وزیر نفت با اشاره به اینکه کاهش ۲۰ دلاری قیمت نفت مواضع ایران را تغییر نخواهد داد، گفت: در مذاکراتی که پیش از اجلاس اوپک داشتم اعضا معتقد بودند اگر قیمت نفت کاهش یابد، مصرف نفت بالا میرود و اقتصاد جهانی رشد میکند. بخشی از نفت شیل هم از بازار خارج میشود و قیمتها متعادل میشود.
به گزارش فارس، بیژن زنگنه در اجلاس اقتصاد ایران با اشاره به افت شدید قیمت نفت در ماههای اخیر گفت: اوپک تنها در طرف عرضه بازار میتواند بازی کند و عرضه را با تقاضا متعادل کرده و یا از آن کمتر کند.
وی افزود: زمانهایی در تاریخ وجود داشت که اوپک با فیکسترایسینگ و مذاکره با شرکتهای بزرگ روی بازار تأثیر میگذاشت اما بیش از 30 سال است که این ابزار کارکرد ندارد.
وزیر نفت با اشاره به مازاد تولید 0.7 میلیون بشکهای اوپک در سال 2014 و افزایش مازاد تولید نفت جهان به حدود 2.2 میلیون بشکه در سال 2015 گفت: این مسئله باعث روند کاهش قیمت و فشار وضعیت آتی بازار روی وضعیت فعلی آن میشود.
زنگنه با اشاره به آمار رشد اقتصادی جهان در سالهای 2014 و 2015 گفت: اقتصاد جهانی رشد خود را ادامه میدهد اما نه به آن میزانی که از قبل پیشبینی میشد.
وزیر نفت اظهار داشت: در سال 2009 اوپک تولید خود را 2.5 میلیون بشکه برای دفاع از قیمت کاهش داد که با این کار قیمت نفت ظرف یک سال به 80 دلار و سپس به 100 دلار رسید و 50 تا 60 دلار بالا رفت، اما در همین حال تولید نفت شیل که در سال 2009 یک و نیم میلیون بشکه بود با تصمیم اوپک ظرف 3.5 تا 4 سال به بیش از 5.5 میلیون بشکه رسید و 4.5 میلیون بشکه افزایش یافت.
وی با اشاره به سرمایهگذاری 1400 میلیارد دلاری آمریکا در تولید نفت شیل گفت: در شیلاویل عمر هر چاه 2 تا 3 ماه است و حفر چاه یک عملیات جاری تولید است.
زنگنه اظهار داشت: تصمیم در اوپک دو اصل دارد که اصل اول اجماع و اصل دوم، نداشتن هیچ ضمانت اجرایی برای تصمیمات است و میگویند بازار متخلف را تنبیه میکند.
وی تأکید کرد: هر کس در اوپک تولید بیشتری دارد اثرگذارتر است و مهمتر از آن ظرفیت خالی تولید هر کشور است که میتواند در بحرانها تأثیرگذار باشد.
زنگنه در ادامه گفت: قبل از اجلاس اخیر اوپک به قطر، کویت و امارات سفر کردیم و با وزرای عراق و ونزوئلا هم مذاکره کردیم، اما همه کشورهایی که به آنها سفر کردیم میگفتند ما تولید را کاهش نمیدهیم چون اگر قیمت اقزایش یابد به رقیب کمک کردهایم و سهم بازار ما کاهش مییابد.
وی تصریح کرد: آنها میگفتند اگر قیمت نفت کاهش بیابد، مصرف نفت بالا میرود و اقتصاد جهانی رشد میکند و بخشی از نفت شیل هم از بازار خارج میشود و قیمتها متعادل میشود.
وزیر نفت اظهار داشت: 8 کشور به دنبال کاهش 1.5 میلیون بشکهای تولید نفت اوپک و کاهش 500 هزار بشکه ای تولید نفت غیراوپک بودند تا قیمت نفت حدود 75 تا 80 دلار تثبیت شود، اما چهار کشور دیگر مخالف بودند و بعضی از آنها میگفتند شش ماه و بعضی دیگر میگفتند 2 تا 3 سال ممکن است این شرایط طول بکشد و هر چقدر طول بکشد ما پای آن ایستادهایم.
وی تصریح کرد: همه صاحبنظران میدانستند که برگزاری اجلاس اوپک موجب سقوط نفت خواهد شد و به همین دلیل وقتی ونزوئلا برای برگزاری جلسه اضطراری اوپک درخواست کرد و کشورهایی که در اصل آنها باید قیمت نفت را کاهش میدادند استقبال نکردند، ما هم آن را دنبال نکردیم.
زنگنه افزود: حتی اگر میشد اجلاس آتی را عقب انداخت، ممکن بود میتوانست سرعت کاهش قیمت نفت را بگیرد، چرا که حدس و گمانهای قبل از اجلاس، به یقین کاهش نیافتن تولید تبدیل مبییشود.
وزیر نفت تصریح کرد: اگرچه اوپک تولید را کاهش نداد، اما اعضا با دوستی از هم جدا شدند و ما هم تلاش کردیم نشان دهیم اوپک وحدت دارد،به همین دلیل ملایم صحبت کردیم و گفتیم بعضی اعضا برای تصمیمگیری به زمان بیشتری نیاز دارند.
وی تصریح کرد: نمیتوان ادعا کرد که روند کاهش نفت تحت تأثیر یک کشور بوده است و علت پایهای آن را میتوان در عرضه و تقاضا جستجو کرد، اما بدون تردید عالماً و عامداً مدیریت شده است.
وزیر نفت گفت: خانم لاگارد رئیس IMS اخیراً گفته است این کاهش قیمت باعث افزایش 0.8 رشد اقتصادی آمریکا و اروپا و چین میشود.
وی ادامه داد: اگر قیمت نفت بالای 100 دلار بماند تولید نفت شیل به 8 میلیون بشکه در روز میرسد و اگر قیمت بین 50 تا 60 دلار برود تولید نفت شیل حدود 6.5 میلیون بشکه فعلی باقی میماند.
وزیر نفت تصریح کرد: این اولین بار است که رسانههای غربی در برابر کاهش قیمت نفت مقاومت میکنند که بخشی از آن به دلیل سرمایهگذاری 1400 میلیارد دلاری آمریکا در نفت شیل و همچنین دعوای دموکراتها و جمهوریخواهان است.
وی با تأکید بر اینکه قیمت 70 دلار نفت در بودجه ایران براساس پیشبینیها چندان پرت نیست، گفت: ما از این بابت چندان تحت فشار قرار نمیگیریم، چرا که 60 درصد تولید نفت کشور با تحریم کاهش یافته و کاهش 20 دلاری قیمت مواضع ایران را تغییر نمیدهد.
وی تصریح کرد: با توجه به تنوع عوامل مؤثر و همچین دخالت یک عامل سیاسی هوشمند نمیتوان با بصیرت در باره آینده بازار سخن گفت.
زنگنه در ادامه اظهار داشت: 17 یا 18 سال پیش که وزیر نیرو بودم درباره بحران آبهای زیرزمینی هشدار میدادم اما کسی قبول نمیکرد؛ در 10 یا 12 سال آینده بحران امروز آب در بخش انرژی خواهد بود.
وی تأکید کرد: امسال 660 میلیون مترمکعب گاز به شبکه تحویل می دهیم که 400 میلیون مترمکعب آن در بخش خانگی مصرف میشود و امسال 13 یا 14 درصد رشد داشته است.
زنگنهی تأکید کرد: اگر پارس جنوبی تمام شود، دیگر یک پارس جنوبی دوم یا سوم در کار نخواهد بود که بخواهیم آن را مصرف کنیم.
وی ادامه داد: برای بهینهسازی مصرف انرژی سیاست های قیمتی و غیرقیمتی وجود دارد که سیاست های قیمتی را به دلایل سیاسی نمیتوانیم اجرا کنیم و روشهای غیرقیمتی را از طریق بند «ق» و تشویق مردم به افزایش راندمان میتوانیم عملیاتی کنیم.
وی تصریح کرد: اگر تحریمها برداشته شود ما به خاطر قیمت نفت صبر نمیکنیم و سهم بازار ایران را تحت هیچ شرایطی ازدست نمیدهیم و کسانی که تاکنون سهم ما را استفاده کرده و اضافه خوردهاند باید تولید خود را کاهش دهند.
وی تأکید کرد: اگر تحریم ها برداشته شود، ما بلافاصله تولید خود را افزایش داده و به سقف قبل از تحریمها بازخواهیم گشت.
حالا که عربستان داره با ایران و دنیا بازی میکنه بهتره ایران هم باهاشون بازی کنه و اعلام کنه که "حالا که نفت ارزون شده ما نفتمون رو میخوایم برای آینده ذخیره کنیم و در برخی چاه های نفتمون رو برای نسل بعدی در آینده خواهیم بست."
چون عربها رو ایران حساسند و همیشه به ایران حسادت دارن حتما واکنش نشون میدن شک نکنید
شرکت نفت ایران در آغاز سال نو میلادی نفت را یک دلار و 80 سنت در هر بشکه و حتا نفت خام سنگین را ۳ دلار و ۵۰ سنت برای خریداران آسیایی ارزان کرد. هدف از این ارزان فروشی رقابت در تولید با عربستان، کویت و عراق و حفظ سهم بازار نفت ایران است.
در طول ۶ ماه گذشته بهای نفت، پی درپی سقوط کرد و از ۱٠٨ دلار در ماه ژوئن به ۵۷ دلار تا پایان دسامبر رسید.
قیمت تولید دربرگیرنده هزینه های تولید، به اضافه متوسط سودی است که نصیب سرمایه دار صنعتی میشود. بر این مبنا هزینه واقعی تولید یک بشکه نفت فرضاً در عربستان ۵ تا ۶ دلار است و قیمت تولید هم هر آنچه هزینه ها و نرخ متوسط سود بالا در نظر گرفته شود از ۱۵ دلار تجاوز نخواهد کرد.
انحصار بر منابع نفت مانع از آن است که سرمایه بتواند همانند دیگر رشته های صنعت در معدن نفت هم آزادانه فعالیت کند و برابرسازی سود و یک قیمت متوسط اجتماعی درنتیجه رقابت حاکم گردد. در اینجا همواره یک مافوق سود، یک قیمت انحصاری پایدار وجود دارد. این مافوق سود، رانتی است که به جیب مالک آن میرود. این رانت ازیکطرف بدین طریق شکل میگیرد که بهای تولید نفت نه بر مبنای تحلیل ارزشهای منفرد در یک قیمت متوسط اجتماعی، بلکه بر مبنای هزینه های تولید ضروری در بدترین معادن محاسبه میشود. ازاینرو علاوه بر هزینه های تولید و سود متوسطی که به طورمعمول یک سرمایه دار صنعتی به دست میآورد، یک سود اضافی، برای معادن مختلف وجود دارد که این سود مازاد فوق العاده، شکل بهره مالکانه به خود میگیرد. این شکل از بهره مالکانه (تفضیلی) ناشی از سود مافوقی است که از طریق کار انجام گرفته بر روی مرغوبترین معادن، جائی که بارآوری کار بالا است، حاصل میشود.
پس اگر اکنون در عربستان یا ایران قیمت تولید ۱۰تا ١۵ دلار باشد و در دریای شمال، یا نیجریه و آنگولا ۳۰ دلار، بهای بازاری نفت ۳۰ دلار است. و آنچه که از این تفاوت قیمت تولید عاید کشورهایی نظیر عربستان، قطر، ایران و غیره میگردد، بعنوان بهره مالکانه تفضیلی نصیب آنها میشود. این بهای بازاری نفت نمیتواند دچار نوسانات شدید شود و در جریان کاهش اخیر بهای نفت نیز تغییر نکرده است. آنچه که تغییر کرده، جزء دیگری از بهای بازاری نفت است که از انحصار ناشی از مالکیت خصوصی و محدود بودن معادن نفت، برخاسته و به دارندگان مالکیت انحصاری بر معادن نفت، بخش دیگری از سود مافوق، بخش باقی ماندهای از ارزش اضافی، تحت عنوان بهره مالکانه مطلق پرداخت میگردد. این بهره مالکانه به حسب شرایط مختلف میتواند، افزایش یا کاهش یابد. همانگونه که در جریان هر رونق اقتصادی و یا بورس بازی، بهره مالکانه زمین میتواند سریعاً افزایش یابد، بهره مالکانه نفت نیز با هر رونق اقتصادی و یا تحول در اوضاع سیاسی میتواند افزایشی سریع داشته باشد. این افزایش در شرایط ویژه ای میتواند حتا با فرض جدائی مالک از سرمایه دار، سود سرمایه صنعتی را هم کاهش دهد، اما در همه حال به زیان مصرف کننده و توده های فرودست است. اکنون هم تحت تأثیر بحران اقتصادی سرمایه داری جهانی و از آنهم مهمتر، تکنولوژیهای جدید و رقابت نفت شیل و انرژیهای جایگزین، دچار کاهش شدید شده است. این، آن عاملی است که در جریان سقوط کنونی نفت کاهش یافته است و نه قیمت تولید و رانت تفضیلی.
نتیجه اینکه با توجه به تحولات اقتصادی و تولید نفت شیل، قیمت ۴۰ تا ۵۰ دلاری هر بشکه نفت، آن محوری را تشکیل خواهد داد که نوسان قیمت بازاری نفت، حول آن خواهد چرخید. لذا، کم و زیاد کردن تولید نفت از طریق انحصار مصنوعی اوپک، یا زد و بندهای سیاسی، نمیتواند به جز تغییرات ناچیز، نتیجه ای در پی داشته باشد.
کشورهایی که حتا پیش از این کاهش شدید بهای نفت، با بحرانهای اقتصادی و مالی روبرو بوده اند، نخواهند توانست حتا هزینه های جاری دستگاه دولت را تأمین کنند. مثلاً اگر لایحه بودجه در چنین کشوری بر اساس نفت ۷۲ دلاری تصویب شود، کسری های هنگفت و منابع تحقق ناپذیر فراوانی را بدنبال خواهد داشت. حال فرض کنید، که با هر دلار کاهش در این بهای پیشنهاد شده، یک کاهش حدود ۹۰۰ میلیاردی (نه دلار!) از درآمد دولت را در پی داشته باشد با کاهش ۱۵ دلاری رخداده تا همین لحظه، میتوانید کسری درآمد دولت را حساب کنید.
در چنین شرایطی بکی از "راه های" فرار از کسری بودجه، افزایش فشار بر گرده فرودستان است که با انواع و اقسام روشها اعمال میشود تا این کسری را جبران کند. این روشها میتوانند افزایش قیمت مایحتاج اولیه و ضروری اکثریت جامعه ( بطور مثال نان) و یا افزایش مالیات غیر مستقیم، ... باشند. اما مشکل به همینجا خلاصه نمیشود. کاهش درآمدهای نفتی، بحران اقتصادی موجود را نیز عمیقتر خواهد کرد و درنتیجه شرایط معیشتی فرودستان را وخیمتر.
روی کار آمدن دولت خواهان داشتن روابط خوب با غرب در ایران = افت شدید قیمت نفت (دولت اصلاحات) با نفت 8 دلار
روی کارامدن دولت رادیکال و ناسازگار با زورگویی غرب= تحریم و عدم تبادل بازارهای پولی بین المللی (احمدی نژاد)