فرارو-رژیم صهیونیستی در ماههای گذشته، شرایط پرالتهابی را پشت سر گذاشته است. شکستهای مکرر جهت تشکیل دولت در سرزمینهای اشغالی، بسیاری از ناظران و تحلیلگران را واداشته تا رژیم صهیونیستی را در موقعیتِ بن بستِ سیاسی توصیف کنند. با این حال، پس از کش و قوسهای فراوان، سرانجام، "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر اسرائیل (از حزب لیکود) با "بنی گانتس" رقیب سیاسی خود (از حزب آبی و سفید) که ریاست کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) را بر عهده دارد، در مورد تشکیل دولت توافق کردند.
به گزارش فرارو، نتانیاهو همواره در تبلیغات انتخاباتی خود ضمن حمایت از طرح پیشنهادی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در مورد صلح فلسطین و اسرائیلیها که "معامله قرن" نامیده میشود، بر الحاق بخشهایی از کرانه باختری به قلمرو اشغالی رژیم صهیونیستی تاکید کرده است. امری که بارها و بارها با اعتراض گسترده رهبران و مسوولان سیاسی مختلف جهان از جمله شخصِ سفیر آمریکا در اراضی اشغالی "دیوید فریدمن" مواجه شده است. فریدمن در اظهارنظری گفته است: اگر مسوولان اسرائیلی در الحاق بخشهایی از کرانه باختری به طور یکجانبه عمل کننده، آمریکا در این زمینه حمایتی از آنها نخواهد کرد.
با این حال، پس از انجام توافقات ابتدایی میان نتانیاهو و گانتس، هر دو در مورد الحاق بخشهایی از کرانه باختری به قلمرو اشغالی اسرائیل توافق کرده اند. اعلام شده که قرار است این فرآیند از تاریخ یک جولای سال جاری میلادی آغاز شود. این مساله با واکنش گسترده رهبران فلسطینی مواجه شده به طوریکه در نتیجه رایزنی میان آنها و دبیر کل اتحادیه عرب احمد ابوالغیظ، دو طرف نسبت به برگزاری جلسه فوق العاده در واکنش به اقدامات اشغالگرانه رژیم صهیونیستی در کرانه باختری توافق کردند. جلسهای که در روز پنجشنبه (۱۱ اردیبهشت ماه) به صورت ویدئوکنفرانسی (به دلیل شیوع ویروس کرونا) برگزار شد و وزرای خارجه اتحادیه عرب در قالب آن، ضمن محکوم کردنِ لفاظیها و اقدامات احتمالی رژیم صهیونیستی در کرانه باختری، این اقدام آنها را "جنایت علیه بشریت" نامیدند. پیش از این نیز، "آنتونیو گوترش" دبیر کل سازمان ملل متحد در اظهارنظری نسبت به اقدامات رژیم صهیونیستی در کرانه باختری هشدار داده و آن را عامل تشدید تنشها در منطقه توصیف کرده است.
در کنار این واکنش ها، دولتهای روسیه و چین نیز قویا با اقدامات اشغالگرانه اسرائیل در کرانه باختری مخالفت کردند و جنبش اخوان المسلمین نیز از آماده کردن طرحی سه مرحلهای برای مقابله با اقداماتِ احتمالی رژیم صهیونیستی خبر داده است. با این همه، لفاظیهای اخیر مسوولان صهیونیست در مورد الحاق بخشهایی از کرانه باختری به اراضی اشغالی، از سه جنبه مهم برخوردار است که باید به دقت مورد توجه قرار گیرند.
استفاده فرصت طلبانه رژیم صهیونیستی از بحران شیوع ویروس کرونا
مدتی است که جهان با شیوع جهانی ویروس کرونا دست و پنجه نرم میکند. تاکنون بیش از ۳ میلیون ۲۰۰ هزار نفر در کل جهان به ویروس کرونا مبتلا شده اند و بیش از ۲۳۰ هزارتن دیگر نیز بر اثر ابتلا به کرونا، جان خود را از دست داده اند. این روزها، اپیدمی ویروس کرونا تقریبا بخش بیشترِ فضای رسانهای و همچنین توجهات مردم جهان را به خود جلب کرده است. در یکچنین شرایطی، رژیم صهیونیستی سعی دارد از انحراف افکار عمومی به سمتِ مساله شیوع ویروس کرونا سواستفاده کرده و طرحهای اشغالگرانه خود را در کرانه باختری پیگیری کند.
نگاهی به تاریخ رژیم صهیونیستی نشان میدهد که اتفاقا سران این رژیم، به طور هدفمند از برهههای زمانی که افکار عمومی جهان معطوف به یک مساله خاص است، سواستفاده میکنند. به طور مثال، در سال ۱۹۸۲ و در جریان جام جهانی فوتبال ۱۹۸۲، رژیم صهیونیستی "جنایت صبرا و شتیلا" را رقم زد. در جریان جامهای جهانی ۲۰۰۶، و ۲۰۱۰ و ۲۰۱۴ نیز، رژیم صهیونیستی به ترتیب به لبنان (جنگ ۳۳ روزه)، کاروان آزادی (که عازم نوار غزه بود)، و به غزه حمله کرد. تمامی این موارد به خوبی نشان میدهند که اسرائیلیها سعی داشته اند همواره اقدامات خود را که با واکنشهای منفی و گسترده بین المللی مواجه میشوند، در بحبوحه رویدادهای ورزشی و یا بحرانهایی نظیر شیوع جهانی ویروس کرونا انجام دهند. امری که به آنها اجازه میدهد تا حد زیادی از زیر بار انتقاداتهای بین المللی نسبت به اقداماتشان فرار کنند.
تکیه صرفِ رژیم صهیونیستی به زور و قوه قهریه در پیشبرد اهداف خود
یکی از ویژگیهای ذاتی رژیم صهیونیستی این است که با زور بنا شده و فاقد هر مشروعیتی است. همین مساله موجب شده تا برای بقای خود نیز همواره نیاز به تنش زایی و تکیه بر ابزار نظامی داشته باشد، زیرا این موجودیت (رژیم صهیونیستی)، ماهیتی نامشروع دارد. در این راستا، ژستهای رهبران سیاسی اسرائیلی مبنی بر اتخاذ گفتگو و دیپلماسی، چندان واقع بینانیه نیستند. از اواخر دهه ۴۰ میلادی که رژیم نامشروع صهیونیستی مستقر شد، این رژیم به زور سرنیزه، سرزمین اشغالی محدود خود را روز به روز گسترش بخشیده تا جاییکه هم اکنون فقط کرانه باختری و نوار غزه در اختیار فلسطینی هاست. سناریوی جدید آنها نیز مستثنی از این رویه نیست.
از این رو، این رژیم در راستای توسعه سرزمینهای اشغالی و شهرک سازیهای غیرقانونی خود، راهی به جز تکیه بر ابزار نظامی ندارد. زیرا کمتر کشور و گروهی در جهان از اقدامات رژیم صهیونیستی در این زمینهها پشتیبانی میکند. از این رو، اگر رژیم اشغالگر قدس دست به ماجراجویی جدیدی بزند و سعی کند طرح خود را در روز یک جولای اجرایی کند، بعید نیست که تنشهای گستردهای ایجاد شود و طرفهای فلسطینی به اقدامات آن، واکنش شدیدی نشان بدهند. امری که شاید آغازگرِ دور جدیدی از تنشها در منطقه باشد.
حمایت همه جانبه دولت ترامپ از طرحهای اشغالگرانه رژیم صهیونیستی
بسیاری از ناظران، طرح "معامله قرن" را حمایت علنی دولت ترامپ از دولت نتانیاهو در سرزمینهای اشغالی توصیف کرده اند. در چهارچوب معامله قرن، تعهدات طرف فلسطینی نظیر خلع سلاح گروههای فلسطینی و به رسمیت شناخته شدن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی کاملا نقد بوده و فلسطینیها باید بلافاصله آنها را به اجرا گذارند، اما طرف اسرائیلی، تعهداتی را برعهده میگیرد که اغلب نسیه هستند و معلوم نیست آیا رژیم اسرائیل به آنها عمل میکند یا خیر و اگر هم عمل کند، آیا انصاف را رعایت خواهد کرد یا خیر. در این راستا میتوان به جذب سرمایه گذاری ۵۰ میلیارد دلاری (ظرف چند سال) در سرزمینهای فلسطینی و یا استفاده فلسطینیها از برخی بنادر و فرودگاههای اسرائیلی، تا زمانی که خودِ آنها صاحب این قبیل زیرساختها شوند، اشاره کرد.
رژیم صهیونیستی ادعاهایی نظیر توسعه شهرک سازیهای غیرقانونی و یا الحاق بخشهایی از کرانه باختری به خاک خود را نمیتواند بدون هماهنگی با طرف آمریکایی مطرح کرده باشد و یا به اجرا بگذارد. "مایک پمپئو" وزیر خارجه آمریکا در جدیدترین موضع گیری خود در قبال اقدامات احتمالی اسرائیل در کرانه باختری گفته است: این موضوع، یک مساله داخلی برای اسرائیل است و ما به طور علنی نظر خود را در اینباره اعلام نخواهیم کرده بلکه به طور خصوصی با مسوولان اسرائیلی درباره آن رایزنی خواهیم کرد.
الحاق بخشهای از کرانه باختری به خاک رژیم صهیوینستی در راستای منافع بنیامین نتانیاهو، یکی از مهمترین متحدان دونالد ترامپ است و علاوه بر ایجاد موفقیت برای وی، حمایت متقابل صهیونیستها و لابی صهیونیستی از ترامپ در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را نیز به دنبال خواهد داشت. از این رو، آمریکا را باید حامی مخفی رژیم صهیونیستی در پیشبرد طرح هایش در کرانه باختری علیه فلسطین دانست.