فرارو- لیلا حاتمی در گفت و گویی با ماهنامه اندیشه پویا ناگفته های خود را از پشت صحنه حضور در چند قیلم مهمش را بیان کرده است. او از ناراحتی خود از ابراهیم حاتمی کیا و پرویز پرستویی گفته است.
گزیده سخنان لیلا حاتمی را در ادامه می خوانید:
- چه در اولین فیلم چه در صدمین فیلم فکر میکنم کار کردن با مهرجویی و نقشی مثل «لیلا» احتمالاً بهترین اتفاقی است که میتواند برای آدم بیفتد.
- یکی از بهترین تجربههای من کار با علی مصفا بوده است. علی خیلی در کارهایی که با هم داشتیم حامی من بوده و من اوایل این را نمیفهمیدم و متوجه نبودم که او چه کار بزرگی میکند برای من.
- موقع فیلمبرداری «ارتفاع پست» یادم هست آقای حاتمیکیا بیشتر حرفهایش را با واسطه میزد که این زیاد برایم خوشایند نبود. بیشتر تجربههای من سر فیلمبرداری «ارتفاع پست» تلخ بود. البته تلخ که میگویم از دید خودم است. من آدم سختگیری هستم. ممکن است مثلا موقع غذا یک نان اضافی میخواستهام و به من ندادهاند و من ناراحت شدهام. پس اجازه بدهید چیزی نگویم.
- شاید من آدمی کینهای هستم... ولی واقعاً بعضی چیزها را نمیتوانم فراموش کنم. نمیتوانم بگویم این چیزها وجود نداشته است. از تلخیهای آن فیلم نمیخواهم چیز زیادی بگویم.
- آقای حاتمیکیا توی این فیلم خیلی توجههای خاص هم به من کرد. مثلاً فیلم روی نمایی از چهرۀ من پایان میگیرد. من قدردان اینها هستم اما خاطرات بدم هم سر جایش است.
- خیلی از بازیگردان بدم میآید. به جز «ارتفاع پست» یکبار هم توی «شاعر زبالهها» این تجربه را داشتم که آن هم خیلی تجربۀ بدی بود. آنجا هم آقای پرستویی بازیگردان بود و با ایشان هم خیلی لج شدم. اصلاً من از چیزی که آن وسط قرار بگیرد خوشم نمیآید. بازیگردان باید مکمل رابطۀ بازیگر با کارگردان باشد ولی در دو تجربهای که من داشتم بازیگردان بیشتر «مانع» رابطۀ بازیگر با کارگردان بود.
- مدل کار آقای کیمیایی خیلی «شیک» بود. کسی توی صحنه داد نمیزد. خود آقای کیمیایی خیلی آرام حرف میزدند. هم با بازیگر و هم با عوامل دیگر صحنه. زمانبندی کارها خیلی دقیق بود و کارها خیلی منظم پیش میرفت. من اصلاً چنین تصوری از آقای کیمیایی نداشتم. اولین بار که برای بازی من را آماده کردند و با ماشین وارد صحنۀ فیلمبرداری شدم احساس میکردم سر صحنۀ هیچکاک هستم! صحنه وقار و سنگینی خاصی داشت توی کار آقای کیمیایی.
- هم اصغر فرهادی و هم داریوش مهرجویی شما را رها میکنند در فضایی که امن است. هر دو نفر محدودهای برای بازیگر تعیین میکنند و شما را رها میکنند توی آن محدوده. این متفاوت است با اینکه بازیگر را رها کنیم به حال خودش.
- اگر به فیلمی مثل «من» توجه نمیشود من دلیل آن را بیفرهنگی میدانم. تجربهای که در اکرانهای خصوصی فیلمها دارم باعث میشود که از این بیاعتناییها شگفتزده نشوم. راستش را بخواهید منتظر هوشمندی از طرف کسی نبودم.
غرور بی حاصل را هم که از گذشته به ارث بردیم هم هر روز بزرگتر می شود در دیگر جاها های دنیا مردم تا به این حد مغرور نیستند
شما فیلم هندیت رو ببین
شما فیلم های ایشون را یا ندیدید یا کم دیدید
چون واقعا بازیگر توانمندی نیست...نه صدای کار شده ای داره و نه اکت خاصی!
ولی چهره خاص و زیبایی داره انصافا.
فکر میکنم شما هم به نوع دیگری مشکل فرهنگی دارید.
ضمن احترام بسیار زیادی که برای خانم حاتمی قائلم از این بی شخصیتی شما و مقایسه ای که انجام دادی و با آن هنرمند عزیز و مهجوری مانند خانم اسکویی را به سخره گرفتی متاسفم. خانم اسکویی در این حرفه زحمت زیادی کشیدند و همواره هم مورد بی مهری قرار گرفتند.
کاش یاد بگیریم که هیچ کس را با دیگری مقایسه نکنیم و کاش مثل رامبد جوان اینقدر بزرگ باشیم که اگر این اشتباه را کردیم رسما عذر بخوایم (مخاطب این قسمت آخر بیشتر رسانه فرارو هستش تا ناشناس 15:59
فرارو عذر خواهی کن