بهروز افخمی، کارگردانی که خاستگاهش را برنامهسازی تلویزیون میداند، اخیرا با «هفت» دوباره به تلویزیون برگشته.
او تریبون «سینما در سیما» را در حالی در اختیار گرفته که در سالهای گذشته انتقادات بسیاری به وضعیت سینما داشته است. با او درباره راهی که در «هفت» در پیش خواهد گرفت گفتوگو کردیم.
شما تابهحال چندبار طی این سالها به مرگ و احتضار سینمای ایران اشاره کرده و نگاهی بدبینانه و تلخ و منتقدانه هم به اوضاع داشتهاید. چطور با این پیشزمینه ذهنی تریبون سینما در سیما را عهدهدار شدید؟
این یک کوشش دنکیشوتوار برای زندهکردن سینمایی است که تقریبا بهطورکامل مرده است. البته وقتی که میگوییم سینما مرده، منظورمان این نیست که فیلم ساخته نمیشود بلکه منظورمان این است که مردم به سینما نمیروند و این فیلمها را نمیبینند.
فکر میکنید در چنین شرایط ناامیدکنندهای، برنامه شما میتواند مخاطب را جذب سینما کند؟
اگر برنامه تلویزیونی موفقی ساخته شود و تعداد بینندگان به اندازهای برسد که درمورد برنامههای تلویزیونی، قابلتوجه و پرتماشاچی به حساب بیاید، طبیعتا کسانی که سالهاست دیگر به سینما نمیروند دارند برنامه را تماشا میکنند و توجه پیدا میکنند به اینکه سینما چگونه به اینجا رسیده که دیدنی نیست ولی برنامه تلویزیونی که درباره آن ساخته میشود، تماشایی است. همین به معنای آن است که تماشاچی بالقوه که سینمای ایران را از طریق برنامه «هفت» رصد میکند، هر هفته اوضاع و احوال را میسنجد و اگر فکر کند فیلمی دیدنی روی پرده آمده، میرود و آن را میبیند.
با توجه به روحیه منتقد و معترض شما، عجیب است که زیر بار سردبیری برنامهای رفتید که تولیدی است و زنده نیست. چطور این اتفاق افتاد؟
برنامه زنده، ارزانترین و آسانترین نوع برنامههای تلویزیونی است و بهاصطلاح هرچه پیش آید خوش آید است. برنامههای زنده به درد کسانی میخورد که روی حوادث و حرفهای فیالبداهه حساب ميکنند و برای من که میخواهم یک رویکرد حسابشده را دنبال کنم و فیلمسازان را به بحثی بکشانم که برای بازگرداندن سینمای ایران به دوران رونق لازم است، زندهاجراکردن برنامه به هیچ دردی نمیخورد. ما در تمام طول هفته کار میکنیم تا یک برنامه حسابشده و شستهرفته تحویل بدهیم. شخصیتهایی که در برنامه مورد گفتوگو قرار میگیرند پیش از پخش گفتوگوها، گفتوگوی خودشان را، به صورت تدوینشده و خلاصهشده میبینند و وقتی که پذیرفتند بهترین دفاع را از عقاید خودشان صورت دادهاند، گفتوگویشان در برنامه قرار میگیرد. ما روی حرفهای اتفاقی یا از روی عصبانیت یا حرفهای جنجالی حساب نمیکنیم و دوست داریم یک بحث جدی راه بیندازیم که به نتایج جدی هم برسد.
شما با فیلم «عروس» تماشاگران زیادی را که با سینما قهر بودند، دوباره به سینما کشاندید. باتوجه به اینکه امروز تعریف جذابیت و جایگاه تماشاگر عوض شده، اینکه بتوان امروز تماشاگری که با سینما قهر کرده را جذب سینما کرد، کمی بعید نیست؟
شاید بعید باشد. ولی ما بههرحال سعی میکنیم چون سینما را دوست داریم و سینمای واقعی را دوست داریم. سینمای واقعی چیزی غیر از داستانپردازی، با شیوههای مدرن نیست و سینمای واقعی در جاهای دیگر دنیا، هنوز زنده است. دلیلی ندارد که در اینجا یعنی ایران، به همین زودی بمیرد.
همانطور که سینما مخاطبش را از دست داده، تلویزیون هم تا حدودی مخاطبانش را از دست داده. فکر میکنید «هفت»ی که شما سردبیری میکنید، چه بردی بین مخاطبان دارد؟
این حرف دلبخواهی است و آمار این را نمیگوید. در ماه رمضان گذشته موفقیت تلویزیون در نشاندن مردم و وادارکردن آنها به تماشای برنامههای مختلف آشکار بود و همین الان بعضی از برنامههای تلویزیون ٣٠ تا ٤٠ میلیون بیننده دارند. مثلا فقط یک قسمت از سریال پایتخت به اندازه سه، چهار سال تماشاچیانِ همه فیلمهای ایرانی بیننده داشت.
با توجه به نگاه انتقادی شما به نقش دولت در سینما و اینکه همیشه گفتهاید دولت به سود سینما کار نمیکند، در «هفت» چه رویهای را در این زمینه در پیش گرفتهاید؟
وضعیت سینما در سه سال اخیر هیچ تفاوتی نکرده ولی آقای ایوبی اصرار دارد که رشد داشتهایم و به نظر میرسد آمادگی زیادی هم برای تحمل انتقاد ندارد. ما درهرحال آمادهایم که مواضع و نظریات ایشان را در برنامه منعکس کنیم و همانطور که در مورد همه میهمانان گفتوگو را طوری تنظیم میکنیم که بهترین دفاع از عقاید میهمان انجام شده باشد، گفتوگو با آقای ایوبی را هم خلاصه و زبده و شنیدنی خواهیم کرد و پیش از پخش، به ایشان نشان میدهیم تا اگر میخواهند، چیزهایی به آن اضافه کنند و طوری باشد که بخواهند پخش شود. بههرحال من دوست دارم بحثی که در مورد راههای احیای سینمای ایران در میگیرد، شامل نظریات همه گروهها و کارشناسان و اشخاص دخیل در موضوع باشد.
دورهای که جیرانی «هفت» را شروع کرد، برنامه، مخاطبان خوبی داشت و مورد استقبال قرار گرفت منتها انگار رفتهرفته از طرف مسئولان صداوسیما مورد بازخواست قرار گرفت که نهایتا منجر به رفتن جیرانی از «هفت» شد. درواقع به نظر میرسد اگر بخواهید تیغ بُران داشته باشید و تأثیرگذار باشید، بعید است که اجازه ادامه بدهند. شما با توجه به مشی انتقادیتان فکری برای این موضوع کردهاید؟
اگر پنبه ما را بزنند که زدهاند و کاریاش نمیشود کرد و ما میرویم دنبال کار فیلمسازی خودمان. ولی دیگر اظهاراتتان، کمی خیالاتی بهنظر میرسد.
برای تولید این برنامه، مدیران سیما شرطهایی برای شما گذاشتند؟ یا شما شرطی برای مسئولان سیما گذاشتید؟
من به وسیله آقای پورمحمدی دعوت شدم و برخورد ایشان طوری بود که انگار اختیار و مسئولیت کامل را به من واگذار میکنند. ایشان از من خواست در پیشانی برنامه بنویسیم، کاری از بهروز افخمی و فکر میکنم معنی این حرف روشن است. اما اگر احساس کنم برنامه از اختیار من خارج شده یا سانسور میشود، طبعا علاقهام را به ادامه کار از دست میدهم.
با توجه به محبوبیتی که خندوانه در مدت اخیر پیدا کرد، فکر میکنید میزان مخاطبان برنامههایی از ایندست، بهطورکلی تغییر میکند؟
نه، تعداد زیادی از برنامههای تلویزیون تولیدی هستند ولی همه مثل خندوانه پرطرفدار نمیشوند. بستگی به مهارت و تسلط کسانی که آن را تولید میکنند، دارد. منتها برنامههای تولیدی کار بیشتری میبرد و خرج بیشتری هم دارد. درواقع درباره مسائل مهم، مسائلی که تلویزیون فکر میکند باید با تحلیل و بادقت ساخته شود، برنامه تولیدی سفارش داده میشود ولی برنامههای روزمره که به مسائل کماهمیت میپردازند، زنده اجرا میشوند.
انتقادی که به اولین قسمت «هفت» مطرح شد، شکل مستندگونه آن بود. برنامه شما در ادامه راه نیز همین شیوه را در پیش خواهد گرفت؟
سه برنامه اول تا پیش از عاشورا، صورت تحلیل وضعیت موجود را خواهند داشت و هفته چهارم به دلیل برخورد با روزهای عزا، تعطیل است. از هفته پنجم انشاءالله پلاتو خواهیم داشت و گفتوگوها در پلاتوها انجام میشود و آیتمهای معمول مثل اعلام فروش فیلمها یا اخبار سینمای ایران، یا پشت صحنه فیلمها را هم خواهیم داشت.