اگر به فکر بهبود روابطه دوستانه خود هستید بهتر است این سوالات را از خود بپرسید و با دقت جوابشان را بررسی کنید.
فرارو- آنالیسا باربیری، نویسنده مجله گاردین این سوالات را در مورد تقویت پیوندها با افرادی که برای ما مهم هستند، توصیه کرده است.
به گزارش فرارو به نقل از گاردین، دوستی در واقع رابطه محبت میان دو نفر است. از جمله ویِژگیهای بارزی که یک دوست را مشخص میکند مهربانی و قابل اعتماد بودن او هستند. آنالیسا باربیری این سوالات را به تمام افرادی که در فکر بهبود روابط دوستانه خود هستند، پیشنهاد میکند.
همه ما حداقل یکبار موقعیتی اجتماعی را با احساس سرخوردگی، عصبانیت یا حتی تخلیه کامل انرژی روحی و روانی به اتمام رساندهایم. شما میتوانید خود یا شخص دیگر را سرزنش کنید، اما اغلب ترکیبی از این دو است یا چیزی که هر کدام در دیگری مطرح میکند. شما فقط میتوانید مسئولیت رفتار خود را بپذیرید، بنابراین به پاسخهای خود نگاه کنید. آیا شما تیزبین هستید؟ جواب میدهید و شرایط را وخیمتر میکنید؟ این سوالات به این معنا نیست که نباید تلافی کنید، اما باید جایگاه خود را در همه چیز ببینید. اگر رابطهای باعث میشود احساس بهتری نسبت به خودتان داشته باشید، آن را گرامی بدارید و اگر نه، به این فکر کنید که چرا هنوز به این دوستی ادامه میدهید.
در هر رابطه دوستی گاهی اوقات میتوانیم کمتر یا بیشتر بدهیم و بگیریم، اما با گذشت زمان روابط باید یکنواخت شود، در غیر این صورت کینه و عصبانیت ایجاد میشود. برخی افراد در ارتباطات بهتر از دیگران هستند. اغلب کمتر فردی وجود دارد که تمایلی به برقراری ارتباط نداشته باشد، بیشتر این است که اعتماد به نفس کافی برای برقراری ارتباط را ندارند. با این حال، اگر همیشه شما هستید که برای برقراری ارتباط تلاش میکنید بهتر است از دوستانتان نیز بخواهید بخشی از این مسئولیت را بر عهده بگیرند. اگر اطرافیانتان حاضر به انجام این کار نشدند بهتر است آماده بر هم زدن آن دوستی باشید. با این حال، پیش از هر چیز دیگری با خودتان صادق باشید؛ گاهی اوقات میتوانیم احساس کنیم که داریم تمام کارها را انجام میدهیم، اما وقتی دوباره شرایط را بررسی میکنیم، ما نیز به اندازه دیگران از زیر بار مسئولیتها و دیدارها شانه خالی کردهایم.
تغییر الگوهای خانواده بسیار دشوار، اما با پشتکار ممکن است. در «مثلث درام»، نقشها اغلب اینگونه تنظیم میشوند: قربانی، نجاتدهنده و آزاردهنده. فکر کنید که شما و سایر اعضای خانوادهتان چه نقشی دارید. آیا خواهر و برادرتان هرگز دخالتی نمیکردند؟ آیا شما قربانی کنترلگری والدینی هستید که زندگی خودش نیز یک کابوس طولانی است؟ آیا همیشه شما کسی هستید که برای کمک به والدین خود وارد میدان میشوید اگر این کار را نمیکردید چه اتفاقی میافتاد؟ آیا همه چیز همیشه تقصیر شخص دیگری است؟ به جایگاه خود در شرایط مختلف نگاه کنید. الگوهای دوران کودکی میتوانند در دوستیها نیز ظاهر شوند: اگر به طرد شدن عادت کردهایم، دوستی که دو بار متوالی میگوید مشغول است، میتواند معادل «از من متنفر است» باشد، بنابراین شما قبل از طرد شدن آنها را کنار میگذارید. در این مواقع از خود بپرسید: آیا این اتفاق معنی عمیقتری در زندگی من دارد؟ آیا واکنش من مربوط به آن چیزی است که واقعاً در حال رخ دادن است، یا آنچه میترسم اتفاق بیفتد؟
برخی از مردم شنوندگان خوبی هستند، برخی دیگر در کمک عملی شگفتانگیز هستند. همانطور که امیدوارید دیگران شرایط شما را در نظر بگیرند، به شرایط دیگران نیز اهمیت دهید. با این حال اگر دائماً چیزی که در رابطه برای شما مهم است را کم دارید، از خود بپرسید که چرا به این دوستی ادامه میدهید. نوستالژی؟ ترس؟ شما نیازی به از بین بردن روابط ندارید، اما گاهی اوقات، پس از یک مکث به موقع، میتوانید در آینده و یک مقطع بهتری دوستان بهتری برای یکدیگر باشید.
تجربیات مشترک افراد را دور هم جمع میکند، اما لازم نیست این تجربیات جدید باشند. نکته مهم این است که به زندگی یکدیگر علاقهمند باشید. روابط خانوادگی به لطف پیوندهای خونی و این واقعیت که اعضای خانواده دیگری برای بحث وجود دارند، این مشکل را برطرف میکند. با دوستان، اگر دیگر در یک مسیر نیستید، میتوانید خود را کنار گذاشته یا چیز زیادی برای گفتن به یکدیگر نداشته باشید. میخواهید درستش کنی؟ آیا میتوانید به یاد داشته باشید آخرین بار چه زمانی با هم زمان خوشی را سپری کردید؟ آیا میتوانید کاری انجام دهید که شما را به هم نزدیک کند؟