
تغییر ساعت رسمی کشور تا حدودی بر کاهش مصرف برق به دلیل افزایش روشنایی اثرگذار است.
بسیاری از کشورهای جهان از زمان جنگ جهانی اول، تغییر ساعت رسمی کشور را راهکاری برای کاهش مصرف انرژی و افزایش روشنایی روز میدانستند. با این که این قانون در ایران نیز وجود داشت، اما مجلس در سال ۱۴۰۲ آن را لغو کرد.
به گزارش تجارت نیوز، لغو تغییر ساعت رسمی در ایران از سال ۱۴۰۲، تصمیمی بود که واکنشهای متفاوتی را به دنبال داشت. این اقدام در حالی انجام شد که سالها اجرای تغییر ساعت رسمی با این هدف صورت میگرفت که میزان استفاده از نور طبیعی افزایش پیدا کند و در نتیجه، مصرف برق برای روشنایی در شب کاهش یابد.
با فرا رسیدن آغاز بهار، دیگر خبری از جلو کشیدن ساعت نیست و تغییری در آن اتفاق نمیافتد. حال باید دید لغو تغییر ساعت رسمی چه تاثیری بر ناترازی انرژی داشته و چه مشکلاتی را ایجاد کرده است؟
تغییر ساعت رسمی در کشور، قانونی بود که همگان را پایبند میکرد که در آغاز فروردین ماه، ساعت رسمی را یک ساعت به جلو بکشند. همچنین در اول مهر ماه، ساعت رسمی یک ساعت به عقب کشیده میشد و به حالت عادی خود بازمیگشت. این اقدام، با هدف استفاده بیشتر از روشنایی روز انجام میشد.
اما از ۱۰ فروردین ماه ۱۴۰۲ به دلیل تصویب «قانون نسخ قانون تغییر ساعت رسمی کشور» در مجلس، دولت دیگر مجاز به اجرای این قانون نیست. مجلس هنگام تصویب لغو تغییر ساعت رسمی، دلایل متعددی را مطرح کرد. یکی از مهمترین این دلایل، بیتاثیر بودن تغییر ساعت بر مصرف برق بود. علاوه بر این، اختلال در زندگی روزمره مردم و نبود توجیه اقتصادی برای اجرای این تغییر نیز از دیگر استدلالهای مجلس بود.
با این حال، یکی از مهمترین سوالاتی که پس از این تصمیم مطرح شد این بود که لغو تغییر ساعت رسمی چه تاثیری بر بحران انرژی و ناترازی برق در ایران داشت؟
با نگاهی به تاریخچه تغییر ساعت رسمی در جهان، نکات جالبی نمایان میشود. به دنبال وقوع جنگ جهانی اول، بحران کمبود انرژی بسیاری از طرفین جنگ را درگیر کرد. این موضوعات باعث شد که آلمان به طور جدی به فکر تغییر ساعت رسمی کشور برای صرفهجویی در مصرف انرژی باشد. در واقع میتوان گفت که آلمان اولین کشوری بود که به طور رسمی ساعت خود را از سال ۱۹۱۶ تغییر داد.
این استدلال از آن سو مطرح میشود که جلو کشیدن ساعت در اول بهار و عقب کشیدن آن در اول پاییز، استفاده از روشنایی روز را برای مردم بیشتر میکند. مردم در روز به انرژی کمتری نیاز دارند و در شب مصرف انرژی بالا میرود. اما نمایندگان مجلس با ادعاهایی مانند بیتاثیر بودن بر روند مصرف انرژی، اختلال در امور روزمره و… مانع اجرای این قانون شدند. باید دید این اقدام چه اثراتی داشته است؟
برای مشاهده تاثیر لغو ساعت رسمی کشور میتوان به مصرف برق در تابستان سال ۱۴۰۲ یعنی تنها چند ماه پس از تصویب نسخ قانون تغییر ساعت رسمی در کشور اشاره کرد.
آن طور که مصطفی رجبیمشهدی، مدیرعامل شرکت مدیریت شبکه برق ایران، در شهریورماه سال ۱۴۰۲ گفت: اوج بار مصرف برق در تابستان ۷۳ هزار و ۴۶۳ مگاوات بود که نسبت به سال قبل ۴۰۰۰ مگاوات افزایش مصرف صورت گرفت.
این افزایش مصرف نشان میدهد که با اجرای راهکارهایی مانند تغییر ساعت اداری یا لغو تغییر ساعت رسمی، تاثیر محسوسی بر کاهش بحران ناترازی برق ایجاد نشده، بلکه حتی مصرف برق افزایش داشته است. از این رو، یافتن همبستگی بین لغو تغییر ساعت رسمی کشور با رشد مصرف برق نیازمند مطالعات دقیق و فنی است. اما نهایتا مطابق آمار میتوان مشاهده کرد که رشد مصرف برق کماکان ادامه دارد.
پس از لغو تغییر ساعت رسمی، دولت برای مدیریت مصرف برق، ساعت کاری ادارات را تغییر داد و آن را به ساعات اولیه صبح منتقل کرد. اما این تصمیم نیز مشکلاتی به همراه داشت. برای مثال، تغییر ساعت کاری باعث شد که ترافیک به ساعات اولیه صبح منتقل شود و این موضوع، مشکلاتی را برای سیستم حملونقل عمومی ایجاد کرد.
برخی از مردم بهویژه کسانی که فرزندان مدرسهای دارند، با مشکلات بیشتری برای هماهنگ کردن زندگی روزمره خود مواجه شدند. همچنین برخی از کسبوکارها به دلیل کاهش همزمانی ساعت کاری آنها با ادارات، با کاهش مشتری روبهرو شدند.
موضوع کاهش روشنایی روز و افزایش مصرف برق مستقیما به یکدیگر گره خوردهاند. افزایش مصرف برق به دلیل کاهش روشنایی روز در زمستان نیز وجود دارد و با فشار بر منابع برق و گاز، این موضوع نمایان شد.
در همین زمینه، محمود نجفیعرب، رئیس اتاق بازرگانی تهران، با ارسال نامههایی به مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری، و محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، خواستار اصلاح قانون و بازگشت اجرای تغییر ساعت رسمی کشور شد.
به گفته او، تغییر نکردن ساعت باعث ایجاد ناهماهنگیهای بیشتری در کشور شد که افزایش مصرف و تشدید ناترازی برق را به دنبال داشت.
او حذف قانون تغییر ساعت رسمی کشور را خلاف تجربههای جهانی و توصیههای کارشناسان دانست که موجب افزایش مصرف انرژی در ساعات اوج، کاهش بهرهوری و تحمیل هزینههای اضافی به کشور شده است.
با توجه به شواهد موجود، تغییر ساعت رسمی کشور تا حدودی بر کاهش مصرف برق به دلیل افزایش روشنایی اثرگذار است. با این که نمیتوان این موضوع را کتمان کرد، اما واقعیت این است که بحران ناترازی انرژی ایران، بیش از آنکه به مسئله تغییر ساعت مربوط باشد، به جا ماندن تولید از مصرف و بهرهوری پایین در بخش مصرف ارتباط دارد.
در شرایطی که مصرف برق در تابستان هرساله رکورد میزند، هرساله نیروگاههای بیشتری فرسوده میشوند، لوازم خانگی بیشتر مستهلک میشوند و انرژی را هدر میدهند، تغییر کردن یا تغییر نکردن ساعت نمیتواند به تنهایی مشکل را حل کند.
برای مثال، مصرف برق در ایران به دلایل مختلفی، از جمله استفاده گسترده از کولرهای گازی پرمصرف، ضعف بهرهوری در صنایع و نبود سیاستهای جدی برای جایگزین لوازم پرمصرف با کممصرف به شکل فزایندهای رشد کرده است. در چنین شرایطی، تمرکز بر روی مسائلی مانند تغییر ساعت رسمی یا تغییر ساعت کاری ادارات، نمیتواند به تنهایی راهحل بلندمدت و موثری باشد.
همچنین در بحش عرضه باید گفت برای حل بحران برق، نیاز به سرمایهگذاریهای اساسی در تولید و بهرهوری انرژی وجود دارد. ایران باید نیروگاههای جدید، بهویژه نیروگاههای تجدیدپذیر مانند خورشیدی و بادی را توسعه دهد.
همچنین بهینهسازی نیروگاههای حرارتی و افزایش بهرهوری آنها، میتواند به کاهش ناترازی برق کمک کند؛ بنابراین باید گفت گرچه تغییر ساعت رسمی در کشور به طور تاریخی راهکاری برای کاهش مصرف انرژی در کشور است، اما در ایران به دلیل موانع ساختاری و مشکلات جدی در بخش عرضه و تقاضای انرژی، نهایتا تاثیر تغییر ساعت محدود است. با این حال اختلالات بهوجود آمده همچون انتقال ترافیک به ساعات اولیه صبح و کاهش روشنایی روز و به دنبال آن افزایش مصرف انرژی را نمیتوان منکر شد.
واقعیت این است که چالش اصلی در حوزه انرژی ایران، ضعف در تولید و کاهش بهرهوری مصرف است. برای حل این مشکل، سیاستگذاری صحیح، سرمایهگذاری در صنعت برق و بهبود بهرهوری انرژی از اقدامات ضروری محسوب میشوند.