فرارو- هیچکداممان به طور کامل نمیدانیم که هر روز چه بلایی بر سر محیط زیستمان میآید. اما مدتی است که به گوش همه ما رسیده که "آب خیلی خیلی کم است!" شاید بسیاری از ما ترسیدهایم و شاید بسیاری دیگر گفتهایم "تقصیر ما نیست!" اما آنچه که باید باور کنیم نقطهای است که در آن قرار گرفتهایم؛ نقطه بحران و درست در نزدیکی "جنگِ آب". در این نقطه چهکار میتوان کرد بهجز نجات آب؟
چندیپیش نشست بحران آب و مسئولیتهای مدنی برگزار شد. انوش اسفندیاری –دبیر و عضو شورای اندیشکده آب- در این نشست گفت "مردم مسئله آب را مشکل دولت میدانند و نه مشکل خودشان". او در این جلسه که با حضور کارشناسان محیط زیست و برخی مسئولین برگزار شد خواستار تبدیل مسئله آب به مسئلهای اجتماعی شد.
مسئولین و برخی کارشناسان تاکید دارند تا زمانی که بحران آب به مسئلهای برای مردم تبدیل نشود، نمیتوان از آن بیرون آمد و از طرف دیگر فعالان محیط زیست و کارشناسانی دیگر از بیتوجهی و مسئله نبودن بحران آب برای مسئولین سخن میگویند و معتقدند اینکه آب برای دولت هنوز بدل به مسئله نشده و در حد شعار، سخنرانی و هشدار باقی مانده ریشهای بس طویل دارد. حسین آخانی –استاد دانشگاه تهران و کارشناس محیط زیست- میگوید "قاعدتا صرفهجویی و توجه به کمآبی از طرف مردم اهمیت دارد، اما مهمتر آن است که دولت دلایل شکلگرفتن بحران آب را ریشهیابی و آنها را متوقف کند".
تعداد زیادی از کارشناسان و فعالان، بیعملی دولت و مسئولان را با میزان مصرف آب در بخش کشاورزی میسنجند. آنها میگویند تا وقتی میزان هدررفت آب در این بخش بسیار بیشتر از بخشهای دیگر است، هشدارها و درخواست صرفهجویی از مردم تاثیری نخواهد داشت. حمید احمدی –دکترای آبیاری و حفاظت آب- در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: به جرات میتوان اذعان کرد مقصر اصلی در ایجاد بحران فعلی آب در کشور که زنگ خطر واردات آب را نیز به صدا درآورده، نه مردم بلکه سوءمدیریت و بیبرنامگی وزارت جهاد کشاورزی است.
محمد درویش نیز با ارائه آماری نشان میدهد که مصرف آب شُرب درصد کمی از میزان آب قابل استفاده موجود را به خود اختصاص داده است. معاون آموزشی رئیس سازمان حفاظت محیط زیست میگوید "مجموع آب قابل شرب مورد استفاده از سوی 78 میلیون ایرانی حدود 6 درصدِ آب قابل استفاده ایرانیان است. اگر فرض کنیم آب قابل استفاده ایران سالانه حدود 120 میلیارد متر مکعب است، این رقم بین 6 تا 8 متر مکعب در سال بیشتر نخواهد بود".
درویش همچنین برای آنکه روند مصرف آب در جامعه را تغییر داد پیشنهاد میدهد که ابتدا دولت باید اقداماتی انجام دهد، تا مردم متوجه شوند این مساله برای دولت مهم است.
دولت واقعا نگران "آب" است؟
با این وجود، مسئلهبودن "آب" برای دولت و مسئولین اما بیش از هرکجای دیگر در اخبار و در سخنان مسئولین دیده شده است. سال گذشته با جدیشدن معضل کمآبی در کشور مسئولین به تکاپوی بیشتری افتادند، تا جایی که رییس جمهور از کابینه خود خواست تا سوگندی محیط زیستی بخورند و آن را فراموش نکنند. هرچند که سخن از بحران آب و نگرانی از آن در میان مسئولین پررنگ است، اما آیا آنان در عمل چقدر نشان دادهاند که بحران آب برایشان یک مسئله واقعی است؟
برای پیبردن به اهمیت موضوع آب چه در میان مردم و چه مسئولان با حسین رفیع –فعال محیط زیست و عضو NGO "بچههای آب"- صحبت کردیم. حسین رفیع در گفتگو با فرارو "در ابتدا این سئوال را مطرح میکند که آیا دولت اصلا فکر میکند آب مسئله هست یا نه"؟
رفیع گفت: باید ابتدا نگاهی به اقدامات دولت بیاندازیم و پس از آن ببینیم که نقش مردم در بحران آب چیست. همین امسال 119 سد در کشور در حال تکمیل است و 540 سد دیگر در دست مطالعه است؛ اما مسئولین از خود نمیپرسند تاسیس سد برای کدام آب؟ برای کدام دخیره آبی؟ در چنین شرایطی و با این اقدامات این طبیعی است که اگر از مردم بخواهیم آب را تبدیل به مسئلهای برای خودشان بکنند بازخوردی منفی ببنیم.
این فعال محیط زیست در ادامه تصریح کرد: در حال حاضر برنامهای توسط صداوسیما در حال پخش است که کمپینی به راه انداخته و تاکنون هزاران نفر در آن عضو شدهاند، بنابراین برچه اساسی باید بگوییم آب مسئله مردم نیست؟
حسین رفیع با ارائه آماری از عملکرد اشتباه دولتها در مدیریت آب اظهار کرد: سیستم آبرسانی شهرهای بزرگ ما به پیش از انقلاب بازمیگردد و این یعنی آنها فرسوده شده و منجر به هدررفت آب میشوند. تنها در شهر تهران 28 درصد هدررفت آب مربوط به انتقال آب میشود؛ حال آیا مردم محق هستند که این هدررفت به گردن آنها انداخته شود؟
وی در ادامه تصریح کرد: میزان آبی که به داخل شهرها میآید 6 الی 7 درصد است، با صرفهجویی ما نهایتا این میزان را میتوانیم به 3 درصد کاهش دهیم. این در حالی است که اگر به جای اینکار دولت کانال سه و چهار سدها را بسازد و یا مشکل کانال سه و چهار برخی سدها را حل کند 35 درصد در هدر رفتن آب صرفهجویی خواهد شد.
عضو NGO بچههای آب همچنین با اشاره به تقلید کودکورانه ما از سیستمهای غربی گفت: پیروی کورکورانه ما از تکنولوژی غربی در امر سدسازی اشتباه بزرگی بوده است. چرا که بهدلیل اقلیم کشور ما آفتابی که در فصلهای گرم به سدهای ما میتابد 35 تا 40 درصد آب جمعشده را تبخیر میکند.
حسین رفیع ضمن توضیح درباره انجام کار فرهنگی در زمینه "آب" در ادامه گفت: متاسفانه کار فرهنگی مدیران ما در مرحله حرف و سخن باقی مانده است. در حال حاضر NGOهای زیادی وجود دارند که بر روی "آب" کار میکنند، این درحالی است که هنوز در وزارت نیرو که مسئول است سیاست، برنامه و یا سرفصل بودجهای خاصی در زمینه فرهنگسازی دیده نمیشود.
وی تصریح کرد: متاسفانه ما تنها در حال شعار دادنیم. آیا ما دیدهایم که روابط عمومی آب منطقه تهران اقدامی فرهنگی در 5 سال اخیر کرده باشد؟ و یا آیا اقدامات زیادی که اداره آب و فاضلاب در حال انجام آن بود تداوم داشت؟ آیا این اقدامات بازبینی و مورد نظرسنجی قرار گرفت؟ متاسفانه سازمانهای مربوطه یا کار فرهنگی نمیکنند یا این کار صورتی نمایشی دارد و یا اینکه روش آن صحیح نبوده است.
حسین رفیع، فعال محیط زیست، در انتها گفت: اینکه گفته میشود جنگ آب در راه است، یک حقیقت است، کمااینکه همین حالا هم در شهرهایی مانند یزد، خوزستان، سیستان بلوچستان و... چالش آب وجود دارد. صراحتا باید بگویم اگر اقدامی در زمینه بحران آب انجام ندهیم و تنها حرف بزنیم با مسائلی بزرگتر روبرو خواهیم شد؛ مسائلی که از هر دشمن و توافق بیرونی مهمتر و سختتر است.
1- استفاده از آب شیرین کنهای بسیار بسیار متعدد در دریای عمان و خلیج فارس و انتقال آب به داخل کشور.
2- اجبار کشاورزان به استفاده از سیستم آبیاری قطره ای (با وام بانکی یا هر روش دیگری) و جلوگیری از کاشت در صورت عدم همکاری کشاورز.
هر دو تا راهکار هم پروژه های بزرگ و پر هزینه ای هستن و در حد پروژه های ملی و با حساسیت بالا باید پیگیری بشن. حتی اگه لازمه باید یارانه همه رو قطع کنن و هزینه این دو تا پروژه بکنن. وگرنه دخل همه مون بزودی میاد.
وضعيت از حالت بحران هم بدتره . فقط خدا خودش كمك كنه.
یه کانالی کشیده بشه از دریای خزر به سمت مرکز ایران.کانالی مثل کانال پاناما که بشه تنظیم کرد میزان ورود آب به کانال رو.یه دریاچه وسیع در منطقه مرکزی ایران ایجاد کرد.با توجه به گرمایش زمین هم آب دریای خزر همیشه از طریق آبهای آزاد جایگزین میشه.با توجه به مطالعاتی که صورت میگیره از خاک و سنگ برداشته شده کوهی در کنار دریاچه ایجاد میکنیم و کوهپایه رو مملو از گیاه و درخت میکنیم.تبخیر آب دریاچه و وجود جنگل بعد از مدتی آب و هوای ایزان رو معتدل میکنه با توجه به اینکه این دریاچه در مرکز ایران ایجاد میشه.این متونه یه پروژه ملی اضطراری تعریف بشه و ظرف دو سه سال عملی بشه.
نمیدونم چرا فرارو امروز کامنت نمیذاره؟
حالا این کار رو هم بر فرض انجام دادیم. رشته کوه البرز رو چه جوری میخوایم تخریب کنیم و کانال رو رد کنیم؟! این یعنی بازهم تخریب بیشتر طبیعت.
کلا یک چیز قطعی و مسلمه. هر چیزی که باعث دستکاری در طبیعت بشه عوارض جبران ناپذیری داره. مثل همین طرح.
که بی آب ماندند کور و کچل
فردوسی
برای ذخیره آبی که در زمستان باعث سیلاب میشود
اینهمه ماشاالله متخصص و کارشناس داریم یعنی یکیشون نمیدونه بخش کشاورزی با مصرف 94 درصد آب شیرین عامل اصلی خشک شدن چاهها و قنواته؟ تو یک کشاورزی سنتی کشاورز آب واسش مجانیه همینجور زیر آفتاب دریای آبو تو کانالهای خاکی میبرن سر کرتهای هندوانه و گوجه فرنگی و غیره. بعد 90 درصد تولید کشاورزی از نوع درجه یک و با قیمت بسیار نازلتر از جنسهای درجه 2 و 3 داخل صادر میشه که عمده اش میره عراق جون. حالا صبر کن تا این خیانت به منابع آبی خودشو نشون بده تازه شروعشه.
تا تونستن بردن اون ور اب با اختلاس (یا درست ترش با دزدی)
وای جنگل را بیابان می کنند
در حال حاضر بخش عمده منابع آبی جنوب غرب ایران در پشت سدهای برقابی ذخیره می شود در حالی که ساکنان این مناطق از کمبود آب آشامیدنی در رنج هستند و با تانکر آبرسانی می شوند.
سد سیمره را 17 سال طول کشید که بسازیم، آنهم برای تولید 400 مگاوات برق در حالی که با هزینه چند هزار میلیاردتومانی آن؛ می شد چندین نیروگاه گازی 500 مگاواتی را در طی سه سال ساخت.
درعوض آب رود سیمره را می شد برای رونق کشاورزی لرستان و ایلام و خوزستان استفاده کرد.
وزارت نیرو همچنان درگیر آمارهای خیالی دهه چهل و 50 است.
براساس این داده ها خروجی روان آب های لرستان که سرشاخه اصلی دو حوره کرخه و دز محسوب می شود 12 تا 13 میلیارد متر مکعب در سال است، اما واقعیت های میدانی میگوید حداکثر سه تا چهار میلیارد.
این بیت را برای آب مصداق بدانید که اگر نباشد (که نیست) جانه خواهد رفت. هفته گذشته مقاله ای از سازمان بهداشت جهانی می خواندم که بر اساس آن در 35 سال آینده 18 استان ایران خشک خواهد شد. در آن زمان چیزی به نام شیر حمام وجود نخواهد داشت که 20 یا 30 دقیق آب سرازیر باشد - در آن زمان ماشین شستن پدر و فرزند خاطره ای مربوط به گذشته است - در آن زمان پوست مردم ایران بعلت خشکسالی پیرتر و چروکیده تر است - در آن زمان برای بطری آب مردم با هم خواهند جنگید و دعواها را خواهیم دید. پس همه ما مسئول هستیم . از شیر آب آشپزخانه که مدام باز است تا کارخانه ها و کشاورزی همه و همه مسئول هستیم .
مناسب است همانطور که 10 سال پیش برای بستن کمربند ایمنی برنامه های و حتی جرایمی مقرر شد برای آب آموزشهای مختلف به خود و فرزندان بدهیم .
شهریار و ژنرال!
گلزار و قیصر و مهران مدیری و ...!
پورشه و حساب بانکی!
آقازاده ها و احمدی نژادی ها!
و سیاست بازی و دلواپسی و ...!
برای ما ایرانی ها مهم است.
آب هیچ اهمیتی نداره. شیر را تا ته هم باز بگذاریم همیشه توش آب هست.!
ولی تو 30 سال فاتحه ش خونده شد!