تصاویر این مهاجران، روایتی از چهرههای رنجکشیده و بدنی خسته را بازگو میکرد. حضور این مهاجران، هم ابعاد منفی، چون افزایش فشار اقتصادی و هم پیامدهای مثبتی نظیر تبادلات فرهنگی را به همراه داشت. برخی از این آوارگان پس از سالها، ایران را ترک کردند، اما عدهای ماندند و زندگیشان با خاک این سرزمین گره خورد.
فرارو- «همین الآن شصت هزار لهستانی دارند از رشت عبور میکنند. پنجاه هزار نفرشان مرد، و ده هزار نفرشان زن و کودک هستند. آنها از روسیه آمدهاند و دولت بریتانیا دارد به آنها رسیدگی میکند و ترتیب انتقال آنها را به مقصدهای مختلفشان میدهد.» بخشی از نامهای است که «عمو جیم»، یکی از آمریکاییهای ساکن رشت، برای ایرنه گلدیس در کانادا نوشته بود؛ کلماتی که گواهی بر فصلی تلخ از تاریخ است که در میانه جنگ جهانی دوم ایران را به مأمنی برای هزاران آواره لهستانی تبدیل کرد.
به گزارش فرارو، اگرچه با آغاز جنگ جهانی دوم، ایران به طور رسمی اعلام بیطرفی کرده بود، اما حمله آلمان به شوروی و پیامدهای نظامی و سیاسی آن، این بیطرفی را بیاثر کرد. ورود نیروهای متفقین به خاک ایران در شهریور ۱۳۲۰، کشور را به جبههای جدید در جنگ تبدیل کرد و پیامدهای آن، زندگی مردم را از ریشه دگرگون ساخت. افت تولید کشاورزی و صنعتی، فشار مالی بر دولت و حضور نظامیان اشغالگر، قحطی و گرسنگی را بر مردم تحمیل کرد.
در این شرایط سخت، شوروی تصمیم گرفت موجی از آوارگان لهستانی را به ایران بفرستد. این گروه شامل نظامیان، زنان، کودکان و سالمندانی بود که از چنگ جنگ و اشغال فرار کرده بودند. در مدت یک سال، بیش از ۱۵۰ هزار لهستانی به ایران وارد شدند و در اردوگاههایی در شهرهایی، چون تهران، اصفهان، مشهد و اهواز سکنی گزیدند.
تصاویر این مهاجران، روایتی از چهرههای رنجکشیده و بدنی خسته را بازگو میکرد. حضور این مهاجران، هم ابعاد منفی، چون افزایش فشار اقتصادی و هم پیامدهای مثبتی نظیر تبادلات فرهنگی را به همراه داشت. برخی از این آوارگان پس از سالها، ایران را ترک کردند، اما عدهای ماندند و زندگیشان با خاک این سرزمین گره خورد. امروز، خاطره این مهاجرت اجباری، در قلب تاریخ و در یادنامههای مردمی که با سخاوت، درهای خانههایشان را بر روی غریبهها گشودند، همچنان زنده است.