bato-adv
کد خبر: ۱۲۲۸۶۴
فارن پالسی: بحث حمله اسرائیل به ایران پایان یافته است

آنها بلوف نزدند اما شکست خوردند!

برخلاف آنچه بسیاری تصور می کنند، نتانیاهو و باراک هرگز بلوف نزده اند- آنها تهدید به جنگ نکردند تا آمریکا را مجبور به دخالت کنند. آنها به واقع معتقدند که یک ایران هسته ای تهدیدی بی حد و مرز برای اسرائیل است که باید به هر قیمتی مانع شکل گیری آن شد. آنها بلوف نزدند اما شکست خوردند.
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۴ - ۳۱ مرداد ۱۳۹۱

فرارو-دکتر شای فلدمن متخصص طرح های هسته ای اسرائیل، رئيس سابق دانشکده مطالعات استراتژی دانشگاه جافا (Jaffa) در تل آويو و مدیر مطالعات خاورمیانه دانشگاه برندیز که اکنون در همین دانشگاه تدریس می کند طی گزارشی تحلیلی برای فارن پالسی مناظره و بحث اسرائیلی در مورد حمله به ایران را پایان یافته می داند. 

به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از فارن پالسی، فلدمن در گزارش خود می نویسد: بحث اسرائیلی حمله به ایران با تمام اهداف عملی که داشت، طی هفته گذشته پایان یافت. در این میان دو نکته در راس مواردی قرار گرفت که آنها را می توان پایان بخش مجادله بر سر حمله به ایران دانست. 

نکته اول تصمیم شیمون پرز، رئیس جمهوری اسرائیل بود که به طور عمومی و علنی مخالفت خود با حمله نظامی به ایران را اعلام کرد. نکته دوم نیز مصاحبه ای بود که از سوی یکی از مشاوران ارشد سابق ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل صورت گرفت که برای نخستین بار به صورت عمومی توانایی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای هدایت اسرائیل در زمان جنگ را زیر سوال برد. 

شیمون پرز در تولد 89 سالگی خود طی روز پنج شنبه از تمام خروجی های رسانه ای ممکن استفاده کرد تا اعلام کند اقدام جداگانه – حمله به ایران بدون درک درست از مواضع آمریکا- یک فاجعه خواهد بود. پرز با منحرف کردن توجهات از برخی مباحث ضعیفی که از سوی مخالفان حمله نظامی صورت می گرفت، خدمت بزرگی به کشور خود کرد. گرچه ظاهراً زمان محدودی که از چنین حمله ای کسب می شد، به هیچ وجه متقاعد کننده نبود چراکه در هر دو تجربه قبلی که اسرائیل از حمله پیشگیرانه علیه تاسیسات هسته ای عراق در 1681 و علیه تاسیسات هسته ای سوریه در سال 2007 به دست آورد، این رژیم زمان بیشتری را نسبت به آنچه پیش بینی می شد، کسب کرد. 

با این حال هشدارها در مورد اینکه حمله به تاسیسات هسته ای ایران یک جنگ منطقه ای را به دنبال خواهد داشت بدون پیوستن کشورهای عربی به این جنگ، چندان قانع کننده نبود. مهمترین متحد منطقه ای ایران، سوریه است اما بشار اسد، رئیس جمهور این کشور درست در زمانیکه نیروهایش با یک جنگ داخلی دست به گریبان هستند و کنترل بخش هایی از کشور را نیز از دست داده اند، قادر به تجهیز قوای خود برای حمله مستقیم به اسرائیل نخواهد بود. 

حزب الله، یکی از متحدان مهم ایران ممکن است با پرتاب موشک های خود به سمت اسرائیل، در مقابل حمله این رژیم به ایران واکنش نشان دهد اما در صورت عدم توانایی سوریه برای حمایت از ایران، چنین اقدامی برای حزب الله مانند خودکشی است. در واقع هیچ یک از کشورهای عرب سنی منطقه- مصر، اردن، عربستان و کشورهای کوچکتر شورای همکاری خلیج فارس- به کمک ایران نخواهند آمد. حتی در سال 2007 که اسرائیل به تاسیسات هسته ای سوریه که کشوری عرب و سنی است، حمله کرد نیز این کشورها کلمه ای به زبان نیاوردند. حال چرا باید از همین کشورها انتظار داشته باشیم در جنگی که هدفش حمله به تاسیسات هسته ای یک کشور فارس و شیعه عنوان می شود، دخالت کنند و جنگ منطقه به راه بیاندازند. 

پرز نیز برای جلوگیری از تکرار شدن همین مباحث ضعیف و تقریباً بی اثر بود که مشخص کرد آنچه در مورد حمله به تاسیسات هسته ای ایران طی چند ماه آینده قابل بحث و اهمیت است: روابط اسرائیل با آمریکا است. شکاف اصلی، محدودیت زمانی دو کشور به علت ظرفیت های متفاوت برای مقابله نظامی با تاسیسات هسته ای ایران نیست. این موضوع به دو مسئله دیگر مربوط می شود. نخست مسئله زمان بندی انتخابات آمریکا است. انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که طی ماه نوامبر برگزار خواهد شد، باراک اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا را ملزم می دارد از هرگونه پیامد غیرمنتظره اقتصادی یا غیراقتصادی حمله نظامی به ایران پرهیز کند. پرز می داند که نادیده گرفتن نگرانی ها و دلمشغولی های اوباما و حساب کردن روی پیروزی میت رامنی، نامزد جمهوری خواه انتخابات ماه نوامبر- همانطور که نتانیاهو عمل کرده- اگر غیرمسئولانه نباشد، بازهم بسیار خطرناک است.

 دومین مسئله مربوط به زمان بندی خروج نیروهای آمریکایی از منطقه است. واضح است که ستاد مشترک ارتش آمریکا در مورد چشم انداز درگیری نظامی با یک کشور مسلمان دیگر، آنهم در شرایطی که نیروهای آمریکایی هنوز در افغانستان مستقر هستند و در نتیجه قرار گرفتن در معرض اقدامات تلافی جویانه ایران نگران هستند. پرز با اعلام عمومی مواضع خود، در واقع درک عمومی تمام روسای دفاعی که پیش از این و در حال حاضر به اسرائیل خدمت می کنند را ابراز داشت: یعنی از آنجایی که کاخ سفید به ریاست اوباما تامین نیازهای دفاعی اسرائیل را بیش از دولت های قبلی آمریکا در اولویت قرار داده  و با توجه به روابط نزدیک و صمیمی وزارت دفاع اسرائیل و آمریکا، رژیم صهیونیستی نمی تواند به آسانی دست به اقداماتی بزند که در واشنگتن به مثابه حرکتی است که «جان آمریکایی ها را به خطر می اندازد.» 

دومین مسئله مهمی که طی هفته گذشته اتفاق افتاد، مصاحبه ای بود که از سوی یوری ساگی، رییس سابق نیروی دفاع و دستگاه اطلاعات نظامی اسرائیل صورت گرفت. ساگی به عنوان یکی از افسران ارشد نظامی اسرائیل که در دوره نخست وزیری و ریاست ایهود باراک بر ستاد نیروی دفاع ارتش، خدمات زیادی به وی کرد، بار دیگر مسئله صلاحیت و شایستگی نتانیاهو برای هدایت و رهبری حمله به ایران که پیش از این نیز از سوی هم دوره های سابق وی مطرح شده بود را به میان آورد.

 وی برای نخستین بار به صورت عمومی این سوال را مطرح کرد که آیا اسرائیل می تواند با تکیه بر قضاوت و ثبات روانی رهبران فعلی خود در زمان جنگ به درستی هدایت شود. ساگی با فهرست کردن چندین و چند اشتباه استراتژیکی که در گذشته از سوی باراک صورت گرفته و با اشاره به گرایش نتانیاهو به تغییر احوال از رضایتمندی به ترس و وحشت، شک و تردید خود در مورد اینکه آیا رهبران فعلی اسرائیل توانایی مقابله با استرس و فشار ناشی از مدیریت یک درگیری نظامی بزرگ را دارند را بیان کرد. 

اسرائیل علیرغم اینکه یک قدرت منطقه ای خوانده می شود، کشوری کوچک است که در محدوده امنیتی ناچیزی فعالیت می کند. این رژیم طی جنگ های 1948 و 1967 با اجماع ملی، شگفتی آفرید اما پس از جنگ 1973 اجماع ملی خود را با بحث هایی در مورد عاقلانه بودن جنگ با مصری ها در منطقه کانال سوئز از دست داد و جنگ 1982 با لبنان، شکافی جبران ناپذیر را در میان اسرائیلی ها ایجاد کرد.   

برخلاف آنچه بسیاری تصور می کنند، نتانیاهو و باراک هرگز بلوف نزده اند- آنها تهدید به جنگ نکردند تا آمریکا را مجبور به دخالت کنند. آنها به واقع معتقدند که یک ایران هسته ای تهدیدی بی حد و مرز برای اسرائیل است که باید به هر قیمتی مانع شکل گیری آن شد. آنها بلوف نزدند اما شکست خوردند. با محلق شدن شیمون پرز به صف مخالفان نیرومند حمله نظامی به ایران و با زیر سوال رفتن صلاحیت و شایستگی رهبران فعلی اسرائیل از سوی یوری ساگی، اسرائیل اکنون اجماع حداقلی لازم برای ایجاد یک کمپین نظامی به منظور از بین بردن تاسیسات هسته ای ایران را از دست داده است. این مناظره فرو نشسته است، دستکم در حال حاضر.

 

شاهین
GERMANY
۰۰:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۱
مخاطبین عزیز ؛ هر بار دفاع مقدس و جانانه ی مردم مستقل و قهرمان کشورمان ایران از تمامیت ارضی این سرزمین پهناور ، خود انقلابی است در حفظ استمرار استقلال خویش . شاهین .
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱
مجله فرارو