صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۳۴۶۰۹
جنگل هم از این گناه شرمش گرفته، خدیجه در حالی قربانی شیطان صفتان شد که صدای جیک جیک گنجشک ها بلند شده بود و طاقت درختان نیز از شنیدن صدای ناله مادری مظلوم و قتل بیرحمانه اش طاق شده است.
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۶ - ۰۴ خرداد ۱۳۹۴
جنگل هم از این گناه شرمش گرفته، خدیجه در حالی قربانی شیطان صفتان شد که صدای جیک جیک گنجشک ها بلند شده بود و طاقت درختان نیز از شنیدن صدای ناله مادری مظلوم و قتل بیرحمانه اش طاق شده است.
 
‌به گزارش مهر، جنگل های میاندرود هنوز بوی خون می دهد و آخرین لحظه های مرگ و جان دادن مادری مهربان را هرگز از یاد نمی برد، بانوی که قربانی افکار شوم افرادی از تبار شیطان شده و ۱۷ روز تمام بدن بی سرش در لابه لای بوته زارها افتاده بود.
 
این روزها حال و هوای مازندران از قصه تلخ مرگ مادر میاندرودی غمناک است و در و دیوار برخی خیابانهای شهر سیاه پوش شده است، مادری که قرار بود به دندانپزشکی مراجعه کند اما در نهایت دندانهایش به پزشکی قانونی فرستاده می شود تا دلیل مرگش روشن شود.
 
یک روز بهاری بود و خدیجه رمضانی از میاندرود عازم ساری شده بود تا به به دندانپزشکی رود، اما نمی دانست، راننده و همدست تبهکارش چه نقشه شومی برای این مادر جوان دارند.

 

این بانوی جوان که قرار بود مسیر کمتر از ۲۰ کیلومتری تا مرکز استان را ۲۰ دقیقه ای طی کند، سرانجام پیکرش پس از ۱۷ روز در میان جنگل های سبز و هیرکانی پیدا و به آرامگاه ابدیش منتقل شد.
 
قصه تلخ بانو خدیجه رمضانی،  خاطر هر انسان پاک سرشتی را مکدر می کند، مادری که بی پناه قربانی شوم آدمهایی از جنس شیطان شد، اما این حادثه تنها پایان یک زندگی نیست بلکه سرنوشتی است که شاید مادران و دختران مظلوم دیگری را نیز گرفتار کند، چرا که پیش از خدیجه، قربانی دیگری به نام معصومه فولادی هم داشت.  
 
اسفند ماه ۹۳ بود و معصومه فولادی قصد داشت از نکا به ساری برود و پس از آنکه از نقشه شوم راننده شیطان صفت مطلع شد، خود را در حال حرکت از داخل خودرو به بیرون پرت کرد و سرانجام نیز پس از چند روز دار فانی را وداع گفت و قربانی شوم خیالهای باطل راننده شد.
 
هنوز زنان و مادران مازنی از شوک مرگ معصومه بیرون نیامده بودند که قصه خدیجه نقل محافل شد و جاده نکا به ساری، قربانی دیگرش را گرفت.
 
بهت خانواده خدیجه از جنایت مخوف
خدیجه برای مراجعه به دندان پزشکی  و پر کردن دندانش سواربر خودرو شد، اما پس از ۱۷ روز دندانهایش برای آزمایش DNA به پزشک قانونی فرستاده شد تا از تنها تکه استخوان به جا مانده از جمجمه اش تشخیص داده شود که خدیجه قربانی یک جنایت فجیع شده است.
 
اکنون چند روزی از این حادثه تلخ می گذرد و خبرنگار ما به همراه مدیرکل بانوان استانداری مازندران برای تسلی بازماندگان راهی خانه خدیجه می شود، در خانه پدری خدیجه همه با چشمانی قرمز و پر از اشک به استقبال ما می آیند و مادرش که در بهت از دست دادن فرزندش سیاه پوش است، با پیشانی بندی مشکی بر سر، گوشه اتاق نشسته فقط نگاه می کند و آرام و بی صدا اشک می ریزد.
 
عموی مقتوله بغضش را شکست و گفت: اگر خلافکاران و متجاوزان احساس امنیت نکنند تخلفات به صفر می رسد، اما وقتی چنین عمل ظالمانه ای در روز روشن انجام می شود نشان می دهد که افراد خلافکار احساس امنیت می کنند، شاید اگر مسولان اقدامات بهتری انجام دهند، مردم با آرامش بیشتری رفت وآمد می کنند.
 
رمضانی با تاکید بر اینکه مسئولان باید فکری اساسی برای مسیر نکا – ساری کنند گفت: دوربینهای کنترلی بیشتری در مسیرها مستقر شود و یا ماشینهای شناسنامه دار در مسیرهای پر رفت و آمد و روستاها به کارگیری شود.
 
خواستار اشد مجازات برای قاتلان هستیم
مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری مازندران نیز در دیدار با خانواده مقتوله با ابراز تاسف بسیار از قتل خدیجه گفت: هیچ کس به جز مادر مقتوله ستم به وجود آمده را درک نمی کند، اینکه فرزندی را که از شیره جانت پروردی در اوج جوانی از تو بگیرند و این اتفاق نهایت سختی امتحان خداوند است.
 
مدیرکل امور بانوان استانداری مازندران گفت: روزی که خبر کشته شدن خدیجه را شنیدم، با مدیر کل حمل و نقل پایانه های استان ارتباط تلفنی برقرار کردم و خواستار افزایش تعداد دوربینهای نظارتی در مسیرهای پرتردد و جلوگیری از تردد ماشینهای غیرخطی شدم تا تدابیری در این زمینه اندیشیده شود و جلوی ماشینهای خاطی گرفته شود؛ چرا که هر روز هزاران خدیجه در این مسیر تردد می کنند.

 

جمشیدی با بیان این که بسیاری از شبها با رنج خدیجه گریه کردم و حتی دل نوشته ای برایش نوشتم گفت: برایم این موضوع عادی نمی شود، اتفاقات مشابه و ظلم به زنان در دو ماه پشت سر هم، قابل هضم نیست و هر اقدامی که  از دستم برآید انجام می دهم.
 
مدیرکل امور بانوان مازندران درادامه با اشاره به قتل معصومه فولادی توسط یک راننده در اسفند ماه ۹۳ گفت: طی مکاتبه ای که با دفتر رئیس جمهوری داشتم نوشتم که زنی که چنین اقدامی می کند از رزمنده ای که بر روی مین می رود و شهید می شود، کمتر نیست.
 
جمشیدی تاکید کرد: همه ما خواستار اشد مجازات برای قاتلین هستیم چرا که قتل غیر عمد نبوده است. این قتل، با کسی که ناخواسته در تصادف یا بازی موجب کشته شدن کسی می شود فرق می کند و نباید گذشت.  احساس می کنم خدیجه خواهر خودم بود.
 
ماجرای قتل خدیجه
در ادامه این دیدار پدر خدیجه رمضانی نیز در خصوص این اتفاق به مدیرکل امور بانوان مازندران گفت: پس از دستگیری قاتلین به ما اطلاع دادند در ماشین آنها یک چاقوی بزرگ، تبر، چسب، طناب و دستکش پیدا کرده بودند، من فکر می کنم اینها سابقه دار بودند زیرا یک مسلمان چنین  کاری نمی کند.
 
وی گفت: دخترم در چهار راه آزادگان سوار ماشین شد تا ساعت ۱۰ به دندان پزشکی ساری برسد و ساعت ۱۱ تماس گرفتیم اما موبایلش دردسترس نبود و ساعت یک به پاسگاه مراجعه کردیم و به ما گفتند حداقل ۲۴ یا ۴۸ ساعت زمان نیاز است تا اقدام کنیم.
 
این پدر ادامه می دهد: ۱۷ روز چشم انتظار بودیم و دعا می کردیم فرزندمان سالم بازگردد، که پس از ۱۷ روزساعت ۱۲ شب به برادر من اطلاع دادند جسدی پیدا شده و از جسد هم فقط یک استخوان کوچک جمجمه به دست ما رسید.
 
پدر داغ دیده با چشمانی اشک بار می گوید: پس از این که در ماشین دستهای دخترم را بستند، دهنش را چسب زده، به پهلویش چاقو زدند و او را به جنگلهای اطراف نکا بردند و از ارتفاع به پایین پرت کردند،  اما دوباره بازگشتند که مبادا خدیجه زنده باشد و وقتی او را زنده دیدند با روسری وی را خفه کرده و با تبر سرش را جدا و بدنش را قطعه قطعه می کنند و پس از ۱۷ روز نیز اجزا بدنش خوراک حیوانات درنده شده بود.
 
او از انگیزه دزدی و سرقت اموال خدیجه گفت: طلای زیادی با او نبود، تنها یک النگو که شاید زیر ۳ میلیون تومان قیمت داشت، اما نمی دانم چرا به او که یک فرزند دو ماه داشته رحم نکردند.
 
محمد رمضانی گفت: ما قاتلان را نمی شناسیم و هیچ اطلاعی هم از آنها نداریم و این شایعات که قاتلان نسبت خانوادگی با شوهر دخترم داشته اند و قصد انتقام جویی بوده شایعه ای بیش نیست.

مادر خدیجه نیز گفت: خودم و شوهرم با کشاورزی، چهار فرزندمان را بزرگ کرده ایم و برای فرزندانم بسیار زحمت کشیدم تا بزرگ شدند، دخترم را به خانه بخت فرستادم.
 
وی بیان داشت: دو سال از ازدواج دخترم می گذشت که از زندگی خیری ندید و این گونه مظلومانه کشته شد و تمام عشق، محبت و وجود وی، زیر خاک رفت.
 
خدیجه رمضانی رفت اما جاده های مازندران همواره قربانگاه مادران و دخترانی معصوم است و خطر آنان را تهدید می کند، از اینرو ساماندهی خودروهای مسافربری و تجهیز راهها به دوربین های کنترلی برای کاهش تخلفات و آسیبها ضروری می رسد تا شاید دیگر نوزادی به بهانه سودجویی آدمکهایی از جنس شیطان، بی مادر نشوند.
برچسب ها: قتل مادر میاندرود
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
ناشناس
۱۶:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
بیچاره زنها. اسیر حیوانات مرد نما
متخصص مغز و اعصاب
۱۶:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
بعد از اعدام .مرده ها که جنایت نمیکنند. جنایتکار اعدام بشه ولی چه تضمینی وجود داره که قتل دیگری رخ نده؟ در ضمن از کجا میدونید ادمهای خلافکار مثل من و شما اهل مطالعه باشند و روزنامه و اخبار دولتی را پیگیری کنند تا از این اعدامها عبرت بگیرند. اعدام راه حل نیست بلکه شانه خالی کردن از مسوولیته.
ناشناس
۱۶:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
این حیوان صفتان از داعش هم وحشی ترن
مریم
۱۶:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
لعنت خدابراین حیوانات درنده
ناشناس
۱۵:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
خانواده قاتل و همدستش از لحاظ مالی وضع خوبی داشتند.خودشونم اقرار کردند که زورگیری میکردند.اون روز مقتول رو سوار کردند و طلاهاشو خواستند ولی مقتول بهشون گفته که میدونه اینا کی هستند و بعد به قتل رسوندنش!ولی آیا با اون وضع مالی خوب قاتلها،زورگیری منطقیه؟آیا خانوم رمضانی تنها کسی بود که این بلا رو سرش آوردند؟
آخه چرا نکا انقدر ناامن شده؟چندروز پیشم یه دختر 13ساله رو کشتند
ناشناس
۱۵:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
نمیشه شعر و غزل ها رو آخر خبر تخلیه کنید تا هرکس دلش خواست بخونه؟
ناشناس
۱۵:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
با خواندن نظرات همچنان اشک میریزم.اشک و فقط اشک.
خانوم
۱۵:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
قصاص .... یعنی دقیقا همون کاری که با این زن معصوم کردند سرشان بیاید ... پرت کردن- خفه کردن و ....
ناشناس
۱۵:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
1000 تا دوربين نصب كنيد، براي هر زني مامور بزاريد...؟
مشكل جاي ديگه است!
ناشناس
۱۵:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
تاسف باره . هرروز شاهد چنين جناياتي هستيم . كجان مسئولين . آخه چرا علاج واقعه پس از واقعه . دوربين ميذاريم شناسنانه دار ميكنيم . تا كي شعار تاكي
نسرین
۱۴:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
الهی الهی
یا صاحب الزمان
با تبر ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
واقعا اونا انسان بودن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بیچاره خدیجه ، چه پایان تلخی داشت !!!!
خدایاااااا کجایییییی؟؟
ناشناس
۱۴:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
به نظرم بایستی با قاتلا عین خودشون رفتار کنن از همون جا که مرحومه رو از ارتفاع به ته دره پرتاب کردن اونارو پرت کنن تا درس عبرتی برای دیگران بشه
ناشناس
۱۴:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
نکته جالب ماجرا از زبان پدر مرحومه:
به پاسگاه مراجعه کردیم و به ما گفتند حداقل ۲۴ یا ۴۸ ساعت زمان نیاز است تا اقدام کنیم.
مسعود
۱۴:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
بشرامروزدیگرنمیتواندمضلات انسانهای امروزی راحل کندهمه ازحل مشکلات عاجزشده ایم شایدطوفان نوح دیگری به پاک شدن نسل بشرکمک کند
ناشناس
۱۴:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
حالا بعضیا میگن بدحجاب بوده . مقصر خودشه

چرا خلافکارا احساس امنیت میکنن اما مردم عادی نه
ویلی
۱۴:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
جای یه فکر اساسی و ریشه ای دست روی دست بذارید تا روزی 10 تا ازین خبرای هولناک بیاد و همش بگین اعدام اعدام اعدام....
رضا
۱۳:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
باید انها رو به تیر چراغ برق ببندنند ودرملا عام زجرکش کنند،تا درس عبرتی شود برای کسانی که همچین نیات پلیدی در سر دارن.
ناشناس
۱۳:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
اقايان فكري به حال بيكاران مازندران بكنيد . شما را به خدا
ناشناس
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
نه نیروی انتظامی می تواند تمام جاده را با دوربین پر کند ونه اینکه این وضعیت تمامی دارد بنابراین تمام سعی مردم باید این باشد که اولا سوار خودروی شخصی به هیج وجه نشوند ثانیا تنها نروند ثالثا نیروی انتظامی با خودروهای شخصی مسافرکش برخورد کند
افشین
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
تعجب آور است که چنین موجودات کثیفی در این استان زیبا نشو و نما می یابند. اعدام با بدترین حالت در کوتاه ترین زمان که کیفیت اثرگذاری آن با طولانی کردن فرایند دادرسی از بین نرود.
اهوازی
۱۳:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
این کثافتا رو باید زجرکش کرد هر روز یه تکه از بدنشان رو برید و انجا رو مداوا کرد تا برا فردا زنده بمونند و باز یک تکه رو باتبر برید و.... تا درس عبرتی باشد برا متجاوزین به نوامیس مردم
محمدرضا
۱۳:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
لا اله الا الله .
انگشت به دهن ماندم.
خدا نیارد اون روزی رو که یک انسان بخواد پست تز از یک حیوان شود
سروش
۱۳:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
جالبه انگار هیچکس از قانون و اجرای حکم نمیترسه که دست به چنین جنایت های میزنند
ناشناس
۱۲:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
بايد كارشناسان و آسيب شناسان جامعه بررسي كنند ببينند چه عامل يا عواملي باعث ميشه تا يك جوان ايراني تبديل به يك قاتل و جانوري خونخوار ميشه
مادر
۱۲:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
فقط یه مادر میفهمه که چقدر این درد بزرگه خدا این مادر عزیز رو بیامرزه و به خانوادش صبر بده
ناشناس
۱۲:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
یک سطر رو ده دفعه تکرار کردی فرارو .....
خسروی
۱۲:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
دل همه مازندراتی ها کباب شده است....
چرا انسانیت از سرزمین ما رخت بست
ناشناس
۱۲:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران - نیویورک
ناشناس
۱۴:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
دلواپسان بفرمایید.الان کفن بپوشید.و فریاد بکشید.نمایندگان محترم مجلس الان فریاد بکشید.خدایا تو به فریادمون برس
اشک
۱۲:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
جیگرم اتیش گرفت .اعدام عدام اعدام اونم به شیوه خودشون
ناشناس
۱۲:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
منادیان و متولیان اخلاق و دین و امنیت ، احساس گناه نمی کنند؟!
ناشناس
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
اون طرفا چه جنایاتی رخ میده...
ناشناس
۱۳:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
اون طرف و این طرف نداره تو تهرون کم از این اتفاقا میافته ؟
ناشناس
۱۲:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
مخالفین اعدام نظر بدند: با این حیوانات باید چه کار کرد؟؟!
ناشناس
۱۲:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
تا حالا با اعدام اين مشكل حل نشده و نمي شود.
ناشناس
۱۴:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
ما نمب گیم این مشکل با اعدام حل میشه .. ما میگیم یک همچین جنایتکاری حق زندگی نداره چون ابن حق رو از یکی دیگه گرفته باید اعدام بشه.. پس برای ما ادای اینکه تو میدونی با اعدام حل نمیشه و ما نمی دونیم رو در نیار
vahid
۱۲:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
والله قسم بروح مادرم اگه اون پست فترتارو فقط اعدام کنن از بی عدالتی باید بخاطر اون طفل معصوم با زجر و ناله بکشنشون از بالا مقامها استدعا دارم اون ارو با زجر جلوی همه بکشن تا درس برای بقیه باشه من مادرم از دست دادم اون طفل معصوم بزرگتر بشه درد بی مادری میکشه فرارو خواهش میکنم متنم چاپ کن
ناشناس
۱۱:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
تمام وجودم پر از نفرت شد. بعضی ها واقعا انسان نیستند. حتی حیوان هم نیستند. سرتا پا کثافتند. نجس اند...
ensan
۱۱:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
فقط اعدام...
ارام
۱۱:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
وااااااااااااااااااااااااااااااای چقدپستن خدا چی جوابتو میدن؟جواب اون نی نی کوچولو رو اون دنیا چی میدن؟من ی مادرم خیلی سخته چقدادما وحشی شدن دلم گرفت
دختر ساری
۱۱:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
برای خانواده رمضانی ارزوی صبر و شکیبایی دارم. از اولین روزی که به واسطه آشنایان مرحومه خبر ناپدید شدن ایشون رو شنیدم، موقع بیرون رفتن از خونه فکر می کنم ممکنه این آخرین بار باشه که خونه ام رو ببینم چون هیچ وقت حادثه رو انقدر از نزدیک درک نکرده بودم. اصلا احساس امنیت نمی کنم. خدیجه رمضانی اولین قربانی میاندرودی نبودند. متاسفانه این مسیر قربانیان بی گناه زیادی داشته که اغلب شان زنان و دختران جوان بودند و متاسفانه بعضی هاشون به طرز فجیعی کشته شدند البته عمق فاجعه زمانی بیشتر میشه که خبر دار شدیم از اعدام و قصاص قاتلان هیچ خبری نیست. وقتی قانون در قصاص و مجازات مجرمان پافشاری نداره، افزایش جرم و جنایت جای تعجب نداره.
ناشناس
۱۱:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
بخشي از هزينه فرهنگ را بهتر است در امنيت هزينه كنيد نه صرف سخنراني بي فايده
ناشناس
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
به خدا هالیوودهم باید بیاد از داستان این جانیها فیلم بسازه کارگردانش روانی میشه !!!
تبر و چسب و خفه کردن و پرت کردن از دره و دوباره سر از بدن قطع کردن و...!!!یعنی جنایت تمام عیار
هرکی میگه اعدام بده تو ملا عام این یکی واقعا واجبه تو ملا عام !! اصن زنده پخش کنن !!
قشر آسیب پذیر
۱۲:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
اعدام در ملاء عام یعنی ترویج خشونت بهتر نیست در محل مناسب انجام شود.
حاج محمدرضا
۱۱:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
میخواستم بگویم اعرام

اما ترسیدم روشنفکران فرارو دوباره منفی بارانم کنند

بنابراین قاتلان را تاج کیانی بر سر بگذارید و روی سر گرفته حلوا حلوا کنید

باشد تا روزی این بلا را سر مخالفان اعدام دربیاورند تا بفهمند که دستورات دین مبین اسلام عاری از نقص است
ناشناس
۱۲:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
حاجي!!!!!
ناشناس
۱۲:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
دوست عزیز

من به عنوان یک اصلاح طلب کاملا موافق اعدام برای تجاوز هستم...

چون یک انسان میمیره... با اون نگاه هرزه جامعه...
تمشک
۱۱:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
قلبم درد گرفت بیشرف های جانی نوع دیگر داعشی ها در شمال یکه تازی میکند
ناشناس
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
احساس امنیت خلافکاران، چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
زینب
۱۴:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
تو را خدا صدای منو به گوش خانم جمشیدی مديركل امور بانوان و خانواده استانداري مازندران برسونید
تو را خدا اگر میتونید پیام منو به ایشان برسونید

من ساکن گرگان (گلستان) هستم و کارمند بهزیستی مازندرانم

سال 91 در ازمون استانداری مازندران شرکت کردم چون متولد مازندران بودم نمیتونستم در استان گلستان ازمون بدم الان از ابتدای سال 94 شروع به کار کردم
هر روز مسیر 80 کیلومتری بین گرگان تا بهشهر را رفت و امد میکنم از وقتی ماجرای قتل این مادر عزیز نکائی را شنیدم اصلا نمیتونم زندگی کنم همش وحشت دارم
منم یه فرزند زیر دو سال دارم
خواهش میکنم از خانم جمشیدی که اینقدر با احساس نسبت به این مسئله برخورد کردند شرایطی را فراهم کنند تا من بتونم به گرگان منتقل بشم(نمیدونم شاید با قانون تبعیت از همسر)
تو را خدا منو از این کابوس رها کنید
ناشناس
۱۱:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
چقدر خشن شدیم.
پدرام
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
اصلاح طلبان:
گشت های ارشاد را جمع کنید!
ناشناس
۱۲:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
با اعدام مخالفم ولی تو این مورد مثل سگ زجر کششون کنید.
ناشناس
۱۳:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
شرم داشته باش آقا پدرام ،
بعد خواندن همچین خبر وحشتناکی اولین فکرت سواستفاده سیاسی است
ناشناس
۱۳:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
آقای پدرام چه ربطی به گشت ارشاد داره آخه برادر من.به اصلاح طلبا چیکار داری؟
ناشناس
۱۳:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
اقایان امنیت را فقط داعش بخطر نمی اندازه

لطفا به صورت جدی پیگیر باشید
ناشناس
۱۳:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
تو را خدا من از خبرنگاران عزیز فرارو میخوام کمکم کنند
من تازه استخدام شدم چون متولد بهشهر در مازندران بودم در ازمون مازندران شرکت کردم و قبول شدم ولی چون همسرم در گرگان شاغل است مجبورم هر روز مسیر 80 کیلومتری را با ماشین های خطی طی کنم
من یه بچه زیر دو سال دارم
و تو این چند ماه رفت و امد با وحشت زندگی کردم
تو را خدا کمکم کنید بتونم انتقالی بگیرم برای گرگان
نمیدونم باید چکار کنم کسی را ندارم کمکم کنید خیلی می ترسم
ناشناس
۱۴:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
جانی نمیدونه خشونت چیه
ناشناس
۱۴:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
چرا همه جای شهرها و جاده ها نباید دوربین باشه ؟ از چی می ترسید ؟ مردم عادی که از دوربین ترسی ندارن اون خلافکاران که نبود دوربین به نفعشونه .. چرا تو عصر تکنولوژی وضعیت امن برای خلافکار می سازید؟ نیروی انتظامی .. شورای امنیت ملی .. وزارت کشور
ناشناس
۱۵:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
اشتباه نکن از انسانیت دور شده ایم.