صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۷۶۹۴۱
«در کارخانه مقتول کار می‌کردم تا اینکه بی‌پول شدم و چند نفر سرم کلاه گذاشتند و به همین دلیل تصمیم گرفتم پولی را که در گاوصندوق شرکت بود، بردارم. آن شب سیامک هم آمد و بعد از اینکه با همکاری هم فرهاد را خفه کردیم جسد را به کارخانه‌اش منتقل کردیم».
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۳ - ۲۱ مهر ۱۳۹۷
دو کارمند که درجریان سرقت از گاوصندوق محل کارشان، رئیس کارخانه را به قتل رسانده بودند پس‌از دو مرحله محاکمه در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به اتهام قتل عمد به قصاص نفس محکوم شدند.

به گزارش ایران، ماجرا از ۲۹ اردیبهشت سال ۹۰ با مراجعه خانواده این مرد به اداره آگاهی و اعلام خبر ناپدید شدن وی آغاز شد. نخستین مرحله تحقیقات پلیس نشان می‌داد رئیس شرکت به نام فرهاد آخرین بار با دو نفر قرار کاری گذاشته بود و به همین دلیل کارآگاهان این دو مرد را بازداشت کردند و تحت بازجویی‌های پلیسی قرار دادند.

حدود ۱۰ ماه از این ماجرا گذشت تا اینکه یکی از آنان به نام «سیامک» لب به اعتراف گشود و واقعیت ماجرا را شرح داد. وی گفت: با کمک سعید -همدستش- فرهاد را کشته‌اند و بعد جسدش را داخل صندوق عقب گذاشته‌اند و به کارخانه تولید وسایل گرمایشی و سرمایشی مقتول برده‌اند تا در آنجا دفن کنند.

با این اعترافات مأموران به محل دفن جسد مقتول اعزام شدند و با حفر زمین و کشف جسد واقعیت روشن شد، اما این دومتهم هر یک قتل را به‌گردن دیگری انداختند تا اینکه تحقیقات مشخص کرد سعید قاتل اصلی بوده است.

هر دو متهم در شعبه دهم دادگاه کیفری که به ریاست قاضی قربانزاده برگزار شده بود، پای میز محاکمه ایستادند و در ابتدای جلسه خانواده مقتول برای متهمان درخواست قصاص کردند و سپس سعید در جایگاه قرار گرفت وگفت: در کارخانه مقتول کار می‌کردم تا اینکه بی‌پول شدم و چند نفر سرم کلاه گذاشتند و به همین دلیل تصمیم گرفتم پولی را که در گاوصندوق شرکت بود، بردارم. آن شب سیامک هم آمد و بعد از اینکه با همکاری هم فرهاد را خفه کردیم جسد را به کارخانه‌اش منتقل کردیم.

سپس سیامک در جایگاه قرار گرفت و گفت: من هیچ‌کدام از حرف‌های سعید را قبول ندارم. درست است که هم من و هم او وضع مالی نامناسبی داشتیم، اما من از ماجرای قتل خبر نداشتم. من نه قاتل هستم و نه قتلی انجام داده‌ام. در این سال‌ها که در زندانم تمام هستی‌ام را از دست داده ام. باور کنید که من در این پرونده قتل هیچ دخالتی نداشته‌ام.

سپس یکی از شهود در جایگاه قرار گرفت و با ادای سوگند گفت: لحظات قتل را ندیده، اما خروج صندوق را از شرکت دیده است که توسط هر دو متهم از شرکت خارج شده است.

شاهد دیگر این پرونده منشی دادگاه بود که به جعل اسناد توسط هر دو متهم پرونده اشاره کرد و سرانجام قضات دادگاه در پایان جلسه حکم قصاص هر دو متهم پرونده را در رابطه با قتل عمد صادر کردند.
ارسال نظرات