سه ماه پس از جنگ دوازدهروزه ایران و اسرائیل، تنشها همچنان بالاست و تحلیلگران دور دوم درگیری را اجتنابناپذیر میدانند. دو طرف با رزمایشهای گسترده پیام بازدارندگی میفرستند، اما بحران هستهای ایران به ابهامی خطرناک تبدیل شده است.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۷۱۷ مطلب
سه ماه پس از جنگ دوازدهروزه ایران و اسرائیل، تنشها همچنان بالاست و تحلیلگران دور دوم درگیری را اجتنابناپذیر میدانند. دو طرف با رزمایشهای گسترده پیام بازدارندگی میفرستند، اما بحران هستهای ایران به ابهامی خطرناک تبدیل شده است.
محمد بن سلمان با کارزار شناسایی فلسطین موفقیتی دیپلماتیک کسب کرده، اما ناتوانی در جلب همراهی آمریکا ضعف نفوذ ریاض را آشکار ساخته است. جنگ غزه، بیاعتنایی ترامپ به خواستههای سعودی و نزدیکی ریاض به چین، روسیه و حتی ایران نشان میدهد عربستان در پی بازتعریف جایگاه خود است. بااینحال، ماجراجوییهای منطقهای از یمن تا لبنان و محاصره قطر اغلب نتیجهای معکوس داشتهاند. پیمان دفاعی تازه با پاکستان بیش از آنکه پشتوانهای واقعی باشد، نمایش قدرتی نمادین است؛ زیرا عربستان همچنان ناگزیر زیر چتر امنیتی…
منطقه خلیج فارس همچنان بهای نبود توازن قوا و ناکامی پیمانهای بازدارنده را میپردازد، در حالی که آمریکا پس از دوران اوباما اولویت خاورمیانه را کاهش داده و با سیاستهای متناقض ترامپ بیاعتمادی متحدان عربی را تشدید کرده است. وتوی واشنگتن در شورای امنیت، تناقض روایتها در حمله به دوحه و حمایت آشکار از اسرائیل، پرسشهای جدی درباره آینده همکاری امنیتی با شورای همکاری ایجاد کرده است. همزمان، توافق دفاعی پاکستان و عربستان مسیر همگرایی عربی–اسلامی و کاهش اتکا به واشنگتن را هموار کرده است.
در دو سال اخیر، همسویی سیاستهای ترامپ و نتانیاهو خاورمیانه را وارد چرخهای از خشونت و بیثباتی کرده است؛ از حملات پیدرپی به فلسطین، لبنان، سوریه و ایران تا تلاش ناکام برای شعلهور کردن اعتراضات داخلی ایران و حمله به تأسیسات هستهای این کشور. ناکامی عملیات دوحه علیه رهبران حماس موجی از خشم و همگرایی عربی–اسلامی ایجاد کرد و به تحرکات تازه ایران، ریاض و اسلامآباد انجامید. تهران با «چرخش به شرق» بهدنبال اتکای راهبردی به چین و روسیه، تقویت همکاریهای دفاعی و کاستن از وابستگی به دلار است.
جنگ غزه، اسرائیل را بیش از هر زمان دیگر در انزوای بینالمللی قرار داده و تنها تکیهگاه اصلی آن ایالات متحده است؛ اما حتی این اتحاد نیز با ترکهای عمیق روبهرو شده است. کاهش حمایت افکار عمومی آمریکا، بهویژه در میان جوانان، دموکراتها و حتی بخشهایی از جمهوریخواهان، نشانهای از تغییراتی برگشتناپذیر است. ریشه این شکاف هم در فاصله ارزشها و هم در تردید نسبت به منافع مشترک نهفته است.
بریتانیا، کانادا و استرالیا در اقدامی همسو با فرانسه و در تعارض با مواضع آمریکا، کشور فلسطین را به رسمیت شناختند. شناسایی، عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل را تضمین نمیکند چون واشنگتن میتواند وتو کند. تحلیلگران اثر فوری را نمادین میدانند مگر با اهرمهایی چون محدودیت فروش سلاح. فلسطینیان استقبال کردند اما هشدار دادند غزه همچنان میسوزد و اقدام کافی نیست.
حمله ۹ سپتامبر اسرائیل به قطر بار دیگر ناکارآمدی توافقهای غیررسمی امنیتی میان کشورهای خلیج فارس و آمریکا را آشکار کرد. عربستان و همسایگانش به این نتیجه رسیدهاند که بدون تضمینهای الزامآور، چتر حمایتی واشنگتن قابل اتکا نیست. پیمان تازه با پاکستان نیز امنیت مطلق فراهم نمیکند. در نتیجه، راهحل اصلی در تقویت امنیت جمعی و ادغام تدریجی دفاعی در چارچوب شورای همکاری نهفته است.
حمله ۹ سپتامبر اسرائیل به قطر، نقطه عطفی در امنیت خلیج فارس بود و همگرایی کمسابقه شش کشور شورای همکاری را رقم زد. این رویداد بیاعتمادی به چتر امنیتی آمریکا را عمیقتر کرده و ضرورت بازاندیشی در معماری دفاعی منطقه را برجسته ساخت. نشست فوقالعاده دوحه محکومیت جمعی اسرائیل را بهدنبال داشت و ایده تقویت همکاری دفاعی درون شورا و گسترش شراکت با ترکیه و پاکستان را تقویت کرد. کشورهای عربی اکنون امنیت پایدار را شرط بقای اقتصادی و سیاسی خود میدانند.
گزارش الجزیره تأکید دارد «ابتکار صلح عربی» ۲۰۰۲ عملاً شکست خورده و اسرائیل با منطق قدرت عریان همه خطوط قرمز را زیر پا گذاشته است. حمله به دوحه و فشار بر لبنان و سوریه نشان میدهد تلآویو صلح را کنار گذاشته و در پی تحمیل برتری خود است. در برابر این وضعیت، نشست فوقالعاده دوحه خواستار عبور از شعار و حرکت بهسوی پروژهای راهبردی یعنی ایجاد منظومه دفاعی، اقتصادی و امنیتی مشترک عربی–اسلامی برای بازدارندگی واقعی و حمایت عملی از فلسطین و لبنان شد.
ارتش اسرائیل در ۱۵ سپتامبر عملیات گستردهای علیه غزه آغاز کرد و سهطرف شهر را محاصره نمود، اما بسیاری از ساکنان به دلیل ناتوانی در جابهجایی ماندهاند. طی دو سال جنگ، بیش از ۶۴ هزار فلسطینی کشته و غزه ویران شده است. در حالیکه افکار عمومی اسرائیل و حتی بخشی از ارتش خواستار آتشبس هستند، نتانیاهو برای بقای سیاسی بر ادامه جنگ اصرار دارد. همزمان، فشارهای بینالمللی و احتمال انزوای اسرائیل افزایش یافته و حمایت آمریکا نیز مشروط و شکننده شده است.