صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۸۹۷۴۲
نوربرت الیاس جامعه‌شناس شهیر آلمانی در تحلیلی اجتماعی فوتبال را ادامه جنگ‌های قبیله‌ای و خشونت‌های مرسوم جوامع سنتی دانسته است. او معتقد است، فوتبال در عصر مدرن به نوعی جایگزین رقابت‌های خشونت‌آمیز و گاهی متوحشانه‌ی جوامع بدوی شده است.
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۵ - ۰۹ آذر ۱۴۰۱

شعیب خسروی؛ در عصر حاضر که امکان برتری‌جویی ملی برای عامه‌ی مردم، آن هم در قالب خشونت‌آمیزش وجود ندارد، فوتبال فراتر از جذابیت‌های درونی خود به صورت الگویی جهت ارضای نیاز‌های روانی و سلطه‌جویانه‌ی انسان معاصر پدیدار می‌شود.

جام جهانی فوتبال که بزرگترین و معتبرترین گردهمایی در این رشته ورزشی است، منتخبی از متنوع‌ترین فرهنگ‌های جهان را در قالب کشور‌ها و سرزمین‌هایی در یک کشور واحد به مبارزه‌ای یک ماهه فرا می‌خواند. تقابل فرهنگ‌های مختلف که بخشی از آن در قالب تیم‌های ورزشی و در زمین مسابقه نمود پیدا می‌کند و بخش اعظم آن در رفتار، ظاهر، مناسبات و اعمال تماشاگران چه هنگام برگزاری مسابقه و چه قبل و بعد از آن جلوه گر می‌شود به انحا مختلف یادآور دیدگاه الیاس است. همین رفتار‌ها به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه قسمت بزرگی از جذابیت این جشنواره فوتبالی را برای بینندگانش در سرتاسر جهان تضمین می‌کند.

مناسک و قواعد پنهانی که برای این جام جهانی (بعضاً خارج از خواست و اراده فیفا به عنوان برگزار کننده آن) در نظر گرفته شده است، همه در همین دایره مفهومی تعریف می‌شود. از همان آغاز و قبل از ورود به مسابقات نقش ملیّت و تلاش برای تکیه بر قوّت‌های فرهنگی و پیشنه‌ی درخشان تاریخی و اجتماعی از جانب کشور‌های شرکت به صورت پررنگ خودنمایی می‌کند.

بی‎جهت نیست که حاکمیت سیاسی هر کشور نیز تا آنجا که در حیطه‌ی اختیارات مجاز آن است، برای برجسته کردن این امتیازات مداخله می‌کند. این امر در قالب مصادیق گسترده‌ای بروز پیدا می‌کند؛ برای نمونه کشور‌های شرکت کننده هر یک با شعاری منحصر به فرد که به صورت فشرده معرّف قدرت فرهنگی آن کشور است، وارد گود می‌شوند.

لباس ورزشی هر تیم به شکلی طراحی می‌شود که شناسه‌ی یک یا چند وجه از امتیازات آن کشور باشد، از طرف دیگر تماشاگران به صورت غریزی با آوردن نماد‌های ویژه‌ای به ورزشگاه‌ها و مکان‌های عمومیِ نمایش مسابقات و در عین حال سر دادن شعار‌هایی ک اغلب فراتر از فوتبال هستند در پی شناساندن خصیصه‌های مختلف ملیت خود و القای برتری آن هستند.

این امر هر دوره در قیاس با دوره‌های قبل این مسابقات، بیشتر برجسته می‌شود و تقابل‌های فرهنگی و حتی نژادی علی‌رغم سخت‌گیری‌های فیفا در ممنوعیت فعالیت‌های نژادپرستانه در فوتبال بیشتر می‌شود. از این نظر باید یکی از دلایل محبوبیت روزافزون فوتبال و به ویژه جام جهانی را در همین نکته جست؛ یعنی هر چه فوتبال و جام جهانی با مسایل بنیادین و احساسات برتری جویانه‌ی ملت‌ها در هم می‌آمیزد، حتی در بین تماشاگرانی که چندان با این رشته ورشی عجین نیستند، اقبال پیدا می‌کند.

تلاش‌های فیفا و برزگزارکنندگان این مسابقات برای دور کردن فوتبال از سیاست و تعریف صلح و آشتی در بین ملت‌ها به عنوان هدف آن، در واقع نشان از آگاهی این نهاد به این مقوله دارد که فوتبال در سطح جام جهانی همان میدان جنگی است که گلادیاتور‌های قدیم با در دست داشتن بیرق قبیله‌ی خود در میان هیاهو و عربده‌های تماشاگران خشمگین در جستجوی برتری همه جانبه بر رقیبان خود بودند.

ارسال نظرات