فرارو- زهرا فدایی؛ هنوز چند قدم نرفته به هن و هن میافتد. درد زانوها شروع میشود. خسته شده. انگار ساعتها راه رفته است. فکر میکند «شاید به خاطر آلودگی هواست» شاید هم «قرصهای فشار را نخورده». دقیقاً خاطرش نیست فشار خون کوفتی از کی بالا رفت. دکترها هم حرف درستی نمیزنند. فقط بلدند این جمله را تکرار کنند: «باید وزنت را کم کنی». وزنش کی زیاد شد! شکمش چند سال است جلو آمده! یادش نمیآید. احساس میکند گرسنه شده. راهش را سمت فروشگاه موادغذایی کج میکند؛ هنوز چند قدم نرفته قلبش تیر میکشد.
•این روزها اقتصاد هم، چنین اوضاعی پیدا کرده. شبیه آدمی شده است که روز به روز باد میکند. چاق و چله نیست. فقط متورم است. با این تورم همه جایش درد میکند. دست روی هر نقطه بگذاری یک جای کار میلنگد. این طرف قیمتها زیاد میشود. آن طرف حجم واردات بیشتر میشود. ارز مرجع هم یک جایی تلنبار میشود. جایی که نباید. جایی که خلاف اصول و روال است.
اقتصاد آنقدر چاق و متورم شده که دیگر به کندی حرکت میکند، چرخهای تولید انگار به سختی میگردند.
بعضی روزها قلب اقتصاد که صنعت است تیر میکشد. شاهراه تنفسیاش یعنی صادرات تنگ میشود. زانوهایش که همان قشر کارگرند، به صدا در میآیند. دکترهای اقتصاد دائم هشدار میدهند «به هر ترتیب باید جلوی این تورم را گرفت» خطر فلج شدن هست، حتی خطر مرگ هم هست ولی اقتصاد باز گرسنه میشود. باز هوس نقدینگی میکند؛ با اینکه خوب میداند این نقدینگی چرب برای سلامتیاش مضر است.
خطرات
• آمارها میگویند 45 میلیون ایرانی دچار اضافه وزن هستند. یعنی 60 درصد از مردم کشور ما چاقاند. پزشکان هم چاقی را دروازه ورود سرطان میدانند. کلاً چاقها بیشتر مریض میشوند. سکته میکنند. بیماری قلبی و عروقی میگیرند. آرتروز و درد مفاصل امانشان را میگیرد و با فشار خون و قند سر کله میزنند.
•کارشناسان اقتصادی هم عقیده دارند تورم به نرخ بحرانی رسیده است. وضع مردم هم در تمام شاخصهای اقتصادی بهتر نشده است. قدرت خریدشان هم کمتر شده. میگویند خوابیدن چرخه تولید، گرانی و کاهش قدرت خرید پیامدهای افزایش تورماند.
چرایی
•در آمارهای جهانی، ایران جزء 10 کشور چاقی دنیا است. کشورهایی که مردم پرخور دارند. ایرانیها در سالهای اخیر زیاد غذا میخورند؛ غذاهایی نامناسب، مضر و چرب. برنامه غذایی درستی هم ندارند. میوه، سبزیجات و لبنیات را کم کردهاند. در عوض خوراکیهای چرب و شیرین مصرف میکنند. تحرکشان در روزمرهگیهای زندگی کم و کمتر میشود.
•سال گذشته، اقتصاد ایران، رتبه سوم بالاترین نرخ تورم را کسب کرد. یعنی از نظر تورم پس از بلاروس و ونزوئلا سوم شد. در سالهای اخیر نقدینگی زیادی تزریق شده است. در عوض یارانه صنعتی و صنفی حذف شده و کسری بودجه با استقراض از بانک مرکزی تامین شده است. به این ترتیب چرخهای تولید کند شدهاند و تورم سال به سال بیشتر شده است.
مسئله مهم
•میگویند در و تخته به هم جور میشوند. شاید هم به همین دلیل است که مردم شبیه اقتصاد شدهاند و اقتصاد شبیه مردم. کارشناسانی هستند که ریشه این شباهت را در نداشتن برنامه و سهلانگاری میدانند. بیبرنامگی چه در اقتصاد چه در غذا خوردن نتیجهاش یکی است. تورم و چاقی که اگر به دادش رسیده نشود، بسیار خطرناک خواهد شد.
برنامه غذایی مناسب همانی است که ۴۵ میلیون ایرانی چاق، این روزها نیازمندش هستند. مدیریت و سیاست کارآمد هم ضرورت حال حاضر اقتصاد است.