صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۰۴۴۴۶
اعتماد به یک فرد با سابقه اعتیاد در وهله نخست با سطح بالایی از خطرپذیری معادل است. برای اعتماد به فردی که خودش را به ویرانی کشیده و حتی خانواده نیز از او قطع امید کرده اند، چه دلیل و نقطه اتکایی می‌توان یافت؟! و به فرض که بتوان چیزی یافت، چطور می‌توان او را در فضای پر تلاطمی، چون محیط کسب و کار وارد کرد؟!
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۴ - ۱۱ تير ۱۳۹۸
 
مبارزه اصولی با بلای اعتیاد نیازمند شکل گیری یک زنجیره هماهنگ و مکمل از تدابیر سلبی و ایجابی است. مدت هاست که همگان می‌دانند صورت مساله ریشه کنی اعتیاد را دیگر نمی‌توان در مبارزه با قاچاق عمده و خرد مواد مخدر خلاصه کرد. در کنار این مهم اقدامات دیگری هم حائز اهمیت است، وگرنه همه تلاش‌ها ابتر می‌ماند. علاوه بر مبارزه با قاچاق، بازپروری معتادان هم بسیار مهم است، اما این کارزار حتی در این نقطه هم تمام نمی‌شود.

پذیرش دوباره نجات یافتگان از چنگ اعتیاد در جامعه یکی از مهمترین حلقه‌های این زنجیره است. در غیر این صورت چرخه مبارزه ناتمام مانده و فرد در حالت طرد شدگی از جامعه پناهگاهی جز بازگشت مجدد به اعتیاد پیدا نمی‌کند.
 

یکی از مهمترین مشکلات افراد ترک کرده، ناتوانی در یافتن شغل است. در واقع بسیاری از معتادان پس از ترک اگر شغل آبرومندی پیدا کنند به راحتی می‌توانند از نو در خانواده و اجتماع پذیرفته شوند و فرصتی دوباره برای زندگی عادی بیابند. مجموعه‌های حاکمیتی در این مرحله از مبارزه با اعتیاد، دچار تناقضی شگرف هستند. از یک سو در سطح گفتار کارآفرینان در بخش خصوصی را دعوت می‌کنند تا از افرادی را که ترک کرده اند، به کار بگیرند، اما خود حاضر نیستند در این زمینه قدمی عملی بردارند و همواره مشاغل دولتی یا حتی شبه دولتی را مشروط به نداشتن سابقه اعتیاد می‌کنند.
 

در شرایطی که دستگاه‌های مسئول ولو در حد سوزن زدن بر خویش حاضر نیستند در این مسیر عملا اقدام کنند، کارآفرین‌های مسئولیت پذیری در گوشه و کنار پیدا می‌شوند که سختی‌های این جوالدوز را با آغوش باز و داوطلبانه بپذیرند. علی حاجی باقری وکیل پایه یک دادگستری و کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی است. او در عین حال در شهر قم صاحب یک کارخانه صنایع چوب است که در آن بیشتر نیرو‌های شاغل را افرادی تشکیل می‌دهند که سابقه اعتیاد داشته و حالا پاک شده اند.
 
 
او در این باره می‌گوید: «از سال ۱۳۸۹ در کارخانه با همکاری سازمان زندان ها، زندانیان رای باز را به کار می‌گرفتیم. افرادی که دارای رای باز هستند، می‌توانند روز‌ها را بیرون از زندان سپری کنند، اما باید شب‌ها را در زندان بگذرانند. این زندانی‌ها روز‌ها در کارخانه کار می‌کردند و حقوق کامل می‌گرفتند. من بعد از مدتی با ستاد مبارزه با مواد مخدر قم آشنا شدم؛ جایی که تلاش می‌کردند برای افرادی که اعتیاد را ترک کرده اند، شغلی پیدا کنند.»
 

آقای حاجی باقری می‌افزاید: «هرکاری سختی‌های خودش را دارد. کسانی که ترک کرده اند روحیه آسیب پذیری دارند و خیلی هایشان از خانواده طرد شده اند. این افراد به لحاظ جسمی هم بعد از ترک اعتیاد بسیار نحیف می‌شوند و از آنجایی که غالبا از خانواده‌های ضعیف هستند، به طور جد مشکل تغذیه دارند. ما، اما به گذشته آن‌ها نگاه نمی‌کنیم و میزان را حال فعلی شان می‌دانیم. بدون اینکه از همان روز نخست انتظارات یک کارگر عادی را از آن‌ها داشته باشیم، قرارداد می‌بندیم. البته در اصل با کس دیگری قرارداد می‌بندیم و معامله می‌کنیم.»
 

اعتماد به یک فرد با سابقه اعتیاد در وهله نخست با سطح بالایی از خطرپذیری معادل است. برای اعتماد به فردی که خودش را به ویرانی کشیده و حتی خانواده نیز از او قطع امید کرده اند، چه دلیل و نقطه اتکایی می‌توان یافت؟! و به فرض که بتوان چیزی یافت، چطور می‌توان او را در فضای پر تلاطمی، چون محیط کسب و کار وارد کرد؟!
 

این خلاء را شاید چیزی جز احساس مسئولیت پذیری در قبال جامعه و نیز اعتماد به خدا نتواند بپوشاند. در حال حاضر در کارخانه علی حاجی باقری ۳۰ نفر مشغول به کار هستند که ۲۰ نفرشان قبلا سابقه اعتیاد داشتند. او برای یافتن کارگر‌های جدید سراغ ستاد مبارزه با مواد مخدر قم می‌رود تا افراد ترک کرده و مورد تایید را به او معرفی کنند.
 

یکی از آن‌ها محمد علی عزیزی است. او از ۱۸ سالگی آلوده به اعتیاد شد و این بلا تا ۱۳ سال بعد هم گریبانگیرش بود. محمد علی حتی دیگر در عکس‌های خانوادگی هم جایی نداشت و همه از او قطع امید کرده بودند. اما بالاخره تصمیم گرفت سرنوشت دیگری برای خود و خانواده اش رقم بزند. سرانجام خودش را به کمپ ترک اعتیاد معرفی کرد.
 

در روز‌هایی که سم از بدنش خارج می‌شد قاتی رنج‌ها و آلامش حتما هزاران بار از خود پرسیده بود که بعد از این چه می‌شود؟! آیا دوباره جایی برای من در خانواده باز می‌شود؟! چه کسی به من شغل می‌دهد؟! او نمی‌دانست که اشتغال در کارخانه صنایع چوب یک وکیل دادگستری روزی اش خواهد شد.
 

حالا محمد علی در کنار ۱۹ نفر دیگر که روزگاری مثل خودش را سپری کرده اند، مشغول کار است و به مرور از یک کارگر ساده به کارگری ماهر تبدیل می‌شود. به کارگیری افرادی با سابقه اعتیاد هرگز کارآمدی گروه صنعتی داد را کاهش نداده است. آن‌ها از خام فروشی محصولات چوب به نقطه‌ای رسیده اند که می‌توانند انواع مبلمان را با استاندارد‌های روز جهانی تولید کنند.
 

محمد علی عزیزی حالا در حاشیه شهر قم زندگی را با همسرش از سر گرفته و دوباره در خانواده برای خود جا باز کرده است. خودش می‌گوید: «همه این‌ها به برکت شغلی است که دارم. اگر آقای حاجی باقری به من اعتماد نمی‌کرد، شاید دوباره خطا می‌کردم و هرگز به زندگی عادی بر نمی‌گشتم.» او به ما یادآوری می‌کند که چقدر برای ازدواج با دختر خاله اش زحمت کشیده و دیگر حاضر نیست این زندگی را به خطر بیاندازد.
 

علی حاجی باقری درباره امکان بسط فرهنگ به کارگیری افراد ترک کرده توسط کارآفرینان، می‌گوید: «تا زمانی که دولت خودش در این رابطه مسئولیت پذیر نباشد، نمی‌توان از بخش خصوصی توقع چندانی داشت. دولت ترجیح می‌دهد که مثلا بگوید هرکس اعتیادش را ترک کند، به او ۲۰ میلیون تومان وام خوداشتغالی می‌دهم. خوب سرنوشت این قبیل طرح‌ها که از ابتدا معلوم است. باید نگاه دولت به افراد پاک شده از اعتیاد تغییر کند و حال فعلی آن‌ها را در نظر بگیرد. در این صورت بخش خصوصی هم به مرور وارد عمل می‌شود. برای جلوگیری از اعتیاد مجدد این قشر راهی جز دادن شغل آبرومند به آن‌ها وجود ندارد. طی این سال‌ها تعداد زیادی کارگر با سابقه اعتیاد را به محض خروج از کمپ به کار گیری کردیم که در این میان کمتر از ۵ درصدشان دوباره گرفتار اعتیاد شدند.»
 
 
منبع: آژانس عکس مستند سو
ارسال نظرات