صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۵۳۹۷۸
از عشق انس حقانی به بایرن مونیخ تا راه اندازی دوباره گشت‌های پلیس اخلاقی
طالبان با شدت بیشتری حکومت می‌کنند زنان را سرکوب می‌کنند و گشت‌های پلیس اخلاقی را در کابل اداره می‌کنند. اکنون آنان از جهان درخواست می‌کنند که به افغانستان در یکی از بدترین برهه‌های تاریخی بحران گرسنگی کمک کنند. آیا غرب باید با این گروه اسلام گرا همکاری کند؟
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۲ - ۲۱ خرداد ۱۴۰۱

فرارو- سوزان کوئلبل گزارشگر پرسابقه از مناطق جنگی و مراکز بحران در بالکان، خاورمیانه، جنوب و شمال آسیا بوده است. او روزنامه نگار، مدرس و خبرنگار آلمانی در حوزه بین‌المللی است. او از اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی برای نشریه آلمانی "اشپیگل" از مناطق جنگی و بحرانی از جمله از یوگسلاوی سابق، افغانستان، پاکستان، عراق، ایران، سوریه و کره شمالی گزارش داده بود. هم چنین، او چندین مصاحبه با سران کشور‌ها و دولت‌ها از جمله با "بشار اسد" رئیس جمهور سوریه، "عمر البشیر" رئیس جمهور اسبق سودان، "حامد کرزی" رئیس جمهور اسبق افغانستان، "پرویز مشرف" و "آصف علی زرداری" از رهبران سابق پاکستان و "حیدر العبادی" نخست وزیر اسبق عراق داشته است. او در سال ۲۰۱۴ میلادی برنده جایزه آزادی برای گزارش هایش در مورد جنگ داخلی در سوریه و کره شمالی شد. آخرین کتاب او تحت عنوان "پشت پرده پادشاهی: در داخل عربستان سعودی جدید تحت رهبری ولیعهد محمد بن سلمان" بوده که در سال ۲۰۲۰ میلادی چاپ شد. این کتاب برنده جایزه بین المللی کتاب نمایشگاه جهانگردی برلین یا ITB ۲۰۲۰ شده است.

به گزارش فرارو به نقل از اشپیگل؛‌ ساعت اندکی از ۹ صبح گذشته و "نجیب‌الله خاکسار" اولین مینی‌بوس آن روز را متوقف می‌کند. مینی‌بوس زرد مملو از مسافرانی است که با توقف سریع راننده و ترمزی شدید در یک محدوده ترافیکی در کابل به سمت جلو پرتاب می‌شوند. خاکسار به راننده مینی‌بوس می‌گوید باید از سلامت اخلاقی زنان مسافر و رعایت شئونات توسط آنان اطمینان حاصل کند. او می‌گوید:"تنها یک بازرسی معمولی است. لطفا در‌ها را باز کنید".

خاکسار برای پلیس مذهبی طالبان کار می‌کند. او عمامه‌ای به رنگ روشن بر سر و لباسی سفید بر تن دارد و بی‌شباهت به پزشکی نیست که راه‌اش را گم کرده باشد. نهادی که او در آن مشغول به کار است عنوان نسبتا دشوار "وزارت ترویج امر به معروف و نهی از منکر" را یدک می‌کشد. پس از ۲۰ سال وقفه، این وزارتخانه بار دیگر به دنبال خروج نیرو‌های غربی از افغانستان در پاییز گذشته کارش را از سر گرفت. صبح امروز خاکسار به همراه سه تن از همکاراناش در محدوده رفت و آمد خودرو‌ها در ده "مازنگ" در غرب پایتخت افغانستان فعال شده تا فرمان جدیدی را اجرا کند: از ماه مه زنان در امارت اسلامی افغانستان موظف هستند علاوه بر پوشیدن لباس کامل صورت خود را کاملا پنهان کنند. حتی مجریان و گویندگان زن نیز باید حجاب را رعایت کنند و به تعداد معدودی از زنان که هنوز در تلویزیون افغانستان حضور دارند دستور داده شده که صورت شان را بپوشانند و تنها چشمان شان معلوم باشد. وظیفه خاکسار اکنون حفاظت از فضیلت شهر است. او یکی از صد‌ها نیروی مجری قانون است که توسط طالبان برای اعمال نظم و ترس از خدا در کابل مستقر شده اند.

راننده مردی لاغر اندام با ژاکت پشمی کهنه می‌گوید:"در اتوبوس من همه زنان حجاب را رعایت کردهاند". او قدری نا آرام به نظر می‌رسد. مسافران‌اش سکوت می‌کنند. یک زن با لباس مشکی و بلندی که تا زمین می‌رسد به سرعت لباس را روی صورتاش پایین می‌کشد. خاکسار به مسافران مرد دستور می‌دهد که بایستند تا مطمئن شود که همه زنان صندلی دارند. سپس به مسافران می‌گوید:"بسم الله، از یکدیگر فاصله بگیرید"! سپس به اتوبوس اجازه می‌دهد تا به راه خود ادامه دهد. خاکسار اساسا نماینده دولت افغانستان در آن منطقه است: فروتن، سخت گیر و در صورت لزوم با قدری مدارای مردانه. این گونه است که حاکمان جدید قدرت را به شدت به نمایش می‌گذارند و در بسیاری از چهارراه‌ها و محله‌های کابل در زندگی روزمره مردم مداخله می‌کنند.

نیروهای پلیس امنیت اخلاقی در کابل 

با این وجود، ۹ ماه پس از تسلط طالبان واقعیت بغرنج‌تری وجود دارد: دولت و به طور خاص بانک مرکزی ورشکسته هستند و نمی‌توانند کاری انجام دهند. این وضعیت تا حدی محصول عملکرد یک طالب است که رئیس تازه منصوب شده بانک مرکزی محسوب می‌شود. او دانش اندکی درباره اعداد و ترازنامه‌ها دارد. گرسنگی در بسیاری از نقاط افغانستان به ویژه در شمال شرق جایی که سازمان ملل گزارش می‌دهد که وضعیت فاجعه بار است بیداد می‌کند. گزارش‌هایی وجود دارند مبنی بر آن که پدران افغان پسران خود را به عنوان برده و دختران خردسال شان را به عنوان عروس پیشنهاد و عرضه می‌کنند تا بتوانند شکم بقیه اعضای خانواده را سیر کنند. تنها چند کیلومتر آنسوتر از محدوده تحت نظارت خاکسار، در بیمارستان "ایندیرا گاندی" نوزادانی با شکم‌های متورم شده ناشی از گرسنگی تحت درمان هستند. طالبان هنوز چاره‌ای برای بدبختی و کمبود غذا پیدا نکرده‌اند.

هزاران افغان در حال انجام سفر مرگبار برای فرار از کشور با خودرو یا مینی‌بوس هستند و در نهایت از مرز جنوب غربی با پای پیاده به ایران می‌رسند به این امید که در صورت امکان از آنجا عبور کرده و به آلمان برسند.

غرب گزینه‌های زیادی را در مورد افغانستان آزموده است، اما در نهایت هیچ یک نتیجه مطلوبی به دنبال نداشتند. اکنون پرسشی که بیش از هر زمان دیگری مبرم به نظر می‌رسد آن است که آیا جامعه بین‌المللی باید به نادیده گرفتن مصائب مردم در افغانستان ادامه دهد یا باید با حاکمان منفور برای نجات جان مردم همکاری کند. آیا واقعا می‌توان به طالبان اعتماد کرد و در واقع، چه فردی در حال حاضر در افغانستان در قدرت است؟

در ابتدا، طی سال‌ها مذاکره با مقام‌های ایالات متحده در دوحه اعضای گروه اسلام گرای طالبان مراقب بودند که چهره‌ای میانه رو از خود نشان دهند. در نتیجه آن تلاش این تصور برای مذاکره کنندگان غربی ایجاد شد که طالبان تازه نسبت به اسلاف کوته فکر خود بازتر و کم‌تر ایدئولوژیک هستند. در فوریه ۲۰۲۰ میلادی یک سال و نیم پیش از به دست گرفتن قدرت، "سراج‌الدین حقانی" معاون رهبر طالبان هم چنان به جهان نوید چهره‌ای تازه از آن گروه را می‌داد. او می‌گفت یک "نظام سیاسی جدید و فراگیر" که در آن "صدای هر افغان منعکس می‌شود و هیچ افغانی در آن احساس طرد شدن نمی‌کند" توسط طالبان برقرار خواهد شد.

با این وجود، مدت زمان زیادی است که صحبت‌هایی این چنینی از سوی مقام‌های طالبان مطرح نمی‌شوند. وزارت امور زنان افغانستان دیگر وجود ندارد. در عوض، اکنون وزارت تبلیغ فضیلت همراه با پلیس مذهبی جدید در آنجا مستقر است. طالبان مطمئنا می‌دانند که چنین رویکردی چیزی را که آنان به آن وابسته هستند را به ارمغان نمی‌آورد: سرمایه گذاری خارجی و برسمیت شناخته شدن حکومت شان توسط جامعه بین المللی. رهبری طالبان برای جلوگیری نمودن از به پایان رسیدن آخرین بقایای اعتبار خود باید نسبت به جهان خارج میانه رو باشد، اما در داخل، باید با اقتدار بیش‌تری حکومت کند تا اطمینان حاصل شود که قدرت خود را از دست نمی‌دهد. این امکان وجود دارد که آن امارت به زودی و بار دیگر از سوی غرب به عنوان به یک دولت "یاغی" قلمداد شود درست همان طور که در اولین دوره حکومت طالبان در دهه ۱۹۹۰ میلادی چنین عنوانی به آن اطلاق شده بود.

به طور رسمی رهبری و هدایت طالبان در دست یک مرد، یک امیر مرموز به نام "هیبت‌الله آخوندزاده" است که به ندرت چهره خود را نشان می‌دهد و تقریبا هرگز در انظار عمومی دیده نمی‌شود. تنها یک عکس شناخته شده از او وجود دارد و تنها حلقه کوچکی از معتمدان ادعا می‌کنند که او را ملاقات کرده اند.

با این وجود، در واقعیت، قدرت در درون طالبان به دو گروه عمده تقسیم شده است. دسته اول ملقب به قندهاری‌ها پیروان رهبر مذهبی و یکی از بنیانگذاران طالبان یعنی "ملا برادر" از جنوب افغانستان هستند که از سنت‌گرایان محافظه‌کار به شمار می‌رود. یک زیر گروه طالبان توسط شاگردان "ملا یعقوب" پسر "ملا عمر" بنیانگذار جنبش طالبان تشکیل شده است. دسته دوم اعضای شبکه حقانی هستند که تا حد زیادی نیروی مسلط فعلی درون طالبان قلمداد می‌شوند. این شبکه که یک گروه چریکی بسیار سازماندهی شده است در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی تاسیس شد و هم چنان با استخبارات ارتش پاکستان مرتبط می‌باشد نهادی که همیشه طالبان در افغانستان را به عنوان نوعی ستون پنجم قلمداد کرده است.

"انس حقانی" یکی از رهبران آن گروه با درخواست ملاقات من در یک ناحیه قدیمی دولتی روبروی یکی از دفاتر اطلاعاتی متعدد در شهر موافقت کرد. او به من گفت:" ما یک دولت کامل نداریم همه چیز هنوز در مراحل ابتدایی قرار دارد". او به آرامی لبخند زد و افزود:"اما دست کم کابل آزاد شده و صلح در اینجا وجود دارد".

حقانی ۲۸ ساله است. او عمامه‌ای بر سر و عینک بزرگی بر چشم دارد که او را کمی شبیه به یک استاد می‌سازد. او به مدت هشت سال در دانشگاه در رشته مطالعات اسلامی تحصیل کرد و بسیاری از نقاط جهان را ندیده است با این وجود، هنوز به عنوان "دیپلمات" آن شبکه در نظر گرفته می‌شود. او نماینده جناح حقانی در مذاکرات با آمریکا در قطر بود. حقانی عاشق فوتبال است و از طرفداران بایرن مونیخ به ویژه "باستین شواین اشتایگر" ستاره بازنشسته این تیم است.

انس حقانی طرفدار تیم بایرن مونیخ است

برادرش "سراج الدین حقانی" مسئول سرویس‌های اطلاعاتی و پلیس است. در واقع، می‌توان گفت که کابل اکنون در دست حقانی‌ها است. اتاقی که حقانی در آن نشسته با صندلی‌هایی مبله شده است که روکش‌هایی از طلای درخشان دارد. او می‌گوید:"این‌ها بقایای آمریکایی‌ها هستند. ما آن را از آنان به عنوان غنیمت گرفته‌ایم".

جنگجویان مسلح شبکه حقانی در خیابان‌های بیرون در حال گشت‌زنی هستند. آنان با کلاه‌های کوچک گلدوزی شده یا عمامه‌های پف کرده که اغلب مو‌های سیاه و سفید از آن بیرون می‌زند از دور به راحتی قابل تشخیص هستند. آنان می‌گویند خط چشم مشکی دور چشمان شان می‌کشند تا بدین ترتیب به زعم خود ظاهر پیامبر اسلام را تداعی کنند.

میزان نقش حقانی‌ها در پیروزی طالبان را یافته‌های اطلاعاتی ایالات متحده به بهترین نحو نشان می‌دهد: ده سال پیش، ایالات متحده آن گروه را به عنوان یک سازمان تروریستی طبقه‌بندی کرد و از جمله آن را به همکاری با افراط گرا‌هایی مانند القاعده متهم نمود. پلیس فدرال امریکا (اف بی آی) برای اطلاعاتی که منجر به دستگیری مستقیم "سراج الدین حقانی" وزیر داخله طالبان شود ۱۰ میلیون دلار جایزه تعیین کرده است.

این شبکه مسئول حملات ویرانگری از جمله بمب گذاری سفارت آلمان در کابل در ماه مه ۲۰۱۷ میلادی است. بیش از ۱۰۰ نفر در جریان این حمله کشته و صد‌ها نفر زخمی شدند.

از او پرسیدم:"آیا انس حقانی در مرگ قربانیان غیرنظامی احساس شریک جرم بودن می‌کند"؟ آهی کشید و گفت:"شما مثل یک بازپرس سوال می‌پرسید". او می‌گوید که جنگ توسط ایالات متحده و شرکای آن بر طالبان "تحمیل" شده است. او می‌افزاید:"هر دو طرف به یکدیگر حمله کردند". او خود را دانشجو و طلبه دین معرفی می‌کند شاعری که دوست دارد شعر بسراید. او می‌گوید:"من جنگجو نیستم".

حقانی در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی هفت ساله بود. شبکه حقانی پس از حملات تروریستی در نیویورک و واشنگتن و زمانی که ایالات متحده در پاسخ به آن افغانستان را بمباران کرد پناهگاه امنی برای "اسامه بن لادن" رهبر القاعده و پیروان اش فراهم کرد. خانواده حقانی به پاکستان فرار کردند. اکثر بستگان وی تا ماه آگوست گذشته در آنجا ماندند، اما "انس" در سال ۲۰۱۴ میلادی پس از سفر به قطر در جریان یک توقف دستگیر و به کابل مسترد شد و در آنجا توسط دو نهاد قضایی به اتهام دست داشتن در توطئه‌های مختلف حمله به اعدام محکوم شده بود. او این اتهامات را رد کرد. با این وجود، در نهایت این حکم هرگز اجرا نشد که بیش‌تر حاصل ارتباطات عالی او و اطرافیان‌اش بود تا شانس.

جنگ حقانی‌ها به شدت با تاریخ جنگ غرب در افغانستان همپوشانی دارد. سال‌ها این شبکه در طرف بازنده بود، اما امروز حقانی‌ها برنده هستند و کابل از زمان بازگشت آنان دست کم در ظاهر واقعا آرام‌تر به نظر می‌رسد.

با این وجود، در حالی که طالبان از قدرت خود لذت می‌برند دیگرانی که پیش‌تر در کابل از امنیت برخوردار بودند کسانی مانند "عزیزه حمیدی" فارغ التحصیل علوم سیاسی دیگر چنین احساسی را ندارند. حمیدی ۳۲ ساله و مجرد در یک باغ رستوران در کابل نشسته است. او کارمند وزارتخانه بود، اما زمانی که طالبان به قدرت رسیدند حقوق اش را به شدت کاهش دادند و پست اداری اش را حذف کردند. او اکنون ماهی یک بار وارد وزارت می‌شود و سند حضور خود را امضا می‌کند تا طالبان ثابت کنند که زنان در آن وزارتخانه مشارکت دارند. حمیدی که تنها بخش کوچکی از عینک او از روبند بیرون زده می‌گوید:"اگر خانواده نداشتم دست به خودسوزی می‌زدم" و سپس گریه می‌کند.

بسیاری از زنان در کابل وضعیتی مشابه "حمیدی" دارند. آنان طی دو دهه تحت کنترل غرب اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده بودند. اکنون دری به روی آنان بسته می‌شود و حمیدی تنها کسی نیست که می‌ترسد برای مدت طولانی اوضاع افغانستان به همین شکل باقی بماند. بسیاری از زنان پس از پرتاب گاز اشک آور، ضرب و شتم با باتوم و تحقیر شدن در تظاهرات علیه طالبان اکنون سکوت کرده‌اند. تعداد کمی به مبارزه ادامه می‌دهند از جمله یک دانشجو که شبانه در خیابان‌های کابل پرسه می‌زند و شب نامه‌ها را از زیر در‌ها به درون دانشگاه‌ها و شفا خانه‌ها می‌اندازد. در شب نامه‌ها آمده است:"ما در حال جنگ هستیم. مرگ بر طالبان. "

بار دیگر بسیاری در افغانستان به غرب امید بسته‌اند. نظر بسیاری از مردم در کابل این است که ایالات متحده و آلمان می‌توانند از طریق کمک‌های مالی و بازسازی بر حاکمان کابل فشار وارد نمایند. آنان استدلال می‌کنند که به خصوص در حال حاضر که کمک ضروری به نظر می‌رسد غرب می‌تواند از طریق پیشنهادات خود به طالبان از فرصت پیش آمده استفاده کند. از زمان قدرت گیری طالبان کمک‌های بشردوستانه دولت آلمان به افغانستان متوقف شده است. تا پیش از قدرت گیری طالبان، افغانستان یکی از اصلی‌ترین دریافت کنندگان کمک‌های با هدف توسعه از سوی آلمان بود.

در این میان، ۹۵ درصد مردم افغانستان غذای کافی ندارند. در پایان ماه مارس، "آنتونیو گوترش" دبیر کل سازمان ملل متحد از جهان خواست تا بودجه‌ای بالغ بر ۴.۴ میلیارد دلار را برای افغانستان فراهم کند. آلمان متعهد به اعطای ۲۰۰ میلیون یورو به افغانستان شد و در ۳۱ ماه مه ۳۲ میلیون دلار کمک بشردوستانه به صورت نقدی به کابل رسید.

مبارزه برای نفوذ در پایتخت ادامه دارد و حقانی‌ها مطمئنا از مشکوک‌ترین و قابل تردیدترین شرکای غرب هستند. در عین حال، آنان نفوذ کافی برای پیشبرد امور، تایید تحصیل برای دختران و دست کم ارائه فرصت مشارکت زنان در زندگی روزمره را دارند. انس حقانی دیپلمات این شبکه می‌گوید که برلین نقش بسیار فعالی در روند صلح در افغانستان ایفا کرده است. او می‌گوید:"ما اکنون از آلمانی‌ها انتظار داریم که مشکلات کوچک اینجا را نادیده بگیرند و در احیای روابط دوجانبه با ما شجاع باشند". به عبارت دیگر پیام او به برلین این است:"به ما اعتماد کنید و به ما پول بدهید سپس می‌توانیم در مورد همه چیز صحبت کنیم".

با این وجود، افغانستان به زودی به مکانی آرام تبدیل نخواهد شد. مقاومت مدت هاست که در حال شکل گیری بوده و از قضا طالبان توسط یک رقیب وحشی‌تر به چالش کشیده می‌شوند رقیبی که حاکمان کنونی را به اندازه کافی مذهبی نمی‌داند: شاخه داعش افغانستان موسوم به خراسان. گروه شبه نظامی‌ای که از سال ۲۰۱۵ میلادی با طالبان می‌جنگد و بار‌ها در حال جنگ بوده و حملات وحشیانه‌ای انجام داده است. یکی از آن اقدامات انفجار انتحاری در میدان هوایی کابل در ۲۶ آگوست سال گذشته چند روز پس از به دست گرفتن قدرت توسط طالبان بود که باعث کشته شدن بیش از ۱۸۰ نفر از جمله سربازان آمریکایی شد.

برچسب ها: افغانستان طالبان
ارسال نظرات