صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۴۹۹۲۱
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۴ - ۱۷ مرداد ۱۳۹۹

محمد ماکویی؛ کارشناس اقتصادی صدا و سیما در برابر چشم بینندگان تلویزیونی، "دلار" را پاره کرده و به مردم می‌گوید که اگر دوست دار پایین آمدن قیمت دلار هستند می‌توانند همین کار را بکنند.

واکنش کاربران به این ماجرا جالب است؛ یک نفر نگاه وحشت زده مجری و سوال حاکی از بهت و حیرت او را یادآور می‌شود، اصل بود؟!، دیگری نحوه پاره کردن پول توسط کارشناس، به گونه‌ای که قابل چسباندن باشد، را متذکر می‌گردد و سومی به گونه ضمنی این نکته که از کجا معلوم صد دلاری بوده و یک دلاری نبوده است را قید می‌کند.

یادش به خیر! زمانی با مدیر عاملی کار می‌کردم که هر وقت توصیه‌های اقتصادی من را می‌شنید و "این‌طور پیش بروی ضرر درست و حسابی می‌کنی!" را پذیرا می‌شد، از آن‌جا که واقعا حرفی برای گفتن نداشت، مرا با جواب دندان شکن "شرکت خودم است، می‌خواهم آتشش بزنم" قانع می‌کرد.

باز هم یادش به خیر! به اتفاق یکی از دوستان راهی جلسه شده بودیم و در طی مسیر گل گفته و گل می‌شنیدیم. در این گل گفتن‌ها و گل شنیدن‌ها بود که دوست، خبر از توصیه خوبی که قرار بود به کارفرما بکند داده و در ادامه "خودت هم سورپرایز خواهی شد!" را بر زبان آورد.

در جلسه، هنگامی که صحبت‌های معمول به پایان رسید، آقای همکار استفاده از پلاستر سیمان جهت آدمرو‌ها را پیشنهاد کرده و کارفرما را به سوال "دلیل شما برای این پیشنهاد چیست؟" کشاند.

وقتی "چون دیدم برای شما پول اهمیت زیادی ندارد و براحتی در پروژه‌های مختلف هزینه می‌کنید، پیشنهاد را مطرح کردم" بر زبان همکار جاری شد، سیل برخاسته، همانند کارفرما، مرا هم حسابی سورپرایز نموده و موجب شد از شدت عصبانیت به رنگ لبو در بیایم.

کارفرما بر خلاف من مهر سکوت بر لب نزده و به نماینده شرکت گفت: "من ابایی از هزینه کردن ندارم؟! کاش کمی پرس و جو می‌کردید و می‌فهمیدید که پروژه‌های من در قیاس با پروژه‌های مشابه تا چه اندازه ارزان‌تر از آب در آمده است! بعد پیشنهاد مسخره‌تان را مطرح می‌ساختید! "

من که اوضاع را قمر در عقرب دیدم گفتم که کارفرما احتمالا منظور همکار را بد متوجه شده و دوست من فقط این موضوع که کارفرما به کیفیت کار بیش از کمیت آن اهمیت می‌دهد را می‌خواسته گوشزد نماید.

دو ماجرای بالا بخوبی حاکی از این است که هر چقدر شما حق داشته باشید با مال و اموال خود بی تفاوت تا کرده و آن‌ها را در برابر چشم دیگران به آتش بکشید، حق ندارید با مال و منال دیگران که به رسم امانت در اختیار شما قرار گرفته است، بد تا کرده و آن‌ها را بی‌دلیل از ارزش و اعتبار بیندازید.

موضوع بالا تا آن اندازه مهم است که بسیاری از افراد، میل کنندگان بیت المال را در مرتبه‌ای "قابل تحمل تر" از حیف کنندگان اموال عمومی قرار می‌دهند، زیرا آن‌ها به جد اعتقاد دارند که میل کنندگان، اموال مردم را از دسترس آن‌ها خارج کرده و باعث می‌شوند که آن‌ها توسط عده‌ای قلیل میل شوند و حال آن‌که حیف کنندگان، دقیقا ضرب المثل "نه خود خورد نه کس دهد ..." را اجرایی کرده و خویشتن را "قدر ناشناسان واقعی آن‌چه به خودشان تعلق ندارد" معرفی می‌نمایند.

به این ترتیب اگر کارشناس اقتصادی صدا و سیما فقط به عنوان یک فرد اقدام به پاره کردن دلار کرده است، کار وی را تنها می‌توان از منظر اخلاقی زشت و ناشایست به حساب آورد، زیرا چنانچه بخواهیم او را نماینده صدا و سیما محسوب کرده و مایل باشیم وی را الگوی آن‌هایی که از مسایل اقتصادی سر در نمی‌آورند نماییم باید این سوال را مطرح کنیم که چنانچه آقای کارشناس "دلار" خود را در اختیار نهادها، سازمان‌ها، ادارات و دیگر جا‌هایی که دستشان به کار خیر می‌رود قرار می‌داد، به واقع، الگوی بهتری برای حل مسائل اقتصادی ریز و درشت مملکت ارائه نداده بود.

شوربختانه باید گفت که نمایش پاره کردن دلار در برابر دوربین تلویزیونی تنها می‌تواند نمایانگر این‌که صدا و سیمایی‌ها میهمانانی که قدر و قیمت واقعی اموال و دارایی‌ها را نمی‌دانند بیشتر می‌پسندند؛ بوده و مردم را به شدت نگران این‌که "خودشان هم مال و منالی که متعلق به ماست به همین‌گونه حیف می‌کنند!" می‌نماید!

ارسال نظرات