مطلب زیر را آقای محمد فکری به سایت فرارو ارسال نمودهاند
تجمعاتی که برای یادبود مرحوم مرتضی پاشایی در شهرهای مختلف کشور به پا شد یکی دیگر از شگفتیهای اجتماعی ایران بود. خوانندهای نه چندان مشهور به یکباره بهانهای میشود برای گردهمآییهای مختلف در بسیاری از شهرهای ایران. هیچ کس انتظار چنین پدیدهای را نداشت، این پدیدهی اجتماعی مسلما نشانهای از پیچیدگیهای شرایط جامعهی ایران و تغییرات شتابانی است که این جامعه در حال تجربهی آن است.
بعید است تمامی آنهایی که در همدان، آبادان، دزفول، شیراز، مشهد، قم، شیراز، گنبد، کرمانشاه، بوشهر، قزوین، اهواز، زنجان، یزد، سمنان، اصفهان، تبریز، بندرعباس، تهران، انزلی و ... به نام مرتضی پاشایی جمع شدند هواداران قبلی وی باشند. مرگ یک خوانندهی جوان نه علت بلکه روزنهای برای آشکار شدن یک تغییر مهم در جامعهی ایران بود. تغییری که بیش از هر چیز شبکههای اجتماعی نوظهور علت آن هستند.
پیش از این در معدود مواردی، مشابه چنین یادبودهایی فقط در مناطق شمالی تهران با جمعیتی به مراتب کمتر برگزار میشد ولی اینبار در بسیاری از شهرهای کشور حتی در قم هم مردم برای یک خوانندهی پاپ مراسم یادبود گرفتند.
در این مراسم نقش شبکههای اجتماعی تلفن همراه حتی بیشتر از شبکههای اجتماعی رایانهای است. برپایی مراسم یادبود برای پاشایی در سراسر ایران و حضور سریع و گستردهی مردم در این مراسم تبلور قدرت بسیج بالای این شبکهها بود. آمار دقیقی در دست نیست ولی قریب به یقین در ایران تعداد کاربران شبکههای اجتماعی تلفن همراه نظیر وایبر، واتسآپ، تانگو، لاین، اینستاگرام و ... بیشتر از کاربران شبکههای اجتماعی رایانهای نظیر فیسبوک، توییتر، گوگل پلاس و ... است و همین نفوذ و دسترسی بیشتر شبکههای اجتماعی تلفن همراه آنها را تبدیل به نیروهای اجتماعی کرده است. شبکههای اجتماعی فاصلههای طبقاتی و منطقهای را از بین بردهاند و توانستهاند برای هدفی مشترک قشر وسیعی از جامعه را در جای جای کشور بسیج کنند.
به تصاویر مراسم یادبود پاشایی در سراسر کشور و همینطور مراسم تشییع وی دقت کنید، هزاران جوان تلفنهای همراه خود را همچون پرچمیهایی که نماد هویتی آنهاست برافراشتهاند. پربیراه نیست که در زبان انگلیسی به تلفن همراه میگویند Mobile و به بسیج جمعی میگویند Mobilization. این موبایلها به بهانهی مرتضی پاشایی بسیجی از جوانان موبایلبه دست راه انداختند که همگان را حیرت زده کرد. جوانانی که با فراخوان شبکههای اجتماعی تلفن همراهشان در مراسم یادبود و تشییع پاشایی با اهتزاز موبایلهای خود تصاویر و فیلمهایی برای انتشار در شبکههای اجتماعی مجازی گرفتند و با تکثیر این تصاویر و فیلمها در شبکههای اجتماعی به بازتولید این چرخه مدد میرسانند.
چندین دهه است که در کشورهای غربی جنبشهای اجتماعی از تجمعات و راهپیماییهای سیاسی به سمت تجمعاتی با خواستههای اجتماعی و غیرسیاسی معطوف شدهاند و حال در ایران هم به نظر میرسد شکل نوینی از جنبشهای اجتماعی در حال ظهور است.
همین چند هفتهی پیش بود که اسیدپاشی اصفهان باعث بروز تجمعاتی در برخی شهرها شد و حال با فاصلهای اندک و گستردگی بیشتر تجمعاتی برای یادبود یک خوانندهی پاپ برپا میشود. چنین تجمعاتی اهداف سیاسی ندارند ولی پیامدهایی دارند. پیامدهایی که چه بسا حتی خود حاضران آن هم از آنها آگاه نباشند.
پیش از تجمعات اعتراضی علیه اسیدپاشی و یادبود مرتضی پاشایی تجمعاتی هم در اعتراض به خشک شدن دریاچهی ارومیه و رودخانهی زایندهرود برگزار شد. حتی جمعهایی که در تابستان برای آببازی در بوستانهای شهرهای مختلف گردهم میآمدند؛ همگی نشانههایی از لایههای پنهان جامعهی ایران، توسعهی حوزهی عمومی و عرضهاندام جامعه در مقابل قدرت رسمی بود. یک خوانندهی پاپ جوان تبدیل به قهرمان جامعهای میشود که قهرمانان رسمی تبلیغی از رسانهها را نمیپذیرند و خود قهرمانسازی میکند. منتظر مراسم یادبود رسمی نمیمانند و خود با فاصلهای یک روزه در عرصههای عمومی شهر در خیابان به یاد قهرمانشان جمع میشوند، آهنگهای قهرمانشان را همچون سرودهای حماسی همخوانی میکنند، چنان خبرسازی میکنند و چنان اسطورهای از قهرمانشان میسازند که صداوسیمای همیشه تکخوان هم مجبور میشود با آنها همصدا شود.
شکل، اهداف و ابزار جنبشهای اجتماعی در ایران در حال تغییر است. باید نشانههای ظهور جنبشهای نوین اجتماعی را در جامعهی ایران جدی گرفت و با زدودن نگاه امنیتی و سیاسی آن را با واقعیتهای اجتماعی جامعه و تغییرات شتابانی که تجربه میکند، تفسیر کرد.
در جامعهای که تجمعات غیردولتی در آن نامانوس است، نباید برپایی تجمعی غیردولتی تفسیر به تجمعی ضددولتی شود و با غافلگیری و مواجههی ناصحیح با آن، امر اجتماعی را تبدیل به امر سیاسی کرد، چنانچه با آببازی در بوستانها چنین برخوردی شد، ولی مسلما قدرت سیاسی باید نگاه نوینی به این پدیدههای اجتماعی نوظهور داشته باشد، ویژگیهای آنها را به عنوان یک جنبش اجتماعی بشناسد، نسل جوان موبایل به دست را بفهمد و این امر را جوزدگی و بیمعنی نداند.
نه عزیز الحمدالله که همه سوراخ دعا را گم کرذین