صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

حکمرانی خوب نیازمند چگونه «گفتمانی» و چگونه «سیاستمدارانی» است؟
«حکمرانی خوب» و مؤلفه‌های گفتمانی آن همواره یکی از دغدغه‌های جدی و مشترک در میان سیاستمداران و البته اصحاب اندیشه بوده است؛ اینکه یک حکمرانی مطلوب نیازمند چگونه «حاکمانی»، چگونه «مردمانی» و چگونه «گفتمانی» است؟ از این رو، بر آن شدیم تا در گپ‎وگفتی با دکتر سعید مدنی، جامعه‌شناس و عضو گروه پژوهشی رفاه اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، این دغدغه را به بحث بگذاریم. او در این زمینه به نکات قابل تأملی اشاره می‌کند که گفت‌وگوی او را خواندنی کرده است.
تاریخ انتشار: ۰۱:۵۶ - ۱۹ آبان ۱۳۹۹

در هیچ یک از تعاریف «حکمرانی خوب» راجع به سیاستمداران یا کسانی که حکمرانی می‌کنند، سخنی به میان نمی‌آید. چرا که مهم نیست چه کسی حکومت کند، مهم «حکومت» است. به عبارتی دیگر، مهم این است که حکومت با چه ایده و گفتمانی شکل گرفته است؟ گفتمان اقتدارگرا یا گفتمان دموکراتیک؟ گفتمان حفظ وضع موجود یا گفتمان تغییر؟ آیا گفتمان، تغییرات و تحولات اساسی و بنیادین و ساختاری را در نظر دارد یا تغییرات سطحی و رفرمیستی و جزئی را هدف می‌گیرد؟ به این اعتبار، وقتی از حکمرانی خوب صحبت می‌کنیم باید روش حکومت کردن را توضیح دهیم و نه لزوماً کسانی که اداره‌ جامعه را به عهده می‌گیرند. به این اعتبار، هیچ قشر، گروه یا صنفی را به ذات نمی‌توان به‌عنوان «حکمران خوب» معرفی کرد.

مادامی که از حکمرانی خوب سخن به میان می‌آید، بیشتر بر جنبه‌های اقتصادی و مدیریتی حکمرانی از قبیل تخصیص کارآمد منابع، رفع فقر، رشد و توسعه‌ اقتصادی، ایجاد یک دولت کارا، اثربخشی و مبارزه با فساد تأکید می‌شود. دولت‌ها یا نظام‌هایی که این ویژگی‌ها را دارند در ردیف حکمرانی‌های خوب قرار می‌گیرند.

در برخی از دیدگاه‌ها برای تعریف حکمرانی خوب بر جنبه‌های متنوع دموکراسی، مثل انتخابات، نظام نمایندگی، کثرت‌گرایی، مشارکت شهروندان در تصمیم‌گیری، عدم تمرکز سیاسی، آزادی‌های مدنی، مشروعیت دولت و اجازه به تقویت ارتقای سطح جامعه‌ مدنی اشاره شده است. گفته شده که حکمرانی خوب نظامی است که در آن روابط متقابل، حمایت‌کننده و همکارانه‌ای بین «نظام سیاسی» و «مردم» وجود داشته باشد.نخستین ویژگی حکمرانی خوب «پاسخگویی» است. همیشه در حکمرانی خوب یک رابطه‌ مستقیم بین «قدرت» و «مسئولیت» وجود دارد؛ یعنی افراد به همان میزان که قدرت دارند به همان میزان در قبال جامعه مسئولیت دارند.

گفتگوی روزنامه ایران با سعید مدنی را در  ادامه بخوانید:

جناب دکتر مدنی، به اعتقاد شما یک «حکمرانی خوب» در بردارنده چه مؤلفه‌هایی است؟
«حکمرانی» اساساً به ساختار یا نحوه اداره یک جامعه اشاره دارد. اصولاً حکمرانی به معنای فعالیت یا ابزار اعمال قدرت است. در برخی فرهنگ‎لغات «حکمرانی» معادل فرمانروایی، زمامداری، نظارت و تدبیر امور معنا شده است. بنابراین، منظور از واژه حکمرانی تأکید بر «تدبیر خردمندانه امور» است.
برخی این تعریف را با «نوع حکمرانی» پیوند زده‌اند مثل اینکه گفته شده حکمرانی یعنی به کارگیری اقتدار یا کنترل برای اداره منابع و امور یک کشور. در مقابل، تعریف دیگر و کاملاً متمایزی وجود دارد که گفته شده حکمرانی مدیریت جامعه به وسیله مردم است؛ طبیعتاً تعریف نخست «اقتدارگرایانه» و تعریف دوم «دموکراتیک» است.

بانک جهانی و برخی مراکز دیگر، «حکمرانی» را سیستم پیچیده‌ای از تعاملات بین ساختارها، سنت‌ها، کارکرد‌ها و فرآیند‌ها دانسته‌اند که به وسیله سه ارزش کلیدی یعنی «پاسخگویی»، «شفافیت» و «مشارکت» مشخص می‌شود. در تمام تعاریف، ما بحثی از «افراد» نمی‌بینیم، بحث فقط از نحوه اداره یک کشور است؛ بحث از «حکمران» نیست بلکه بحث از «نوع حکمرانی» است.

در تعریف دیگری گفته شده که حکمرانی خوب در واقع حکمرانی‌ای است که موجب شکل‌گیری و به‌کارگیری قوانین رسمی و غیررسمی در قلمرو عمومی است؛ یعنی حیطه‌ای که دولت ناچار است جهت تصمیم‌سازی با بخش‌های اقتصادی، اجتماعی و... به تعامل بپردازد.

دولت‌ها همیشه به‌دنبال اجرای برنامه‌ها و سیاست‌هایی بودند که از طریق آن‌ها بتوانند کشور و مردم‌شان را به‌سعادت، رفاه، برخورداری و توسعه برسانند. به‌همین دلیل هم، هر دولتی الگویی را برای نحوه اداره جامعه مدنظر قرار داده که بواسطه آن بتواند جامعه را بهتر اداره کند، زمانی گرایش به دولت گسترده و بزرگ است و زمانی هم از دولت کوچک بحث می‌شود.

 

بنابراین بحث حکمرانی الزاماً ناظر به مقطع کنونی نیست و همواره این دغدغه وجود داشته که مؤلفه‌های حکمرانی مطلوب چیست. در این فضا، پاسخ به ماهیت حکمرانی مطلوب، چه مسیری را طی کرده است؟

در ابتدا بحث حکمرانی خوب بیشتر ابعاد اقتصادی داشت و حتی به‌عنوان یک پیش‌شرط برای دریافت کمک‌ها از سوی سازمان‌های بین‌المللی مطرح می‌شد. اما بعد‌ها ابعاد گسترده‌تری پیدا کرد و اساساً موضوع بحث علوم‌سیاسی و حتی علوم‌اجتماعی شد.

در دهه‌های اخیر حکمرانی خوب معادلی برای «دموکراتیک کردن سیاست» فرض گرفته شد؛ یعنی برگزاری انتخابات سالم، آزاد و عادلانه، پاسخگویی نظام‌های سیاسی، رعایت حقوق‌بشر و همین‌طور در برخی رویکرد‌ها آزادسازی اقتصادی بود. اما با‌وجود همه تفاوت‌هایی که وجود داشت، برخی از جنبه‌ها همیشه از دید مراجع مختلف به‌عنوان حکمرانی خوب تلقی می‌شد؛ برای مثال برنامه‌های جامع کاهش فقر و استراتژی رشد و توسعه در ویتنام یکی از مصادیق حکمرانی خوب بوده که مورد توجه قرار گرفت.

مادامی که از حکمرانی خوب سخن به میان می‌آید، بیشتر بر جنبه‌های اقتصادی و مدیریتی حکمرانی از قبیل تخصیص کارآمد منابع، رفع فقر، رشد و توسعه اقتصادی، ایجاد یک دولت کارا، اثربخشی و مبارزه با فساد تأکید می‌شود. دولت‌ها یا نظام‌هایی که این ویژگی‌ها را دارند در ردیف حکمرانی‌های خوب قرار می‌گیرند.

در برخی از دیدگاه‌ها برای تعریف حکمرانی خوب بر جنبه‌های متنوع دموکراسی، مثل انتخابات، نظام نمایندگی، کثرت‌گرایی، مشارکت شهروندان در تصمیم‌گیری، عدم تمرکز سیاسی، آزادی‌های مدنی، مشروعیت دولت و اجازه به تقویت ارتقای سطح جامعه مدنی اشاره شده است. گفته شده که حکمرانی خوب نظامی است که در آن روابط متقابل، حمایت‌کننده و همکارانه‌ای بین «نظام سیاسی» و «مردم» وجود داشته باشد؛ بنابراین اگر بخواهیم در این بحث به نتیجه برسیم یک حکمرانی خوب چند ویژگی مهم دارد؛ پاسخگو بودن، فقدان بی‌ثباتی سیاسی و خشونت، کارآمدی دولت در انجام وظایفی که به او محول شده است، کاهش مقررات و بوروکراسی دولتی، حاکمیت قانون، کمبود یا کاهش فساد و مبارزه با فساد.


حکمرانی خوب نیازمند چگونه «سیاستمدارانی» است؟
اگر دقت کنید در هیچ یک از این تعاریف که عنوان کردم راجع به سیاستمداران یا کسانی که حکمرانی می‌کنند، سخنی به میان نمی‌آید. مهم نیست که چه کسی حکومت کند، مهم «حکومت» است. به‌عبارتی مهم این است که حکومت با چه ایده و گفتمانی شکل گرفته است؟ گفتمان اقتدارگرا یا گفتمان دموکراتیک؟ گفتمان حفظ وضع موجود یا گفتمان تغییر؟ آیا گفتمان، تغییرات و تحولات اساسی و بنیادین و ساختاری را در نظر دارد یا تغییرات سطحی و رفرمیستی و جزئی را هدف می‌گیرد؟ به این اعتبار، همان‌طور که عنوان شد وقتی از حکمرانی خوب صحبت می‌کنیم باید «روش حکومت کردن» را توضیح بدهیم و نه لزوماً کسانی که اداره جامعه را به عهده می‌گیرند. هیچ قشر، گروه یا صنفی را به ذات نمی‌توان به‌عنوان «حکمران خوب» معرفی کرد.


«دموکراتیک بودن» یک نظام حکمرانی چقدر اهمیت داد؟
قطعاً یکی از ویژگی‌های حکمرانی خوب «دموکراتیک بودن» آن است. یعنی کسی می‌تواند حکمرانی خوبی داشته باشد که به‌صورت دموکراتیک در مصدر امور قرار گرفته باشد. بر این اساس، نظامی می‌تواند ادعای حکمرانی خوب داشته باشد که نظامی پاسخگو، خشونت پرهیز و در تعامل با جامعه مدنی باشد، فاسد نباشد، اثربخش و کارا باشد و بتواند به مسائل مردم پاسخ بدهد. به این اعتبار، حکمرانی خوب نوعی «نظام اداره جامعه»است.

 

در یک حکمرانی خوب بین «قدرت» و «مسئولیت» چگونه رابطه‌ای برقرار است؟ و در چنین نظامی اصل «پاسخگویی» چه شأن و اعتباری دارد؟
نخستین ویژگی حکمرانی خوب «پاسخگویی» است. همیشه در حکمرانی خوب یک رابطه مستقیم بین «قدرت» و «مسئولیت» وجود دارد؛ یعنی افراد به‌همان میزان که قدرت دارند به همان میزان در قبال جامعه مسئولیت دارند. بویژه افرادی که در نظام سیاسی مبتنی بر حکمرانی خوب مسئولیت دارند همانقدر که از قدرت مشروع برخوردارند به همان میزان هم ناچارند که مسئول و پاسخگو باشند. حکومتی که دموکراتیک است، همیشه نگران است که اگر به مسئولیت‎هایش عمل نکند، بواسطه رأی و نظر مردم ممکن است تغییر کند.

از این رو، اگر هر جامعه‎ای بخواهد به سمت یک حکمرانی خوب پیش برود باید کل نظام سیاسی نه فقط دولت، بلکه قوه قضائیه و قوه مقننه هم پاسخگو باشند. نباید تصور دولت‏‌ها از پاسخگویی، یک نوع رابطه یکطرفه باشد؛ به این معنا که در مقام سخنگو، مسائلی را مطرح کند که یا بشدت از واقعیت‌های اجتماعی دور است یا اساساً غیرقابل اثبات است. واقعیت این است که «پاسخگویی» یعنی ایستادن در کنار مردم، جامعه مدنی و به طور خاص سازمان‌های جامعه مدنی و پاسخ گفتن به سؤال‎ها و ابهام‎های آنان.

نکته یا ویژگی دوم یک نظام حکمرانی خوب «پرهیز از خشونت» است. حکمرانی که بر اعمال زور و خشونت اتکا داشته باشد، طبیعتاً خیلی دوام نمی‌آورد. نبود آزادی بیان و ممانعت نهاد‌های رسمی از بیان آزاد نظرات و عقاید یا واکنش خشن به مطالبات مردمی با یک حکمرانی خوب مغایرت دارد.
در یک حکمرانی خوب باید کاهش شاخص‌های فساد در دستور کار قرار گیرد. اصلاً مبارزه با فساد بدون «نظارت مردم» و «مشارکت جامعه مدنی» تحقق نمی‌یابد.

ارسال نظرات
نام
۲۱:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
با تشکر از فرارو
ناشناس
۱۷:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
هزار نکته باریک تر ز مو این جاست.
ناشناس
۱۷:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
نه هر که چهره بر افروخت دلبری داند.
پرتو
۲۱:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
نه هر که اینه ساخت سکندری داند.
نام
۱۰:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
نخستین ویژگی حکمرانی خوب «پاسخگویی» است. همیشه در حکمرانی خوب یک رابطه مستقیم بین «قدرت» و «مسئولیت» وجود دارد؛ یعنی افراد به‌همان میزان که قدرت دارند به همان میزان در قبال جامعه مسئولیت دارند. بویژه افرادی که در نظام سیاسی مبتنی بر حکمرانی خوب مسئولیت دارند همانقدر که از قدرت مشروع برخوردارند به همان میزان هم ناچارند که مسئول و پاسخگو باشند. حکومتی که دموکراتیک است، همیشه نگران است که اگر به مسئولیت‎هایش عمل نکند، بواسطه رأی و نظر مردم ممکن است تغییر کند
حقگو
۰۷:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
پاینده باد جمهوری اسلامی ایران
ناشناس
۱۴:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
حقگو البته فکر نمیکنم حقگو باشید نظرت درمورد ناشناس 10:0 چیه(البته نظر ایشون نیست کپی از متن بالا است)
فریب خورده
۰۵:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
کلیدی ترین نکته شفافیت مالی حکمرانان و قابل نقد بودن تصمیمات انان است نه بت سازی از حکومت با ابزار اقتدار گرایی و ایدولوژی