فرارو- نیکلاس کریستف گزارشگر روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی که در این روزنامه به چاپ رسیده است، مشاهدات خود از جوانان و مردم ایران را بیان کرده است. وی در این گزارش از خلق و خوی ایرانیها گفته و برداشتهای خود را با طعم و بویی سیاسی دسته بندی کرده است. «یکی از مخربترین کژفهمیهای غرب دربارهی ایران این باور است که ایرانیان مذهبیون افراطی هستند.»
به گزارش فرارو، کریستف در گزارش خود نوشته است: «تقریبا نیمی از ایرانیان کمتر از 25 سال سن دارند و ایران در بالا بردن سطح سواد آنان بسیار موفق بوده است. در سفر جادهای 2736 کیلومتری که داشتم، از این که چه تعداد از ایرانیان ارزشهایی شبیه به ارزشهای آمریکاییها دارند متحیر شدم. مثلا اینکه ایرانیان بیشتر به دنبال خوشی هستند تا بنیادگرایی.»
وی در ادامه با اشاره به گفت وگویش با مردی 23 ساله در شرق ایران نوشت که این مرد با خوشحالی و مبالغه گفته است: «ما به دنبال راههای بیشتر برای خوشگذرانی هستیم.»
گزارش گر روزنامه نیویورک تایمز همچنین ادعا کرد که در مشاهدات خود با ناامیدی مردم در برخی از مناطق ایران از وضعیت کشورشان روبه رو شده است. براساس این ادعا: «در شمال غربی ایران، این احساس ناامیدی باعث شده است که تعدادی از جوانان ایرانی ترک، هوادار جدایی و پیوستن به جمهوری آذربایجان شوند.»
کریستف در ادامه با اشاره به وضعیت اجتماعی در شهر تهران نوشت: «به نظر بعید می آید که یک نیویورکی در تهران از چیزی شرمزده شود ولی من از دیدن صحنههای بلند کردن زنان برای روابط یکشبه جا خوردم. مردهای جوان با ماشینهای زرق و برق دار به دنبال زنان چرخ میزنند، با آنها خوش و بشی می کنند و بعد سوار بر ماشین با هم دور میشوند. در ایران روسپیگری هم وجود دارد.»
این روزنامه نگار آمریکایی با بیان این که جوانان ایرانی دید مثبتی به ایالات متحد دارند، ادامه داد: «این خود کمی گیج کننده است. ما آمریکاییها در پاکستان، افغانستان و مصر میلیاردها دلار کمک مالی میکنیم و اغلب مورد تنفر هستیم. در ایران این مردم هستند که به من هدیه میدهند!»
بنا به نوشته نیویورک تایمز؛ جوان ایرانی از اینترنت تغذیه میکند. دو سوم خانوادههای ایرانی کامپیوتر دارند و تلویزیونهای ماهوارهای هم گرچه ممنوع اما فراوان هستند.
گزارشگر این روزنامه آمریکا در ادامه نتیجه مشاهدات خود از ایران را طی یک برداشت سیاسی اعلام کرده و مدعی میشود که «این جوانان، آینده ایران هستند و میتوانند همپیمانان ما باشند. هرچند ما در غرب برای مسئله هستهای برنامه ریزی کردهایم، ولی مطمئن نیستم برای خود ایران تدبیری کرده باشیم. سیاستگذاران غربی ایران را بنیادگرا میپندارند، همانطور که در دهه 60 میلادی چین را [بنیادگرا] میدیدند. در آن زمان سخن از گزینه نظامی علیه چین وجود داشت و اگر ما آن راه را پیش میگرفتیم امروز هنوز پکن به دست مائوئیستها اداره میشد، و نسخه وسیعتر کره شمالی میبود.»
وی در پایان ادعا کرد که سفرهای من در سراسر ایران، من را مجاب کرد که اگر ما صبر داشته باشیم و رشد نیروهایی از قبیل تحصیلات روزافزون، طبقه متوسط در حال گسترش و محرومیتهای مالی در حال افزایش و فرسایش انحصار دولت بر اطلاعات را مختل نکنیم ایران تغییر خواهد کرد.
گشت زد يك ماه در كوي وخيابان شما!
ديد امريكاشده مقصود و پيمان شما!
اي جوانان عجم جان من وجان شما
راست گفته اين بشر؟! بابا به قربان شما!
ازچه رو با اين همه اندرز شيطان بزرگ!
عاقبت بي شيطنت شدجزئ ياران شما؟!
بهترنيست با امريكا همراه شويم؟