صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۸۱۱۳۰
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۹ - ۲۶ تير ۱۳۹۵
سیدمصطفي تاجزاده معاون سياسي دولت اصلاحات و از چهره‌هاي شناخته‌شده جريان اصلاحات است كه زندگي اش به فراز و نشيب‌هاي جريان اصلاحات گره خورده است. وي به تازگي و پس از هفت سال از زندان آزاد شده و براي نخستين بار پس از آزادي با يك رسانه گفت‌وگو مي‌كند.

مي‌گويد: «زندان برايم فرصت جديدي ايجاد كرد كه بتوانم بيشتر مطالعه كنم». تاجزاده در گفت‌وگو با «آرمان» از تندروي‌ها و كندروي‌هاي صورت‌گرفته در جريان اصلاحات سخن مي‌گويد و معتقد است:«نبايد چالش‌هاي جريان اصلاحات را تنها به تندروي‌ها تقليل داد بلكه كندروي‌ها را نيز بايد در سرنوشت جريان اصلاحات تاثيرگذار قلمداد كرد». وي همچنين عملكرد دولت حسن روحاني را مورد تحليل و بررسي قرار مي‌دهد و متذكر مي‌شود: «بايد از طرح موضوعاتي مانند «عبور از رئیس دولت اصلاحات» عبرت بگيريم و از شعار «عبور از روحاني» بپرهيزيم، چرا كه در نهايت مجبور مي‌شويم با چراغ در كوچه‌هاي تاريك به دنبال امثال روحاني بگرديم كه تدبير لازم را در مديريت كشور داشته باشند».

در ادامه متن گفت‌وگو سیدمصطفي تاجزاده را از نظر مي‌گذرانيد:

در سه سال گذشته جريان اصلاحات با عدول از برخي رويكردهاي خود در يك جغرافياي مشترك گفتماني با اصولگرايان معتدل زيست كرده است. آيا تناقضات دروني جريان اصلاحات دليل اصلي اين مساله بوده يا اينكه فشارهاي بيروني باعث شده جريان اصلاحات به اين سمت كشيده شود؟
در شرايط كنوني ما در سطح ملي با يك نوع توازن قوا بين دو گرايش سياسي مواجه هستيم. وضعيت كشور به شكلي است كه هيچ كدام از دو جريان سياسي به تنهايي قادر نيستند مشكلات كشور را حل كنند، نمي‌توانند ديگري را ناديده بگيرند يا اينكه از صحنه سياسي كشور حذف كنند. در شرايط كنوني برخلاف ادوار گذشته تنها دو نوع بازي پيش روي خود مي‌بينيم:«برد-برد» يا «باخت- باخت».

شرايط به گونه‌اي نيست كه بتوان وضعيتي را فرض كرد كه يك جريان سياسي برنده و ديگري بازنده باشد. در گذشته اين امكان براي يك جريان وجود داشت كه با يكه‌تازي عرصه را بر جريان ديگر تنگ كند و خود را ميدان‌دار بازي سياسي كشور كند. در شرايط كنوني اين امكان براي هيچ كدام از جريان‌هاي سياسي وجود ندارد و جريان‌هاي سياسي مجبور هستند با اندكي عدول از برخي رويكردهاي خود در كنار هم زيست و با يكديگر تعامل و گفت‌وگو كنند يا اينكه با يكديگر مقابله كنند. اگر جريان‌هاي سياسي با هم تعامل كنند اميدواري براي حل مشكلات كشور افزيش مي‌يابد؛ اما اگر به تقابل با يكديگر بپردازند ما وارد يك پروسه فرصت‌سوزي خواهيم شد. اين در حالي است كه پس از۳۷سال كه از پيروزي انقلاب اسلامي مي‌گذرد نسل جديد با سوال‌هاي متعددي روبه‌رو شده و خواستار پاسخگويي به اين سوالات است. بدون شك جمهوري اسلامي در ۳۷ سال گذشته در برخي زمينه‌ها موفقيت‌هاي چشمگيري داشته و در برخي زمينه‌ها با بحران دستاورد روبه‌رو بوده است. در گذشته تنها محدودي از كشورهاي اروپايي و آمريكايي در زمينه‌هاي علمي و تكنولوژيك پيشرفت داشتند و بقيه كشورها همگي عقب‌مانده و توسعه‌نيافته بودند.

اين در حالي است كه در ۳۷ سال گذشته تحولات بسيار مهمي در جهان رخ داده و بسياري از كشورها در مسير رشد و توسعه قرار گرفته‌اند و به دستاوردهاي بزرگي رسیده‌اند. كشورهاي جنوب شرقي آسيا يا حتي تركيه نمونه‌هاي بارز اينگونه كشورها هستند كه نسبت به گذشته پيشرفت قابل توجهي در زمينه‌هاي مختلف داشته‌اند و ما عقب افتاده‌ايم. در نتيجه ما براي پيشرفت و تعالي كشور ناگزير به تفاهم و بازي «برد- برد» هستيم. نكته ديگر اينكه اغلب كشورهاي منطقه دچار بحران‌هاي داخلي و فرقه گرايي مذهبي هستند؛ متاسفانه با تشديد اختلافات «شيعه» و «سني» آتش بيار معركه شده‌اند و كشورهاي منطقه را به دلايل واهي به جان هم انداخته‌اند. در عرصه جهاني نيز وضعيت به شكلي است كه برخي از گروه‌هاي سياسي در كشورهاي اروپايي و آمريكا به دنبال تشديد تخاصم با ما هستند. در نتيجه در شرايط كنوني جريان‌هاي سياسي بايد با هوشمندي سياسي شرايط منطقه و جهان را درك كنند و به يك توافق منطقي در زمينه حل مشكلات كشور دست پيدا كنند.

در شرايط كنوني محافظه‌كاران جنبه‌هاي سخت افزاري و اصلاح‌طلبان جنبه‌هاي نرم‌افزاري قدرت را در ايران در اختيار دارند. بدون شك كنار هم قرار گرفتن اين ابزارها شرايط بهتري را براي حل مشكلات كشور به وجود خواهد آورد.

پس از دوم خرداد۷۶ جريان اصلاحات با فراز و نشيب‌هاي زيادي همراه بود. اگر قصد داشته باشيد جريان اصلاحات را در طول ۲۱ سال گذشته آسيب‌شناسي كنيد به نظر شما اصلاح‌طلبان چه اقداماتي انجام دادند كه نبايد انجام مي‌دادند و چه اقداماتي انجام ندادند كه بايد انجام مي‌دادند؟
در سال‌هاي اخير كشورمان در شرايط ويژه‌اي قرار گرفته است. به همين دليل اگر در گذشته به فرض همه سياست‌ها و اقدامات جريان اصلاحات صحيح بوده باشد، شرايط كنوني جامعه اقتضا مي‌كند كه در برخي رويكردهاي خود تغيير ايجاد كند. ما بايد بپذیريم شرايط جامعه و دغدغه نسل جديد تغيير كرده و نمي‌توان همچنان با پافشاري بر سياست‌هاي گذشته به فكر حل مشكلات جامعه بود. در شرايط كنوني۸۵ درصد بودجه كشور صرف مسائل جاري يعني حقوق و مزاياي كارمندان و كارگران و نگهداري از تاسيسات و امكانات كشور مي‌شود. در نتيجه دولت تنها ۱۵ درصد بودجه براي اقدامات عمراني و آباداني در اختيار دارد.

ما بايد بپذيريم كه اين بودجه اندك كار را براي هر دولتي سخت و طاقت فرسا مي‌كند. به همين دليل امروز احمدي‌نژاد نمي‌تواند شعار يارانه۲۵۰ هزارتوماني بدهد. وضعيت بودجه و ساختار اقتصادي كشور اين اجازه را به احمدي‌نژاد نمي‌دهد كه بتواند وعده خود را عملي كند. نكته ديگر اينكه در شرايط كنوني ناهنجاري‌هاي اجتماعي اعم از طلاق، اعتياد، فروپاشي خانواده‌ها و فرار مغزها در جامعه افزايش پيدا كرده است. بدون شك دولت به تنهايي نمي‌تواند براي اين مشكلات راه‌حل مناسب پيدا كند و نيازمند همكاري نهادهاي ديگر و جريان‌هاي سياسي است.

در نتيجه هنگامي كه رقباي منطقه‌اي قدرتمندتر از گذشته شده‌اند و مخاطرات جديدي را براي كشور رقم زده‌اند و از سوي ديگر امكانات پاسخگويي به مطالبات مردم نيز محدودتر از گذشته شده است، عقل سليم حكم مي‌كند دايره ائتلاف خود را گسترش بدهيم. در چنين شرايطي ممكن است با نيروهايي كه در گذشته حاضر نبودید در يك جبهه قرار بگيريد ائتلاف كنيد و همكاري داشته باشيد. ما بايد منافع كل نظام سياسي را در نظر بگيريم و تنها به اهداف يك جريان سياسي فكر نكنيم. البته سخنان من به اين معنا نيست كه ما درگذشته هيچ گونه خطا و اشتباهي مرتكب نشده‌ايم. با اين حال در شرايط كنوني، كشور در وضعيتي قرار دارد كه ما بايد در برخي رويكردهاي خود تجديد نظر كنيم. اين وضعيت براي رقيب سياسي ما نيز وجود دارد و آنها نيز بايد در برخي رويكردها خود نسبت گذشته تجديد نظر كنند.


شما اين مساله را مي‌پذيريد كه برخي از اصلاح‌طلبان در دولت اصلاحات با تندروي‌هايي مانند مطرح‌كردن موضوعاتي مانند «عبور از رئیس دولت اصلاحات»، زمينه را براي انشقاق و چند دستگي در درون جريان اصلاحات و پيروزي رقيب فراهم كردند؟
جريان اصلاحات طيف‌هاي مختلف سياسي را در برمي‌گيرد. به نظر من برخي در جريان اصلاحات تندروي كردند و در عين حال برخي دچار كندروي شدند. نبايد مساله را تنها به تندروي تقليل داد بلكه بايد كندروي‌ها را نيز در سرنوشت جريان اصلاحات تاثيرگذار تلقي كرد. اصلاح‌طلبان از برخي از فرصت‌هاي مهم استفاده صحيح نكردند كه اگر استفاده مي‌كردند شايد مشكلات پيش روي اين جريان كمتر مي‌شد يا از بين مي‌رفت. از سوي ديگر بنده هيچ گاه از تئوري«عبور از رئیس دولت اصلاحات» حمايت نكردم و همواره معتقد بودم جريان اصلاحات بايد پشت سر ایشان بايستد. خوشحالم كه مي‌بينم كساني كه روزي شعار «عبور از رئیس دولت اصلاحات» را مطرح مي‌كردند امروز به اين نتيجه رسيده‌اند كه با شعارهايي مانند این به دموكراسي بيشتر نمي‌رسيم. اين خطاي گذشته باعث شده كه امروز كسي به راحتي از شعار «عبور از روحاني» استفاده نكند. نتيجه مطرح شدن شعار «عبور از رئیس دولت اصلاحات» روي كار آمدن دولت تك‌صدایي احمدي‌نژاد بود كه از كارايي و سلامت لازم برخودار نبود و با مديريت خود مشكلات اقتصادي مردم را تشديد كرد. ما بايد از اشتباهات گذشته درس بگيريم و آن اشتباهات را تكرار نكنيم.

در نتيجه مطرح كردن موضوع «عبور از روحاني» از اساس غلط است. منظور من اين نيست كه دولت آقاي روحاني هيچ نقص و اشتباهي نداشته است، بلكه منظور من اين است كه اگر كسي در شرايط كنوني موضوع «عبور از روحاني» را مطرح كند در حال بازي در زمين رقيب و پيش بردن اهداف جريان رقيب است. ما نبايد با كساني كه با نقاط قوت آقاي روحاني مخالف هستند در يك جبهه قرار بگيريم.

متاسفانه برخي با مطرح‌كردن نقاط ضعف دولت آقاي روحاني نقاط قوت دولت را نشانه گرفته‌اند تا كليت دولت را زير سوال ببرند. توجه كنيم كه آقاي روحاني در شرايطي به رياست‌جمهوري رسيد كه اغلب كشورهاي جهان يا با ايران خصومت داشتند يا با تحريم‌كنندگان ايران همكاري مي‌كردند. منظور من تنها كشورهاي اروپايي و آمريكايي نيست بلكه كشورهايي مانند هند نيز با آمريكا عليه ايران همكاري مي‌كردند. از نظر منطقه‌اي نيز ايران در هشت سال دولت احمدي‌نژاد با تنگناهايی از سوي مخالفان منطقه‌اي روبه‌رو بود. از نظر داخلي نيز وضعيت سياسي و اقتصادي مردم آشفته و نابسامان بود. آقاي روحاني در طول سه سال گذشته موفق شده اين وضعيت نابسامان را به صورت نسبي ساماندهي كند. در نتيجه ما با درس گرفتن از گذشته بايد فرصت‌هايي كه آقاي روحاني براي كشور به وجود آورده را ارج نهيم و اجازه ندهيم اشتباهات گذشته دوباره تكرار شود. به همين دليل تقابل با آقاي روحاني به منزله كمك كردن به يك گفتمان و جريان ناكارآمد است كه دستاوردي به جز فساد و تبعيض به همراه نخواهد داشت.

دولت اصلاحات تنها دولت پس از انقلاب بود كه با شعار آزادي سياسي روي كار آمد. با اين وجود از دل دولتي كه شعار آزادي سياسي مي‌داد پوپوليسم سر بر آورد كه هيچ قرابتي با مباني فكري اصلاحات نداشت. چرا فضاي نسبتا باز سياسي در دولت اصلاحات منجر به روي كار آمدن احمدي‌نژاد شد؟
روي كار آمدن احمدي‌نژاد تنها به دليل اشتباه اصلاح‌طلبان پس از خرداد۷۶ نيست. گفتمان اصلاحات و راهبردي كه پس از خرداد۷۶ در پيش گرفته شد به هيچ عنوان اشتباه نبود. با اين وجود بنده منكر اين مساله نيستم كه اصلاح‌طلبان از برخي فرصت‌ها استفاده نكردند و در برخي زمينه‌ها كوتاهي كردند. در به وجود آمدن پيروزي‌ها و شكست‌هاي اجتماعي و سياسي عوامل زيادي دخالت دارند و نمي‌توان به صورت خطي و تك بعدي اين مسائل را مورد تجزيه و تحليل قرار داد. نكته ديگر اينكه از روي كار آمدن احمدي‌نژاد نمي‌توان به اين نتيحه رسيد كه جامعه ما ظرفيت آزادي سياسي را ندارد. چه بسا مردم وظايف مدني و سياسي خود را به خوبي انجام داده باشند اما نخبگان و چهره‌هاي سياسي كوتاهي كرده باشند. مردم ايران ظرفيت بالاي سياسي خود را در انتخابات گوناگون نشان داده‌اند. در ۳۷سال گذشته برگزاري انتخابات با فراز و نشيب‌هاي زيادي در ايران همراه بوده اما مانند كشورهايي كه سابقه ۲۰۰ سال دموكراسي داشته‌اند در امنيت كامل برگزار شده است.

شما زماني معاون سياسي وزرات كشور بوديد و از نزديك با موانع تحزب در ايران آشنا هستيد. در شرايط كنوني مهم‌ترين موانع براي تحقق آزادي سياسي در دولت روحاني چيست؟ چرا آقاي روحاني حاضر نيست مانند دولت اصلاحات براي مساله آزادي سياسي هزينه پرداخت كند؟
به نظر من مشكل را بايد در خودمان جست‌وجو كنيم. براي من اين نكته مسجل شده كه ما به راحتي تن به كار جمعي در شكل حزب نمي‌دهيم. براي ما ايراني‌ها روزنامه‌نگار شدن خيلي راحت‌تر از كار در يك حزب سياسي است. دليل اين مساله نيز اين است كه روزنامه‌نگاري با وجود اينكه يك كار جمعي است اما فرصت براي ظهور و بروز خلاقيت‌هاي فردي نيز مي‌دهد. در كار حزبي يك فرد بايد از انعطاف‌پذيري زيادي برخوردار و حاضر باشد به مرور زمان از بخشي از ديدگاه‌هاي خود به سود ديدگاه‌هاي ديگران و در نهايت حزب عدول كند. اغلب اعضاي احزاب در ايران به صورت صفر و صدي به مسائل نگاه مي‌كنند و حاضر نيستند به راحتي از مواضع سياسي خود عدول كنند. همچنين اجرا كردن برنامه‌هايي كه برخلاف ديدگاه‌هاي آنان است براي اين افراد سخت و دشوار است. اين در حالي است كه در كشورهاي پيشرفته افراد براي پيشبرد اهداف حزب و جريان سياسي خود دغدغه‌هاي فردي را ناديده مي‌گيرند. كشور انگستان كه قديمي‌ترين دموكراسي فعلي جهان را دارد، داراي با انضباط‌ترين احزاب است كه نشان‌دهنده روحيه دموكراتيك افراد در اينگونه جوامع است.

در اين كشور راي‌دادن نمايندگان مردم به صورت صد در صد حزبي است و نماينده نمي‌تواند به صورت متفرقه راي بدهد. اين در حالي است كه ما ايراني‌ها به راحتي حاضر نيستيم عقايد و دغدغه‌هاي فردي خود را به سود يك جمع و حزب كنار بگذاريم. با اين وجود من معتقدم راه‌حل اين مساله اين است كه مجموعه گروه ها در ايران مزايايي براي احزاب و كار جمعي در نظر بگيرند كه افراد را تشويق به كار جمعي و حزبي كنند. يعني كار جمعي و حزبي بايد به يك فرهنگ غالب سياسي در جامعه تبديل شود كه مورد احترام همه افراد جامعه قرار داشته باشد. دولت به تنهايي نمي‌تواند موانع تشكيل احزاب را در ايران از بين مي‌برد. ممكن است با مزايايي مانند پرداخت يارانه و تشكيل خانه احزاب به اين مساله كمك كند اما به تنهايي نمي‌تواند فرهنگ سياسي جامعه را تغيير بدهد. كاركرد احزاب در جامعه ايران نياز به دو اقدام مجزا دارد؛ نخست اينكه تكليف نظام انتخاباتي ما مشخص و دوم اينكه تكليف احزاب با مباني اعتقادي جامعه مشخص شود.

دولت آقاي روحاني در سه سال گذشته با فراز و نشيب‌هاي زيادي همراه بوده است. به نظر شما عملكرد آقاي روحاني در سه سال گذشته چه نقاط قوت و ضعفي داشته است؟
هر دولتي داراي نقاط ضعف و قوت است و دولتي نبوده كه هيچ گونه ضعفي نداشته باشد. با اين وجود به نظر من ما بايد اين سوال را مطرح كنيم كه اگر آقاي روحاني رئيس‌جمهور نمي‌شد و اقداماتي كه انجام داده را انجام نمي‌داد سرنوشت كشور به چه سمتي مي‌رفت. شايد دولت آقاي روحاني داراي نقاط ضعف باشد كه به نظر من نيز در برخي زمينه‌ها ضعف‌هايي دارد اما همين مساله كه سايه جنگ را از سر ملت ايران برداشت، به يك دستاورد مهم تاريخي دست پيدا كرد.

اگر آقاي روحاني براي همه انتقاداتي كه به وي وارد مي‌كنند راه چاره پيدا مي‌كرد اما نمي‌توانست سايه جنگ را از سر ملت ايران بردارد، در واقع هيچ كار مهمي نكرده بود. به همين دليل ما بايد فرصتي كه آقاي روحاني براي كشور به وجود آورده را ارج نهيم وگرنه بايد دوباره با چراغ در كوچه‌هاي تاريك به دنبال امثال روحاني باشيم كه تدبير لازم را در مديريت كشور داشته باشند. نكته ديگر اينكه آقاي روحاني موفق شده اقتصاد نابساماني را كه از دولت احمدي‌نژاد به ارث برده تاحدود زيادي كنترل كند و اجازه ندهد نابساماني‌ها ادامه پيدا كند. البته مردم با مشكلات زيادي روبه‌رو هستند و كسي نمي‌تواند منكر مشكلات معيشتي مردم شود.

با اين وجود تدبير آقاي روحاني در كنترل نابساماني‌هاي گذشته موثر بوده و از تشديد وضعيت جلوگيري كرده است. از نظر آزادي‌هاي مدني و سياسي نيز وضعيت نسبت به گذشته بهتر شده اما هنوز ايده آل نيست. فضاي دانشگاه‌ها و فضاي سياسي كشور نسبت به گذشته بهتر شده و تضارب آرا و آزادي انديشه شكل بهتري به خود گرفته است. آقاي روحاني در عرصه بين‌المللي نيز دستاوردهاي قابل توجهي داشته است. مهم‌ترين اين دستاوردها اين بود كه آمريكا را در عرصه بين‌المللي منزوي كرده و هيچ كشوري حاضر نيست با آمريكا عليه ايران همكاري كند. بدون شك اگر آقاي جليلي يا يك اصولگراي ديگر در انتخابات رياست‌جمهوري به پيروزي رسيده بود بعید بود به اين دستاوردها برسند و ايران وضعيتی مشابه ونزوئلا داشت كه۷۲۰ درصد تورم دارد.

استراتژي اصلاح‌طلبان براي انتخابات رياست‌جمهوري۹۶ چه بايد باشد؟آيا مخالفان دولت روحاني كه تلاش مي‌كنند وي نخستين رئيس‌جمهور چهارساله ايران باشد موفق خواهند شد؟
ما بايد بپذيريم كه رقيب سياسي از نظر ذاتي به دنبال رسيدن به اهداف خود است و طبيعي است كه به دنبال چهارساله شدن دولت آقاي روحاني باشد. ما هم اگر مي‌توانستيم دولت احمدي‌نژاد را چهار ساله مي‌كرديم. نكته ديگر اينكه در شرايط كنوني آقاي روحاني در جريان اصولگرايي هيچ رقيبي ندارد و خود اصولگرايان نيز به اين مساله آگاهي دارند. تنها كسي كه ممكن است بتواند بيشتر از ۱۰ ميليون رای كسب كند احمدي‌نژاد است كه اگر در انتخابات حضور پيدا كند ما با يكي از پرشورترين انتخابات تاريخ جمهوري اسلامي مواجه خواهيم بود.

در چنين شرايطي فضاي انتخابات دوقطبي خواهد شد و كساني كه قصد حضور در انتخابات را ندارند نيز به آقاي روحاني راي مي‌دهند تا مانع از تكرار اشتباهات گذشته شوند. به نظر من آقاي روحاني در سال۹۶ بدون مشكل خاصي به رياست‌جمهوري‌خواهد رسيد. اصلاح‌طلبان نيز به صورت كامل از آقاي روحاني حمايت خواهند كرد و بدیل ديگري در دستور كار خود قرار نخواهند داد.
ارسال نظرات
ناشناس
۱۰:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۸
روحاني محبوبيت ندارد
براي مردم چهكار كرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مهدی مهدی
۱۲:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۷
فرارو غیر قابل انتشارات رو منتشر کن تا همه ببینن چه نظراتی رو غیر قابل انتشار میکنی!!
ناشناس
۰۹:۳۸ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۷
انشا اله عبور خواهیم کرد. از تو هم بیزاریم.
ناشناس
۰۸:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۷
اونایی که میگن به روحانی رای نمیدیم و یک اصلاح طلب بیاد کاندید شه. محض اطلاعتون جریان اصلاحات هیچ ربطی به انقلاب اسلامی نداره و در حال حاضر تبدیل به اپوزسیون جمهوری اسلامی شده .لااقل اینکه بعد از وقایع سال 88 ماهیت خودشو نشون داد و به همین دلیل از صحنه سیاسی ایران حذف شد .اصولا نظام اجازه حضور در رده های بالا رو دیگه به این جریان نمیده. و اصلاحات برای زنده بودن ناچارست که خودشو بچسبونه به این و اون .اونوقت جالبه یک عده کاندید اصلاح طلب میخوان خخخخخخخخخ
ناشناس
۰۸:۵۴ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۷
اقايون خاتمي اصلاح طلب احمدي نژاد اصولگرا روحاني تدبير واميد را ديديم خاتمي صحبت از تمدن را اعلم كرد به اطرافيان خدمت نمود احمدي نژاد هسته اي را به سر مردم كوبيد هشت سال مردم را به سر كار گذاشت و مملكت را ويران كرد روحاني يك كليد بر داشت مردم را قول زد بالخيره هر كس بيايد از اينها الگو برداري خواهد كرد مثل اينها مسئول ستاديها يشان بكار خواهند گماشت و وام هاي بي حد حقوق سر سماوري خواهند داد
ناشناس
۰۸:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۸
خاتمی به اطرافیان خدمت نمود؟!
انصاف داشته باشید آقای محترم!
سینا
۰۸:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۷
این جمله جناب آقای تاج زاده عزیز که «مهم‌ترين اين دستاوردها اين بود كه آمريكا را در عرصه بين‌المللي منزوي كرده و هيچ كشوري حاضر نيست با آمريكا عليه ايران همكاري كند.» به نظرم چندان درست نیست..گرچه نظرات این سید بزرگوار بسیار ارزشمند اما ...
مهدی مهدی
۰۷:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۷
چقدر وضعیت خرابه که باید به آقای روحانی راضی باشیم!!! آقای تاج زاده عزیز با این اوصاف تا 1000 سال آینده هم حرف از زندگی خوب نمیشه زد
نصیر
۰۰:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۷
اکثر اصولگرایان علی رغم میل باطنی ،حاضرند بطور نسبی از روحانی حمایت کنند تا بلکه خود را در صحنه سیاسی کشور حفظ کنند. به عبارتی راهی برای ماندن ندارن!
مهدی
۲۳:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
جناب تاج زاده
با عرض سلام افتخار می کنیم کل در کشورمان مردان دلسوز و نستوه و با تدبیری چون جنابعالی وجود دارند.
درود بر تو که با تحمل آن همه ناملایمات همچنان پرچم دار پیشرفت این مملکت هستی
حمیدم
۲۲:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
جای نقدهای همواره سازنده و به جاتون خالی بود. خوشحالم از حضورتون
ناشناس
۲۲:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
روحانی رفتنی است
ناشناس
۱۹:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
"فاجعه هزاره سوم"در پستوی ذهن ایرانیان هوشیار دفن شده است و سفرهای زودرس انتخاباتی ایشان نمی تواند این جنازه متعفن را بازیافت کند.
خلیلی
۱۹:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
این احساساتهای بی منطق برخی از طرفداران هردو جریان سیاسی پدر مملکت و مردم رو دراوردند اینگار که دشمن همند تا هموطن بابا ول کنید تورو خدا دنیا داره با سرعت نور رشد میکنه اون وقت اینها اینجا افتادن به جون هم ببینید مصالح و منافع مملکت و مردم کجاست نه منافع حزبی و گروهی.
ناشناس
۱۹:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
مردم بالاخره یک فکری میکنن
ناشناس
۱۷:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
تهاجم فرهنگی روزنامه های زنجیره ای شبیه خون فرهنگی عبور از خاتمی مردم گول جناح ها رو نمیخورن ظهور یکی مثل احمدی نژاد ساد زیست مدیری که زیر حقوق کارگری حقوق میگیرد و روزی یک وعده غذا میخورد رجایی چندم معجزه هزاره ششصدم فتاح که نیست
ناشناس
۱۲:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۷
شبیخون درست است جناب.
محمد
۱۶:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
شما مسئولیت کارهای روحانی رو به عهده میگیری؟!
عمرا اگه بهش رای بدم،یه اصلاح طلب واقعی کاندید بشه و سفت و سخت ازش حمایت کنید،دیگه رای قرضی نداریم!!
رضا ق
۱۱:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۷
اصلاح طلب واقعی؟ مثلا مطهری یا پزشکیان یا شایدم کواکبیان؟!
ناشناس
۱۶:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
ظاهرا هنوز دو زاری تون نیفتاده بعد از چهل سال!!
کلا از شعار دهی باید عبور کنیم ...
سید علی
۱۶:۲۸ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
اصلاح طلبان در بین مردم جایی ندارند.محافظه کاری انان حال مردم را بهم زده.
ناشناس
۲۰:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
درد و بلای اصلاح طلبان بخوره تو سر اختلاس طلبان!
ناشناس
۱۱:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۷
هر کسی که مخالف اصلاح طلب ها باشد که حتما نباید طرفدار اختلاس گرها و دلواپس ها باشد
سید علی
۱۶:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
اصلاح طلبان در بین مردم جایی ندارند.محافظه کاری انان حال مردم را بهم زده.
رضا
۱۱:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۷
جریان اصلاحات با نابودی حزب مشارکت و مجاهدین هویت خودش را از دست داده و فـقـط به عنوان پیاده نظام برای جریان اعتدال انجام وظیفه می کند و ....
ناشناس
۱۶:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
روحانی رفتنی است محافظه کار سیاسی و اقتصادی ایشان باید برود....
مهدی
۱۵:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
جمع کن بابا! این اصلاح طلبای ایرانی ورشکسته ترین نیروهای سیاسی ایران هستند.بدون هیچ گونه استراتژی فقط با زیستن در شکاف بد و بدتر دارن زندگی سیاسی خودشون رو ادامه میدن....
میر رستم میرشکار
۱۷:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
دو حذب ساختگی هاشمی اصلاح طلبان واصولگرایان .....اقای احمدی نژاد (ویرانگر)رو هاشمی رفسنجانی بهرمانی باعث به ریاست جمهور رسیدنش شد
madjid
۱۷:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
خوب شد ( زیستن در شکاف) رو پریشب توی صفحه 2 بی بی سی شنیدی ، والا معلوم نبود چه کلمه ای جاش میذاشتی.
ناشناس
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۷
من نمیدونم طرفدارهای به اصطلاح اصلاح طلب ها تا کی میخواهند خودشان را گول بزنند که اینها با دلواپس ها تفاوت دارند
ناشناس
۱۵:۲۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۷
کاملا با مهدی موافقم.
جناح اصلاح طلب به بن بست کامل رسیده.
یکدانی
۱۵:۳۸ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
شما ازادی خودتون رو مدیون ایشونی؟
یک بنده خدا
۱۵:۵۸ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
تاج زاده به هیچ کس دینی ندارد.
ناشناس
۱۵:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
اما اقای روحانی به رای مردم احترام نذاشت..
ناشناس
۱۵:۰۱ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
هفت سال توی زندان فکر کردی به این نتیجه رسیدی؟
ناشناس
۱۵:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
هفت سال مدت کمی نیست
ناشناس
۱۶:۱۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
آقای روحانی نه در بعد سیاسی و نه در بعد اقتصادی هیچ کاری از پیش نبرد فقط و فقط شعار و محافظه کاری
مهدی
۰۹:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۷
کسانی که در این مقطع حساس عبور از روحانی را مطرح می کنند مطمن باشند که مردم از آنها عبور خواهند کرد. زنده باد دولت تدبیر و امید.