صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۴۶۰۵۲
دکتر علی شفیعی در گفت و گو با فرارو بررسی کرد
شهیندخت مولاوردی چندروز پیش گفت: سن اعتیاد دختران به 13 سال رسیده است. معاون رئیس‌جمهور در اموز زنان همچنین گفته "شاهد تغییر الگوی مصرف مواد از سوی آنان از مواد سنتی به مواد صنعتی و روان گردان هستیم. این تغییر نشان دهنده آن است که دختران به دنبال شادی و نشاط هستند چرا که افسردگی یکی از دلایل گرایش به اعتیاد محسوب می‌شود".
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۹ - ۲۱ شهريور ۱۳۹۴
فرارو- شهیندخت مولاوردی چندروز پیش گفت: سن اعتیاد دختران به 13 سال رسیده است. معاون رئیس‌جمهور در اموز زنان همچنین گفته "شاهد تغییر الگوی مصرف مواد از سوی آنان از مواد سنتی به مواد صنعتی و روان گردان هستیم. این تغییر نشان دهنده آن است که دختران به دنبال شادی و نشاط هستند چرا که افسردگی یکی از دلایل گرایش به اعتیاد محسوب می‌شود".

دکتر علی شفیعی -پژوهش‌گر اجتماعی و عضو گروه جامعه‌شناسی پزشکی انجمن جامعه‌شناسی ایران- در تحلیل آسیب‌پذیری زنان در قبال اعتیاد به فرارو می‌گوید: نقش اجتماعی زنان در ایران طی یک سده گذشته دائما تغییر کرده و این تغییر طی سالیان اخیر سیری بسیار شتابان یافته که بیش از هرچیز ناشی از افزایش میزان آگاهی (از مسیرهای مختلف) و تحصیلات در زنان است که در مقاطع دانشگاهی رشدی بیشتر از مردان داشته است. در این شرایط ‌نمی‌توان انتظار داشت نقش اجتماعی با تعاریف و مختصات سنتی – حتی اگر مبتنی بر ارزش‌ها و هنجارهای مورد تایید جامعه  باشد-  بتواند قالب‌هایی را برای زنان ایجاد کند که آن‌ها را از آسیب‌هایی نظیر مصرف مواد مصون دارد.

وی با انتقاد از نحوه بیان آمارها درباره آسیب‌های اجتماعی در ایران اظهار کرد: به نظر بنده آمار‌هایی که در رابطه با آسیب‌های اجتماعی ارائه می‌شود، بخصوص در حوزه اعتیاد از دقت کافی برخوردار نیست. من مفهوم آماری گزاره "سن اعتیاد به 13 سال رسیده است" را که ظاهرا برای زنان بیان شده متوجه ‌نمی‌شوم.

وی همچنین ادامه داد: آیا منظور این است که متوسط سن شیوع اعتیاد در زنان 13 سال است؟ آیا منظور این است که اولین تجربه شروع مصرف مواد – که شاخص آماری مهمی می باشد- به‌طور متوسط 13 سال شده است؟ آیا منظور این است که اعلام کنند حتی کودکان 13 ساله هم مواد مصرف می‌کنند؟ ما در مشاهدات میدانی شاهد نوزادانی هستیم که به دلیل اعتیاد مادرشان در حین بارداری از بدو تولد به مواد وابسته اند و کودکان 4 -5 ساله ای را می بینیم که همپای بزرگتر‌ها مواد مصرف می کنند. بنابراین به صرف اینکه کودکان 13 ساله ای هم وجود داشته باشند که به مصرف مواد اعتیاد داشته باشند موضوع تازه ای نیست، اگرچه شیوع قابل‌توجهی ندارد و کودکان لااقل از نظر آماری بخش کوچکی از مصرف کنندگان مواد در ایران را تشکیل می دهند و پژوهش منتشر شده، چیزی جز این را تایید ‌نمی‌کند.

آمارها نباید هیجانی و مبالغه‌آمیز اعلام شود
عضو انجمن جامعه‌شناسی ضمن اشاره به اینکه نیازی نیست آمار از سمت افراد و مسئولان با هیجان و مبالغه‌آمیز بیان شود در ادامه اظهار کرد: از دقت آمار که بگذریم باید توجه داشته باشیم که جلب توجه افکار عمومی و نیز سیاست‌گزاران به پدیده ریشه‌داری مانند مصرف مواد در ایران از طریق بیان آمار، لزوما نباید به شکل هیجانی و مبالغه‌آمیز صورت گیرد چراکه به ضد خود تبدیل می شود.

وی تصریح کرد: زمانی که شرایط اجتماعی بیش از آن‌چه که هست یا بیش از آن‌چه انتظار می‌رود باشد، وخیم و غیرقابل کنترل توصیف می‌شود واکنش مردم و تصمیم‌گیران نیز به همان‌نسبت مبالغه‌آمیز خواهد بود و به‌جای آن‌که موضوع در فضایی منطقی و کارشناسی مدیریت شود با این تصور که "یک حادثه" جدید اتفاق افتاده با رویکرد "مدیریت بحران" برای آن تصمیم‌گیری و عمل می‌شود. نتیجه این رویکرد که با هزینه‌های مالی، اجتماعی و حتی سیاسی فراوانی همراه است، تنها پیچیده‌تر شدن مشکلات و اضافه شدن ابعاد جدید به یک مسئله مزمن خواهد بود.

علی شفیعی با ذکر مثالی درباره آمار معتادان کارتن‌خواب در ادامه گفت: به‌طور مشابه این مسئله را مثلا در مورد آمار‌هایی که از معتادان کارتن‌خواب داده می‌شود شاهد هستیم. گویی این افراد خیل مردگان تازه از گور گریخته یا مهاجمین کرات دیگر هستند که به تازگی به خیابانهای شهرمان حمله آورده اند و بقول معروف چهره شهر را نازیبا کرده اند و باید از معابر جع آوری شوند تا جلوی بحران گرفته شود. درحالی که این‌ها زاییده شرایط اقتصادی-اجتماعی همین جامعه و البته خلاء خدمات حمایت اجتماعی هستند که ساماندهی آن‌ها وکنترل انواع آسیب‌هایی که به خود و جامعه می زنند نیازمند توجه به این خواستگاه و برنامه ریزی مداخلات متناسب با آن است است.

"زنانه‌شدن آسیب‌ها" یک عنوان ژورنالیستی است!
این پژوهش‌گر اجتماعی همچنین اظهار کرد: به‌همین‌ترتیب گاه مسائل اجتماعی با عناوین ژورنالیستی مثل زنانه‌شدن اعتیاد یا زنانه‌شدن آسیب‌های اجتماعی با آمارهای پراکنده و مبهم توسط مسئولین بیان می شوند و در نهایت با طرح تحلیلهای سطحی و راهکارهای بسیار کلی و بعضا شعاری به حال خود ر‌ها می شوند و آنچه می ماند تشویش اذهان کم اطلاع و البته انبوه مسائل و مشکلات بجا مانده است.

وی در ادامه با اشاره به دو عامل دسترسی به مواد و فشار گروه همسال در مصرف مواد مخدر گفت: باید توجه کرد به‌طور کلی دو عامل دسترسی به مواد و فشار گروه همسال در مصرف مواد توسط نوجوانان بیشترین تاثیر را دارد. البته نگرش مثبت یا منفی ایشان به مواد و میزان برخورداری از مهارت‌هایی نظیر حل مسئله و تصمیم‌گیری، تفکر نقادانه و خلاق، مهارت‌های ارتباطی و نظیر آن نیز در این‌که نوجوانی که به هرشکل به مواد دسترسی پیدا کرده یا امکان دسترسی دارد چه رفتاری از خود نشان دهد تاثیر مهمی دارند.

اقبال دختران نوجوان به مخدر از کجا ناشی می‌شود؟
عضو انجمن جامعه‌شناسی بار دیگر با انتقاد از نحوه پرداختن به دلایل بروز یک آسیب ادامه داد: بنابراین زمانی که می‌خواهیم دلائل اقبال دختران نوجوان به مصرف مواد را مطرح کنیم باید ببینیم کدام بخش یا بخش‌ها از این ترکیب پیچیده دچار تغییر شده و ذکر تنها یک عامل مانند اینکه آن‌ها بخاطر کسب هیجان و شادی مواد مصرف می‌کنند ساده کردن و غیرمعمول جلوه‌دادن یک پدیده پیچیده طبیعی است. طبیعی را از این منظر ذکر می‌کنم که هیجان طلبی خصلت انسان در سنین نوجوانی و جوانی است و میل به شادی نیز که یک نیاز انسانی فراگیر است.

وی تصریح کرد: آن‌چه باید به آن پرداخت این است که چرا این امیال طبیعی مسیر صحیح و هدایت شده‌ای را ‌نمی‌یابد که از آن طریق موجب رشد فردی و اجتماعی نوجوان و درنهایت کل جامعه شود و به سمت مصرف مواد سوق پیدا می کند؟

علی شفیعی ضمن اشاره به هنجارهای موجود در جوامع سنتی در ادامه توضیح داد: جوامع سنتی با وضع قوانین و مقررات، هیجانات و امیال پرشور جوانان را مطابق هنجارهای خود در قالب‌هایی کنترل می‌کنند که اغلب کم‌تنوع و محدودکننده هستند و به دلیل تغییرات سریع اجتماعی/ فرهنگی کارکرد خود را از دست می‌دهند و قابلیت انعطاف ندارند درحالی که در جوامع توسعه‌‍یافته این هیجانات طبیعی، مثبت و سازنده دانسته می‌شوند و برای پاسخ به آن‌ها برنامه‌های متنوعی تدارک دیده شده است، برنامه‌هایی که با هنجارهای جامعه در تعارض نیست اما انعطاف و کارآمدی لازم را برای گروه هدف خود دارد.

وی در ادامه نقش زنان در ایران را در یک‌سده اخیر تشریح‌ کرده و گفت: در این میان دختران جایگاه ویژه‌ای دارند. نقش اجتماعی زنان در ایران طی یک سده گذشته دائما تغییر کرده و این تغییر طی سالیان اخیر سیری بسیار شتابان یافته که بیش از هرچیز ناشی از افزایش میزان آگاهی (از مسیرهای مختلف) و تحصیلات در زنان است که در مقاطع دانشگاهی رشدی بیشتر از مردان داشته است. در این شرایط ‌نمی‌توان انتظار داشت نقش اجتماعی با تعاریف و مختصات سنتی –حتی اگر مبتنی بر ارزش‌ها و هنجارهای مورد تایید جامعه  باشد- بتواند قالب‌هایی را برای زنان ایجاد کند که آن‌ها را از آسیب‌هایی نظیر مصرف مواد مصون دارد.

 علی شفیعی همچنین توضیح داد: قالب‌های سنتی شاید زمانی می‌توانست با محدودسازی نزدیک به سرکوب، هیجانات جوانان به‌ویژه زنان را کنترل کند اما فارغ از هر نتیجه‌گیری ارزشی امروز این کارکرد را ندارد وحتی در پاره‌ای موارد نتایجی برخلاف هنجارهای جامعه را نیز به بار آورده. بنابراین آن‌چه اهمیت دارد نه اصل هیجان و شادی طلبی دختران، بلکه آسیب‌شناسی قالب و بستری است که جامعه برای ابراز این هیجانات تدارک دیده و لابد چون کارآمد نبوده دختران به سمت مصرف مواد رفته‌اند. 

رویکرد جنسیتی در اعتیاد غیرمنطقی است
عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران با تاکید بر این‌که نباید رویکرد جنسیتی در حوزه اعتیاد داشت اظهار کرد: البته عوامل زمینه‌ساز دیگری نیز وجود دارند که باید بین سطوح توصیف و تحلیل تئوریک و مداخله اجرایی تفکیک قائل شد. به‌عنوان مثال مطالعات نشان می‌دهد زنان مصرف‌کننده مواد در ایران برای شروع مصرف به‌شدت تحت‌تاثیر اعتیاد مردان بویژه شریک جنسی خود –به هر عنوانی که باشد- هستند که در سنین مختلف ممکن است فرایندی متفاوت را طی کند. اما همین‌جا باید توجه داشت که به‌جای رویکردهای جنسیتی برای طراحی مداخلات -و البته نه در بحث‌های تئوریک و تحلیلی- که امروزه به شکل غیرمنطقی در حوزه اعتیاد در حال گسترش است.

دکتر شفیعی در انتها گفت: بهتر است بر مبنای هزینه- اثربخشی مداخلات در جامعه و صرفِ نظر از این‌که به چه جنسی ارائه می‌شوند تمرکز کنیم؛به‌عبارت دیگر در بسیاری موارد درمان و بازتوانی پدر، شوهر یا برادر معتاد تاثیر بیشتری در کاهش شیوع و بروز مصرف مواد در زنان مرتبط با آن‌ها دارد و نگاه جنسیتی و بخشی در اقدامات اجرایی، اتفاقا می تواند به درمعرض خطرترین زنان، کمترین بهره را برساند. 
ارسال نظرات
Hendi
۱۵:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
درکت میکنم زن ایرانی .جهنم دنیا برای زنان کشورهای ایران . عربستان و افغانستان هستند با مردهای کم عقل و کم سواد