صیاد شیرازی پس از ریاستجمهوری شهید رجایی به ارتش بازگشت و دو درجه از دست رفته خود را پس گرفت. پس از شهادت تیمسار فلاحی، او در مهر ۱۳۶۰ به عنوان فرمانده نیروی زمینی منصوب شد. حضور در این منصب باعث شد که او همکاری بیشتری با سپاه به عنوان یکی از نیروهای اصلی جنگ داشته باشد. عملیاتهای مشترک زیادی با مشارکت میان سپاه و نیروی زمینی انجام میشد. اما این همکاری خالی از اختلاف نبود.
فرارو– شهید سپهبد علی صیاد شیرازی، یکی از نظامیان شناختهشده در تاریخ معاصر ایران است. ثبت نام او در تاریخ، ریشه در اقداماتش در دوران جنگ، فرماندهی عملیات مرصاد و شیوه شهادت او سالها پس از جنگ دارد. صیاد از جمله نظامیان ایرانی بود که در دوران پهلوی دوم به نیروهای مسلح پیوستند و همچنین از جمله ارتشیانی بود که دورههای تخصصی خود را در آمریکا گذراندند. صیاد شیرازی، دومین شخصیتی بود که در دهه هفتاد از سوی سازمان مجاهدین خلق ایران به خاطر نقشآفرینیاش در مبارزه با این گروه هدف ترور قرار گرفت. او در زمان شهادت، جانشین رئیس ستادکل نیروهای مسلح بود و تنها ۵ روز قبل از ترورش در ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ به درجه سرلشکری ارتقاء پیدا کرد.
به گزارش فرارو، فیلم سینمایی «صیاد» که پرترهای از این شخصیت شاخص است، این روزها در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر رو پرده رفته و نقدهای گوناگونی نسبت به آن مطرح میشود. جواد افشار کارگردان و محمدرضا شفیعی تهیهکننده این فیلم هستند. به بهانه اکران این فیلم، زندگینامه سوژه اصلی این اثر را مرور میکنیم.
شهید صیاد شیرازی سال ۱۳۲۳ در کبودگنبد حوالی شهرستان کلات در استان خراسان (امروز در خراسان رضوی) در خانوادهای نظامی متولد شد. پدرش درجهدار ژاندارمری بود که پس از چند سال به ارتش منتقل شد. جابجایی میان شهرهای مختلف یکی از وقایع عادی در خانواده نظامیان است. خانواده صیاد نیز مانند دیگر خانوادههای نظامی، در شهرهای مختلفی ساکن شدند.
او در ۱۷ سالگی به تهران آمد و پس از اخذ دیپلم در کنکور دانشکده افسری شرکت کرد. صیاد شیرازی در سال ۱۳۴۳ به ارتش پیوست و سه سال بعد در رسته توپخانه فارغالتحصیل و با درجه ستوان دومی وارد خدمت شد. او در فاصله سالهای ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۰ که به تهران آمد، در شیراز، اصفهان، تبریز و کرمانشاه خدمت کرد.
صیاد سال ۱۳۵۰ دوره آموزش زبان انگلیسی را گذراند و تبدیل به یکی از اساتید آموزش این زبان در ارتش شد. او دو سال بعد برای گذراندن دوره تخصصی به آمریکا رفت و سال ۱۳۵۳ به مرکز توپخانه اصفهان منتقل شد.
صیاد شیرازی یکی از نیروهای مذهبی ارتش شاهنشاهی محسوب میشود. اسناد و نقلقولها از همرزمان او نشان میدهد که صیاد در هر محلی که خدمت میکرد، برگزاری کلاسهای معارف اسلامی را در کنار فعالیت شغلی خود در دستور کار قرار میداد. با اوج گرفتن نهضت امام خمینی (ره) او فعالیتهای خود را بیشتر کرد و به قول همرزمانش، تقیه را کنار گذاشت و بیش از پیش به فعالیت پرداخت. او به خاطر فعالیتهای خود به خصوص کلاسهای معارفی، تحت نظر ضداطلاعات ارتش قرار گرفته بود.
در بخش دیگری از گزارش که مربوط به سالهای نزدیک انقلاب است، میخوانیم: «صیاد شیرازی علاوه بر همرزمان ارتشی، با چهرههای انقلابی نظیر شهید حسنآیت در ارتباط بود. همچنین با توجه به اسناد همکاری وی با آیتالله خادمی و آیتالله طاهری در راستای اهداف انقلاب اسلامی در تاریخ ثبت شده است. وی از افسران مومن و انقلابی ارتش بود که به واسطه اخلاص و تواناییهای خود افراد زیادی از بدنه ارتش را با انقلاب همراه کرده بود.
شهیدصیاد هم زمان با اوجگیری مبارزات ملت مسلمان ایران به رهبری امام خمینی تقیه را کنارگذاشت و در ارتش علناً به دفاع از علمای اسلام و حکومت اسلامی پرداخت و سرانجام به دلیل این که در بین افسران، تبلیغات ضد رژیم میکرد مورد پیگیری ضد اطلاعات قرار گرفت. در همین رابطه علی صیاد شیرازی در خاطرات خود میگوید: «من متوجه بودم که یک عده من را میپایند، چون بعضی از همین عوامل از دوستان خودمان بودند و میآمدند پنهانی میگفتند به ما گفته شده تو را بپائیم، مواظب خودت باش، در نتیجه به شدت تحت نظر بودم».
همزمان با اوج گرفتن وقایع، ضداطلاعات به خاطر سوابق صیاد تحویل اسلحه به او را ممنوع میکند و همچنین هیچ پست حساسی به او داده نمیشود. صیاد شیرازی ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ به عنوان یک افسر انقلابی از سوی ضداطلاعات بازداشت و پس از پیروزی انقلاب آزاد میشود.
فعالیت نظامی صیاد شیرازی پس از انقلاب با توجه به این که او افسری انقلابی محسوب میشد، بدون فاصله ادامه پیدا کرد. او پس از انقلاب به جنگ در غرب کشور فرستاده شد. او در مقام فرمانده عملیات شمالغرب و سپس غرب نقش مهمی در نبردهای کردستان در سال ۱۳۵۸ ایفا میکند. صیاد شیرازی سال ۵۹ بود که با بنیصدر به عنوان فرمانده کل قوا با مشکل برخورد کرد.
بنیصدر روایت خود را از این موضوع مطرح کرده و گفته است که صیاد شیرازی در پاسخ سوال به سوال بنیصدر درباره تلفات بالای نیروهای تحت امر خود گفته که آنها به بهشت میروند. صیاد شیرازی نیز این موضوع را روایت کرده است: «صیاد شیرازی درخاطره خود نقل میکند: نامهای به من ابلاغ شد تا قرارگاه را به هم بزنم و به عنوان مشاور فرمانده لشکر کردستان در امرعملیات نامنظم کار کنم؛ یعنی مسئولیت من از فرماندهی منطقه کرمانشاه و کردستان محدود به کرمانشاه شد. حالا میبایست یک دفعه تشکیلات را برهم میزدیم در حالی که کار تمام نشده بود، چون کار را غیر معقول میدیدم؛ غفلت کردم و نامهای تهیه کردم و در آن جملاتی نوشتم که از نظر نظامی حالت طغیان و سرپیچی و تمرد را داشت. مستندترین مدرکی که بنی صدر به تحریک اطرافیانش همه جا بگوید ببینید این همان است که میگفتم؛ صیاد طغیان و تمرد کرده است. بنی صدر نامه را مستقیم برده بود خدمت حضرت امام و گفته بود که صیاد شیرازی تمرد کرده. حضرت امام مرا که نمیشناخت ایشان هم همان اعتقادی که به اصول دین داشتند دستور داده بودند؛ با ایشان طبق مقررات رفتار کنید و منظور از مقررات نه تنها برکناری با قاطعیت بلکه گرفتن درجه و حتی دادگاهی کردن بود.
در همان زمان بزرگواران شهید شهدای محراب دسته جمعی رفته بودند خدمت حضرت امام که صیاد شیرازی زحمت کش است درجه اش را گرفتهاند و از کار برکنارش کردهاند و ما خواهش میکنیم دستور دهید که دوباره روی کار بیاید. حضرت امام با آنها هیچ بحثی نفرموده بودند. فقط با دست اشاره کردند که ایشان تمرد کرده است؛ و میبایست با ایشان مطابق مقررات رفتار شود. در این ماجرا همه این درس را از امام گرفتیم که اگر نظام و حکومتی بخواهد پا برجا بماند باید همه مقید به مقررات و قانون باشند.»
صیاد شیرازی پس از ریاستجمهوری شهید رجایی به ارتش بازگشت و دو درجه از دست رفته خود را پس گرفت. پس از شهادت تیمسار فلاحی، او در مهر ۱۳۶۰ به عنوان فرمانده نیروی زمینی منصوب شد. حضور در این منصب باعث شد که او همکاری بیشتری با سپاه به عنوان یکی از نیروهای اصلی جنگ داشته باشد. عملیاتهای مشترک زیادی با مشارکت میان سپاه و نیروی زمینی انجام میشد. اما این همکاری خالی از اختلاف نبود. صیاد در نهایت به دلیل همین اختلافات بود که در سال ۱۳۶۵ استعفا داد و با پیشنهاد رئیسجمهور وقت ـ آیتالله خامنهای – و موافقت امام به عنوان نماینده رهبری در شورای عالی دفاع منصوب شد. صیادشیرازی تا پایان جنگ در این جایگاه حضور داشت و البته مهمترین اقدام او مربوط به سال ۱۳۶۷ و طراحی و فرماندهی عملیات مرصاد برمیگردد. در جریان عملیات مرصاد شکست سختی به شاخه نظامی این تشکیلات وارد شد. شکستی که تا ۱۱ سال بعد همچنان در تلاش برای انتقام بودند.
ستاد کل نیروهای مسلح مقصد بعدی صیاد بود. سیدحسن فیروزآبادی که از ۱۳۶۸ ریاست ستاد را بر عهده داشت، بعد از پایان جنگ صیاد را به این نهاد عالی دعوت کرد. آن زمان ستاد کل با نام ستاد فرماندهی کل قوا (تا ۱۳۷۰) شناخته میشد. صیاد از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ معاون بازرسی ستاد بود و پس از آن به عنوان جانشین رئیس ستاد منصوب شد. او که از اواخر دهه ۶۰ به جرگه امرای ارتش پیوسته بود، تا سال ۱۳۷۸ در این مقام باقی ماند. او در عید غدیر این سال درجه سرلشکری را از رهبر انقلاب دریافت کرد که او را به یکی از انگشتشمار سرلشکران ایران تبدیل میکرد. بامداد ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ او مقابل خانهاش در منطقه فرمانیه تهران، هدف گلوله یکی از عوامل سازمان مجاهدین خلق قرار گرفت و به شهادت رسید.