ترنج موبایل
کد خبر: ۹۳۰۶۰۴

از برجام تا دوحه؛ ظریف چگونه دوباره روایت ایران را در جهان طنین‌انداز کرد؟

از برجام تا دوحه؛ ظریف چگونه دوباره روایت ایران را در جهان طنین‌انداز کرد؟

اگر سیدعباس عراقچی در فروم دوحه حضور می‌یافت، به واسطه ملاحظات دیپلماتیک نمی‌توانست با فراغ‌بال پاسخگوی سوالات باشد یا پیشنهادها و مواضع خود را به‌عنوان یک دیپلمات طرح و ارائه کند. درحالی‌که ظریف بدون این قواعد دست‌وپاگیر حرف خود را مطرح و ایده‌هایش را ارائه می‌کند.

تبلیغات
تبلیغات

رضا رئیسی در یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت: در جنگ‌های مدرن و رویارویی سخت نظامی، نقش و کارکرد نیروی انسانی و فرماندهان نظامی به‌واسطه پیشرفت‌های تکنولوژیک و به‌کارگیری ادوات و لجستیک در نرم‌افزار پیشرفته، نسبت به گذشته و جنگ‌های کلاسیک تقلیل محسوسی یافته است؛ اما هنوز که هنوز است، در ساحت مبادلات دیپلماتیک و مراودات سیاسی و میدان‌داری دیپلماتیک و صحنه‌آرایی در عرصه‌های غامض و پیچیده و چندلایه، کارکرد نخبگان و کارآزمودگان و تجربه‌اندوختگان، بی‌بدیل و غیرقابل‌چشم‌پوشی است.

این، همان پدیده‌ای است که از آن با عنوان «سرمایه انسانی» یاد می‌شود. محمدجواد ظریف یکی از این سرمایه‌هاست. او که شش سال پیش در مقام وزیر امورخارجه ایران در «فروم دوحه» شرکت کرده بود و در سخنرانی ٢۴آذرماه آن سال از «طرح صلح هرمز» برای مدعوین گفته بود، این روزها یک بار دیگر در فروم دوحه در کانون توجهات قرار دارد و اظهاراتش مورد توجه رسانه‌های جهانی و منطقه‌ای قرار گرفته است.

ظریف، هیچ عنوان رسمی را یدک نمی‌کشد؛ اما اظهاراتش در جلسه پرسش و پاسخ و نیز در پنل «ایران و فضای امنیتی در حال تغییر منطقه» نه‌تنها بازتاب‌های گسترده رسانه‌ای در سطح بین‌المللی داشت، بلکه در این بزنگاه حساس و تعیین‌کننده که رقبا و منازعان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای درصدد به انزوا کشاندن دوچندان ایران در تکوین پروژه ایران‌هراسی هستند، صدای حقانیت و مظلومیت ایران را در جهان دیپلماسی طنین‌انداز می‌کند و به سیاستمداران موافق و مخالف این نکته را گوشزد می‌کند که ایران با همه تلاطم‌ها و مضایق و فشارها، نه تسلیم‌شدنی است و نه قابل حذف و کنار گذاشته شدن از معادلات ژئوپلیتیکی منطقه.

این سخنان از زبان ظریف، تاثیر و بازتاب‌های دوچندانی دارد. از یک طرف، او دیپلماتی شناخته‌شده در سطح بین‌المللی است و در کارنامه خود حصول توافق «برجام» را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نمادهای کارکرد دیپلماسی در سطح جهانی دارد. از طرف دیگر، او به‌عنوان یک چهره معتدل و حامی دولت مستقر در ایران برای طرف‌های خارجی می‌تواند نقش سخنگوی غیررسمی را داشته باشد.

از این منظر، دفاع تمام‌عیار و همه‌جانبه ظریف از قدرت دفاعی و کارکرد بازدارندگی تسلیحاتی ایران و نیز وحدت و یکپارچگی ایرانیان در مواجهه با جنگ‌افروزان، پیام اتحاد و اجماع همه طرف‌های داخلی در برابر تهدیدات بیرونی را به طرف‌های مقابل مخابره می‌کند. در تصاعد خصومت، کینه‌توزی و تمامیت‌خواهی دولت ترامپ در مواجهه با ایران کسی شک و شبهه‌ای ندارد.

آنان با همه ظرفیت‌های ممکن خود درصدد تسویه‌حساب دیرین با ایران هستند و به‌زعم خود با بروز برخی اتفاقات در ژئوپلیتیک منطقه و انباشت فشارها، گمان دارند که اکنون فرصت بهینه‌ای برای ضربه و آسیب به ایران و مهار آن فراهم آمده است، درست اینجاست که طرف ایرانی هم باید از همه ظرفیت‌های ممکن خود برای ابطال این نقشه و ناکامی دشمن برافروخته‌شده، بهره بگیرد.

به دلایل مختلف که از حوصله این مقال خارج است، دستگاه دیپلماسی با محدودیت‌ها و مشکلاتی در این مسیر مواجه است که در قالب دیپلماسی عمومی و بهره‌گیری از پتانسیل‌های آن چنین مفروضاتی حاکم نیست و می‌توان و باید از ظرفیت‌های دیپلماسی عمومی و نقش‌آفرینی بازیگران غیررسمی در آن نهایت بهره و استفاده را برد.

به‌عنوان مثال، اگر سیدعباس عراقچی در فروم دوحه حضور می‌یافت، به واسطه ملاحظات دیپلماتیک نمی‌توانست با فراغ‌بال پاسخگوی سوالات باشد یا پیشنهادها و مواضع خود را به‌عنوان یک دیپلمات طرح و ارائه کند. درحالی‌که ظریف بدون این قواعد دست‌وپاگیر حرف خود را مطرح و ایده‌هایش را ارائه می‌کند.

همانگونه که در جنگ نظامی و کلاسیک یک‌روی سکه خط مقدم نبرد است و روی دیگر آن پشت جبهه و عقبه حمایتی آن است؛ در کارزار دیپلماتیک نیز فارغ از جلسات رسمی، مذاکرات ملموس اعم از پشت درهای بسته یا در منظر رسانه‌های جمعی، به‌خصوص در سال‌های اخیر نقش دیپلماسی عمومی و بهره‌گیری از ظرفیت‌های آن در پیشبرد صحنه معادلات بسیار بارز و تاثیرگذار شده است اکنون بایست در این بزنگاه و تنگنای موجود از همه پتانسیل‌های ممکن در مسیر تامین منافع ملی بهره جست.

در واقع، آن طیف و طرفی که از فرصت‌ها بهره حداکثری ببرد و از همه ظرفیت‌های بالقوه خود بهره جوید، در این کارزار پیداوپنهان اما تمام‌عیار و سخت و صعب، می‌تواند پیروز میدان «جنگ سایه‌ها» باشد؛ جنگی که یک روی آن و نوک قله کوه‌یخ آن چه در ابعاد نظامی و سخت‌افزاری تا دیپلماتیک و نرم‌افزاری مشهود و عیان است و رقابت و زورآزمایی اصلی در خفا و پشت پرده با قوت و شدت در جریان است و نقش تعیین‌کننده و اصلی را نیز بر دوش می‌کشد.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات