صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۸۹۴۱۵
محمد حسین خوشوقت
شادمانه سالگشت واقعه مهم غدیر را گرامی می داریم؛ واقعه ای که در سال پایانی عمر این جهانی پیامبر مکرم اسلام(ص) و در بازگشت از مراسم حج رخ داد و در آن، علی ابن ابی طالب (ع) به امر پروردگار حکیم، از سوی رسول گرامی به عنوان جانشین و وصی و ولی و پیشوای مسلمانان منصوب شد.
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۳ - ۲۹ شهريور ۱۳۹۵
فرارو - محمد حسین خوشوقت: شادمانه سالگشت واقعه مهم غدیر را گرامی می داریم؛ واقعه ای که در سال پایانی عمر این جهانی پیامبر مکرم اسلام(ص) و در بازگشت از مراسم حج رخ داد و در آن، علی ابن ابی طالب (ع) به امر پروردگار حکیم، از سوی رسول گرامی به عنوان جانشین و وصی و ولی و پیشوای مسلمانان منصوب شد.

این نصب آشکار و علنی، در حضور انبوه هزاران نفری حجاج صورت پذیرفت. پیامبر گرامی، دست علی را گرفت و بالا برد و به مردم اعلام نمود که " هر آن که من مولا و پیشوای اویم، پس از من، این علی، مولا و پیشوای اوست".

دستور پروردگار

رسول گرامی اسلام، در بازگشت از حج پایانی، در محل غدیر خم، دستور زیر را از ناحیه مقدس پروردگار دریافت فرمود:

 يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ  وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ.(1)

    ای پیامبر! آن چه را از جانب پروردگارت به  تو نازل شد، ابلاغ کن و اگر چنین نکنی، رسالت اش را نرسانده‌ای و خدا تو را از گزند مردم نگاه می‌دارد، خداوند کافران را هدایت نمی‌کند.


در این‌ آیه‌ شریفه‌، ابلاغ‌ امری‌ به‌ پیامبر واگذار شده‌ که‌ عدم‌ انجام آن‌ مساوی‌ با عدم‌ ابلاغ‌ رسالت‌ و نبوت است. معلوم‌ است‌ که‌ اگر این‌ امر، تکلیفی‌ از تکالیف‌ متعلق به‌ مردم‌ باشد، عدم‌ ابلاغ‌ آن‌ مساوی‌ با عدم‌ ابلاغ‌ رسالت‌ نیست‌ پس‌ باید امری‌ باشد که‌ متعلق‌ و مربوط‌ به‌ اصل‌ دین‌ است‌، نه‌ فرعی‌از فروع‌ دین‌.

در این جا، ادعای برخی از علمای جهان اسلام که مدعی اند، ولایت فقط به معنای دوستی و حب است باطل می گردد.

 این‌ آیه‌ مربوط‌ به‌ ابلاغ‌ امر امامت‌ است‌.  این‌ آیه‌ بر این امر مهم دلالت می کند که امامت‌ از اصول‌ دین‌ است‌ والا عدم‌ ابلاغ‌ آن‌ مستلزم‌ عدم‌ ابلاغ‌ رسالت‌ نمی‌ بود.

بعضی‌ از علمای اهل‌ سنت‌ که‌ نزول‌ این‌ آیه‌ مبارکه‌ را در جریان‌غدیرخم‌ و امر امامت‌ نقل‌ کرده‌اند عبارتند از:

ابن‌ أبی‌ حاتم‌ صاحب‌ تفسیر و صاحب‌ کتاب‌ الجرح‌ و التعدیل‌.
فخر رازی‌ صاحب‌ تفسیر مفاتیح‌ الغیب‌.
ابونعیم‌ اصفهانی‌.
ابوالحسن‌ واحدی‌.
ابن‌ عساکر دمشقی‌، صاحب‌ تاریخ‌ مدینه‌ دمشق‌
نظام‌ الدین‌ نیشابوری‌ صاحب‌ تفسیر معروف‌. 
بدر الدین‌ عینی‌ صاحب‌ شرح‌ صحیح‌ بخاری‌. 
جلال‌ الدین‌ سیوطی‌. 
شهاب‌ الدین‌ آلوسی‌ بغدادی‌، نویسنده کتاب‌ روح‌ المعانی‌ فی‌ تفسیرالقرآن‌(2)

آن گاه منبری برای پیامبر ترتیب دادند و او بر فراز آن قرار گرفت و خطاب به مردم فرمود: در آینده نزدیک دعوت حق را لبیک خواهم گفت، شما درباره من چه می‏ گویید؟

حاضران در پاسخ گفتند: گواهی می‏ دهیم تو آئین خدا را به ما ابلاغ و خیرخواهی نمودی و تلاش بسیار کردی، خدا به تو جزای خیر دهد.

پیامبر، سپس فرمود: آیا بر وحدانیت خدا، رسالت من و حقیقت روز رستاخیز گواهی می‏ دهید؟ همگی پاسخ مثبت دادند. سپس فرمود: من قبل از شما بر حوض (کوثر) وارد می‏ شوم، بنگرید با دو جانشین گرانب های من چگونه رفتار می‏ کنید؟

شخصی پرسید: مقصود از دو جانشین گرانبها چیست؟پیامبر پاسخ داد: یکی "کتاب خدا" و دیگری "عترت" من است، و خدای لطیف و خبیر به من خبر داده است که این دو از یکدیگر جدا نمی‏ شوند تا آن که در روز قیامت به من برسند . بر آن دو، پیشی نگیرید که هلاک می‏ شوید، و از آنان فاصله نگیرید که هلاک می‏ گردید.

 آن گاه دست علی علیه السلام را گرفت و بالا برد تا آن جا که همه حاضران آن دو را می‏ دیدند، سپس چنین فرمود: أیها الناس من أولی الناس بالمؤمنین من أنفسهم؟

چه کسی بر مؤمنان از خود آنان اولی (صاحب اختیارتر) است؟ در پاسخ گفتند: خدا و پیامبر او بهتر می‏ دانند. پیامبر فرمود: إن الله مولای و أنا مولی المؤمنین و أنا أولی بهم من أنفسهم»: خداوند مولای من، و من نیز مولای مؤمنان ام، و من بر مؤمنان از خود آنان صاحب اختیارترم.

سپس سه بار فرمود: فمن کنت مولاه فعلی مولاه... آن کس که من مولای او هستم، علی مولای او است. آن گاه افزود: «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و أحب من أحبه و أبغض من أبغضه و انصر من نصره و اخذل من خذله، و أدر الحق معه حیث دار، ألا فلیبلغ الشاهد الغائب... پروردگارا، دوست بدار آن کس را که علی را دوست می‏ دارد و دشمن بدار آن کس را که با علی دشمن است و مهربان باش با هرکس که نسبت به علی مهربان است و خشم آور بر کسی که بر علی خشم آورد و یاری کن آن کس را که علی را یاری کند و خوار ساز آن کس را که علی را خوار سازد، وحق را با او و در مدار او قرار ده . حاضران این مطلب رابه غایبان ابلاغ کنند.

این حدیث از احادیث متواتر است. راویان حدیث، از صحابه و تابعین و محدثان اسلامی، آن را در هر قرنی به صورت متواتر نقل کرده ‏اند.

یکصد و ده نفر از صحابه، هشتاد و نه تن از تابعین و 3500 نفر از علما و محدثان اسلامی، ناقل حدیث غدیر اند. و همچنین گروهی از علما به طور مستقل درباره حدیث غدیرکتاب نوشته‏ اند.

 در آن میان، جامع‏ ترین کتابی که مستندات حدیث غدیر را یک جا گرد آورده است، کتاب شریف "الغدیر" نگارش یافته از سوی مرحوم علامه عبدالحسین امینی است.

معنای مولی

بدین ترتیب، کم تر کسی حتی از برادران اهل سنت ، در اصالت و اعتبار این حدیث  تردید می کند اما آن ها در معنای مولی توجیهاتی دارند و معتقدند که مولی به معنای دوست است و پیامبر عظیم الشان اسلام نخواسته اند در این تعبیر، زعامت و رهبری را برای حضرت علی (ع) اثبات نمایند و فقط خواسته اند بگویند علی(ع) را دوست بدارید.

اکنون باید دید مقصود از مولی بودن پیامبر(ص) و مولی بودن علی(ع) چیست؟

قراین بسیاری گواهی می‏ دهند که مقصود از این تعبیر، زعامت و رهبری است.

در زیر، به برخی از آن ها اشارتی می رود:

الف- در ماجرای غدیر، پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم کاروان زائران خانه خدا را در سرزمینی بی ‏آب و علف، آن هم در نیم‏روزی بسیار گرم، متوقف ساخت. گرمی هوا به حدی بود که حاضران نیمی از عبای خویش را بر سر افکنده و نیم دیگر را نیز زیر انداز خود قرار داده بودند. با این تمهیدات، طبعا پیامبر باید سخنی بگوید که در هدایت امت، نقشی کلیدی و سرنوشت ساز داشته باشد و براستی چه کاری می‏ تواند در سرنوشت مسلمانان از تعیین جانشین، که مایه وحدت کلمه مسلمین و حافظ دین است، سرنوشت سازتر باشد؟!

ب- پیامبر گرامی قبل از طرح ولایت علی علیه السلام از اصول سه‏ گانه توحید و نبوت و معاد سخن گفت و از مردم نسبت به آن ها اقرار گرفت، آن گاه پیام الهی را ابلاغ کرد. از تقارن پیام با اخذ اعتراف نسبت به اصول، می‏ توان به اهمیت پیام پی برد و دریافت که هدف پیامبر از آن همایش عظیم و فوق‏العاده، نمی توانسته امری عادی همچون سفارش به «دوستی» با فردی خاص باشد.

ج-  حضرت در آغاز خطبه از رحلت قریب‏ الوقوع خود خبر داد و این نشان می‏ دهد که او نگران وضع امت پس از خویش بوده است. پس چه بهتر که برای آینده چاره ‏جویی شود تا آیین وی در طوفان حوادث آینده، دستخوش مخاطره نگردد.

د -  قبل از بیان پیام الهی درباره علی علیه السلام ، از مولویت و اولویت خود سخن به میان آورد و فرمود: خدا مولای من و من مولای مؤمنین ام و نسبت به آنان از خود آنان اولی هستم. ذکر این مطالب، گواه آن است که «مولی بودن» علی علیه السلام از سنخ همان مولویت و اولویت مربوط به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بوده و ایشان به فرمان الهی، اولویت مزبور را برای علی علیه السلام نیز ثابت کرده است.

ه - پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پس از بیان پیام الهی، از حاضران خواست آن را به گوش غایبان برسانند.

تاریخ اسلام نشان می‏ دهد که دشمنان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم برای خاموش ساختن دعوت الهی وی، از راه های گوناگونی وارد شدند؛ از متهم کردن پیامبر به سحر و جادو گرفته تا تصمیم به قتل آن حضرت در بستر خویش. ولی در تمام موارد، دست عنایت حق با پیامبر بود و وی را از نقشه ‏های شوم مشرکان حفظ کرد.

و اما  آخرین نقطه امید آنان (بویژه با توجه به باقی نماندن فرزند پسر برای پیامبر) این بود که با مرگ پیامبر، این دعوت نیز خاموش خواهد شد ولی پیامبر با تعیین جانشینی با کفایت که در طول زندگی ایمان خالص و استوار خود به اسلام را نشان داده بود، امید مخالفین را به یأس مبدل ساخت و بدین طریق بقای دین را تضمین نمود.

بدین سبب است که پس از نصب علی علیه السلام  به عنوان جانشین پیامبر در روز غدیر، آیه «اکمال دین» فرود آمد...الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الإسلام دینا ( امروز کافران از نابودی دین شما مأیوس شدند، پس از آنان نترسید و از من بترسید. امروز دین شما را کامل ساخته و نعمتم را بر شما تمام کردم، و راضی شدم که این اسلام (تکمیل یافته با معرفی جانشین پیامبر) دین شما باشد.)(3)

پس مسأله ولایت، امری بالاتر و فراتر از محبت اهل البیت علیهم السلام است و مقصود، علاوه بر آن، ولایت به معنای حاکمیت و رهبری امت اسلام است.

نسبت ما شیعیان با مولی علی؟!

اکنون که ما شیعیان، مفتخریم که امیر مومنان، علی علیه السلام را محبوب و مولای خویش می دانیم عملا چه وظیفه ای داریم؟

پاسخ آن است که همان وظیفه ای که طبق صریح قرآن، در قبال خدا و رسولش داریم، در برابر امیرالمومنین و سید الوصیین نیز داریم؛ یعنی الگو قرار دادن او و اطاعت از او در بندگی پروردگار و عدالت و اخلاق نیکو!

بدین ترتیب، آیا می توان پذیرفت که محبت به علی(ع) بدون اطاعت از او و خدا و رسولش، نجات بخش و سعادت آفرین باشد؟!

آیا دوستدار علی(ع)، بدون نماز و روزه و خمس و زکات و امر به معروف و نهی از منکر و با ارتکاب انواع گناهان می تواند در دو گیتی روی خوشبختی ببیند؟

آیا آرامش و عزت این جهانی و بهشت برین آن جهانی بر کسانی که اظهار دوستی با علی می کنند اما در برابر خالق متعال و کتاب و رسول او نا فرمانی می نمایند، آغوش خواهد گشود؟

پاسخ قرآن و رسول خدا و علی، هر سه، منفی است!

محبت و عشق راستین، بدون تبعیت و فرمانبری، فقط ادعایی پوچ است.


----------------------------------------
1- سوره مائده، آیه 67
2- برای‌ مطالعه بیشتر، ر.ک به‌ تشیید المراجعات که‌ در آن جا روایات‌ در ذیل‌ آیه‌ مبارکه‌ با مستندات معتبر بر حسب‌ کتاب های‌ رجالی‌ خود اهل‌ سنت‌ آورده‌ شده‌ است‌.
3- سوره مائده، آیه 3
ارسال نظرات
احسان
۰۹:۴۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۳۰
اگر در ایران یک نفر شباهت به علی (ع) داشت
اکنون ایران قطعه ایی از بهشت بود
ناشناس
۲۳:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۹
علی نیست ...
محمد
۱۹:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۹
فلفل جان اینقدری بلدم که وقتی حرفی برای گفتن ندارم به بقیه تیکه نپرونم!!!!!
فلفل
۱۷:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۳۰
به عمل کار برآید به سخندانی نیست انشاالله در باطن و البته ظاهر مقلد واقعی امیرالمومنین باشیم و اگرکاری از دستمون برآمد برای مبارزه با ظلم و فقر حتما اقدام کنیم.
محمد
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۹
سرزمین شیعه پر از ظلم و فقر شده اخوی!!!
از حضرت علی فقط 21 رمضان و عید غدیر رو خوب بلدین!!!
فلفل
۱۶:۵۸ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۹
شما خودت چی بلدی!!!!!!