صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۰۵۸۴۵
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۹ - ۱۸ شهريور ۱۳۹۳
فرارو- افشین داورپناه: تصور کنید در محله و شهر خودتان، در یک چاه سقوط می کنید و پس از گذشت ساعت ها و با حضور همه نیروهای امدادی از آتش نشانی گرفته تا هلال احمر و بسیج و .... هیچکدام موفق به نجات شما نمی شوند؟ چرا؟ چون آنگونه که خودشان می گویند: تجهیزات و تخصص لازم برای نجات شما را در اختیار ندارند! این اتفاقی است که هفته گذشته برای چهار نفر از اهالی روستای «جوزیر» در شهرستان «رودان» اتفاق افتاد و متاسفانه منجر به مرگ آنها شد؛ این چهار نفر در یک چاه خانگی به دلیل گاز گرفتگی جان خود را از دست دادند. آیا چنین توجیه‌ای ـ فقدان امکانات و تخصص لازم ـ می تواند برای شهروندان قابل قبول باشد؟ ـ تا این ساعت، هنوز مسئولان محلی مرتبط، دراین باره اظهار نظری نکرده اند!

در ابتدای وقوع این حادثه بخشدار رودخانه، نیروهای پاسگاه انتظامی رودخانه و جمعی از بسیجیان، نیروهای آتش نشانی زیارتعلی، هلال احمر رودان و نیروهای گردان مقاومت امام حسین(ع) خود را به محل حادثه رساندند اما هیچکدام نیروی تخصصی و امکانات لازم برای نجات آسیب دیدگان را نداشتند؛ بنابراین از نیروهای عملیاتی آتش نشانی بندرعباس در خواست کمک کردند.

نیروهای هلال احمر بندرعباس پنج ساعت پس از حادثه در محل حضور یافتند اما آنها نیز به دلیل نبود امکانات و تجهیزات، نتوانستند کاری از پیش ببرند و هماهنگی‌های لازم برای حضور نیروهای تخصصی عملیاتی آتش نشانی و هلال احمر بندرعباس انجام گرفت و این نیروها ساعت 6:20 صبح یعنی 11 ساعت پس از حادثه، در محل حضور یافتند و پس از انجام عملیات پیچیده و سنگین، حدود ساعت 8:30 یعنی 13 ساعت پس از حادثه، چهار فرد فوت شده را از داخل چاه، خارج کردند.

این اتفاق، رویداد تازه‌ای نیست و اخبار حوادث پر است از وقوع چنین رویدادهایی؛ واقعا متولی اصلی نجات مردم در چنین شرایطی کدام نهاد است؟ پاسخگوی جان شهروندانی که به دلیل چنین سوء مدیریت‌هایی از دست می‌رود با کدام مسئول و نهاد است؟ اگر نهاد مسئول، مشخص است چرا امکانات و متخصصان لازم را در اختیار ندارد.

شما چه در تهران باشید ـ که ظاهرا همه امکانات در آن متمرکز است ـ و چه در نقطه‌ای دورافتاده، همیشه این امکان وجود دارد که در اثر حوادثی سطحی و فقدان کمک رسانی و امداد لازم، به راحتی جان خود و عزیزان‌تان را ازدست بدهید.

برای مثال، مدتی پیش نیز، دختری که در یک باغ در اطراف دماوند مشغول فیلمبرداری از عروس و داماد بود، به درون استخر پر از آب باغ پرت و غرق شد. این حادثه نیز دو حاشیه پر رنگ دارد: یکی کوتاهی سازمان آتش‌نشانی و دیگری رفتار خلاف اخلاق و غیرمسئولانه برخی حاضران در محل حادثه نسبت به جان انسانی دیگر.

1. حادثه ساعت 19:30 اتفاق می‌افتد؛ پلیس و نیروهای امدادی ساعت 20:30 از واقعه با‌خبر می‌شوند؛ پس از 40 دقيقه پلیس به محل وقوع حادثه می‌رسد؛ و آتش نشانی دماوند نیز یک ساعت پس از وقوع حادثه، ساعت 21:30 در محل حاضر می‌شود؛ طبق گفته فرد حاضر در محل: «زماني كه آتش نشانی رسيد، دو نفر بودند، از ماشين پياده شدند و استخر را كه از نزديك ديدند گفتند: كاري از ما ساخته نيست و رفتند و حتي به اصرار ما براي ماندن‌شان هم توجه نكردند و بعد اورژانس رسيد و به دليل نداشتن امكانات آنها هم كاري انجام ندادند، هلال احمر بعد از گذشت يك ساعت و نيم از وقوع اين حادثه خود را به محل رساندند و باز به دليل نداشتن امكانات نتوانستند كاري انجام دهند».

بالاخره پس از چند ساعت، هلال احمر موفق می‌شود غواصی را برای بیرون کشیدن جنازه پیدا کند. ساعت 1:30 بامداد غواص در محل حادثه حاضر می‌شود و در نهایت ساعت 2:30 بامداد، جنازه متوفی از استخر خارج می‌شود.

این یک داستانی غم‌انگیزنیست، واقعیت تلخی است که کنار گوش پایتخت رخ داده است. حال اگر شما خودتان را به جای خانواده مصیبت‌زده قرار دهید، شدت تلخی، غم‌انگیزی و تاسف‌بار بودن آن را بیش‌تر درک خواهید کرد.

اساسا هدف از ایجاد سازمان‌هایی چون آتش‌نشانی یا هلال احمر چیست؟ طبیعتا این است که در مواقع بحرانی، با توجه به توان و تخصصی که دارند به ارائه خدمات به آسیب‌دیدگان بپردازند: بر اساس شرح وظایف آتش‌نشانی، «نجات سقوط‌کنندگان در چاه، کانال آب، رودخانه، سد، استخر و...» و همچنین «نجات غريق وجستجوي غرق شده‌ها» از وظایف این سازمان در بحث امداد و نجات است.

متاسفانه آتش‌نشانی و هلال احمر دماوند نیروی غواص و امکانات لازم برای غواصی را نداشته‌اند و آتش‌نشانی همکاری لازم با حادثه دیدگان را نداشته است. این در حالی است که داشتن غواص و نجات غریق از الزامات سازمان‌هایی چون آتش‌نشانی و هلال احمر است که در مواقع بحرانی باید به کمک آسیب دیدگان بشتابند؛ نکته دیگر اینکه، آیا اگر آتش‌نشانی دماوند دارای نیروهای آموزش دیده غواص و امکانات لازم نبوده، امکان کمک خواستن از سایر ایستگاه‌های آتش نشانی را نیز نداشته است؟ برای مثال؛ هر چند آتش‌نشانی تهران و دماوند وابسته به دو شهرداری متفاوت هستند، ولی این برای شهروندان غیرقابل قبول است که آتش‌نشانی‌ها نتوانند به عنوان یک کل یکپارچه در مواقع ضروری به مدد یکدیگر روند.

سازمان آتش‌نشانی البته خدمات ارزشمند و ایثارگرانه‌ای به جامعه ارائه کرده‌است اما وقوع چنین اتفاقاتی به هیچ وجه پذیرفتنی نیست و این سازمان ضمن پاسخگویی به افکار عمومی در قبال وقوع چنین حوادثی باید با اصلاح نواقص و کمبودها و عقد تفاهم‌نامه همکاری با آتش‌نشانی شهرهای همجوار، مانع از وقوع مجدد چنین اتفاقاتی شود.

2. حاشیه دوم، تلخ‌تر از حاشیه اول است؛ براساس روایت مدیر آتلیه فیلمبرداری که در محل حضور داشته است؛ مریم (متوفی) و همکارش در کنار استخر مشغول فیلمبرداری از عروس و داماد بوده‌اند که در استخر می‌افتند؛ با سر و صدای عروس و داماد، مدیر آتلیه خود را به محل استخر می‌رساند و از داماد تقاضا می‌کند کتش را به او بدهد تا بتواند دستاویزی برای مریم (متوفی) درست کند اما داماد حاضر به همکاری با او نمی‌شود. با وجود حضور عروس و داماد، مدیر آتلیه و کارگر باغ، هیچ کدام چوب یا وسیله‌ای برای نجات غریق به کار نمی‌گیرند! همچنین پیش از رسیدن نیروهای امدادی و پلیس در محل، عروس و داماد با این توجیه که مهمان‌ها مراسم منتظر آنها هستند، باغ را ترک می‌کنند!

در اینجا دو پرسش مطرح می‌شود: 1 ـ آیا برخورد عروس و داماد در قبال چنین وضعیتی اخلاقی و مسئولانه بوده‌است؟ و 2 ـ چرا شهروندان برای مواجهه با چنین حوادثی آموزش‌لازم را نمی‌‎بینند؟و در نتیجه غیر مسئولانه برخورد می‌کنند؛ دچار سردرگمی، استرس و در نتیجه ناتوانی می‌شوند! در این حادثه، الف ـ چنانچه افراد حاضر اخلاقی و مسئولیت‌پذیرانه رفتار می‌کردند و ب ـ با حداقل آموزش‌های امداد و نجات (از جمله شنا) آشنایی داشتند و ج ـ می‌توانستند ترس و استرس خود را مدیریت کنند، جان انسانی را نجات داده بودند. آیا آموزش‌هایی از این دست، جزو آموزش‌های شهروندی به شمار نمی‌آید؟ مسئولیت چنین آموزش‌هایی با چه نهادهایی است؟ و چرا در فراگیری چنین آموزش‌هایی، آن هم در کشوری حادثه خیز چون ایران، کوتاهی کرده‌ایم یا موفق نبوده‌ایم؟

برای مطالعه مشروح اتفاق رخ داده می‌توانید به گزارش‌های فرارو در این زمینه و به نشانی های زیر مراجعه کنید:

مرگ خانم جوان فیلمبردار در یک مراسم عروسی


آخرین لحظات دختر فیلمبردار به روایت همکارش

ارسال نظرات
نیکو
۱۶:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۹
ما رکورد زذیم.
مسلمی
۰۹:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۹
واقعا به حال امداد رسانی ،اورژانس ،آتش نشانی این مملکت باید تاسف خوردچرا باید برای هلال احمر با این نیروها واقعا متخصص وتجهیزاتش در بودجه سال 93با این نوع خدمات رسانی 1500 میلیارد تومان اعتبار مصوب قرار دهند من خودم وخانواده ام داغدار وضربه خورده از این نوع دست به اصطلاح امدارسانی ها هستم متاسفانه در جریان یک حادثه در تصادف محور خوانسار گلپایگان مادرم ،خواهر ودامادوبرادر کوچکم دچار حادثه رانندگی شدند که به علت سهل انگاری ،وعدم توانایی وتخصص ودیر رسیدن نیروهای به اصطلاح امدادی هلال احمر متاسفانه 3 نفر از عزیزانم در خود صحنه تصادف فوت کرده اند به گواه شاهدان حادثه نیروهای هلال احمر با کمترین وسایل وبا دستپاچگی تمام بعد 48 دقیقه دست پنجه نرم کردن مصدومین حادٍثه با مرگ در صحنه تصادف حاضر شده اند وبا کمترین توان وتخصص به اصطلاح شروع به امداد رسانی کرده اند این نیروها هیچگونه تجهیزات ووسایل رهاسازی مصدومین به همراه نداشتند واز آن بدتر از کمترین تخصص وآموزش برای امداد رسانی به مجروحین در حادثه برخوردار نبود اند بعد از پیگیریهای مداوم متوجه شدام که اکثر 95% نیروهای مشغول در پایگاههای امداد ونجات هلال احمر داوطلب بوده وهیچگونه تعهد خدمتی به سازمان ومردم ندارند جالبتر اینکه این نیروها با حداقل سواد علمی پزشکی ودر رشته های تحصیلی غیر مرتبط با گذارندن یک دوره35 ساعته یا نهایت یک دوره مثلا تخصصی 60ساعته امداد جاده ای در پایگاه امداد جاده ای بین شهری مشغول به فعالیت میشن که اکثرا با رابطه بازی همین مدارک حداقلی ندارن از اون بدتر برادر کوچکم در بیمارستان به رحمت خدا رفت به خاطر خونریزی شدید وافت فشار فوت کرد که این نیروها بدون وصل کردن سرم وجبران خونریزی خدابیامرز به بیمارستان منتقل کرد ه اند پرسنل بیمارستان از پزیرش برادرم به علت عدم رگ گیری وصل نبودن سرم و اقدامات اولیه در بیمارستان امتناع کرد ه اند بعدا متوجه شده ام که به علت آشنا نبودن این نیروها با مهارت تزریقات ونداشتن تخصص هلال احمر طی نامه ای این نیروها رو از هرگونه تزریق ورگ گیری منع کرده آخه اگه نیروها تخصص حداقلی در گرفتن حتی ی رگ رو در حوادث ندارن این افراد با چه مجوز وگواهی وتخصصی در پایگاه به کار میگیرن اگر نه که آمبولانس های هلال احمر با نعش کش چه فرقی میکنن . در برگه پزشک قانونی یکی از علتهای مرگ مادرم شکستگی در ناحیه گردن بود یکی از سربازهای راهنمایی رانندگی که شاهد امدار سانی این نیروها بوده گفت که یکی از به اصطلاح امدادگران با ناشی گری تمام وبدون وسیله که از گردن مادرم حمایت کنه خدابیامرز رو از ماشین کشیده بیرون . از خود امدادگرای هلال احمر هم که جویا شده ام اکثر شون برای گذارن زندگی وبه عنوان کار دانشجویی قبل از سربازی به این شغل بسیار حساس ومهم پا میزارن که با جان وسلامتی مردم سر کار دارن به خدا دارم دیونه میشم از اینکه شاید با کمی تعهد وحضور افراد با تجربه ومتخصص میتونستن جان خانواد ه ام نجات بدن وشاید اونا الان در کنار من خانوادم بودن ، درک وفهم رنج ودردی که عزیزانم تو اون لحضات کشیدن برام خیلی سخته هنوز بعد از گذشت چند ماه از دست دانشون برام غیرقابل قبول وغیر باوره ، ای کاش مسولین کشور از مجلس دولت ، هلال احمر برای لحظه ای خودشون جای امثال مثل من قرار میدان آیا واقعا خودشون حاضرن همچنین افراد ی با کمترین تخصص وآموزش بر سر عزیزانشون توی همچنین حوادثی حاضر بشن چرا برای جان وسلامتی مردم ارزش قائل نیستن البته شاید هلال احمر برای اینکه که مجوز جذب نیروی آموزش دیده با مدرک دانشگاهی پزشکی ومتخصص ندارن از این نیروهای داوطلب استفاده میکنه ولی مردم بدبخت چه گناهی کردند جواب من کی میده متاسفانه در این نوع حوادث هیچ ارگان یا معاونتی در هلال احمر پیگیر نوع وکیفیت امدارسانی در حوادث نیست که از این نیرها مثل اورژانس باز خواست کنه
فرارو به احترام خانواده های که عزیزانشون به خاطر این نوع دست حوادث از دست دادن لطفا منتشر کنید شاید مسولین کشور و هلال احمر به خودشون بیان
ناشناس
۰۹:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۹
اینجا ارزشی برای جان انسانها قائل نیستند!!!!!!!!!!!!!!
فدایی رهبرم
۰۱:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۹
وقتی رهبر مملکت به دلیل فقر مالی در بیمارستان دولتی بستری می شوند چه توقعی برای امکانات دارید؟
حیدری سادات
۰۰:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۹
چند بار باید از این مسائل پیش بیاید؟ نهادهای مسئول چرا پاسخگو نیستند؟ پس این همه پول نفت و معدن و ... چرا صرف تجهیزات و آموزش گروه های امدادی نمی شه؟
سعید مسلمان
۲۰:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
من بعثی در ارتباط با اخلاقیات و غیره ندارم چون هر چی بگوییم میخ بر سنگ کوبیدن است شرح وظایف اتش نشانانان در تمام دنیا نوشته و مشخص است داشتن حدافل دو یا سه کپسول اکسیزن کوچک هر کدام برای نیم تا یک ساعت جهت نجات مصدوم داشتن مهارت استفاد ه داشتن نردبان و طناب جز ابتدایی ترین موارد استغاده می باشد در هر شیفت داشتن یک غواص که هم اتش نشان باشد و در مواقع نیاز کار غواصی انجام بدهد ولی عمده مشکل در نبود اموزش است بعضی ادوات موجود در شهر های دور افتاده مربوط نیم قرن پیش است دوم کدام مورد از رسانه ملی سراغ دارید اموزش های ساده امداد و نجات را برای مردم اطلاع رسانی کند برای نمونه اکثر اپارتمان ها دارای کپسول های خامش کننده می باشد چند در صد مردم روش استفاد را میدانند با استفاده از بروشور واموزش در رسانه ملی کمک بزرگی صورت میگیرد البته چشمم اب نمیخورد
ناشناس
۱۸:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
مشکل یکی دو تا که نیست. خانه از پایبست ویران است.
ناشناس
۱۷:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
حقوق شهروندی ؟!
saed
۱۷:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
چرا کلی سریال خارج دوبله میکنه وروی آنتن میبره مثل گروه نجات و....که توی کشورهای خارجی(شما بخونیدغربی)آنی سر حادثه حاضر میشن اصلا برای زود رسیدن مسابقه میزارن وقتی هم که میرسن تنها فکرشون نجات افراد حادثه دیده است جیک ثانیه هم هلیکوپتر (شما بخونید بالگرد)میرسه بالای سرشون و فرد حادثه دیده رو میزارن توش و وقتی دربالگرد رو میبندن لبخند رضایتی روی لبای دوطرف بعنوان تشکر پیدامیشه وتوی چشماشون میشه خوند که با خودشون هزاربارخداروشکر میکنن که توی ایران حادثه ندیدن
رضا
۱۶:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
حالا دائم از محسنات نداشته مان تعریف کنیم! تعارف نداریم اخلاقیات در جامعه ما در اولویت نیست. در جوامع پیشرفته بخش معتنابهی از آموزش مهارتهای اجتماعی به صورت غیر مستقیم توسط تلویزیون و سینما انجام می شود. متاسفانه در ایران صدا و سیما با پخش میزگردها و سریالهای بی سرو ته اصلا به وظیفه ذاتی خود حتی نمی اندیشد.
سالار
۱۸:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
صحیح است ..صحیح است
ناشناس
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۹
اخلاق توی جامعه مرده!!!