پاسخ: طالبان، القاعده، داعش و... آخرین مراحل پروژه بزرگی بودند که از دهه ۱۹۸۰ خود آمریکا برای ایجاد یک سپر ایدئولوژیک با پول عربستان و به دست پاکستان، علیه شوروی پیشین به وجود آورد، اما کنترل آن از دستش خارج شد. در مورد اخیر، طالبان چند سال است که با ترامپ در مذاکره بودند و حتی قرار بود به کمپ دیوید دعوت شوند. آمریکا به دلایل متفاوت، تصمیم قطعی دارد که از این پس از حمله زمینی به خاور میانه، پرهیز و به جای آن گروهها و دولتهای ارتجاعی نظیر طالبان را به جان مردم بیاندازد (پروژهای با پیشینهای از دوره کودتا علیه مرحوم مصدق) و در صورت نیاز از برنامههای تروریستی نقطهای یا حملات اینترنتی استفاده کند. طالبان از «صلح» و حکومت «عادلانه» صحبت میکنند. اما از مزدوران دیکتاتوری پاکستان و وهابیت عربستان، ضد شیعه و ضد ایران؛ از تروریستهای ضدفرهنگ، تجار مواد مخدر و دشمنان فرهنگ ارزشمند افغان، هرگز دموکراسی یا چیزی حتی نزدیک به آن در نمیآید.
۲- ادعا شده: طالبان از آنجا که پشتون هستند، صرفا در منطقه خودشان اقداماتی انجام میدهند که طبق فرهنگ افغانستان است و این موضوع ربطی به هزارهها ندارد. به ویژه مسئله زنان به هیچ عنوان به طالبان ربط ندارد و به عبارت دیگر این خواست خود مردم افغانستان است. زنان خود مایل هستند چنین وضعیتی (در حد بردگی) داشته باشند.
پاسخ: اولا داستان افغانستان مستقیما ربطی به درگیریهای قومی ندارد، ولی آمریکا و پیش از آن شوروی، صد سال است از تفاوتهای قومی و قبیلهای استفاده میکنند تا با سوء استفاده از جهالت مردم کار خود را پیش ببرند. اولا سنت به خودی خود نه مقدس است و نه لازم و مفید. برخی از سنتها خوب و مناسبند و برخی دیگر بسیار وحشتناک و ضد بشری. اروپای دویست سال پیش هم زنستیز و زیر سلطه مردان زورگو بود. سنتهای ضد بشری و ضد زنان اگر هم وجود داشته باشند، باید از میان بروند و این رسالت عقل و دانش و سواد است که این کار را بکند این امر ربطی به «غربی شدن» ندارد؛ «غرب» مورد نظر یعنی قدرتهای بزرگ از قضا، همین استبداد و تروریسم و خرابی و عقبماندگی را میخواهد و گرنه آمریکا در این بیست سال میتوانست زیر ساختهایی اساسی ایجاد کند.
۳- ادعا شده: مردم افغانستان طالبان را نسبت به وضعیت پیشین دوران غنی و دیگران که دولت غیر کارا و فاسد بود ترجیح میدهند و زندگی امروز در افغانستان «عادی» است.
پاسخ: انتخاب میان بد و بدتر، در هیچ کجای دنیا انتخاب درستی نیست، چون انتخابی سودجویانه است و اغلب بر اساس حسابگریهای اشتباه است. اما در اینجا بد و بدتری وجود نداشت، یک گروه وابسته به آمریکا فرار کردند و یک گروه که آمریکا توافق کرده بود جایشان آمدند تا طولانیترین جنگ تاریخ آمریکا پایان یابد.
۴- ادعا شده: آمریکا چندین تریلیون دلار در افغانستان هزینه کرده، ولی افغانستانیها نخواستند دموکراسی داشته باشند.
پاسخ: نظام جهانی به زور آمریکا بر اساس دلار تنظیم شده (پول مرجع) و آمریکا برای اینکه مرجعیت پول خود را نگه دارد باید سلطه نظامی بر همه جهان داشته باشد، از این رو، نمیتواند از هژمونی نظامی دست بردارد. اما روش خود را تغییر داده است. تمام ویرانیها و هزینههای جنگ را این کشور، از درآمدهای خودِ این منطقه غارت شده، دریافت میکند و بگذریم که تریلیونها دلار نیز در قالب فرار نخبگان و مهاجرت سالانه صدها هزار نفر از نخبگان و فرزندان منطقه دریافت میکند.
در هیچ موضوعی، تنها یک «مقصر» وجود ندارد. اما «مقصر کردن قربانی» یعنی مردمانی که بیش از پنجاه سال است زیر رنج و شکنجه زورگویان فاسد خارجی و داخلی زندگی میکنند و به همه جای دنیا مهاجرت میکنند و بدترین شرایط تحقیر و زندگی زیر فشار در غربت را میپذیرند و سلب مسئولیت از تروریستهای مزدور و ساخته و پرداخته آمریکا و همکاری دولتهای دیکتاتور- مافیایی روسیه و چین برای آوار کردن دوباره طالبان بر سر مردمنگون بخت افغانستان روا نیست. ایران و ایرانیان، به ویژه مدعیان «ایران بزرگ» که به صورت عجیبی این روزها ساکت هستند، شایسته است از این هدف دفاع کنند که نه فقط به افغانستانیهای مقیم ایران برای همیشه اقامت و حتی ملیت ایرانی داده شود، بلکه مرزهای خود را به سوی افغانستان بگشایند تا مردم دردمند این کشور بتوانند از جهنم طالبان بگریزند. این وظیفه تاریخی و انسانی ما است.
درباره همه این موارد در فرصتهای دیگر صحبت خواهیم کرد. اما در یک کلام «طالبان نمونه دو»، اگر بدتر از «طالبان نمونه یک» نباشند، بیشک بهتر از آن نیستند.
* استاد دانشگاه تهران