فرارو - امیر هاشمی مقدم؛ دیروز مصاحبه فرماندار کرمان با خبرگزاری مهر را که بر لزوم عدم به کارگیری اتباع افغانستان در امور مرتبط به امور غذایی تأکید کرده بود، خواندم و افسوس خوردم که دوباره مسئولی بدون استناد، یکراست رفته سراغ دیوار کوتاه افغانستانیهای ساکن ایران.
پیش از اینکه وارد بحث اصلی شوم، لازم است به این نکته اشاره کنم بخشی از حساسیتهایی که به حضور انبوه افغانستانیها در این استان نشان داده میشود، ناشی از تعداد بالای آنها است (به جز سخنان فرماندار، میتوان به سخنان نماینده رفسنجان در مجلس اشاره کرد که چندی پیش مدعی شده بود افغانستانیهای این شهرستان در حال جمعآوری پول برای داعش هستند که البته پاسخ ایشان را نیز در همین سایت فرارو دادم).
مشاهده واکنشهای منفی جامعه میزبان در برابر رشد تعداد و جمعیت مهاجرین، یکی از موضوعات قدیمی در مطالعات اجتماعی است. آنچنانکه در مکتب جامعهشناسی شیکاگو که جزو نخستین مکاتب جامعهشناسی دنیا بود، به روابط بین مهاجران و میزبانان توجه زیادی میشد. اما بد نیست به این نکته هم اشاره کنیم که حضور تعداد زیاد افغانستانیها در این استان، ناشی از یک سیاست نادرست دیگر در زمینه اخراج کلیه اتباع افغانستانی از استان سیستان و بلوچستان بود که بیشترین تعداد آنان به دلیل نزدیکی به استان کرمان وارد شدند. درباره نادرستی آن اخراج کذایی، در گزارش پژوهشی مفصلی که برای یکی از ارگانهای دولتی انجام دادم، به اندازه کافی دلیل آوردهام و بنابراین در اینجا وارد آن مبحث نمیشوم.
مطلب خبرگزاری مهر کوتاه بود و در آن دو نکته درباره افغانستانیها برجسته: نخست اینکه جناب فرماندار درست زمانی که سخن از نظارت بر بهداشتی بودن مواد خوراکی به میان میآورند، از لزوم جلوگیری از کار کردن افغانستانیها در این صنایع سخن میگویند. بهعبارت دیگر ذهن خواننده را یکراست به سمت این نکته هدایت میکنند که کارگران افغانستانی میتوانند از عوامل آلودگی مواد غذایی باشند. از آنجا که ایشان در بخشی از سخنانشان به سایر نقاط جهان استناد کردهاند، لازم است به ایشان یادآوری کرد که سایر نقاط دنیا هنگام به کارگیری افراد در مشاغل مرتبط با مواد غذایی، از آنها آزمایشهای پزشکی به عمل آورده و کارت بهداشت میگیرند. بنابراین فرقی نمیکند ایرانی در اینگونه مشاغل فعالیت کند یا افغانستانی؛ همه فعالان این بخش باید کارت و تأییدیه بهداشتی داشته باشند.
نکته دیگر در میان سخنان ایشان به این جمله باز میگردد که «استفاده از اتباع بیگانه در بحث مواد غذایی در هیچ جای دنیا مرسوم نیست،». این یکی از سادهترین روشهای توجیه است که بدون هیچگونه استنادی، به موارد مشابه در دیگر نقاط اشاره شود. من از سایر نقاط دنیا اطلاعی ندارم؛ اما دستکم خودم بسیاری از همدانشگاهیهای غیرترکیهایام را میبینم که اکنون در رستورانهای آنکارا مشغول به کارهای پارهوقت هستند.
بعید میدانم در دیگر کشورها هم قوانینی از آنگونه که فرماندار مدعی شدهاند، وجود داشته باشد. البته این قیاس بین ایران و ترکیه از یکسو معالفارق است؛ چه اینکه ما در ایران اجازه تحصیل به دانشجویان افغانستانی را به این سادگیها نمیدهیم که بعداً بخواهیم کار هم برایشان فراهم کنیم. بهترین نمونهاش هم اخراج نخبهای همچون «قنبرعلی تابش» از مقطع دکترای دانشگاه علامه طباطبایی، بدون کوچکترین دلیل و برهان است؛ در حالیکه حتی مسئولین هم بر ایراندوستی وی اذعان داشتند. شاید بهتر بود فرماندار کرمان میگفتند چون کار در مشاغل مرتبط به مواد غذایی، جزو 40 شغلی که وزارت کشور برای اتباع افغانستان تعیین کرده نیست، بنابراین این افراد نمیتوانند در چنین مشاغلی در کرمان فعالیت کنند. هرچند آن مشاغل هم آنچنان غیرمنصفانه و بدون انعطاف است که فرهیختهای همچون «محمدکاظم کاظمی» هم باید شغلش را چوپانی درج کند تا بتواند یکسال بیشتر در ایران بماند. امیدوارم او هم روزی به سرنوشت «قهار عاصی» دچار نشود.