سیدحسین موسویان - عضو اسبق تیم مذاکرهکننده هستهای ایران و پژوهشگر ارشد دانشگاه پرینستون آمریکا - در روزنامه «ایران» نوشت: تصمیمات ترامپ در روزهای آغازین تصدی صندلی کاخ سفید، موجب ایجاد جنجالهای کمسابقهای در آمریکا و جهان شده است. ترامپ در دوره مبارزات انتخاباتی تعهداتی داده که اکنون باید پاسخگو باشد. او عضویت آمریکا در قراردادهای بزرگ بینالمللی و چندجانبه اقتصادی - امنیتی - نظامی - سیاسی آمریکا همچون نفتا، ناتو، ترانس پاسیفیک و برجام را به چالش کشیده تا جایی که موجب نگرانی و حتی وحشت شرکای آمریکا ازجمله اروپا و کانادا و استرالیا هم شده است.
طبیعتاً عاقبت این تحولات برای ایران مهم خواهد بود اما دغدغه کنونی ما باید تهدیدات احتمالی آنی تأثیرگذار برامنیت ملی و منافع ملی ایران باشد. من از چند ماه پیش مکرراً در مصاحبهها و مقالات داخلی و خارجی گفتم که ترامپ برجام را پاره نخواهد کرد اما سناریوی خطرناکتری روی میز کاخ سفید قرار خواهد گرفت و آنهم اعمال تحریمهای جدید در مورد سایر موضوعات اختلافی همچون تروریسم و حقوق بشر و موشک و منطقه خواهد بود.
اکنون اظهارات مقامات عالیه کاخ سفید و کنگره نشان میدهد که این سیاست آغازین عصر ترامپ در مورد ایران است. کاخ سفید و کنگره با مشورت و هماهنگی متحدین واشنگتن همچون اسرائیل و عربستان به این نتیجه رسیدهاند که بدون نقض برجام، تحت پوشش موضوعات غیر هستهای، فشارهای گستردهای علیه ایران اعمال و با برخی اقدامات امنیتی ایذایی، عزم جزم خود را نشان دهند.
عرض من به بزرگان نظام این است که به دو دلیل شرایط را جدی بگیرند:
اول اینکه، ترامپ در عملیاتی کردن هرکدام از قولهایش همچون ناتو و نفتا، دیوار مکزیک، پیمان آب و هوا و حتی در مبارزه با داعش با چالشهای جدی در داخل و خارج آمریکا مواجه خواهد شد. «ایران» تنها موضوعی است که او میتواند اجماع داخلی را با حداقل چالش به وجود آورد و کسریها، شکستها و عقبنشینیهایش در سایر موضوعات را جبران کند.
دوم اینکه، ترامپ غیرقابلپیشبینی و تأثیرپذیر است. قدرتمندترین افراد تیم اصلی سیاست خارجی و امنیت ملی او هم ژنرال ماتیس (رئیس پنتاگون)، ژنرال فلین (مشاور امنیت ملی) و مشاور ویژه او، استیو بنن از افسران سابق ارتش آمریکا هستند. ژنرال ماتیس و ژنرال فلین سالها در منطقه ما همچون عراق و افغانستان مسئولیتهای مهم نظامی بهعهده داشته، ناچاراً با سپاه پاسداران ایران در چالش بودهاند و لذا همه چیز درمورد ایران را صرفاً از این زاویه میبینند. ضمن اینکه همه نیز ضد اسلامگرایی هستند و ایران را هم یک منبع و منشأ مهم این گرایش میدانند.
من در دوران اوباما ابایی نداشتم که بگویم و بنویسم که ترکیب اوباما - کری - مونیز - بایدن، فرصت برای ایران است اما به هرحال در داخل هم مخالفین جدی داشتیم و داریم. برخی در داخل مخالف برجام بودند و نرمخویی دولت اوباما را نشانه ضعف آمریکا میدانستند، ضمن اینکه مذاکرات فراهستهای با آمریکا هم مجاز نبود. برخی مشتاق پیروزی ترامپ بودند و گمان میکردند که ترامپ علیه عربستان و شیخنشینهای عرب و اسرائیل اقدام خواهد کرد، نیروهای نظامی آمریکا را از منطقه خارج خواهد کرد و با ایران و روسیه برای بقای اسد همکاری خواهد کرد.
نهایتاً شرایط فعلی بهگونهای است که دولت ترامپ هر زمان که در داخل کم بیاورد، سعی خواهد کرد با استفاده از مسأله ایران، جبران و توجهات داخلی و خارجی را به سمت موضوعی منحرف کند که با کمترین مقاومت روبهرو نشود. همانطور که دیدید بعد از فرمان اجرایی منع ورود مسلمانان هفت کشور، زلزله سیاسی - رسانهای علیه او در داخل آمریکا و در سطح جهان ایجاد شد اما او توانست با استفاده از موضوع تست موشکی ایران، به بزرگنمایی تهدید جمهوری اسلامی پرداخته، تحریمهای جدید اعمال کند، افکار عمومی را منحرف کرده و با مخالفت داخلی و خارجی هم مواجه نشود.
برخی از تحلیلگران جهانی از احتمال وقوع جنگ بین ایران و آمریکا و تهاجم نظامی به منابع و مراکز حیاتی ایران هشدار دادهاند. معتقدم چنین سناریویی ضمن اینکه غیرممکن نیست، اما فعلاً در دستور کار دولت ترامپ نیست و شامل تهدیدات آنی جمهوری اسلامی هم نیست. جنجال در مورد احتمال جنگ، بخشی از جنگ روانی است که همراه با اعمال تحریمها، فضای بینالمللی را برای همکاریهای اساسی تکنولوژیک، سرمایهگذاری و تجاری با ایران تیره و تار میکند و این دقیقاً استراتژی طراحی شده جاری علیه ایران است. ترامپ در دوره انتخابات، عربستان را منشأ اصلی تروریسم جهان خواند و اخیراً ژنرال ماتیس ایران را تهدید اول تروریستی جهان خواند. روند جدید فشارهای کشنده علیه ایران اینگونه خواهد بود. دولت ترامپ بهتدریج سوی اسلامهراسی را پایین و «ایرانهراسی» را جایگزین خواهد کرد.
ایران نیازمند چهار تدبیر است: اول اینکه، بهانه به دست تندروهای دولت ترامپ برای اقدامات ضد ایرانی بیشتر ندهد. دوم اینکه، از اقدامات و شعارهای احساسی بیخاصیت بپرهیزد. سوم اینکه، در ایجاد فضای جنگی و جو التهاب بینالمللی علیه ایران، با دولت ترامپ مسابقه نگذارد بلکه برعکس فضای ثبات و امن با حداقل ریسک به جهانیان عرضه کند، چهارم اینکه یک برنامه مؤثر و جامع برای مقابله با تهدیدات بیشتر دولت ترامپ داشته باشد که قطعاً استفاده از دیپلماسی نرم، بخشی از آن خواهد بود. هیچ نیازی به ترس، عقبنشینی، وادادگی یا واکنش از موضع ضعف نیست اما انتخاب مؤثرترین شیوه و تاکتیک برای مقابله با تهدید و استفاده از فرصتها، ضرورتی آنی و حیاتی است.
راجع به زمینه دیپلماسی نرم، بد نیست دو نمونه عینی کوچک را که در دو روز اخیر برای خودم پیش آمده، ذکر کنم. صبح همسایه دندانپزشک آمریکایی من در منزل را زد. وقتی در را باز کردم گفت فقط آمدهام از شما و خانوادهتان به خاطر توهین ترامپ به مسلمانان عذر خواهی کنم. درحالیکه گریه میکرد، یک دسته گل به من داد و رفت. همسرم برای خرید به مغازهای رفته بود. مغازهدار از او پرسیده بود شما محجبهاید؛ از کدام کشور هستید؟ همسرم پاسخ داده بود من ایرانی هستم. صاحب مغازه دست بر سینه گذاشته، به نشانه احترام در مقابل همسرم خم شده و به او گفته بود بدانید که خیلی از ما آمریکاییها اکنون شرمنده شما و مسلمانان هستیم. این نمونه، قطرهای از فرصتهاست.
نباید با همان ادبیات ترامپ با صحبت کنیم.
«ایران» تنها موضوعی است که او میتواند اجماع داخلی را با حداقل چالش به وجود آورد و کسریها، شکستها و عقبنشینیهایش در سایر موضوعات را جبران کند.