صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۵۴۲۸۸
من و غزاله مشکل خاصی با هم نداشتیم. او به خانه ما آمد و با هم صحبت کردیم و بعد رفت. من صدایی شنیدم، وقتی در را باز کردم، غزاله را دیدم که در راه‌پله افتاده است. خیلی ترسیدم. او را به داخل خانه کشیدم و بعد سعی کردم کمکش کنم. آن‌قدر ترسیده بودم که نمی‌دانستم چه می‌کنم. من خیلی بچه بودم. غزاله را داخل کیسه گذاشتم. متوجه شدم نفس می‌کشد، اما ترسیده بودم و فقط می‌خواستم او را از خانه دور کنم. بعد کیسه را به نزدیکی سطل زباله اطراف پارک ملت بردم.
تاریخ انتشار: ۰۱:۱۲ - ۲۳ شهريور ۱۳۹۹

جلسه محاکمه آرمان، پسری که متهم است دختری به نام غزاله را به قتل رسانده است، بار دیگر در دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.

به گزارش شرق، آرمان متهم است دختری به نام غزاله را که با او رابطه عاطفی داشته است، به قتل رسانده، اما اثری از جسد غزاله نیست. آرمان پیش از این یک بار به جرم قتل مجرم شناخته شد و پرونده به مرحله اجرای حکم هم رسید، اما در لحظه اجرای حکم پدر و مادر غزاله تصمیم گرفتند یک ماه به او فرصت دهند تا حقیقت را بگوید. شهریاری سرپرست دادسرای جنایی تهران پس از توقف اجرای حکم در مصاحبه‌ای اعلام کرد که بعد از صحبت با اولیای دم آن‌ها را قانع کرده تا به آرمان فرصت دهند تا جای جسد را بگوید. بعد از این مرحله بود که دیوان عالی کشور حکم قصاص را نقض کرد. بر اساس نقض حکم دیوان از آنجایی که دو نفر از قضات رأی‌دهنده حکم اعلام کرده بودند با توجه به مدارکی که محمدحسین شاملو، وکیل آرمان ارائه داده، ممکن است غزاله زنده باشد؛ بنابراین بهتر است درباره مدارک تحقیقات بیشتری شود؛ بنابراین درخواست اعاده دادرسی پذیرفته شد و آرمان یک بار دیگر در دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت.

در این جلسه که در شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، ابتدا اختیاری، نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت. او گفت: آرمان در سال ۹۲ دختری به نام غزاله را به قتل رسانده است و همه مدارک موجود در پرونده این موضوع را ثابت می‌کند. او به قتل اعتراف کرده و به یکی از دوستانش هم گفته مرتکب قتل شده است، اما از آنجایی که جسدی از غزاله پیدا نشده است، در پرونده شبهه ایجاد شد. اما پرونده‌های زیادی بوده که با وجود پیدانشدن جسد با توجه به متقن‌بودن دلایل، قتل عمد محرز و فرد محکوم نیز شده است.

نماینده دادستان در توضیح پس‌گرفتن رأی دو نفر از قضات هم گفت: آن‌ها رأی خود را پس نگرفتند و به دلیل اینکه وکیل سابق مقتول مدعی شده بود مدارک جدیدی در پرونده پیدا شده خواستار بررسی بیشتر پرونده شدند. دو موضوع به‌عنوان مدرک جدید مطرح شد؛ یکی دفترچه بیمه غزاله بود و دیگری تمدید مرخصی دانشگاه او. هر دو مورد به دقت مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که هیچ‌کدام دلیلی بر زنده‌بودن غزاله نیست. ما همچنان با توجه به مدارک موجود در پرونده بر مجرم‌بودن متهم اصرار داریم. سپس پدر و مادر مقتول در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند.

پدر غزاله در توضیح تمدید دفترچه بیمه دخترش گفت: همسر من بیمه خویش‌فرماست؛ غزاله را هم خودش بیمه کرده بود. بعد از قتل غزاله وقتی همسرم برای واریز حق بیمه و تمدید دفترچه رفته بود، به‌صورت اتوماتیک دفترچه غزاله هم تمدید شده بود. این مسئله پیچیده نبود که به‌عنوان مدرک جدید عنوان کردند.

مادر غزاله هم در توضیح مرخصی دانشگاه دخترش گفت: غزاله از دانشگاه مرخصی گرفته بود؛ می‌خواست در خارج از کشور درس بخواند و برای این کار آماده می‌شد، اما این اتفاق افتاد. وقتی از دانشگاه با من تماس گرفتند و گفتند مرخصی غزاله تمام شده و او برنگشته من موضوع را تعریف کردم و گفتم باور نمی‌کنم، دخترم مرده است. آن‌ها هم از سر دلسوزی گفتند یک ترم دیگر تمدید می‌کنند. آن‌ها به خاطر ناراحتی من چنین کاری کردند. مدرک جدیدی وجود نداشت؛ خواستند که من را آرام کنند. بعد از حادثه من روز‌های سختی را گذراندم. تا زمانی که آرمان به قتل غزاله اعتراف کند، من در خیابان‌ها دنبال دخترم می‌گشتم. ساعت‌ها در خیابان با ماشین می‌رفتم که دخترم را پیدا کنم. به هر دختری که شبیه غزاله بود می‌رسیدم، جلویش را می‌گرفتم. من خیلی سختی کشیدم.

در ادامه زمانی، وکیل اولیای دم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: متأسفانه وکیل سابق متهم در این پرونده کار‌هایی کرد که پرونده با چالش روبه‌رو شود. ما براساس مدارک پرونده درخواست صدور حکم قانونی را داریم.

در ادامه آرمان در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من اتهام قتل عمدی را قبول ندارم. من و غزاله مشکل خاصی با هم نداشتیم. او به خانه ما آمد و با هم صحبت کردیم و بعد رفت. من صدایی شنیدم، وقتی در را باز کردم، غزاله را دیدم که در راه‌پله افتاده است. خیلی ترسیدم. او را به داخل خانه کشیدم و بعد سعی کردم کمکش کنم. آن‌قدر ترسیده بودم که نمی‌دانستم چه می‌کنم. من خیلی بچه بودم. غزاله را داخل کیسه گذاشتم. متوجه شدم نفس می‌کشد، اما ترسیده بودم و فقط می‌خواستم او را از خانه دور کنم. بعد کیسه را به نزدیکی سطل زباله اطراف پارک ملت بردم.

قاضی گفت: چرا با اورژانس تماس نگرفتی؟ چرا جسد را به چندین متر آن‌طرف‌تر از خانه بردی؟ متهم گفت: به فکرم نرسید با اورژانس تماس بگیرم. من بعد متوجه شدم که باید با اورژانس تماس می‌گرفتم و جسم غزاله را هم از ترس به کمی دورتر بردم. من اصلا متوجه کارهایم نبودم. قاضی گفت: لکه‌های خون روی دیوار، کاغذ دیواری دستگیره کمد و جا‌های دیگر خانه شما بوده است. اگر غزاله خارج از خانه افتاده بود و تو او را به داخل آوردی، چرا این خون‌ها در خانه بود. متهم گفت: من دقیقا نمی‌دانم از چه صحبت می‌کنید و من در جریان نیستم.

قاضی پرسید: چرا به دوستت گفته‌ای که غزاله را کشته‌ای؟ اگر تو واقعا این کار را نکرده بودی، چرا این حرف را به او زدی و درخواست کمک کردی.

متهم گفت: من اول گفتم غزاله زمین خورده؛ حرفم را باور نکرد. بعد گفتم دعوا کردیم؛ باز باور نکرد و بعد گفتم او را کشتم که حرفم را باور کند و کمک کند. متهم گفت: من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم. در مدتی که با هم دوست بودیم، سه بار با هم دعوا کردیم. یک بار من پیش‌قدم شدم که آشتی کنم و دو بار غزاله پیش‌قدم شد. آن روز هم مشکلی با هم نداشتیم و او خداحافظی کرد و رفت و بعد این اتفاق افتاد.

قاضی گفت: از غزاله نامه‌ای به جا مانده که در آن به تو اشاره کرده و گفته از دست آزار‌های تو خسته شده است. در‌این‌باره چه می‌گویی. متهم گفت: من نمی‌دانم آن نامه چیست. من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم. متهم در پاسخ به این سؤال که با توجه به انکارش چرا به قتل اعتراف کرده، گفت: بعد از بازداشت به من خیلی سخت گذشت. مدام به من می‌گفتند پدر و مادرت در اتاق بغلی هستند و بازجویی می‌شوند و من اذیت می‌شدم به همین دلیل اعتراف دروغ کردم.

سپس وکلای متهم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار برائت موکلشان از قتل عمدی با توجه به پیدانشدن جسد و سایر مدارک موجود در پرونده شدند.

همچنین فهمیه حسینی، روان‌شناس و مشاور در پرونده آرمان هم گفت: آرمان در زمان حادثه دچار افت شدید تحصیلی بوده و معدل او در آن زمان هفت بوده است. او دچار مشکلات روحی شدید بوده است. بعد از بازداشت و در زندان هم او در کار‌های گروهی شرکت نمی‌کند و دوستی در زندان ندارد. در همه کار‌های گروهی ناموفق است و فقط درس‌خواندن که یک کار فردی است را خوب انجام داده است. او بسیار کم حرف می‌زند و هیچ دوستی ندارد. قبل از زندان هم این وضعیت را داشته است و این نشان از مشکل عصبی و انزوای بیش از حد آرمان دارد. او به نامه غزاله اشاره کرد و گفت: از نامه‌ای که از غزاله به جا مانده است، هم آمده که آرمان «بچه است»؛ رفتار‌های بچگانه دارد؛ بنابراین عدم درک عقلی آرمان با توجه به وضعیت تحصیلی وی در زمان حادثه و وضعیت روانی او و همچنین نامه غزاله محرز است. بنا بر این گزارش قضات بعد از بررسی پرونده رأی خود را اعلام خواهند کرد.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
نام
۱۴:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۴
ادم دلش به حال مادر غزاله میسوزه.چه راحت ادم میکشن
نام
۱۲:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۴
به نظر میرسه از کاری که کرده اصلا پشیمان نیست
ناممسلم
۱۲:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۴
دختر را کشته اعتراف هم کرده
حالا با پارتی بازی میخوان حق اون بندگان خدا را ضایع کنن
نام
۱۲:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۴
چطور نويد افكاري روواينقدر زود اعدام كردين اين كثافتو اعدام كنين بره
نام
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۴
اگه پولدار نبود تا الان صد تا کفن پوسونده بود پسرک بلهوس...
محمد
۰۸:۴۶ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۴
بخشش لازم نیست اعدامش کنید
نام
۰۳:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۴
قدرت پول اینجا مشخص میشع...حتی قصاص رو دور میزنن
نام
۰۲:۳۴ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۴
من کاری به این پسر ندارم به نظرم معلومه داره دروغ میگه و همچنین تعادل روانی نداره. مسئله پدر و مادر اون دخترم هستن به نظرم که چه طور یکی دو بار با این پسر که دوست دخترشان بوده رفت و آمد نکردن که این موضوعات رو متوجه بشن و دخترشان رو که سنی هم نداشته راهنمایی نکردن. در واقع دخترشان رو در رابطه با یک شخص روانی رها کردن. من راجب اصل دوست بودن نظری نمیدم ولی وقتی یه الگویی رو میگیریم حداقل کامل اجراش کنین. کدوم پدر و مادری تو اروپا بدون شناخت از به پسر اجازه میدن دختر نوجوانشون باهاش ارتباط داشته باشه؟ مسئولیت پذیر باشیم
نام
۰۱:۵۷ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۴
زیاد نوشته‌اند که طرف بچه‌پولداره
اما موضوع فقط پول نیست
مطمئنم ننه و بابای این پسره به جایی وصل هستند چون اگر پول هم داشته باشی اما وصل نباشی و چنین تابلو مرتکب قتل شده باشی حتی به ضرب و زور پول هم نمیتونند اینهمه مدت زنده نگهت دارند
بی‌تردید اینا به اون بالا بالاها وصلند
نام
۲۲:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
باید بذارن بیشتر تو زندان بمونه. اونوقت حقیقت رو میگه
نام
۲۱:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
اعدامش کنید قاتل کذاب رو
ناشناس
۰۰:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۴
چشم قاضی القضات
نام
۱۷:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
اگه کیس سیاسی بود تا حالا صد بار اعدام شده بود مثل نوید
نام
۱۵:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
کثافت لجن زاده، آدم که کوچکتر باشه از افتادن یکنفر در راه پله طرف را تو گونی نمیکنه بلکه جیغ و سر وصدا میکنه تا همه را به کمک بیاره!!!
نام
۱۴:۱۱ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
ارمان باید قصاص بشه حرفهایش دروغه
ناشناس
۲۰:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
تورو خدا اعدام نکنید حقوق بشر یه وقت پایمال میشه
نام
۱۳:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
قاتلی که قتل را انکار کند یعنی اصلا پشیمان نیست و چنین آدمی اصلا ارزش گرشت را ندارد و زودتر باید به چوبه دار سپرده شود.
ناشناس
۰۸:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۴
وکیلی که می گوید ایشان اون موقع اختلال داشته! چطور ایشان برای کشاندن یک دختر نوجوان به خونه شان اختلال نداشته حالا که زده و دختر نوجوان را کشته اختلال پیدا کرده!
یک دوست
۱۰:۳۸ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم
قانون برای همه
اگر با پول بشه قانون رو خرید سنگ روی سنگ بند نمیشه
غضنفر
۱۲:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
می خرن و بند هم میشه برادر!
نام
۱۰:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
باباش هنوز داره پول خرج می‌کنه خبرش رو چاپ کنن؟!
نام
۱۰:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
نترس تو نوید افکاری نیستی اعدامت کنن پشتت به خیلی جاها و خیلی از کله گنده ها گرم مطمئنم قصر در میری
نام
۰۹:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
طرف داره زمان می خره تا از طرف هنرمندان کسی بیاد واسطه بشه و بخشیده بشه.
از نظر افکار عمومی حق طرف فقط و فقط اعدام است.
ناشناس
۱۰:۲۱ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
آره پرویز پرستویی خیلی داره زور میزنه این یارو رو قصاص نکنن
ناشناس
۱۰:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
تو چکاره افکار عمومی هستی که از طرفشون نظر میدی؟!!!!
ناشناس
۱۱:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
جهت اجرای عدالت قصاص بهترین راه است!
حمید
۰۸:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
این هنوز زندس؟ اعدامش کنید بره دیگه
ناشناس
۱۰:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
باباش پولداره
ناشناس
۱۲:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
منتظر فرمان حضرتعالی بودن.خوب زودتر میگفتی
نام
۰۷:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
لعنت بر تنهایی لعنت................
ناشناس
۱۱:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
اگر آرمان فرزند یک خانواده متوسط بود و پولی برای گرفتن وکیل نداشت تا حالا صد بار اعدامش کرده بودند؟
ناشناس
۱۳:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
تنهایی نه لعنت به بی کسی
حسن
۰۷:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
آن وکیلهایی که شرافت و حقیقت را به پول فروخته اند و به این قاتل فهمانده اند که تا زمانی که قتل را انکار کند می تواند از مجازات فرار کند . روزی باید تقاص این حق کشی ها را بدهند حالادچند صباحی هم با این پولها خوش بگذرانند. این بچه ی لوس و ننر هم باید بفهمد که شاید با کمک این به ظاهر وکلا بتوانند از چنگال قانون بگریزد ولی از دادگاه وجدان و محاکمه عدل الهی هرگز نمی تواند قصر در برود . ضمن اینکه آنجا از این وکلا هم خبری نیست.
ناشناس
۱۱:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
وکلای ایشان اگر واقعاً وجدان دارند مکک کنند تا عدالت در این زمینه اجرا بشود!غزاله هم فرزند یک خانواده بود! او هم پدر و مادر دارد! آقایان وکلا زبل بازیهایتان را برای کشف حقیقت بکار گیریرید نه برای کتمان و انکار حقیقت! گیرم که خلق را بطریقی فریفتی// در دادگاه عدل الهی چه میکنی؟
ناشناس
۱۱:۵۷ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
البته قسر در میرن نه قصر!
ناشناس
۱۲:۴۸ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۴
کاملا درسته من هم با نظر شما موافقم
نام
۰۷:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
فقط قصاص
تا درس عبرتی شود برای دیگران
ایران عزیز
۱۶:۳۴ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۴
سلبریتی ها کجاهستن
کمپین نه به قصاص راه بیندازن ؟؟

افکاری هم قاتل بود مثل همین بدبخت