صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۸۳۲۴۲
مهدی مطهرنیا در گفتگو با فرارو بررسی کرد
"جهان امروز نیازمند مردان بزرگ و قدرتمندی است که بتوانند یک دوران جدید را ایجاد و مدیریت کنند. آنچه در فرانسه شاهدش هستیم نوعی الگو برداری از ایالات متحده است که طی دوره‌های بوش پسر، اوباما و حالا ترامپ اتفاق افتاده و آمریکا به دنبال تثبیت هژمونی خود بر جهان است به همین دلیل معترضان هم تمایل به راست افراطی پیدا کرده اند."
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۷ - ۱۹ آذر ۱۳۹۷
فرارو- یک استاد دانشگاه گفت: «در خصوص اینکه آیا مکرون در نهایت می‌تواند در این مسیر موفق باشد، تردید‌هایی وجود دارد، اما آنچه که او نشان می‌دهد، نشان‌دهنده عقب نشینی‌های تاکتیکی و تکنیکی در راستای یک فهم استراتژیک است. آیا این فهم استراتژیک در او نهادینه شده و در عرصه عمل خود را به نمایش خواهد گذاشت دقیقا همان تردیدی است که در خصوص مکرون وجود دارد. او اگر بتواند این بحران را از حالت تهدیدگونه خود به حالت فرصت تبدیل کند، قطعا نسبت به گذشته قدرتمندتر خواهد شد و خود را به عنوان یک رئیس جمهور برازنده برای فرانسه تثبیت خواهد کرد. اما همه این‌ها به تصمیمات و اقدامات او طی روز‌های آتی بستگی دارد و باید صبر کرد و دید او تا چه اندازه این مسیر عقلانی را ادامه خواهد داد.»
 
 

مهدی مطهرنیا تحلیلگر مسائل بین‌الملل در گفتگو با فرارو در خصوص حوادث اخیر در فرانسه عنوان کرد: «آنچه که در فرانسه می‌بینیم، نمود‌های بیداری ملت‌ها و صف‌آرایی دانایی مردم در برابر قدرت دولت‌ها است. در جهان امروز دولت‌ها و حکومت‌ها نمی‌توانند بدون در نظر داشتن دانایی ملت‌ها و شتاب روزافزون این دانایی در حوزه رفتار‌ها و کنش‌ها، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری کنند؛ لذا باید نظام جامع شناخت یا دیدبانی دقیقی در حکومت‌ها و دولت‌ها شکل بگیرد که ضربان جامعه را در دست داشته باشد و اینگونه حساسیت‌های موجود جامعه را به خوبی ادراک تا بر اساس آن بتواند فعالیت خود را از منظر حیات سیاسی انجام دهد.»

وی ادامه داد: «زمانی که امانوئل مکرون سرکار آمد و دیدگا‌هایی که او در جامعه فرانسه تبیین کرد، امید‌هایی را زنده کرد که موجب شد جایگاه جوان‌ترین رئیس جمهور معروف‌ترین دموکراسی جهان از آن او شود. اما حالا وقتی وعده‌های او عملیاتی نمی‌شود، زمینه پرور یک حرکتی می‌شود که به هر تقدیر می‌توانند جناح‌های راست افراطی از آن بهره ببرند و با توجه به فقدان توانایی پاسخگویی به مطالبات عمومی، امروز در پاریس مردم خواهان روی کار آمدن یک دولت راستگرایی هستند که نماد آن را در شخصیتی مانند ترامپ می‌بینند. یعنی یک نوپست محافظه‌کاری که قدرت را به فرانسه بازگرداند تا دولت این کشور بتواند پاسخگوی مطالبات اقشار مختلف مردم باشد.»

او افزود: «بی‌تردید این جهت‌گیری مورد استفاده و سواستفاده جناح‌های رقیب دولت فرانسه در داخل کشور و حتی رقبای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای خواهد شد و در مرکز تمام این قضایا تنها مکرون است که باید پاسخگو باشد. اما باید در نظر داشت که با افزایش دانایی ملت‌ها، قدرت گرفتن و در واقع رهایی از خودبیگانگی طبقات مختلف جامعه در عصر ارتباطات ما شاهد تنش‌ها نه تنها در فرانسه بلکه در بسیاری از کشور‌ها خواهیم بود و اگر حکومت‌ها و دولت‌ها نتوانند این نبض جامعه را در اختیار بگیرند، فشار‌های ناشی از آن اضطراب‌ها را افزایش و سطح خشونت‌ها و درگیری‌ها بالا خواهد رفت.»
 

این استاد دانشگاه در خصوص عملکرد مکرون در برخورد با حوادث اخیر در فرانسه عنوان کرد: «مکرون اگرچه مجرب نیست، اما یک فرد عاقل است. او تلاش دارد تا در یک فضای اعتدالیِ بر گرفته از عقل با مخالفان و معترضان برخورد کند. او به ظاهر نشان می‌دهد می‌داند اگر شورش را کاملا سرکوب کند به حالت زیرزمینی خواهد رفت و در بزنگاه‌های مختلف در روی زمین خود را به نمایش خواهد گذاشت. از سوی دیگر می‌داند که اگر به سرعت تمام خواسته‌های مخالفان را بپذیرد، موجب گسترش اعتراضات از جهت دیگر خواهد شد؛ لذا سعی دارد از افراط و تفریط در برخورد با مخالفان بپرهیزد و تا آرام آرام نبض مخالفان را در دست بگیرد تا این شرایط را تبدیل به فرصت کند.»

وی تاکید کرد: «در خصوص اینکه آیا مکرون در نهایت می‌تواند در این مسیر موفق باشد، تردید‌هایی وجود دارد، اما آنچه که او نشان می‌دهد، نشان‌دهنده عقیب نشینی‌های تاکتیکی و تکنیکی در راستای یک فهم استراتژیک است. آیا این فهم استراتژیک در او نهادینه شده و در عرصه عمل خود را به نمایش خواهد گذاشت دقیقا همان تردیدی است که در خصوص مکرون وجود دارد. او اگر بتواند این بحران را از حالت تهدیدگونه خود به حالت فرصت تبدیل کند، قطعا نسبت به گذشته قدرتمندتر خواهد شد و خود را به عنوان یک رئیس جمهور برازنده برای فرانسه تثبیت خواهد کرد. اما همه این‌ها به تصمیمات و اقدامات او طی روز‌های آتی بستگی دارد و باید صبر کرد و دید او تا چه اندازه این مسیر عقلانی را ادامه خواهد داد.»

این تحلیلگر مسائل بین‌الملل در پاسخ به این سوال که آیا واقعا روی کار آمدن مکرون باعث تضعیف فرانسه شده، گفت: «آنچه که در وضعیت کنونی می‌بینیم این است مکرون تلاش کرده همانگونه که در کمپین‌های انتخاباتی خود عنوان کرده بود، از رویکرد‌های افراطگرایانه دوری کند و تا جایی که می‌تواند این قبیل اقدامات را در فرانسه کاهش دهد و زیرساخت‌های مناسبی برای گام‌های رو به جلو برای پاریس فراهم کند. اما آنچه که او تا امروز انجام داده به هر تقدیر نمی‌توان بر اساس جامعه شناختی در حوزه اقتصاد زمینه ساز برآورده شدن انتظارات همه اقشار جامعه باشد. البته این اصلا عجیب نیست و هیچ دولت و حکومتی نمی‌تواند یک سیستم اقتصادی مطلقی را ایجاد کند که هم طبقات پاین جامعه و هم اقشار متوسط بالای جامعه از آن سود ببرند.»

او تصریح کرد: «واقعیت این است که دولت‎ها باید در بافت‌های موقعیتی گوناگون سیاست‌هایی را برگزینند که بتوانند اقتصاد جامعه را رو به جلو ببرند. حالا آیا در این بافت موقعیتی، تثبیت قیمت‌ها اهمیت دارد یا توسعه رشد یا باید ایجاد اشتغال به عنوان راس حرکت اقتصادی باشد، این‌ها متمایز از هم می‌شوند؛ لذا اگر مکرون هرکدام از این‌ها را برگزیند و به عنوان پیشانی حرکتی در دستور کار قرار دهد، طبقاتی را راضی و برخی دیگر را ناراضی خواهد کرد. در مجموع به نظر می‌رسد که مکرون تلاش داشه که زمینه ساز پیشرفت توسعه اقتصادی فرانسه در یک فضای دموکراتیک سیاسی باشد که این تصمیم کاملا مفید و مثبت است. اما وجود طبقات پایین و ناراضی برای پیشرفتی که مکرون به دنبال آن بوده الان به شکل یک دمل چرکین سرباز کرده و او باید این طبقات را به عنوان بخشی از جامعه که بسیار قابل احترام هستند، به گونه‌ای مورد توجه قرار گیرد که تبعات ناشی از سیاست‌های فعلی خیلی گریبانگیر آن‌ها نشود.»
 

مطهرنیا در پایان در خصوص اینکه آیا حضور راست افراطی در راس امور فرانسه می‌تواند شرایط این کشور را بهبود ببخشد، اظهار کرد: «تمایل به راست افراطی ناشی از وضعیت نابسامان اقتصادی مرحله گذار منطق کهن به منطق نوین جهان است. با سقوط اتحاد جماهیر شوروی جهان وارد دوره گذار از منطق کهن به منطق مدرن شده است. اما هنوز این منطق جدید به صورت پایدار قرار ندارد. باید در نظر داشت که این دوران هم از منطق خودش تبعیت می‌کند و آن منطق بحران‌زا بودن است. به همین دلیل است که جهان امروز نیازمند مردان بزرگ و قدرتمندی است که بتوانند یک دوران جدید را ایجاد و مدیریت کنند. آنچه در فرانسه شاهدش هستیم نوعی الگو برداری از ایالات متحده است که طی دوره‌های بوش پسر، اوباما و حالا ترامپ اتفاق افتاده و آمریکا به دنبال تثبیت هژمونی خود بر جهان است به همین دلیل معترضان هم تمایل به راست افراطی پیدا کرده اند.»
ارسال نظرات
ناشناس
۰۸:۵۰ - ۱۳۹۷/۰۹/۲۰
تضعیف اتحادیه اروپا به نفع آمریکاست. ترامپ اتحادیه اروپا با ارتش مستقل را نمی پسندد. آمریکا برای ایجاد ناآرامی در کشورهای مختلف ابزارهای قوی چون صهیونیست‌ها را دارد.
ناشناس
۰۸:۴۵ - ۱۳۹۷/۰۹/۲۰
من فکر نمی کنم دلیل چنین جنبش هایی در جوامع پیشرفته وجود تبعیض های ناروا و غیر منطقی ست که عده ای چون نخبگان سیاسی و ورزشکاران را فربه می کند و اکثریت ملت روزبروز تحلیل رفته و فقیرتر می شوند و لذا به سمت اعتراضات قهرآمیز کشیده می شوند ...ع-بهار
مال باخته ی کاسپین
۲۲:۰۵ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
فرارو با سانسور کردن نظرات اعتبارت را داری از بین می بری که یکی من علیه سایتت تبلیغ میکنم که درستکار نیستی
معین از فرانسه
۲۱:۱۴ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
متاسفانه ایشان با فرانسه و ساختار اجتماعی و سیاسی آن آشنایی نداشته و یک تحلیل آبکی و دم دستی مثل دوستان فارس و آن طرفی ها داده است. برای من به عنوان دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی در سوربون خیلی خنده دار بود. تعجب میکنم که ایشان را استاد دانشگاه خطاب کرده اید. اگر هم که هستند خوب من عرضی ندارم.
ارادتمند
ناشناس
۱۶:۵۵ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
چه عجب شما هم خبری از فرانسه زدید
خوبه که با تظاهرکنندگان شدت عمل ندارند وگرنه چی میشد؟
بختیاری
۱۳:۰۳ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
جامعه فرانسه دارای قومیتها و ملیتهای زیادی است از عرب افریقایی الجزایری تا .... بنابراین همواره مشکلات اجتماعی دارد که به ماهم مربوط نیست .
اما چرا از کارشناسان در مورد تظاهرات کارکنان فولاد و هفت تپه خوزستان که تعداد خود و خانواده هایشان بیشتر و وهمتر از جلیغه زردهای فرانسه است دعوت نمیکنید و مطلب نمینویسید . توی فرانسه حداقل با بیمه بیکاری میشود زندگی متوسطی گذراند ولی اینجا کارمیکنی ولی مزدت را نمیدهند .
amin
۱۴:۵۶ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
جناب بختیاری و فرارو عزیز

قطعا بازدداشت شدن جلیقه زردها با پیامد و زندانی و... خواهد بود

اما وجدانن با برچسب بزرگ و ترسناک اقدام علیه امنیت ملی و.... روبرو نیستن !!!

وجدانن یه پیگیری کنید ....ببنید نتایج بازداشت کنندگان چه میشود
ناشناس
۱۵:۵۹ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
حرفتان درست است.
حالا با اجازه شما، من از شما سوال میپرسم:
به نظر شما چرا باید از کارشناسان در مورد تظاهرات کارکنان فولاد و هفت تپه خوزستان که تعداد خود و خانواده هایشان بیشتر و مهمتر از جلیقه زردهای فرانسه است دعوت کنند و مطلب بنویسند؟
علی میسیو از آزادیستان
۲۰:۳۱ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
احسنت ....
گویا ما خوابیم یا اصلا در بهشت هستیم...
در ایران اصلا خبری نیست...
همه چیز درست و دقیق چیده شده حتی نحوه مردن
افوس
۲۰:۵۴ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
جناب آقای بختیاری سلام،
چطور مشکلات ما به جناب مستطاب مکرون مربوط هست ولی مشکلات(صفت ماستمالیزاسیون ابداعی غربزدگان ایرانی برای شورش های غرب) فرانسه به ما مربوط نیست؟؟؟
چطور اعتراضات ایران با یک دهم وسعت بصورت شبانه روزی از رسانه های اروپایی در بوق و کرنا میشه، ولی حالا ما باید خفه خون بگیریم؟؟؟
چطور مکرون در پی اعتراضات و اغتشاشات دی ماه ایران بصورت بسیار وقیحانه افاضه میکرد که:روحانی باید پاسخگو باشه، ولی حالا به ما مربوط نیست؟؟؟؟
جنابعالی و هم فکرانتون دچار ضایعه ی غربزدگی هستید، دقیقا مانند یخ زدگی یا گرمازدگی!!!
چراکه این عاشق غرب بودن ، منطق و استدلال و حتی وطن دوستی رو ازتون گرفته!!!!

یادتون میاد شمع روشن کردنتون را جلوی سفارت فرانسه برای کشته شدن چند شهروند فرانسوی توسط داعش؟؟؟

خب امروز چرا با مردم فرانسه احساس همدردی نمیکنید ؟؟؟؟ چون اگر همدردی کنید باید به مسبب این اتفاقات انتقاد کنید ،که نمیتوانید ،میدانید چرا؟؟؟
بخاطر اینکه تمام آمال و آرزوهایتان برای رسیدن به دموکراسی ای نظیر فرانسه بر باد میره!!!!
در متن آقای مثلا تحلیل گر هم آمده""معروفترین کشور دموکراتیک جهان""

دوستان غرب جهنمی بیش نیست، البته اگر تحقیق علمی کنید !نه به اراجیف و دروغ های رسانه های بزک کننده غرب بسنده کنید!

فرارو البته مسبب این مسمومیت فکری مخاطبانت ،شما و دیگر رسانه های اصلاح طلب هستید!!!
کیشو
۱۱:۱۳ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
گزارش داووس 2015 نمایانگر آن است که مشکلات درون وبین کشورها به مراتب پیچیده تر از 40 سال قبل شده است. تکنولوژی موجب افزایش بیکاری شده و برآمدن غول های شرق آسیا و روسیه وهند از یکسو و سیل مهاجران به سوی ممالک پیشرفته تر ، افزایش فاصله طبقاتی ودر آمدی و.... مشکلات عظیمی پیش روی جوامع قرار داده که در کوتاه مدت امکان حل آن وجود ندارد. این ناتوانی سیاستمداران کلاسیک در حل بحران موجب رویکرد مردم به ستوه آمده به سوی راست ها و راست های تندرو ، همچنین کسانی شده که با عوامفریبی مژده حل سریع مسائل را می دهند. نمونه ترامپ در امریکا وحرکت این روند در برزیل اتریش فیلیپین ایتالیا و.... ، همچنین قدرت گیری تدریجی راست ها در آلمان وفرانسه از نشانه های شیوع این پدیده است.
افوس
۲۱:۰۴ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
جناب کیشو سلام،
درعجبم که برای اغتشاشات در کشور خودمون فقط و فقط به بدبختی مردم و ناکارآمدی نظام استناد میفرمایید، ولی برای مخالفان 80درصدی مردم فرانسه با نظام لیبرالی و کلا اغتشاش و شورش درغرب نظریه ابداع میکنید!!! عجیب نیست؟؟؟
هموطن گرامی بهتر نیست یکی از اون شعرهاتون رو که تحقیرکننده ی کشور و مسئولان هست امروز برای فرانسه و لیبرالیسم شکست خورده بسرایید؟؟؟؟

عزیزم، خود مردم غرب به ناکارآمدی نظام سرمایه داری بعد از 200سال اقرار میکنند، ولی جالبه که برخی مثلا روشنفکر ان وطنی اصرار دارن که اینطور نیست!!عجیب نیست؟؟؟؟

بهتر نیست کمی از مسمومیت فکری تون رو درمان کنید؟؟؟؟
غرب و لیبرالیسم شکست خورده، حقیقتا نمی بینید؟؟؟
خود دانید!
ناشناس
۲۲:۳۵ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
ترامپ که به وعده های اقتصادیش عمل کرد