عباس عبدی در روزنامه ایران نوشت: یکی از نکاتی که در آینده و جهان پس از کرونا باید مورد توجه قرار گیرد، مسأله تحولات جمعیتی است. برخی از گزارشهای رسمی با هدف تهییج مردم به فرزندآوری میکوشند که بگویند با ادامه وضع فعلی رشد جمعیت ایران در سال ۱۴۲۵ به صفر خواهد رسید. در زمستان گذشته یادداشتی نوشتم و توضیح دادم که این برآورد خیلی خوشبینانه است. اگر وضع به همین ترتیب ادامه یابد به احتمال فراوان حدود سال ۱۴۱۵ به رشد صفر خواهیم رسید و باید برای این مشکل فکری کرد. نه از این فکرهای تبلیغاتی که بیان میشود و هیچ اثری ندارد.
اکنون و با پیشامد مسأله کرونا، گمان میکنم که تمام محاسبات را باید تغییر داد و در بهترین حالت باید چندین سال دیگر نیز این برآورد زمانی را جلو انداخت. زیرا کرونا از دو سوی ماجرا یعنی زاد و ولد و مرگ و میر بر رشد جمعیت اثر منفی خواهد گذاشت. در زمینه مرگ و میر ارزیابی دقیقی نداریم، چون نمیدانیم آخر و عاقبت کرونا ما را با چه تعداد مرگ و میر مواجه خواهد کرد؟ ولی در شرایط عادی سالانه حدود ۴۰۰ هزار نفر مرگ و میر داریم. از سوی دیگر زاد و ولد با سرعت زیاد در حال کاهش است و در سال ۱۳۹۸، احتمالاً به حدود ۱.۲ میلیون نفر رسید. این تعداد به معنای کاهش ۲۰ درصدی در زاد و ولد طی فقط ۳ سال گذشته است! که بسیار کاهش چشمگیری است.
پس از کرونا فرآیند کاهش زاد و ولد شدیدتر خواهد شد. حتی امسال نیز ممکن است به دلایل گوناگون و ترس از حضور در بیمارستانها، سقط جنین افزایش پیدا کند و انگیزه فرزندآوری کمتر شود که به احتمال فراوان آثارش را در سال ۱۴۰۰ نشان خواهد داد.
از سوی دیگر مشکلات اقتصادی ناشی از کرونا بیشترین تأثیر را در کاهش ازدواج و فرزندآوری خواهد گذاشت و به احتمال فراوان طی دو سال آینده یعنی تا سال ۱۴۰۰ میزان زاد و ولد به زیر یک میلیون خواهد رسید و اگر مرگ و میر کرونا خیلی زیاد نباشد، حداقل ۵۰۰ هزار نفر مرگ و میر سالانه را در کشور شاهد خواهیم بود و رشد جمعیت به زیر ۰.۵ درصد خواهد رسید.
البته این بحران مختص ایران نخواهد بود. ایتالیا نیز یکی دیگر از کشورهایی است که در این زمینه دچار بحران جدی خواهد شد. جمعیت ایتالیا از سال گذشته شروع به کاهش کرده است و اثر ناشی از کرونا میتواند سرعت این ضربه را به شدت افزایش دهد. از سال ۲۰۱۸ تا کنون حدود ۲۰۰ هزار نفر از جمعیت ایتالیا کم شده است. کرونا نه تنها رشد زیادی در مرگ و میر خواهد داشت، بلکه در کوتاهمدت ممکن است کاهش شدید موالید را سبب شود.
شاید تغییرات جمعیتشناختی اثر کرونا کمتر از دیگر آثار کرونا بر جهان به نظر برسد، ولی پایداری آن بیشتر خواهد بود. اثرات گفته شده فقط در حوزه زاد و ولد بود، ممکن است حوزه مهاجرت نیز تحت تأثیر کرونا قرار گیرد این مسأله به شدت بستگی به اثرات اقتصادی کرونا دارد. اگر جوامع کرونازده پس از رکود و بیکاری اولیه موجب افزایش تولید و اشتغال شود، طبعاً مهاجرت به سوی غرب و اروپا را تشدید میکند.
البته بشر نشان داده که در مواجهه با مصایب واکنشهای خاص خود را برای بقا دارد. مثلاً پس از جنگ که تعداد زیادی کشته میشوند، به طور غریزی به سوی زاد و ولد بیشتر میل میکند و احتمال دارد که در مواجهه با کرونا نیز این رفتار دیده شود ولی بعید است که در کوتاهمدت شاهد چنین رفتاری باشیم.
سال دیگر انفجار جمعیتی خواهیم داشت الان همه در حال بچه ساختنن
من بر خلاف نظر آقای عبدی، اعتقاد دارم مردم چنان دید بلند مدتی ندارند و براین باور هستند که کرونا نابود خواهد شد و بنابراین اثری بر تصمیم فرزندآوری نخواهد داشت. برعکس به علت شیوع کرونا و خود قرنطینگی افراد در خانه، ما باید با یک جهش تولید موالید روبرو باشیم.
ملت پولی که بابت مسافرت و خرید دید و بازدید خرج میکردند الان دارند میدهند بابت خرید از این فروشگاه های زنجیره ای !!!!
مصرف گراست
شما اصول اولیه قوانین بین الملل را زیر پا گذاشتین و از جیب مردم هزینه کردین علت اصلی این روز مردم ایران افراد همچون شماست ...
این مردم چن ساله ی روز بدون بحران داشتن؟!
در این شرایط کی به فکر فرزند آوری است وقتی در جامعه امیدی به آینده نباشه مگه کسی به فکر فرزند آوری است امسال شما دردتون آینده و نیرو کار نیست بلکه یا فکر میکنین مردم وقتی فرزندی کمتری دارن بهتر به بچه شون خواهند رسید و دنباله رو نخواهند شد یا به فکر جمعیت شیعه هستین همین شما تنها چیزی که فکر نکرده و نمیکنین آینده ایران هست
ضمنا تکنولوژی با این سرعتی که پیش میره شاید ۲۰ سال دیگه به ۱۰درصد امروز نیرو کار نیاز نباشه
کوته سخن اینکه وقتی کسی توی دخل و خرج خودش مونده نه ازدواج میکند نه فرزند میاورد ...
در شش ماهه نخستِ سالِ گذشته 9300 ایرانی در تصادفاتِ جادّه ای جان داده اند . آمار سالیانه مرگ و میرِ جهانی در اثر مصرف سیگار 5 میلیون نفر است که از این تعداد 11 هزار نفر در ایران می میرند. بگذریم از آمار مبتلایان به سکتههای قلبی و مغزی ، آب مروارید ، بیماریهای لثه ، پوکی استخوان و سرطانهای مختلف از معده و مثانه گرفته تا کلیه و ریه که همگی ناشی از مصرف سالانه 55 میلیارد نخ سیگار در ایرانند !
فرض کنید به عنوانِ مدیراداره دخانیات کشور "x" منصوب می شوید و در عین حال از مَضارّ محصولاتِ دُخانی آگاهید. درآمد حاصل از ورود و تولید و فروش دخانیات را که حساب می کنید سر به فلک می کشد و کسری بودجه اداره تان را به همراه کسری بودجه دولت تامین می کند. به علاوه هرچه مردم بیشتر بمیرند و طول عمر کمتری داشته باشند، هزینه هایِ بازنشستگی کمتر می شود و عدّه ای سالمند روی دست دولت نمی مانند! به تولید و ورود و فروش سیگار ادامه می دهید یا از آن دست می کشید؟! تصوّر کنید مقام مسئولی در کشور"y" هستید و از تلفاتِ جادّه ای حاصل از تولید اتوموبیلی خاص آگاهید. در یک محاسبه ساده، عوض کردن خط تولید هزینه بَر است و هزینه ساخت و نگهداری گورستان و پرداختِ غرامت و بیمه به بازماندگان کمتر. آیا خط تولید را عوض می کنید، یا به ساخت گورستان و رشد شرکت هایِ بیمه ادامه می دهید؟! فرض کنید در کشور "z" به سر می برید و فرد معروفی خلافی مرتکب می شود (فی المثل به کسی تجاوز می کند یا او را می کُشد یا اموالش را بالا می کِشد) امّا محاکمه علنیِ او هزینه بر است و باعث ناآرامی اجتماعی می شود، یا مدالِ المپیک را از چنگتان می رباید، یا بردنِ اسکارتان را به تعویق می اندازد ، یا باعث بدبین شدن مردم به قشر خاصی از مُتدینین می شود. فرد مورد نظر را محاکمه می کنید یا از او در می گذرید؟!
من فیلسوفم و البته در فلسفه به مکتب لیبرتاریانیسم و یوتیلیتاریانیسم تعلّق ندارم. بنا به این دو مکتبِ فلسفی اداره دخانیات باید باز باشد، اتوموبیلِ اسقاطی باید به بازار عرضه شود و فرد متخلّف باید مورد عفو قرار گیرد! کاپیتالیسمِ برهمین پایه بنا می شود و منحنی هایِ مطلوبیتِ پارِتو (utility & indifference curves) بر همین مبنا به اقتصاد مارجینالیستی راه می یابد. نتیجه گرایان (طرفداران Consequentialism) به نتیجه فعل اخلاقی می اندیشند و به ذات عمل کار ندارند. طرفداران اخلاق وظیفه گرا (Deontological Ethics)، نفس عمل را مورد توجّه قرار می دهند و بر نسبی گرایی اخلاقی قلم بطلان می کشند. جِرِمی بنتام در دسته اوّل و کانت در گروه دوّم جا می گیرد. اقتصاد بازار بر مبنای سخن اوّلی و پیروانش (امثالِ هایِک و فریدمن) شکل می گیرد و اخلاق کتگوریکال بر مبنای سخن امثالِ "کانت" و "رالز" بنا می شود. در اوّلی هدف وسیله را توجیه می کند و در دوّمی "انگیزه" نقش مهمّی در قضاوتِ اخلاقی بودنِ فعل دارد. در اوّلی عرضه و تقاضا تعیین کننده رفتار بازار است، در دوّمی عدالتِ اجتماعی در صدر توجّه قرار می گیرد. گرچه کانت هم نژاد پرست باشد و وجود تفکّر فلسفی را در اقوام غیر اروپایی منکر شود.
جهان ، میدان تکالب است، چه کانتی باشی ، چه رابرت نوزیکی. همچون سگ به جان هم افتادن و شیره وجود یکدیگر را تا به آخر کشیدن.در چنین جهانی مدل هزینه و فایده ، حرف اوّل را می زند. از کاهِ کرونا کوه می سازد و این را که تالیدومید و هروئین و ریتالین از قوطی بگیر و بنشانِ پزشکان سر بر آورد از یاد می برد.
تا مدل Cost & Benefit مدل مطلوب اخلاق سیاسی است، در بر همین پاشنه می چرخد و "منفعت" جای "فضیلت" را می گیرد.تا پول هست، فلان هواپیمایی به پرواز به چین ادامه می دهد ، تجمعّاتِ سیاسی و آئینی برقرار می ماند ،مآموران ضدّ عفونی شهرها دست در گردن هم می اندازند و "چیک تو چیک!" سِلفی می گیرند ، فلان شهرِ خاص قرنطینه نمی شود ، فلان برنامه طنز با پشتوانه مالی بالا به کار خود ادامه می دهد ... ولی وقتی "تخت" کم بیاید وهزینه بالا برود ، عزیزانی خواستار تعطیل کلّ کشور می شوند!
شمار بسیار کمی از بیمارانِ کرونایی مرده اند. عفونت بیمارستانی عامل مرگ بسیاری از بیماران بوده است. تلاش برای تعطیل کردن کلّ کشور، گزینشی برایِ تخت کردنِ منحنیِ ارجاع و به تاخیر انداختن رجوع مراجعین به بیمارستانهای فاقدِ تخت است.