صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۹۹۱۸۳
محمدرضا شجریان در گفتگو با ایران فردا
همیشه به حال و هوای مردم و جامعه نگاه می کردم. مردم چه می خواهند؟ شرایط چگونه است؟ زمانی که همه خوب بوده اند از عشق و عاشقی حرف زده ام. اگر مردم اعتراضی داشتند من زبان اعتراض مردم شدم.
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۱ - ۲۹ تير ۱۳۹۳
فرارو- استاد محمد رضا شجریان در گفت و گو با دومین شماره نشریه «ایران فردا» گفت: «سه دیدگاه ممکن است برای هنر وجود داشته باشد. یکی اینکه هنر برای هنرمند و در جهت منفعت، شهرت و محبوبیت او باشد. یعنی هنر در خدمت هنرمند. دیگری اینکه خود هنر اصالت پیدا کند و همه چیز در خدمت هنر باشد یعنی هنر و هنرمند برای هنر و سوم اینکه هنر برای انسانها و مردم جامعه باشد. من راه سوم را انتخاب کردم. راه من راه مردم بوده است.»

استاد آواز موسیقی اصیل ایرانی افزود: «من هرگز هنر را برای هنر یا هنر را برای خودم دنبال نکرده ام. همیشه به حال و هوای مردم و جامعه نگاه می کردم. مردم چه می خواهند؟ شرایط چگونه است؟ زمانی که همه خوب بوده اند از عشق و عاشقی حرف زده ام. اگر مردم اعتراضی داشتند من زبان اعتراض مردم شدم.» به گفته شجریان «نباید موسیقی از همه ابعاد آن دور شده و فقط یک جهت سیاسی پیدا کند. موسیقی باید در همه ابعاد خود ادامه پیدا کند؛ وجوه عاشقانه، ریتمیک و چهار مضراب هم باید باشد تا زندگی خشک و خشن نشود.»استاد شجریان در بخش دیگری از گفته هایش اظهار داشت: «من معتقد بودم هنر و هنرمند نباید کار سیاسی کند. مراد من هم از کار سیاسی کردن ورود به احزاب و دار و دسته های سیاسی و تعلق خاطر به این حزب یا آن مرام بود. این نوع وابستگی ها هنرمند را محدود می کند و با فاصله گرفتن مردم از آن نوع تفکر سیاسی، هنر آن هنرمند نیز توسط جامعه کنار گذاشته می شود.»

استاد شجریان با اشاره به این نکته که سیاستی که از نظر من هنر می بایست از آن دوری کند آن راه ها و ترفندهایی است که در جهت منافع عده ای خاص است تا این منافع را حفظ یا بیشتر کنند، گفت: «این گروه ها در بین اقشار جامعه یارگیری می کنند، چه در قالب حزبی و چه در قالب های دیگر عملی، کاملا سیاسی است و برای به دست آوردن قدرت. هر در این جا می بایست در جامعه، بی آنکه وارد منافع و سیاست این گروه و آن گروه شود، جای خود را باز کند و اعتراض خود را بیان کند. جای هنر آنجاست نه در در حزب و دار و دسته های سیاسی و من هم سعی کردم خود را آنجا قرار دهم.»

استاد شجریان گفت: «من کار سیاسی نمی کنم، معترض سیاست بد هستم. چرا که این سیاست بد منافع جامعه را از بین می برد. لذا من سیاسی نیستم، در کنار سیاست حرکت می کنم، سیاست را به خوبی می شناسم و به سیاست بد اعتراض دارم.» شجریان همچنین گفت: «موسیقی در این سی و پنج سال بعد از انقلاب دائم با فراز و نشیب مواجه بوده است. اصل جایز بودن یا نبودن آن مدام محل پرسش بوده و این مساله تا کنون هم ادامه دارد. حالا هم که مسائل سیاسی بر همه مناسبات حاکم شده و اصلا مجال مستقلی برای ادبیات، فرهنگ و هنر وجود ندارد.»

شجریان در مورد برخی از مشکلاتی که اجازه کنسرت در ایران به او نمی داند گفت: «من معترض بودم و کنسرت ندادن من در ایران یک نوع مبارزه منفی بود. برخی به خاطر کسب امتیازات شخصی می خواستند من به کمک آنها کنسرت برگزار کنم اما من به این مسائل تن ندادم. آنها هم خودشان را دربرابر من تعریف می کردند.» شجریان درمورد برنامه های آینده اش گفت: «مقداری کارهای ضبط شده وجود دارد که به تدریج و به اقتضای شرایط در دسترس مخاطب قرار خواهد گرفت. تمرینها و کلاسهایمان هم ادامه دارد. ممکن است شرایط کنسرت دادن مهیا نشود اما به هر حال ساکت نخواهیم نشست.»

گفتنی اینکه، استاد شجریان پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران و در اعتراض به برخوردهای صورت گرفته با معترضین در نامه‌‌ای به ضرغامی، رییس صدا و سیما، خواست که تا آثارش در این رسانه پخش نشود. همچنین شجریان قطعه «ربنا» را که شامل چهار دعا از آیات قرآنی است که همه با عبارت «ربنا» می شناسند به این دلیل که دعای ربنا با سفره افطار ایرانیان در ماه رمضان عجین شده، استثناء قائل شد و اجازه پخش آن را داد. اما صدا و سیما اعلام کرد که حتی در ماه رمضان هم ربنا شجریان پخش نخواهد شد.

صدا و سیما در ایام انتخابات به شکل گسترده ای از آثار شجریان به ویژه سرود «ایران، ای سرای امید» استفاده می کرد و این باعث اعتراض شجریان شد. وی اظهار داشته بود: «در شرایطی که مردم در بهت و حیرت هستند و به گفته آقای احمدی نژاد، خس و خاشاک به حرکت در آمده ‌اند، صدای من در صدا و سیما جایی ندارد. صدای من صدای خس و خاشاک است و همیشه هم برای خس و خاشاک خواهد بود.»

استاد شجریان در خرداد ماه سال ۱۳۹۰ در مورد خروج خود از ایران گفته بود: «در یک سال اخیر تمام ارتباط ‌های من با مردم قطع شده بود. این قطعی ارتباط باعث شده بود مردم فکر کنند من از ایران رفته ‌ام، در حالی که من همین‌ جا در ایران بودم. من به مردم نیاز دارم و مردم به دیدن و شنیدن من. آن‌ها فکر می‌کردند شجریان از ایران رفته است و دیگر نمی‌تواند به ایران بازگردد. این تصور اشتباه هم ناشی از این بود که همه چیز را سیاسی کرده‌اند و مردم هم با همین مبنا فکر می‌کنند. در حالی که من هیچ‌گاه سیاسی نبوده‌ام و همواره در کنار مردم زندگی کرده‌ام. هنوز هم برخی فکر می‌کنند که من ایران نیستم.»
ارسال نظرات