وضعیت کتاب و کتابخوانی در ایران چند وقتی است که از مرحله بحران هم گذشته و این موضوع که کمتر کتابهایی در چاپ اول با تیراژهای بالاتر از پانصد یا ششصد نسخه منتشر میشوند، این وضعیت بحرانی غمانگیز را بهتر از همیشه توصیف میکند.
ورود به عصر جدید کتابخوانی میتواند بهمعنای پایان روزهای دلپذیر کتاب و چای و شومینه باشد؛ پایان رمانهای چندجلدی و بعدازظهرهای خسته و ادبیاتی که همواره پایه تمام دیکتاتوریها را لرزانده؛ این را دیکتاتورهای آمریکای جنوبی و سلاطین خاورمیانه و ژنرالهای یونانی و اسپانیایی به خوبی میتوانند گواهی دهند.
به گزارش روزنامه شهروند، وضعیت کتاب و کتابخوانی در ایران چند وقتی است که از مرحله بحران هم گذشته و این موضوع که کمتر کتابهایی در چاپ اول با تیراژهای بالاتر از پانصد یا ششصد نسخه منتشر میشوند، این وضعیت بحرانی غمانگیز را بهتر از همیشه توصیف میکند. همزمانی این بحران عمیق با رشد و تعمیق پدیدهای، چون هوش مصنوعی در کنار اقبال مخاطبان جهانی به کتابهای الکترونیک و صوتی باعث بروز لفاظیهای بیپایانی در زمینه فرجام محتوم کتاب و کتابخوانی به شیوه مرسوم و کاغذی آن شده است. بهعبارت بهتر، کاهش چشمگیر تیراژ کتابهای کاغذی - بهخصوص در کشورهایی مانند ایران که هزینه بالای کتاب و وضعیت بد اقتصادی، خریدن و خواندن کتاب را به کاری تجملی تبدیل کرده - در کنار افزایش قابل توجه استقبال از کتابهای الکترونیک و صوتی، آینده کتابهای چاپی را با نگرانیها و تردیدهای بسیاری روبهرو کرده و علاقهمندان کتاب را پیشروی این پرسش کلیدی قرار داده که آیا مطالعه کتاب در آینده نیز سبک و سیاق امروز را خواهد داشت یا گذشت زمان و پیشرفتهای روزافزونی که در عرصه تکنولوژی روی میدهد، باعث خواهد شد کتابخوانی سنتی به نوعی از میان برود و عمل مطالعه به فضای کتابخوانهای دیجیتال منتقل شود؟!
این پرسش در ماههای اخیر در فضای رسانهای جهان توجه نشریات و شبکههایی، چون گاردین، نیویورکتایمز، نیویورکر، بی. بی. سی، پالاتینیت و حتی سایتهای آیندهپژوه را بهخود جلب کرده - این نشریات در این مدت مقالات گوناگونی درباره آینده کتاب و فرجام کتابخوانی در عصر دیجیتال منتشر کردهاند- که میتواند نشان از عمق نگرانیهای موجود در سطح جهان در این زمینه داشته باشد. مطلب زیر گزیدهای است از آرا و نظریات نویسندگان این نشریات در زمینه موضوع کلیدی آینده کتاب در عصر دیجیتال...
ترس و نگرانی از آینده کتاب و کتابخوانی اگر چه ممکن است عمر چنددهساله داشته باشد، اما نخستین بروز رسانهای آن به حدود ده سال پیش بازمیگردد یا درست به حدود هشت سال پیش در سال ٢٠١٦که نویسندهای به نام پیتر جیمز- که نخستین نویسندهای است که برای مقابله با هراس موجود درباره آینده کتاب، رمان خود را بهصورت غیرکاغذی منتشر کرده- در مجله «آینده- فیوچر» درباره تجربهخود از انتشار کتاب غیرکاغذی نوشته و در واقع به نوعی هراس همهگیر جهانی از کتابهای غیرکاغذی را توصیف کرده است: «وقتی در سال ۱۹۹۳ بهعنوان نخستین نویسنده دنیا رمان خود را روی فلاپیدیسک منتشر کردم، فکرش را هم نمیکردم که با چنان واکنشهای منفی شگفتانگیزی مواجه خواهم شد. اما اشتباه فکر میکردم. بهخاطر کاری که کرده بودم، از سوی همه، حتی روزنامهنگاران و همکاران نویسندهام، سرزنش و نکوهش شدم و حتی بسیاری در صفحه اول روزنامههاشان مرا به قتل رمان متهم کردند!»
این خاطره نخستین نویسندهای است که یک رمان غیرکاغذی منتشر کرده است. کسی که با مشاهده این واقعیت آماری- که ۹۰ درصد پسران ۱۲ تا ۱۶ساله بریتانیایی در زندگیشان هرگز کتاب نخواندهاند- به این نتیجه رسیده بود که رمان در حال مرگ است و بنابراین میخواست راهی برای نجات رمان پیدا کند. نکته جالب اینکه پیتر جیمز با این آمارهای ترسناک در سال ١٩٩٣مواجه شده بود- و امروزهروز با رشد فزاینده رسانههای اجتماعی و فضای مجازی وضعیت بیتردید بهمراتب بدتر از آن روزها شده است!
انتشار کتاب غیرکاغذی، البته حالا که سی و یک سال از آن روزها گذشته، شاید امروز به اندازه دهه نود میلادی ترسناک و مخاطرهآمیز نباشد. حداقل اینکه این روزها در سال ٢٠٢٤، سی و یک سال بعد از انتشار رمان غیرکاغذی پیتر جیمز، انتشار رمان در فضای اینترنت به اندازه آن روزها واکنشبرانگیز و حاشیهساز نیست و حتی شاید بتوان گفت که استقبال خوبی هم از این قبیل کتابها صورت میگیرد و بسیاری مخاطبان پروپاقرص رمانهای اینترنتی و غیرکاغذیاند. با این حال، ظاهرا با توجه به پرسشهایی که درباره آینده کتاب مطرح میشود، وضعیت اگر نه به همان اندازه حاشیهساز، ولی میتواند به همان اندازه نگرانکننده باشد؛ اتفاقی که اگر روی دهد و واقعا شاهد پایان دوره کتابخوانی به شیوه سنتی باشیم، میتوان گفت که بهمعنای ورود به یک عصر جدید خواهد بود و این را میدانیم که ورود به دورهها و اعصار جدید همواره در تمام تاریخ رویدادی ترسناک و دلهرهآور بوده است...
بیایید ماجرا را از زاویهای دیگر نگاه کنیم: با توجه به این واقعیت که در سالهای اخیر رشد انتشار کتابهای دیجیتال سرعت زیادی داشته- و بهطور مشخص در فاصله پنجساله بین ٢٠١٣تا ٢٠١٨تقریبا از هر ١٠کتابی که به چاپ رسیده، ٣نسخه بهصورت الکترونیکی خوانده شده است، آیا میتوان گفت که ادامه این روند به محو شدن کامل کتابهای کاغذی منتهی خواهد شد؟ آیا در آینده نهچندان دور کتابهای چاپی مانند اشیای تاریخی، لوحهای گلی، کتیبهها و سنگنوشتهها تنها در موزهها و از پشت محفظههای شیشهای قابل تماشا خواهند بود؟
با این حال اتفاقی که در چند سال اخیر رخ داده؛ حکایت از وقوع فرایندی نویدبخش میکند که میتواند برای دوستداران کتابهای کاغذی امیدوارکننده باشد. در حقیقت، بعد از رشد سریع کتابخوانی الکترونیک در دهه گذشته، در پنج سال اخیر شاهد ایستایی قابل توجهی در آمارهای این حیطه بودهایم، تا جایی که انجمن ناشران آمریکا در این زمینه گزارش داده که خرید و فروش کتاب الکترونیک- که در حوالی سال ٢٠٢٠به حدود ٢٠درصد بازار کتاب رسیده بود- مدتهاست تقریبا در همان حد و اندازه متوقف شده است. این یعنی کسانی که در مقابل مطالعه الکترونیکی مقاومت کردهاند، در آینده نزدیک نیز مقاومت خود را ادامه خواهند داد و بهعبارتی تن به مطالعه از روی نمایشگر نخواهند داد.
این توجیه خوشبینانه البته مخالفانی هم دارد و بسیاری از آنهایی که مدعی هستند دشواریهای مطالعه روی نمایشگر شماری را به مخالفت با این رویکرد کشانده و همانها هم هستند که مانع از رشد آمارهای مطالعه کتابهای الکترونیکی شدهاند؛ این توجیه را مطرح میکنند که در آینده قابلیتهای جدید تکنولوژیک رونمایی خواهد شد و کارایی نمایشگرها بهبود خواهد یافت و این امر باعث خواهد شد تعداد بیشتری خواهان مطالعه با کمک این نمایشگرها شوند، و این هم یعنی بهزودی شاهد یک شیب تند در آمارهای مطالعه کتابهای اینترنتی خواهیم بود. اتفاقی که شاید باعث شود آینده کتاب را نه ناشران معمول، که کارگردانان صنعت بازیسازی رقم بزند- و این یکی از ترسناکترین آیندههایی است که میتوان برای کتاب تصور کرد!
در اوج داستان ترسناک آینده کتابخوانی، بد نیست مروری داشته باشیم بر نتایج امیدوارکننده یک تحقیق جدید درباره علاقه بیشتر افراد بزرگسال به کتابهای کاغذی. این تحقیق جدید درباره روشهای مطالعه را سایت «استادیفاند» براساس آرا و نظرات ٢٠٠٠پاسخدهنده به انجام رسانده که حکایت از این میکند که بیشتر مردم هنوز کتابهای کاغذی و روش مطالعه سنتی را به کتابهای الکترونیکی ترجیح میدهند. در مجموع در این پژوهش تنها ١٦درصد از پاسخدهندگان به خواندن کتابهای دیجیتال ابراز علاقه کردهاند.
طبق این مطالعه که با همکاری سازمان بینالمللی آکسفام تنظیم شده، نیمی از پاسخدهندگان گفتهاند که از ورق زدن کتابها لذت میبرند و ٤٢درصد نیز گفتهاند دوست دارند کتابها را در دستهاشان لمس و احساس کنند. ٣٢درصد از پاسخدهندگان نیز در این میان ادعا کردهاند که در زمان خواندن کتاب کاغذی بیشتر درگیر عمق داستان میشوند و البته ١٦درصد نیز به این خاطر که خرید کتابهای کاغذی آنها را به یاد کتابخانه میاندازد، کتابهای واقعی کاغذی را به کتابهای دیجیتال ترجیح میدهند. نکته جالب اینکه بیش از ٣٥درصد از پاسخدهندگان نیز اقرار کردهاند که دلیل علاقهشان به خرید کتابهای کاغذی این است که کتابخانه میتواند یک پسزمینه خوب در ملاقاتها و جلسات آنلاین محسوب شود!
حمد رفیعزاده، ناشر و مدیر فروشگاه آنلاین کتاب معتقد است، بهرغم تمام تحولاتی که در حوزه کتاب ایجاد شده است، اما باید به این موضوع توجه داشت که کتاب چاپی همیشه جای خود را در ذهن مردم بهعنوان محصول نوستالژیک حفظ خواهد کرد. مسلما نسلهای جدید، دنیای کتاب را هم تغییر خواهند داد، این تغییرات در دنیا شروع شده است، هرچند در ایران کمتر تجربه استفاده از آن را داریم، اما تغییرات به ایران هم خواهد رسید. یکی از این تغییرات را در فناوری واقعیت افزوده بهعنوان یکی از تغییرات جدید و رو به گسترش در عرصه تولید کتاب شاهد خواهیم بود. فناوری واقعیت افزوده- AR- یعنی اضافه کردن ارزش مازاد به کتاب. در واقع، در ٥تا ١٠سال آینده، بهنظر میرسد که این تکنولوژی در ایران هم رشد خواهد کرد و ناشران محصولاتی مبتنی بر تکنولوژی AR عرضه خواهند کرد به این معنا که مخاطب با چیزی فراتر از آنچه در صفحه اصلی کتاب میبیند روبهرو خواهد شد.