حسین جلالی، نماینده رفسنجان و انار در مجلس از واریزشدن اولین حقوق نمایندگان خبر داده است. خبرگزاری ایرنا در توییتر خود از قول حسین جلالی، نماینده رفسنجان و انار نوشت: «اولین حقوق نمایندگی ۱۱ میلیون تومان واریز شده به علاوه ۲۰۰ میلیون تومان بابت مسکن و ۲۰ میلیون تومان هم برای سایر هزینهها به حساب ما واریز شد».
به گزارش شرق، میزان حقوق دریافتی نمایندگان مجلس همیشه چالشبرانگیز بوده است و امسال نیز با توجه به شرایط نامساعد اقتصادی و حداقل حقوق کارگران و بیکاری فراگیری که تهیه نان شب را برای بسیاری سخت کرده است حقوق نجومی نمایندگان مجلس خبرساز شده است. مجلسی که خود را انقلابیترین مجلس میداند در اولین واریز حقوق مشخص شد که برای هر نماینده علاوه بر 11 میلیون حقوق ماهانه فقط 20 میلیون برای هزینههای جانبی در نظر گرفته است و حق مسکن 200 میلیونی هم که جای خود دارد.
290 نفر نمایندهای که نه براساس انتصاب که با خواست خود در کارزار انتخابات شرکت میکنند و با صرف هزینههای گزاف تبلیغات انتخاباتی موفق به جلب اعتماد مردم میشوند، چگونه میتوانند بسیار بیش از حد متوسط مردم عادی از نشستن بر صندلی نمایندگی آنها درآمد کسب کنند؟ این 290 نماینده زمانی که تصمیم گرفتند راهی بهارستان شوند، میدانستند در تهران باید فعال باشند، چراباید امروز در این شرایط اقتصادی از بیتالمال حق مسکن آنها پرداخت شود؟ وقتی در ابرشهر تهران بسیاری از کارگران و کارمندان با حقوق دومیلیون تومانی خود مجبور به پرداخت هزینههای سرسامآور مسکن هستند، چرا نمایندهای که با شوق خدمت راهی بهارستان شده، باید بودجهای مجزا و نجومی داشته باشد؟ زمانی که حق مسکن کارگران 300 هزار تومان است، حق مسکن 200میلیونی نمایندگان چه ضرورتی دارد؛ مگر نه اینکه این افراد جز خدمت صادقانه هدف دیگری ندارند و شأن نمایندگی بنا بر صلاحیت و توانایی آنها تعریف میشود، نه خانه و دفترشان؟ اینها همه سؤالاتی است که از لحظه انتشار خبر پرداخت حقوق 31 میلیون تومانی نمایندگان و حق مسکن 200 میلیونی آنها در فضای مجازی پخش شده است.
البته که توجیههای مختلفی برای این پرداختهای نجومی مطرح میشود اما مسئله مهم آنجاست که حقوق 11میلیونی که بیش از پنجبرابر حقوق کارگران است بهتنهایی تکافوی زندگی در تهران را میکند که اگر نمیکند خون نمایندگان رنگینتر از کارگران نیست و اگر نمایندهای با این حقوق قادر به فعالیت نیست، چرا وارد بهارستان شده است؟
نکته مهم بعدی این است که 20 میلیون هزینه اضافی بر حقوق 11میلیونی پرداخت شده است، برای تأمین هزینه تهیه مسکن و ایاب و ذهاب و... است. در گزارشی که چندی پیش در «شرق» منتشر شد، مشخص شد که نمایندگان مجلس برای اقامت در تهران، اجاره ماهانه پنجمیلیونتومانی دریافت میکنند. این مبلغ به حساب تمامی نمایندگان واریز میشود و افرادی هم که ساکن تهران هستند، از مزایای تأمین هزینه اجاره منزل بهرهمند هستند. همچنین هر نماینده ماهانه مبلغ دومیلیونو ۲۰۰ تومان برای هزینههای ایابوذهاب خود دریافت میکند و هزینه مشاوران نماینده نیز از بیتالمال پرداخت میشود. این بهجز یک دستگاه خودروی پژوپارس و سهمیه بنزینی است که در اختیار تمامی نمایندگان مجلس برای رفتوآمد قرار داده شده است. علاوه بر این جالب است بدانیم که پرداخت حقوق ماهانه راننده خودرو نمایندگان، از طریق امور مالی مجلس بهطور جداگانه مانند سایر کارکنان مجلس انجام میشود و در سبد هزینهای نمایندگان مجلس جا داده نمیشود. بهجز این موارد هزینه پرداخت قبض موبایل هم به حساب هرکدام از نمایندگان مجلس واریز میشود.
اگر قرار به رسیدگی مجدد به حقوقهای نجومی است، نمایندگان نباید از این قاعده مستثنا شوند و بالاخره باید مشخص شود هزینه مشاوران نمایندگان یا هزینه موبایل آنها و حتی اجاره ماهانه منزل آنها چرا باید از بیتالمال پرداخت شود و چرا نمایندگان مجلس که فقط به شوق خدمت آمدهاند، با حقوق دریافتی خود هزینههایشان را پرداخت نمیکنند؟!
مگه بنزین گرون شد کاری کردن ؟
مسئله اصلی که جدی هست و مورد شوخی قرار نمی گیرد پول است .
همه شعارها فقط برای بازی دادن و سرگرم کردن است .
پرسیدم پس چرا بیخودی اینهمه هزینه میکنن
گفت برای گواهینامه ها و ادعای خودروساز بودن
حالا حکایت مجلس و دولت هم دقیقا همینه
فقط بخاطر اینکه بگیم ما هم جمهوری هستیم
وگرنه خروجیش دقیقا همانند مرکز تحقیقات ایرانخوردو و سایپاست
بیپچاره ما بازنشسته که نه کسی سغارش وضع مایشتی مارا میکند و ه هیچ یک از این امتیازات بالارا داریم و با همیشه خجالت خانواده را بکشیم
هیئت رئیسه محترم مجلس شورای اسلامی ! سلامُ علیکم .
سقراط که شهیدِ نخستِ ما فیلسوفان است بابتِ تعلیم و تربیت از کسی پول نمی گرفت و این عدمِ ارتزاق از معنویت را وجهِ فارقِ فیلسوفان و سوفیستها می دانست. سفسطه گران (سوفیستها) ، از علم دکان ساخته بودند و تسمه از گرده شاگردان می کشیدند و خود را "حکیم" می خواندند. چیزی شبیه کلاسهایِ کنکورِ امروزی که رتبه تک رقمی را بر جای معرفت نشانده اند و رمّالیِ آکادمیک را فنِّ مطالعه معرّفی کرده اند!
شاگردانِ سقراط خود را نه به لفظِ پر طمطراقِ حکیم و دانشمند و نخبه (سوفیست)، که به لفظ متواضعانه فیلسوف (فیلا+سوف= دوستدار دانش) می خواندند و در کنار کار مغزی به کارِ یدی هم مشغول بودند. نمونه اش اسپینوزایِ هلندی که شیشه تراش بود و شیخ اجل سعدی که به قول خودش به کارِ گِل هم گمارده شد! و این همه در حالی بود که سقراط به رهبری خردمندان رأی می داد و بر دموکراسیِ تجّار و جنگاوران خط بطلان می کشید.
تفاوت معلّمی که دو ساعت درس دادن اضافه را به اضافه حقوقِ پایانِ ماه موکول نمی کند با آموزگارِ آموزشگاهی که شهریه کلاس کنکور و تقویتی را از پیش می گیرد همان تنافر فیلسوف و سوفیست است. همین تفاوت را بین لُبّ کلامِ کارگران و معلّمان و کارمندان و کارشناسان و کشاورزان و خرده فروشانی که چند شغله اند ، با دو سه مصاحبه جنجالی و حق به جانب برخی "مدیرانِ نجومی چند شغله" شاهد بوده ام . تفاوتِ فریادِ کارگر و پرستار و کارمندی که حقوق چند ماهه اش را نپرداخته اند و خرج خانه را از چند جا در می آورد ، با کسانی که به دوربین خیره می شوند و حقوق نجومیِ خود را با افتخار جار می زنند. اوّلی همچنان بر سر کار می رود و با حقوقِ عقب افتاده خود می سازد ، و دوّمی تموّل و دارایی خود را مُصحّحِ حقانیتش در کسبِ حقوقِ اضافیِ دولتی می داند ! سفسطه ای که از دانشِ سوفسطائیان مایه می گیرد .
هیئت رئیسه محترم مجلس شورای اسلامی !
اولیاءِ کِباری مانند حضرات سلیمان و داود و ایّوب سرمایه دار بوده اند و یوسف و موسی به کاخ نشینی برآمده اند و نبی مکرّم اسلام و همسر مکرّمه شان به تجارت روزگار می گذرانده اند و امام صادق علیه السلام با بازرگانانِ بیگانه داد و ستد داشته اند. سخن بر سر اینها نیست. من نه مارکسیستم که مخالفِ مالکیتِ خصوصی باشم و نه به دنبالِ هایِک و فریدمن و بنتام و ریکاردو و پارِتو راه افتاده ام که لیبرتاریانیسم و بازار آزاد را جار بزنم. فقط یک نمونه اخلاقی از سرمایه دارِ بی طمع را از همین کشور خودمان یاد می کنم و شما را با وجدانتان تنها می گذارم. سخنم نه درباره ترامپ است که حقوق ریاست جمهوری نمی گیرد و نه امثال بیل گیتس که هفتاد و پنج در صد درآمدشان را مالیات می دهند.
مرحومِ دکتر یحیی مهدوی (مؤسس دوره دکتریِ فلسفه دانشگاه تهران) فرزند حسینِ امینُ الضرب (پدر برق ایران) از متموّلین پیش از انقلاب بود. او در سراسر دوران تدریس از گرفتنِ حقوق سر باز زد و مبلغ دریافتی را به انتشاراتِ دانشگاهِ تهران اهداء کرد. ای کاش متموّلانِ مجلسِ شورایِ اسلامی همین کار را می کردند ، همانها که از ده جایِ دیگر درآمد دارند!
من از هر کسی که میگوید نوکر مردم هستم بیزارم.
اینان عوام فریبند.
شما وقتی نمیدونی هدف از این اقدام انقلابی چیه چرا مطلب منتشر میکنی؟
نماینده ها قصد دارند در 4 سال اول نشون بدن ثروت و مال مقام هرگز انگیزه و شوق اونها رو از خدمت به ملت و کشور کم نمیکنه .
بعدشم همه این پولها رو به خزانه بر میگردونن
ما شیفتگان خدمتیم ؟ نه. تشنگان قدرت
حکومت عدل علی؟!
تف بر این روزگار که همه چی رو کثافت برداشته .
این بخشی از نامه ای ست که چند سالِ پیش خطاب به آقای رفیقدوست نوشتم . این چند سطر را در قالب کامنتی در پاسخ به جنابِ فرهنگی هم ارسال کردم . ویراستار نازنینِ کامنتها در تعطیلات بودند و منتشرش نکردند. امیدوارم این متن "جدّی" را منتشر بفرمایند. این بار استثنائاً طنز نمی نویسم و به سیره سابقِ نوشتاری ام باز می گردم:
سقراط که شهیدِ نخستِ ما فیلسوفان است بابتِ تعلیم و تربیت از کسی پول نمی گرفت و این عدمِ ارتزاق از معنویت را وجهِ فارقِ فیلسوفان و سوفیستها می دانست. سفسطه گران (سوفیستها) ، از علم دکان ساخته بودند و تسمه از گرده شاگردان می کشیدند و خود را "حکیم" می خواندند. چیزی شبیه کلاسهایِ کنکورِ امروزی که رتبه تک رقمی را بر جای معرفت نشانده اند و رمّالیِ آکادمیک را فنِّ مطالعه معرّفی کرده اند!
شاگردانِ سقراط خود را نه به لفظِ پر طمطراقِ حکیم و دانشمند و نخبه (سوفیست)، که به لفظ متواضعانه فیلسوف (فیلا+سوف= دوستدار دانش) می خواندند و در کنار کار مغزی به کارِ یدی هم مشغول بودند. نمونه اش اسپینوزایِ هلندی که شیشه تراش بود و شیخ اجل سعدی که به قول خودش به کارِ گِل هم گمارده شد! و این همه در حالی بود که سقراط به رهبری خردمندان رأی می داد و بر دموکراسیِ تجّار و جنگاوران خط بطلان می کشید. خودِ سقراط معلّم بود و کارِ یدی نمی کرد.
تفاوت معلّمی که دو ساعت درس دادن اضافه را به اضافه حقوقِ پایانِ ماه موکول نمی کند با آموزگارِ آموزشگاهی که شهریه کلاس کنکور و تقویتی را از پیش می گیرد همان تنافر فیلسوف و سوفیست است. همین تفاوت را بین لُبّ کلامِ کارگران و معلّمان و کارمندان و کارشناسان و کشاورزان و خرده فروشانی که چند شغله اند ، با دو سه مصاحبه جنجالی و حق به جانب برخی "مدیرانِ نجومی چند شغله" شاهد بوده ام . تفاوتِ فریادِ کارگر و پرستار و کارمندی که حقوق چند ماهه اش را نپرداخته اند و خرج خانه را از چند جا در می آورد ، با کسانی که به دوربین خیره می شوند و حقوق نجومیِ خود را با افتخار جار می زنند. اوّلی همچنان بر سر کار می رود و با حقوقِ عقب افتاده خود می سازد ، و دوّمی تموّل و دارایی خود را مُصحّحِ حقانیتش در کسبِ حقوقِ اضافیِ دولتی می داند ! سفسطه ای که از دانشِ سوفسطائیان مایه می گیرد .
هیئت رئیسه محترم مجلس !
اولیاءِ کِباری مانند حضرات سلیمان و داود و ایّوب سرمایه دار بوده اند و یوسف و موسی به کاخ نشینی برآمده اند و نبی مکرّم اسلام و همسر مکرّمه شان به تجارت روزگار می گذرانده اند و امام صادق علیه السلام با بازرگانانِ بیگانه داد و ستد داشته اند. سخن بر سر اینها نیست. من نه مارکسیستم که مخالفِ مالکیتِ خصوصی باشم و نه به دنبالِ هایِک و فریدمن و بنتام و ریکاردو و پارِتو راه افتاده ام که لیبرتاریانیسم و بازار آزاد را جار بزنم. فقط یک نمونه اخلاقی از سرمایه دارِ بی طمع را از همین کشور خودمان یاد می کنم و شما را با وجدانتان تنها می گذارم. سخنم نه درباره ترامپ است که حقوق ریاست جمهوری نمی گیرد و نه امثال بیل گیتس که هفتاد و پنج در صد درآمدشان را مالیات می دهند.
مرحومِ دکتر یحیی مهدوی (مؤسس دوره دکتریِ فلسفه دانشگاه تهران) فرزند حسینِ امینُ الضرب (پدر برق ایران) از متموّلین پیش از انقلاب بود. او در سراسر دوران تدریس از گرفتنِ حقوق سر باز زد و مبلغ دریافتی را به انتشاراتِ دانشگاهِ تهران اهداء کرد. ای کاش متموّلانِ مجلسِ شورایِ اسلامی همین کار را می کردند ، همانها که از چند جایِ دیگر درآمد دارند!
12 میلیون نماینده مجلس زیاده؟؟؟؟؟
در ضمن رای های منفی رو نشون بده
شفاف سازی رسانه اگر داشته باشیم مشکلات خودش یواش یواش حل میشه
فرارو سایتی با جهت دهی خاص
الان از این خبر فقط 12 رو دیدی؟ 200 رو ندیدی؟ 20 تا اضافه رو ندیدی؟