چهقدر برای بچهشان وقت بگذارند.»
متخصص هندسه
مریم میرزاخانی پس از ورود به آمریکا برای ادامه تحصیل در راستای علاقه اش به هندسه توجه اش به سطوح ریمانی جلب شد.
موضوع تز دکترای اودر دانشگاه هاروارد بسیار پیچیده و پیشرفته بود استاد راهنماش هم یک ریاضیدان برجسته دانشگاه هاروارد به نام «کورتیس مکمولن» بود که در سال 1998 مدال فیلدز را دریافت کرده بود.
یحیی تابش استاد دانشگاه صنعتی شریف و استاد مدعو دانشگاه استنفورد درباره تز دکترای میرزاخانی می گوید: «زمینه تز دکترای خانم «میرزاخانی»، تغییرات روی سطوح ریمانی یعنی بررسی تغییر و تحولات رویههای ریمانی است. سطوح ریمانی، فضاهای موهومی و مختلط است که مسطح نیست و خمیدگیهایی دارد. خانم «میرزاخانی» در تز دکترای خود، مقداری درباره دینامیک سطوح ریمانی پژوهش کرد که کارهای معتبر و اساسیای محسوب میشود.»
علاوه بر تز دکترا، او فعالیتهای پژوهشی پیشرفته دیگری هم داشته و مسالههای پیچیده و دشوار دیگری را نیز حل کرده است که بسیار تاثیرگذارند. پژوهش هایی که می تواند بر روی علوم دیگر همچون فیزیک اثر گذار باشد.
در بیانیه مطبوعاتی مدال فیلدز آمده است: «اغلب به نظر میرسد که به خاطر پیچیدگیها و ناهمگنیهای فضاهای مدولی، این غیرممکن است که بشود مستقیم روی آنها کار کرد. اما نه برای میرزاخانی. او شهود هندسی قویای دارد که به کمک آن میتواند مستقیما با هندسه فضاهای مدولی دست و پنجه نرم کند.»
مریم میرزاخانی با همین شهود هندسی اکنون بر قله ریاضیات جهان ایستاده است تا اولین زنی باشد که به این مرحله می رسد.
او همانگونه که خانم گویا می گوید: «هم پیشداوری های عوامانه ولی رایجِ جهانی را نسبت به زن و ریاضی تغییر داده و هم، چهره زن ایرانی را به برجستگی در خاطره جهانیان به تصویر کشیده است.»
بى شك موفقيت هر ايرانى در هرجاى دنيا براى ما ايرانيها افتخاره... اما جاى تأسفه كه اين موفقيتها فقط خارج از ايران امكان تحقق داره و داخل ايران حتى شرايط ابتدايى زندگى رو از يك نخبه دريغ ميكنن