فراروـ قسمت هشتم سریال خاتون به نویسندگی و کارگردانی تینا پاکروان و تهیه کنندگی علی اسد زاده دوشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۰ وارد شبکه نمایش خانگی شد.
در خلاصه داستان این قسمت آمده است:
«خاتون از قزوین تا تهران راهی ندارد؛ اما ایران در اشغال یعنی خطر در کمین است...»
خاتون چارهای ندارد که به رضا، راننده گاراژی که به سمت تهران میرود، اعتماد کند. او تا شب صبر میکند و درنهایت همراه او به جاده میزند. همان ابتدای راه پیچیدن رضا به جاده فرعی کار دستشان میدهد. گشتیهای انگلیسی سر میرسند. خاتون افسر انگلیسی را با گلوله هدف قرار میدهد و بدین ترتیب جان رضا را نجات میدهد. رضا از کیسههای آرد قشون روس میدزدد و بین روستاییان پخش میکند. چیزی شبیه کار رابین هود.
خاتون به تهران و به درب خانهای میرسد که خالی است و مدتها کسی در آن نبوده است؛ سپس راه خیاط خانه عمهاش را پیش میگیرد که میفهمد او هم از تیفوس جان داده است و بدین ترتیب است که به آغوش دایی جهانگیر انگلیس پرستش میرود و فصل جدیدی از اتفاقات زندگیاش را در هتل پرشیا و کنار گوش کمیسر رجب اف شروع میکند.
پس از هشت قسمت سریال خاتون به نیمه راه فصل اولش میرسد. خاتون بالاخره از رشت، همسر و مشکلاتش میگذرد و به تهران میرسد. جایی که شخصیتهایی جدید در لوکیشنی جذاب وارد زندگی و سرنوشت او و مسیر سریال میشوند. حضور مهران مدیری، مهران غفوریان، داریوش موفق و... میتواند خون تازهای به رگهای این سریال تزریق کند. هرچند هنوز هم سهل انگاریهایی کوچک در کنار دکور و آرایش و به طور کلی پروداکشن بزرگ این سریال توی چشم میزند.
مثل جایی که خاتون به هتل رسیده است و موسیو، میزبان هتل ابتدا از صدا کردن دایی خاتون خودداری میکند؛ اما وقتی آنها میگویند که کار شخصی دارند، تغییر موضع میدهد! عبارت کار شخصی مگر چه بار معنایی خاصی دارد که موسیو اینگونه تغییر موضع میدهد؟ این درحالی است که کمی بعدتر جهانگیر خان مهمترین ویژگی موسیو را پولکی بودن عنوان میکند؛ بنابراین چگونه از این موضوع به همین سادگی در چند صحنه قبلتر چشمپوشی میشود؟!
قسمت هشتم خاتون با عنوان پایان نیم فصل اول منتشر میشود، عنوانی که کمتر آن را درباره سریالها دیده و یا شنیدهایم؛ بنابراین قسمت نهم با وقفهای کوتاه منتشر خواهد شد و مخاطبان این سریال را در انتظار دیدن شخصیتهای تازه اضافه شده و پیچ و خم بعدی داستان نگه خواهد داشت.