فرارو- چند وقتی است که هیجان انتقام با اسید شدت گرفته است و
تنها در شش ماهه اول امسال، سه مورد اسیدپاشی اتفاق افتاده است.
به گزارش فرارو؛ جنایتی به اسم اسیدپاشی؛ حادثهای که هر چند وقت یکبار در گوشهای از کشور اتفاق میافتد و مجرمش یعنی اسیدپاش جنایتکاری بالفطره قلمداد میشود. اما تحقیقات نشان دادهاند که بیشتر اسیدپاشها مردمانی عادی هستند و شاید هرگز به کسی آزار نمیرساندند، تنها اگر آموخته بودند بر احساساتشان غلبه کنند.
کارشناسان سرخوردگی عاطفی و خشم را مهمترین دلایل زمینهساز اسیدپاشی میدانند. دکتر سيد محمد صادق مهدوي، جامعه شناسی است که در مورد این پدیده به عوامل روانشناختی و فردی توجه میکند. عواملی از قبیل سرخوردگی، شکست، ناکامی و ترس از دست دادن یک موجود گرانبها.
مهدوی میگوید: «در اسيدپاشي فرد متهم دچار جنون آني مي شود، البته روانشناسان و جامعه شناسان معتقدند جنون آني بدون نقشه قبلي و برنامه است، حس ناهنجاري به آدم دست مي دهد که به آزار رساندن به خود يا ديگران منجر ميشود که در آن برنامهاي از قبل نهفته نبوده است، افراد آني دست به چنين اقدامي ميزنند. در اسيد پاشي فرد از قبل آمادگي پاشيدن اسيد بر روي صورت فرد مورد نظر را دارد، به قصد اسيدپاشي اسيد تهيه مي کند و به دنبال فرصت مناسب ميگردد تا نقشه خود را عملي کند که هر چند با نقشه قبلي است؛ اما به نظر من فرد تا دچار جنون آني نشود دست به چنين رفتار غير انساني نخواهد زد، فردي که دچار جنون آني شده است بعد از مدتي که آرامش پيدا کرد تازه خودش متوجه میشود که دست به چه کاري زده است.»
جنونی که این جامعهشناس از آن یاد میکند، برخی کارشناسان نداشتن هوش هیجانی میخوانند. یعنی عدم توانایی در مدیریت اضطراب، کنترل تنشها و انگیزه و خوشبینی در مواجهه با موانع. سایه اضطراب، بدبینی و حس حسادت همان دلایلی هستند که باعث شدند پریسیما در اواخر شهریور امسال چند لیتر اسید را روی دختر بیست و پنجساله دهدشتی خالی کند. تنها به این خاطر که احساس میکرده همسرش به این دختر علاقمند است.
بهروز سپیدنامه، جامعهشناس نیز بر این باور است که برخی خانوادهها و سیستم آموزشی، تصمیم عقلانی را تقویت نمیکنند و نسبت به بالابردن آستانه تحمل فرزندان و برخورد منطقی با مشکلات بیتوجهی میشود. قطعا فرزندان در رو به رو شدن با چنین آسیبهای شانه خالی کرده و راحت به آن تن میدهند.
درست مثل جوانی 26 ساله که زیبایی و طراوت شیرینِ 17 ساله را با اسید سوزاند تا برای پایان رابطهشان او را مجازات کند. و یا خواستگار سابق دختری 18 به نام سیما که در مهر ماه سال 90 با ریختن اسید از او به خاطر جواب نهای که شنیده بود، انتقام گرفت.
هرچند بسیاری از کارشناسان ریشه اقدام به اسیدپاشی را در عوامل روانی و کنترل نداشتن روی خشم و احساس میدانند ولی مجازاتهای سنگین و تبلیغات رسانهای در میزان وقوع این حادثه بیتأثیر نیست.
قانون مجازات اسیدپاشی در سال 1337 تصویب شد. این یعنی اسیدپاشی در سالهای قبل از 37 وجود داشته است. اما پس از آنکه آمنه بهرامی علم مجازات چشم در برابر چشم برداشت و از دادگاه حکم قصاص را برای خواستگار اسیدپاش خود گرفت، جامعه بیش از گذشته درگیر حادثه اسیدپاشی و مجازات و عواقب آن شد.
به این ترتیب از زمانی که آن حادثه برای آمنه بهرامی اتفاق افتاد یعنی از سال 1383، طی ده سال تنها 9 مورد اسیدپاشی گزارش شد. به طور دقیقتر از روزی سوختن آمنه با اسید تا زمان تایید شدن قصاص مجید موحدی گذشت، تنها یک مورد اسیدپاشی در کشور اتفاق افتاد و از فروردین 90 که قصاص چشمان مجید بخشیده شد تا پایان سال 92، هشت مورد پرونده اسیدپاشی در کشور گشوده شد. این پروندهها نیز بعد از سالها بینتیجه ماندند یا به چند سال زندان ختم شدند. در نتیجه امروز شاهدیم که هیجان انتقام با اسید هم شدت بیشتری گرفته است و تنها در شش ماهه اول امسال، سه مورد اسیدپاشی اتفاق افتاده است.
عدهای میگویند که اگر قانون حکم سنگینتری برای مجازات عامل اسیدپاشی بر صورت آمنه در نظر میگیرد، موارد بعدی اتفاق نمیافتاد و برای مثال دیگر پدر تهمینه یوسفی صورت او را نگه نمیداشت تا پسرش روی صورت خواهر اسید بریزد.
در مقابل حقوقدانها بر این باورند که اجرای حکم قصاص در مورد اسیدپاشی علاوه بر واکنش مجامع بینالمللی، در حوزه جرمشناسی نیز قابل بررسی است. تشدید مجازات سبب جلوگیری از وقوع جرم نمیشود و بهتر است بستر ارتکاب بزه را از بین برد.
خرمشاهی وکیل دادگستری در این باره گفته است: در خصوص اسيدپاشي قوانيني وضع شده و در حال حاضر نيز اجرا ميشود. هرچند نقايصي دارد که بايد اصلاح شود ولي با جرمانگاري و مجازات نميتوان جرم را ريشهکن کرد، پس بايد به دنبال شناخت عواملي بود که شخص تحت شرايط آن اقدام به اين جرم مي کند. علاوه بر اين قانون نيز بايد يک جنبه پيشگيري از جرم داشته باشد.»
به گفته خرمشاهی وکیل دادگستری: «خلاء قانوني تنها يکي از عوامل افزايش اين جرم است. فقر فرهنگي، فقر مالي و عدم آموزش کافي از جمله عواملي هستند که در افزايش اين جرم نقش دارند.»
به عقیده کارشناسان به جای جدال بر سر قصاص شدن یا نشدن عاملان اسیدپاشی بهتر است از یک سو روند رسیدگی به پروندههای فعلی سرعت و دقت بیشتری صورت گیرد و از سوی دیگر به ریشهها و عوامل بروز این جنایت توجه بیشتری شود. چه بسا که با آموزش ساده کنترل و غلبه احساسات از سنین پایین وقوع چنین پدیدههایی به شدت کاهش یابند.