ایمان پیربرناش طنزنویس روزنامه قانون نوشت:
متاسفانه باخبر شدیم مذاکرات ایران و گروه موسوم به 6 تاییها به نتیجه رسید و یکی از سوژههای خوب اهالی طنزنویسی منهدم شد. بالاخره ما هم از همین چیزها نان میخوریم. از اشتون و رنگ کت و دامنش تا کمردرد ظریف قبل از دیدار با او، اما اینکه این نانها خوردن دارد یا نه در حوصله این بحث نمیگنجد. جالب است بدانید یکی از خبرگزاریهای معتبر کشور- حالا نمیگوییم فارس ولی بدانید معتبر است – با تیتر « لحظه به لحظه با ژنو» کوچکترین اخبار مربوط به این سفر را هم پوشش میداد. خبر را که باز میکنید، ساعت به ساعت اخبار نشست و کوچکترین تحرکات اعضای آن با ذکر ساعت و دقیقه کار شده. خبرنگار طنزانه هم بیکار ننشسته و یک روز با خبرنگار آن خبرگزاری به محل نشست رفته که اخبار فوق را به ایران مخابره کرده:
6 و 25 دقیقه: عراقچی با اینکه ناشتا به نظر میرسید، یک آدامس خرسی در دهان گذاشت و جالب اینکه پوست آن را هم روی زمین نینداخت. ایرانیها معتقد بودند همین کار برای اعتماد به ایران برای استفاده از انرژی هستهای کافیست ولی جان کری گفت: «اگر قصد عراقچی خیر بود، یک تعارفی هم به ما میکرد.»
6 و 59 دقیقه: اخضر ابراهیمیکه اصالتا یک مازندرانی است با لاوروف دیدار کرد ولی دیدارشان در حد یک ثانیه بود. به گونه ای که اخضر داشت میآمد داخل جلسه، لاوروف هم داشت میآمد داخل جلسه، نگو داشت میرفت بیرون جلسه و چون شلوارش را برعکس پوشیده بود ما را گیج کرد.
8 و 22 دقیقه: خبرنگارمان در گفت و گو با ما چیزی نگفت اما ناگهان افزود: «نمیتوانم نتیجه مذاکرات را پیش بینی کنم.» خبرنگار طنزانه هم در جواب او گفت: «پس بیجا میکنی زنگ میزنی.»
12 و 45 دقیقه: سخنگوی اشتون حاضر نشد جزئیات جلسه ظریف و اشتون را لو دهد. انگار ما غریبه ایم. اصلا در اعتراض به این حرکت سخنگوی کاترین خانم، ما هم از ارسال خبر از این نشست خودداری میکنیم.
12 و 50 دقیقه: ما قهر خود را شکسته و خبر میفرستیم. ما خیلی دمدمیمزاجیم.
14 و 20 دقیقه: کری دو دستش را بالا گرفته و از جلسه بیرون میآید. تحقیقات خبرنگار طنزانه مشخص کرد کری با دستش زیر میز را لمس میکرده تا شنودی در اتاق نگذاشته باشند ولی آدامس خرسی جویده شده عراقچی که زیر میز چسبانده بود میچسبد به دست کری و جلسه به هم میریزد.
15: طرف آمریکایی به دلیل حرکت زشت عراقچی در ادامه نشست حاضر نشده و اعلام کرد: «اینها با آدامس چنین بلایی سر ما آوردند، وای به روزی که انرژی هسته ای داشته باشند.»
16: عراقچی لپ کری را بوس کرد تا از خر شیطان بیاید پایین و جلسه را ادامه دهد ولی کری به خاطر برد والیبال ایران مقابل آمریکا و درخشش فرهاد ظریف که احتمال میداد آشنای جواد ظریف باشد زیر بار نرفت.
17: جلسه تمام شد و ظریف،عراقچی و دوستان که الان چون صمیمیشدیم بچهها صدایشان میکنیم رفتند خرید.
22 و 40 دقیقه: جلسات شبانه شروع شد ولی خبرنگار طنزانه چون فردا باید برود سر کار جلسات را ترک کرد. پایان.
اخضر همان اصغر است که در زبان مازندرانی اینگونه تلفظ میشود.