صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۸۲۸۶
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۸ - ۱۷ بهمن ۱۳۸۹

در پی خطبه های مهم رهبر انقلاب در نمازجمعه این هفته، حسین شیخ‌الاسلام،مدیركل بین‌الملل مجلس شورای اسلامی و معاون سابق وزارت خارجه و سفیر اسبق ایران در سوریه طی تحلیلی در سایت khamenei.ir به تحلیل چرایی زمانی و مكانی این خطبه ها پرداخت:

موج بیداری اسلامی از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به موج فراگیری تبدیل شد؛ چراكه ایران یك نمونه موفق و مترقی در تمرین مردم‌سالاری دینی محسوب می‌شد. در این میان قانون اساسی و مردم‌سالاری دینی در ایران جزو ویژگی‌ها و خصوصیاتی است كه در واقع درگیری و دشمنی اصلی غرب با ما هم در این دو محور بارز می‌شود. به‌طور مثال مردم منطقه خاورمیانه می‌خواهند اراده و سرنوشت خودشان را با اختیار خودشان نوشته و تدوین كنند اما غربی‌ها این مسئله را نمی‌پسندند و می‌گویند كه این منطقه باید براساس مصالح و منافع ما حركت كند و سرنوشتش شكل بگیرد.

نكته مهم دیگری هم كه باید به آن توجه كنیم این است كه طبیعت و هویت اصلی مردم منطقه خاورمیانه براساس اسلام شكل گرفته است و دین اسلام برای این ملت‌ها همیشه راه‌حل مشكلات و پاسخی به مسائل‌شان بوده است. شما مردم مصر را می‌بینید كه چگونه در این چند روز علی‌رغم فشارهای وارده، از نماز جماعت‌شان غافل نمی‌شوند. این صحنه‌ها باارزش هستند و هیچ‌گاه از ذهن محو نمی‌شوند. انقلاب اسلامی در منطقه خاورمیانه به بهترین شكل موجبات عزت یافتن را فراهم كرده است. حزب‌الله لبنان سرمشق و نمادی از ایران و امام(ره) و انقلاب است و همین موجب عزت یافتنش شده كه نتایج آن را امروز می‌بینیم.

حماس هم كه به نوعی متأثر از ایران، امام(ره)، انقلاب و حزب‌الله است، به‌واسطه نبرد بیست و دو روزه به یك عزت و جایگاه ویژه در جهان دست یافت. این روند عزت همچنان ادامه دارد.

چرا نماز جمعه؟
در تحلیل خطبه‌های نماز جمعه رهبر معظم انقلاب باید به این نكته توجه داشته باشیم كه بخشی از خطبه‌های ایشان به زبان عربی و خطاب به مسلمین جهان و به‌خصوص ملت‌های مصر و تونس خوانده شد. این بیان‌كننده همدلی و همدردی بیشتر و پشتیبانی ملت ایران از ملل تونس و مصر است و نیز نشان‌دهنده آن است كه تنها نیستند و ملت ایران با همه عظمتش در كنار آن‌هاست. از طرفی وقتی عالی‌ترین مقام ایران از تریبون مهمی مثل نماز جمعه با آن‌ها صحبت می‌كند، این خود بستری مناسب و فضایی عالی برای به تحرك واداشتن هرچه بیشتر مردم این كشورهاست.

اما از لحاظ زمانی نیز رهبر معظم انقلاب می‌توانستند از راه صدور پیام یا سخنرانی در چند روزی كه این اتفاقات رخ داده است موضع‌گیری خود را اعلام كنند. اما ایشان دهه فجر را كه سمبل و قله مبارزات مردم مسلمان خاورمیانه علیه استكبار و پیروزی آن‌هاست، انتخاب كردند. این نكته بسیار مهمی است كه نباید از آن غافل شد.

نكته قابل توجه دیگر در سخنان رهبر انقلاب، خطاب قرار دادن مردم دو كشور و برشمردن مشكلات و رنج‌هایشان در طول سال‌های گذشته بود كه بر همین اساس آن‌ها را به حركت و تلاش بیشتر و همه‌جانبه‌تر و همچنین شناخت بیشتر سردمداران مستبد و ظالم‌شان فرا خواندند.

بر همگان روشن است كه نظام سلطه با استفاده از توانایی‌های منطقه خاورمیانه خصوصاً نفت، موفق گردید تا سلطه خودش را بر كل جهان حاكم كند. یكی از دلایل ایجاد اسرائیل هم این بود كه نفت و جریان نفت این منطقه و علی‌الخصوص كنترل دو آب‌راه مهم یعنی كانال سوئز و تنگه هرمز را در دست بگیرند. این مسئله در حال حاضر به مخاطره افتاده است و موجب شده تا توازن قوا به ضرر كشورهای مستكبر برهم بخورد و آینده دیگری را برای خاورمیانه رقم بزند.

اسرائیل، نگران‌تر از همیشه
رهبر انقلاب امروز در بیانات‌شان به نكته ظریفی اشاره كردند كه توجه به آن حائز اهمیت است. ایشان گفتند: «امروز شاید بیش از خود مسئولین فرارى تونس و مصر، اسرائیلى‌ها نگران این حوادثند. اسرائیلى‌ها و دشمنان صهیونیست بیش از همه نگرانند. اینها می‌دانند كه اگر مصر از همپیمانى با آنها دست بكشد و در جایگاه حقیقى خود قرار بگیرد، چه اتفاق عظیمى در این منطقه خواهد افتاد؛ همان پیش‌بینى‌هائى كه امام بزرگوار ما می‌كردند، تحقق پیدا خواهد كرد. لذا حوادث، فوق‌العاده مهم است.»

در مورد این نگرانی اسرائیل باید به این نكته اشاره كنیم كه ملت مصر به خوبی می‌داند كه عامل اصلی تحقیر و ظلمی كه در این چند سال متحمل شده‌اند، خصوصاً بعد از امضای عهدنامه ننگین «كمپ دیوید»، رژیم صهیونیستی بوده است. در تحولات و مشكلات اخیری هم كه رخ داده است، نقش مبارك و سیستم امنیتی و سیاسی او كاملاً آشكار و بارز است. حسنی مبارك شخصاً یكی از عوامل ایجاد شكاف در داخل فلسطین و مشكلات فعلی این سرزمین خصوصاً در نوار غزه محسوب می‌شود و این موضوعی بود كه مردم مصر در چند سال گذشته از آن رنج فراوانی بردند.

اسرائیلی‌ها هم در حال حاضر متوجه شدند كه در چند سال گذشته بیش از هر كسی این رژیم مصر بوده است كه امنیت و پشتیبانی از آن‌ها را تأمین كرده است. اگر مبارك ساقط شود این امنیت نه تنها از بین خواهد رفت بلكه مصر به یك جبهه مقاومت همچون حماس در مقابل اسرائیل تبدیل خواهد شد؛ حماسی كه در مقابل این همه آتش و هجوم اسرائیل خم به ابرو نیاورد. حال مردم غزه یك میلیون نفر بودند ولی حالا بیش از هفتاد میلیون مصری در مقابل اسرائیل خواهند ایستاد و حق خودشان را مطالبه می‌كنند.

اسرائیل در حال حاضر به نابودی خودش نزدیك می‌شود. زمانی امنیت داخلی اسرائیل به خاطر موشك‌های حزب‌الله لبنان و حماس زیر سؤال رفته بود اما در حال حاضر از لحاظ سیاسی و آرایش منطقه‌ای و نیرو‌های موجود، دیگر پشتوانه محكمی نخواهد داشت. از نظر نظامی نیز نه تنها اسرائیل قدرت گذشته را ندارد، بلكه خودش در خطر قرار گرفته است و اگر درگیری را شروع كند سرنوشت نامعلومی خواهد داشت.

از لحاظ سیاسی هم به همین ترتیب است. چراكه اگر تهاجم سیاسی را شروع كند ـ حتی اگر مصر تغییر جدی نداشته باشد ـ نمی‌تواند به پشتوانه‌های سیاسی‌اش مثل قبل حساب باز كند. در دوران جنگ بیست و دو روزه غزه لااقل مصر و بقیه كشورهایی كه امروز رایحه خوش اسلام‌گرایی در آن‌ها پیچیده است، از لحاظ سیاسی پشت‌سر اسرائیل ایستادند ولی الان دیگر خبری از آن‌ها نیست و اسرائیل برای فعالیت‌های آینده خود در خاورمیانه هم‌پیمانان قدرتمند و قابل اتكایی مثل قبل نخواهد داشت و تنها خواهد بود. این امر یعنی نزدیك شدن به مرگ و زوال كامل رژیم صهیونیستی.
ارسال نظرات